فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
منبع:
فلسفه علم سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
227-251
حوزههای تخصصی:
پردازش پیش بینانه ادراک حسّی را برمحور پیش بینی توضیح می دهد. سیستم ادراکیِ سلسله مراتبی پیش بینی هایی را درباره جهان خارج، از سطوح بالاتر سلسله مراتب برای سطوح پایین تر، می سازد. این رویکرد یک نظریّه محاسباتی قوی است که پیوندی تنگاتنگ بین ادراک حسّی، کنش و توجّه برقرار می سازد. بررسی خواهد شد که پردازش پیش بینانه ادراک حسّی را بی واسطه می داند یا خیر. ادراک حسّی بی واسطه است اگر عینِ آن مستقل از ذهن و واقع در جهان خارج باشد. دیدگاه های متفاوتی در خصوص رابطه پردازش پیش بینانه و بی واسطه گی مطرح شده است. در این بین می توان سه تعبیر را از یکدیگر تمیز داد. بنا به تعبیر اول، عینِ ادراک حسّی بهترین پیش بینی است. مطابق با تعبیر دوم، ادراک حسّی مبتنی بر استنتاج علّی است و عینِ واقع درجهان علّت پنهان است که ممکن است در زنجیره علّیِ آن خطا رخ دهد. تعبیر سوم اظهار می کند که ادراک حسّی از طریق پردازش پیش بینانه گشودگی جهان را برای سوژه فراهم می کند. استدلال خواهد شد که تعبیر اول برخطا است. تعبیر دوم نیز به ردّ بی واسطه گی نمی انجامد. با تأیید تعبیر سوم می توان پردازش پیش بینانه را رویکردی پنداشت که مواجهه گشوده با جهان را میسّر می کند، نه آن که خود مانعی برای آن باشد.
بررسی مقایسه ای مفهوم دیگری مطابق با اندیشه های بوبر و لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۱
219 - 235
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی چگونگی ارتباط اندیشه بوبر و لویناس با تاکید بر مفهوم «دیگری» است. مطابق اندیشه های بوبر و لویناس و در زمینه فلسفه اخلاق، پژوهش های فراوانی با موضوع های مختلف انجام شده است. با این حال، رابطه بین آن ها هنوز هم به عنوان یک زمینه تحقیقاتی گنگ و مبهم باقی مانده است. این تحقیق درصدد است تا بازتابی مقایسه ای در مواجهه با مفهوم «دیگری» مطابق با اندیشه های این دو فیلسوف ارائه نماید. با بررسی های انجام شده در حالی که اندیشه های بوبر با یک رابطه متقابل «من» و «تو» همراه بوده است که یک رابطه متقارن، نزدیک و هم سو را پرورش می دهد، لویناس بر رویارویی رو در رو تأکید کرد که با فاصله ای نامتقارن مشخص می شود. لویناس نظر انتقادی خود را به رابطه «من و تو» بوبر مطرح و مدعی می شود که برخورد بوبر به اندازه کافی اخلاقی نیست، زیرا طرف مقابل را به نفع یک فرآیند شکل گیری خودمحورانه نقض می کند. در واقع لویناس به فاصله میان «من» و «دیگری» معتقد است و «دیگری»، «من» یا «خود» دیگر نیست. از سویی در اندیشه لویناس، اگر در مواجهه با «دیگری»، انتظار برخورد متقابل و یکسان از «دیگری» وجود داشته باشد، از حیطه اخلاقی خارج می شویم.
تحلیلی هرمنوتیکی از فلسفه ورزی منسیوس (Mencius) دربارۀ سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 27
حوزههای تخصصی:
منسیوس (Mencius) از مهم ترین فیلسوفان چیره دست در پارادایم چینی و سنت کنفوسیوسی است که مقاله در پی تحلیل فلسفه ورزی او درباره سیاست بر پایه روش هرمنوتیک اسکینر است. او هم شارح کنفوسیوس و هم نظریه پرداز و فیلسوفی مستقل در ساحات جامعه است. بر این اساس در پاسخ به پرسش از چیستی فلسفه ورزی سیاسی منسیوس، فرضیه مقاله چهار فرایند هرمنوتیکی را در نظر می گیرد و با لحاظ تأثیر زمینه های ذهنی از سویی و زمینه های عینی از سوی دیگر، هنجارهای مرسوم زمانه منسیوس اعم از هنجارهای موافق و مخالف را مورد توجه قرار می دهد. هنجارهای موافق در مکتب کنفوسیوس است و هنجارهای مرسوم مخالف در فلسفه سیاسی تائوئیستی، موهیستی و قانون گرا متبلور است. سپس مقاله تصرفات منسیوس را در آن هنجارها تصور و تحلیل نموده و از رهگذر آن چیستی فلسفه ورزی سیاسی منسیوس را رصد و بیان می نماید. بر اساس این فرایند، تصرفات اثباتی و انکاری او در هنجارهای مرسوم را می توان در قول به مشروعیت دوپایه آسمان - زمین، حق انقلاب، همجوشی اخلاق و سیاست، مدینه فاضله مبتنی بر حکومت حکیم - شهریار و ملت آموزش دیده فضیلت مند واجد سعادت و پیشرفت دنیوی و معنوی، شایسته سالاری، عدالت سیاسی و اجتماعی و صلح دریافت.
امکان حرکت در موجودات غیرمادی بر پایه حرکت نفس انسانی در آرای علم النفسی ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
219 - 233
حوزههای تخصصی:
با تکیه بر آراء علم النفسی ابن سینا و ملاصدرا در دو مقطع "هنگام تعلق نفس انسانی به بدن طبیعی" و "پس از قطع تعلق از بدن طبیعی"، ضمن اثبات حرکت در نفس مجرد می توان بر امکان و تحقق حرکت در سایر موجودات غیرمادی نیز استدلال ارایه کرد. در هنگام تعلق نفس به بدن طبیعی، نفس مجرد انسانی بدون لحاظ قوه و ماده موجود در بدن طبیعی، امکان حرکت و تغیر دارد، پس سایر موجودات غیرمادی نیز می توانند بدون لحاظ ماده، حرکت داشته باشند. در هنگام قطع تعلق نفس از بدن مادی، اگرچه ابن سینا به امکان حرکت تکاملی نفس تمایل دارد، اما مبانی لازم برای اثبات آن را ندارد. در مقابل، ملاصدرا که صراحتاً تکامل برزخی نفس را انکار می کند، مبانی و آرائی در علم النفس دارد که بر پایه آنها علاوه بر امکان تکامل برزخی نفس انسانی، حرکت در سایر موجودات غیرمادی را نیز می توان اثبات و تبیین کرد.
مواجهه قرآن با انحصارگرایی یهود و نصاری و بررسی دلالت آن بر حجیت ادیان توحیدی پس از ظهور اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
43 - 57
حوزههای تخصصی:
«انحصارگرایی» یکی از قدیمی ترین و مهم ترین رویکردهای موجود نسبت به حجیت ادیان است که بر اساس آن در هر زمان تنها یک دین می تواند هدایت و سعادت پیروان خود را تضمین کند. در مقابل، تکثرگرایان در دوره های متأخر بر این باورند که این نظریه نمی تواند منظومه هدایت الهی را به بهترین وجه توجیه کند. جدا از تحلیل عقلی دلایل انحصارگرایان و تکثرگرایان، تبیین نظر ادیان درباره این مسئله از اهمیت ویژه ای برخوردار است و با توجه به اینکه اسلام آخرین دین الهی است تبیین نظرگاه آن در این مسئله بسیار مهم است. در این تحقیق تلاش شده است با بررسی آیاتی که به انحصارطلبی یهودیان و مسیحیان نظر دارد به ملازمه آن با انحصارگرایی اسلام توجه شود و در آخر به این نتیجه می رسد که اساساً میان نفی انحصارگرایی ادیان دیگر و نفی انحصارگرایی اسلام تلازمی وجود ندارد و باید برای اثبات یا نفی آن به ادله دیگر مراجعه کرد.
Democracy and Information in the Age of Digitalization(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۸
117 - 132
حوزههای تخصصی:
What is the state of democracy today? In the Western world, people often take the meaning of this term for granted, but do they genuinely know what democracy is? In this sense, how can we define democracy in today’s digitalized world? What is the relationship between democracy and information? Furthermore, do we really live in a democratic world? In Infocracy: Digitalization and the Crisis of Democracy—the 2022 translation of the original German book Infokratie. Digitalisierung und die Krise der Demokratie, published in 2021 by MSB Matthes & Seitz Berlin Verlagsgesellschaft mbH—Byung-Chul Han reflects on these and other related issues. Han’s analysis of the current political, social, and technological situation indicates that a profound democratic crisis is emerging. The loss of interest in truth, the end of grand narratives, the replacement of reason with data analysis (even in philosophy), the fragmentation of the population due to digitalization, and the predominant role of information in everyday life are all symptoms of a radical transformation underway in Western society, with severe consequences for democratic stability. In these terms, Han’s vision, at times excessively pessimistic, orients us on the crucial issues of our time.
پدیدارشناسی ادراک موسیقایی از دیدگاه میکل دوفرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
1 - 22
حوزههای تخصصی:
تمرکز اصلی این پژوهش بر مطالعات پدیدارشناختی موسیقی از منظر تجربه گوش دادن به موسیقی با تأکید بر آرای میکل دوفرن است. این پژوهش به بررسی شرایط امکان ادراک موسیقایی می پردازد و اینکه چگونه توصیف های پدیدارشناختی از تجربیات موسیقایی در درک تجربیات عینی ما ایفای نقش می کند. برای پاسخ دادن به این پرسش که هدف اصلی پژوهش است با روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی پدیدارشناختی مبتنی بر دیدگاه میکل دوفرن تلاش می شود کاربردهای پدیدارشناسی در توصیف و روشن کردن تجربه گوش دادن به موسیقی تبیین شود. دوفرن سه مرحله برای ادراک زیبایی شناختی قائل است: 1. حضور 2. بازنمود و خیال 3. تأمل و احساس. ازنظر او، فرایند ادراک یک فرایند دیالکتیکی روبه پیشرفت است. برای این ادراک تماشاگر باید فعال باشد تا بتواند به عمق ابژه زیبایی شناختی و بیان آن دست یابد. او نتیجه می گیرد که اوج ادراک زیبایی شناختی در احساس پیدا می شود که نحوه بیان اثر را آشکار می کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در یک نگاه پدیدارشناختی، مواجهه با یک اثر هنری در فرایندِ آگاهانه شناخت اثر، تجربه اثر در زمان و مکان، فرایند اجرا و فرایند رشد درونی رخ می دهد. این موضوع اگرچه در گزارش دوفرن از تجربه زیبایی شناختی به طورکلی برجسته است اما مشخصاً مواجهه با موسیقی را به عنوان یک فرایند از تغییر و رشد توضیح می دهد. همچنین این نتیجه حاصل می شود که در تجربه گوش دادن به موسیقی، تجربه های معمولی ما از درک زمان و مکان، بدن و احساس و از تجربه شخصی و اجتماعی دگرگون شده و شنونده به یک شرکت کننده فعال در این فرایند تبدیل می شود. چنین تجربه ای نه تنها می تواند فهم اجرا و فهم نظری ما از موسیقی را افزایش دهد، بلکه باعث می شود دریافت کنندگان نه تنها اثر هنری، بلکه فرایند خودسازی را کشف کنند.
تقریر و نقد دلایل محمد بن زکریای رازی در رد نبوت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
16 - 33
حوزههای تخصصی:
محمد بن زکریای رازی را هم به نبوت باوری هم به نبوت ستیزی توصیف کرده اند اما درست آنست که وی عقل باور است و نبوت را منافی عقل باوری می داند. بر پایه کتاب الاعلام النبوه، شش دلیل رازی فیلسوف را که به رد نبوت می پردازد می توان استخراج کرد. این ادله شش گانه نشان می دهد رازی نه به ضرورت نبوت بلکه به امکان نبوت به عنوان معرفت و ارتباط ویژه انسانی با خداوند باور ندارد و شخص نبی را به رسمیت نمی شناسد لذا همه انسانها از جهت معرفت و ارتباط انسانی برابرند. وی در نقد نبوت، همسوی با سایر باورهایش در حوزه فلسفه و اخلاق عمل نمی کند و از این جهت نوعی تهافت و عدم انسجام گروی در تبیین ادله اش وجود دارد. ادله رازی مبتنی بر ابهام معنایی تصورات است و نیز مبتنی بر اجمال در مقاله حاضر با روش توصیفی - استنباطی تلاش شده ادله رازی در رد نبوت، بازسازی شود و نیز با روش تحلیلی - انتقادی، ادله رازی مورد سنجش قرار گیرد.
اختیار از دیدگاه ملاصدرا و تعین گرایی علی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
133 - 151
حوزههای تخصصی:
اختیار از مهم ترین مسائلی است که در فلسفه مطرح شده است. هر انسانی با رجوع به ذات خود به بداهت اختیار را درک می کند. اختیار به معنای توانایی موجود عاقلی است که از میان گزینه های متفاوت، یکی را انتخاب می کند. ملاصدرا اختیار را با توجه به ادراک عقلانی و نفس انسان تبیین می کند و معتقد است با توجه به این امر انسان شرط امکان های بدیل را داراست. این در حالی است که برخی مکاتب فلسفی مانند تعین گرایی علی، استدلال هایی را مطرح کرده اند که نافی شرط امکان های بدیل است و بر این اساس اختیار انسان را نفی می کند. بنابراین در این نوشتار سعی بر این است با روش توصیفی تحلیلی به مقایسه دیدگاه ملاصدرا و تعین-گرایی در مورد اختیار و اراده پرداخته شود و مبانی تعین گرایی نیز مورد بازبینی و بررسی قرار گیرد. بدین ترتیب به نظر می رسد مبانی تعین گرایی مانند قانون ضرورت علی و معلولی نمی تواند نافی اختیار در انسان باشد.
تحلیل شرطی متصل در برخی آثار منطق سنتی اروپای سده نوزده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منطق پژوهی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
171-199
حوزههای تخصصی:
ماهیت قضایای شرطی و تحلیل محتوای آن یکی از مباحث دامنه دار در منطق بوده است. پرسش ها و مسائل مطرح شده در سنت منطقی مغرب زمین در باره قضایای شرطی تا حدی متفاوت از آن چیزی است که در سنت منطقی جهان اسلام می شناسیم. در این مقاله با تکیه بر برخی از آثار مهم منطق سنتی مغرب زمین بویژه انگلیسی زبان در قرن نوزده، به بررسی مهمترین مباحث مربوط به قضایای شرطی متصله، مانند ماهیت قضیه شرطی، دسته بندی های مختلف ارائه شده از قضایا، تعبیر وجهی از قضایای شرطی، کمیت و کیفیت قضایای شرطی و نفی قضایای شرطی پرداخته شده است. منطق دانان غربی در این مباحث آراء متفاوتی ارائه و به نکاتی اشاره کرده اند که در منطق سنتی جهان اسلام کمتر مورد توجه بوده است شناخت آراء متفاوت منطق دانان سنتی غرب در این مباحث، از یکسو ما را با زمینه های رویش منطق جدید آشنا می کند و از سوی دیگر امکان اسباب نقادی منطق سنتی در جهان اسلام را فراهم می سازد.
دستگاه استنتاج طبیعی برای برخی منطق های زیرشهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منطق پژوهی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
217-229
حوزههای تخصصی:
منطق زیر شهودی F که نسبت به معناشناسی کریپکی (بدون نیاز به وجود شرط خاصی روی رابطه ی دسترس پذیری مدل های کریپکی) درست و تمام است، اولین بار توسط جیووانا کرسی مطالعه شد. دستگاه اثباتی ارائه شده برای این منطق، دستگاه اثباتی هیلبرتی است. دستگاه WF، به عنوان یک منطق زیرشهودی دیگری که ضعیف تر از دستگاه F است، نخستین بار توسط دیک د یانگ و فاطمه شیرمحمدزاده ملکی معرفی شده است. منطق زیرشهودی WF نسبت به مدل های همسایگی جدیدی که تا حدی پیچیده تر از مدل های همسایگی شناخته شده برای منطق های وجهی کلاسیک (غیر-نرمال) است، درست و تمام است. تنها دستگاه اثباتی معرفی شده برای این منطق زیر شهودی ضعیف تر، دستگاه اثباتی هیلبرتی است. از آنجا که تا کنون هیچ دستگاه استنتاج طبیعی برای هیچکدام از این دو منطق زیرشهودی پایه ارائه نشده است، در این مقاله تلاش خواهم کرد تا برای هر یک از دو منطق زیرشهودی WF و F یک دستگاه استنتاج طبیعی مناسب (درست و تمام) معرفی کنم.
نقد و بررسی ادله عقلی وجوب دعوت به تشیع(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
دعوت غیر شیعیان به مذهب تشیع به عنوان یکی از وظایفی که در ذهن عموم شیعیان مرتکز است، حکمی از احکام شرعی تکلیفی را داراست. روایات وارد شده در مسئله جواز یا عدم جواز دعوت به تشیع دو دسته هستند. بیشتر این روایات نهی از دعوت به تشیع دارند. اما با غض نظر از روایات موجود در این باب، آیا می توان استدلال عقلی برای اثبات وجوب دعوت به تشیع اقامه نمود؟ هدف از این پژوهش نقد و بررسی وجوه عقلی متصور برای اثبات وجوب دعوت به تشیع است. محقق در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی وجوه عقلی قابل طرح برای اثبات وجوب دعوت به تشیع را مورد کنکاش قرار داده است. از تحلیل داده ها این نتیجه حاصل شد که دعوت به تشیع مصداق قلع ماده فساد است؛ و قلع ماده فساد عقلاً حسن است و این حُسن عقلی ملازمه دارد با وجوب شرعی. سایر وجوه قابل طرح در این مسئله مورد مناقشه قرار گرفتند.
بررسی الهیات علمی از دیدگاه آرتور پیکاک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
129 - 150
حوزههای تخصصی:
الهیات علمی یکی از گرایش های جدید در الهیات مسیحی است که تنها راه برون رفت از چالش های الهیاتی را مددگرفتن از علم می داند. آرتور پیکاک الهی دانان و زیست شیمی دان بریتانیایی از جمله متفکرانی است که طرحی را برای الهیات علمی ارائه داده است. مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که الهیات علمی از دیدگاه او چه ویژگی هایی داشته و چه نقدهایی بر آن وارد است. برای پاسخ به این مسئله از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده و هدف از طرح چنین بحث هایی این است که بتوان از تجاربی که الهی دانان مسیحی در برابر چالش های جدید الهیات داشته اند، بهره برد. مراجعه به آثار پیکاک روشن می کند که الهیات علمی او عمدتاً بر یافته های علمی تکیه داشته، از نگاه او، باورهای الهیاتی باید در پرتو یافته های علمی بازبینی شوند. وی همچنین از استنتاج بهترین تبیین به عنوان روش و از واقع گرایی به عنوان مبنای علم در الهیات استفاده می کند تا به الهیات بین الاذهانی و علمی برسد. یکی از اشکالات الهیات علمی پیکاک این است که یافته های علمی قطعیت و ثبات نداشته، گره زدن زلف الهیات به آنها، الهیاتی زودگذر را ثمر خواهد داد که مطلوب نخواهد بود. این اشکال حتی به بهره گیری از استدلال و مبنای علمی نیز وارد است.
بررسی و نقد نظریه ایان توماس رمزی درباره زبان دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
75 - 88
حوزههای تخصصی:
یکی از دیدگاه های منحصر به فرد زبان دین رویکرد ایان توماس رمزی، اسقف و فیلسوف دین آکسفورد دهه 50 میلادی، است. مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی به بررسی دیدگاه زبان دین ایان توماس رمزی پرداخته و عمده مباحث آن دو موضوع است؛ یکی تبیین و توصیف معرفت زبان دین ایان توماس رمزی و دوم زبان سخن گفتن رمزی از خداوند و توجیه گزاره های الهیاتی. ایان رمزی درباره زبان دین معتقد به نوعی تجربه دینی است؛ یعنی با توصیف عبارات و کلمات الهیات می توان به امری ماورای تجربی دست یافت. رویکرد معرفتی رمزی دفاع از آموزه های دینی در برابر موضع انتقادی آنتونی فلو و آیر مبنی بر ابطال ناپذیری و بی معنایی گزاره های دینی بود. در نتیجه معتقد بود کلمات زبان دین و گزاره های دینی همچون گزاره های علمی می توانند دربردارنده معنا و در موقعیت خاصی حاوی مکاشفه و از نوع تجربه منحصر به فرد باشند. مهم ترین مسائل و دغدغه های ایان رمزی جایگاه تجربی بخشیدن به زبان دین، درک کاربرد معنایی کلمات، کشف امور واقع جهان با مدل سازی و به کارگیری استعاره در روش فهم زبان الهیاتی بود.
تبیین مدل مفهومی فرآیند تحقق کنش انسانی مبتنی بر فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنش انسانی و فرآیند تحقق آن مسأله ای بنیادین برای علوم انسانی-اجتماعی است. روش این تحقیق تحلیلی-برهانی بوده و با تحلیل فلسفه صدرایی، استنباط پاسخ پرسش تحقیق، مبرهن شده است. هدف مقاله حاضر این است که با بهره گیری از نظام فکری صدرا عوامل درونی و بیرونی دخیل در تحقق کنش انسانی، روابط میان این عوامل در تحقق کنش و متکی بر آنها فرآیند تحقق کنش را استخراج کرده و مدل مفهومی آن را ترسیم نماید. یافته های تحقیق گویای آنند که از جمله عوامل درونی دخیل در کنش، قوای نفس انسانی (عقل نظری، عقل عملی و قوای تحریکی)، فطرت، شاکله (مجموع باورها و ملکات)، دانش و تجربیات انباشته، خواطر و اعتباریات و عوامل بیرونی دخیل در کنش نیز مرتبط با جامعه و زیست بوم کنش گر بوده و از سه جهت تأثیر روح حاکم بر جامعه بر شکل گیری شاکله فرد، تسهیل گری و جهت بخشی به کنشِ کنش گر در مسیر فشار اجتماعی و اطلاعات شناختیِ دریافت شده از اجتماع در کنش مؤثرند. در میان این عوامل برخی از آنها مقوم تحقق کنش محسوب می شوند که در غیاب آنها تحقق کنش در عمل پدیدار نمی شود. این عوامل عبارت اند از؛ اطلاعات شناختی فرد، شاکله، دانش ها و تجربیات انباشته و اجتماع. در نهایت مبتنی بر فرآیند تبیین شده برای کنش، مدل مفهومی آن، نگاشته شده است.
نگاه منطبق بکت و هایدگر به مسئله مرگ با تکیه بر نمایش آخر بازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
367 - 388
حوزههای تخصصی:
مسئله مرگ همواره در طول تاریخ یکی از بزرگ ترین و اساسی ترین سؤالات انسان بوده و هست. چیستی مرگ و چگونگی فرار از آن یا حتی دست یافتن به اکسیر جاودانگی همواره یکی از موضوعات مهم تاریخ ادبیات بوده است. موضوع مرگ در تاریخ فلسفه نیز جایگاه ویژه ای داشته و دارد. بدین ترتیب این مسئله فلسفی به اشکال مختلف درآثار ادبی و هنری نمود پیدا کرده است. ساموئل بکت نیز به عنوان یکی از بنیانگذاران جریان فکری ابزورد در ادبیات نمایشی، در آثار خود به این موضوع مهم فلسفی پرداخته است. این مقاله سعی در خوانش هایدگری مسئله مرگ در نمایشنامه آخر بازی بکت دارد. در این پژوهش مفهوم ترس آگاهی و رابطه آن با مسئله مرگ در نمایش آخر بازی که به ملال و پوچی ممتدی انجامیده، با استناد به نظریات هایدگر بازخوانی شده است. از آنجایی که در این مقاله تکیه بر نمایش آخر بازی با تم مرگ است، باید گفت فلسفه هایدگر می تواند بینش های فلسفی بکت را در خصوص مرگ در این نمایش برای ما روشن کند. بررسی این موضوع علاوه بر این که می تواند مخاطبان تئاتر بکت را در درک بهتر فلسفه پنهان در پس آثار نمایشی وی کمک کند، همچنین می تواند مثال عملیِ بارزی برای درک مفهوم پدیدارشناسانه مرگ از نظر هایدگر باشد. این مقاله با استناد به منابع و مراجع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است.
نقد تقلیل گرایی از منظر فلاسفه ی دوگانه انگار مسیحی درمسئله اراده آزاد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۰
97 - 133
حوزههای تخصصی:
مسئله اختیار از مهم ترین و پرچالش ترین مسائلی است که ذهن فلاسفه شرق و غرب را به خود مشغول کرده است. در میان این فلاسفه، گروهی از فیزیکالیست ها با رویکردی تقلیل گرایانه در تلاش برای پاسخ گویی به این سوالات هستند: چگونه انسان می تواند دارای اراده آزاد باشد؟ و اگر انسان دارای اراده آزاد باشد، چگونه مسئولیت اعمال خود را بر عهده می گیرد؟ با توجه به تقلیل گرایی علّی که بر این فرض استوار است که رفتار اجزای یک موجود تعیین کننده رفتار کل است، زیرا اجزای یک موجود بیانگر سطح زیرین پیچیدگی و ترکیب هستند، چگونه فیزیکالیست های تقلیل گرا می توانند تفسیر درستی از اراده آزاد ارائه دهند؟عده ای از این افراد همچون سم هریس با نگاه عصب شناسانه خود تلاش کرده اند تا به این پرسش ها پاسخ دهند. در مقابل، دوگانه انگاران مسیحی دیدگاه های متفاوتی در این زمینه ارائه می دهند. با توجه به اصل سادگی، به این نتیجه می رسیم که دیدگاه های تقلیل گرایی در تقابل با دیدگاه های دوگانه انگاری مسیحی نمی توانند تبیین های کاملاً درست و خالی از اشکالی برای مباحثی نظیر اراده آزاد ارائه دهند. در نتیجه، تبیین های رقبای مذکور در این بحث پذیرفته تر است.
مانا و امر قدسی در اندیشۀ مارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، به روش توصیفی و تحلیلی به بررسی مفهوم و ویژگی های مانا و امر قدسی در نظام فکری مارت پرداخته است. او که در درجه نخست، بر انسان شناسی دین تمرکز دارد، بر عاطفه و احساس به عنوان اصل اساسی روان شناسی تحلیلی ذهن و شخصیت انسان و مولفه های روان شناختی باور دینی نیز تأکید کرده و به جای آنیمیسم تایلر، پیشاآنیمیسم یا آنیماتیسم (تجربه مانا) را به عنوان صورت نخستین و اصیل تجربه دینی، عرضه داشت. مارت از متعلق آگاهی دینی تعبیر به مانا یا امر قدسی می کند. احساس مانا، احساس حضور یک قدرت یا نیروی شگفت انگیز و رازآلود است که گوهر دین ابتدایی را تشکیل می دهد. اساساً دین در پاسخ به احساس هیبت و در ارتباط با آن شکل گرفته است. احساس مانا آمیزه ای از احساس هراس، اعجاب و جاذبه است که در انسان ایجاد هیبت می کند. تعریف حداقلی او از دین، شامل فرمول تابو – مانا است که تابو، جنبه منفی و سلبی امر قدسی یا موجود فراطبیعی است، که"نباید بی محابا به آن نزدیک شد." در جنبه مثبت و ایجابی آن مانا است. چیزهایی که مانا دارند، تابو نیز هستند. مانای مارت، برخلاف کودرینگتون، قدرت نیست، بلکه کاملاً ماورای طبیعی، یعنی مذهبی و هسته اصلی دین است.
تفاوت بنیادین رابطۀ علم و دین در دو مورد زیست شناسی تکاملی و کیهان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای بررسی معقولیت باور به «تفاوت بنیادین رابطه علم و دین در دو مورد زیست شناسی تکاملی و کیهان شناسی» در این مقاله، به زیست شناسی تکاملی، کیهان شناسی و دین (الهیات) از منظر موجودیت های معرفت شناختی توجه می شود. منظور از تفاوت بنیادین میان این موجودیت های معرفتی، تفاوت در نحوه ی سازگاری منطقی آن ها با یکدیگر است. در آغاز رویکرد و پیش فرض های مورد قبول برای اقامه ی این برهان شرح داده می شود. در این بخش توضیح داده می شود که رویکرد این مقاله اقامه ی یک برهان قرینه گرایانه است. پس از آن، حد وسط اصلی این برهان که عبارت است از تحلیل دلالت های زیست شناسی تکاملی و کیهان شناسی بر هدف مندی، به تفصیل مورد بحث قرار می گیرد. در این بررسی، هدف مندی تعریف دقیقی دارد و برای صورت بندی آن بر متن نظریه ها و مدل های موجود و متعارف در زیست شناسی تکاملی و کیهان شناسی، تاکید شده است. به این ترتیب، محتوای مقدمات برهان به دست آمده و نتیجه ی آن در انتهای این بخش مطرح می گردد. اقتضای اساسی بودن این مدعا، در ادامه ساختار منطقی- صوری برهانی که برای تایید مدعا به کار می آید شرح داده شده است. این ساختار صوری که بر اساس منطق احتمالات توضیح داده می شود. پس از این و در پایان به برخی از دلالت های مهم این نتیجه اشاره می شود.
تحلیل محتوای کتاب های مطالعات اجتماعی دورۀ ابتدایی بر اساس معیارهای برنامۀ آموزش فلسفه به کودکان با جهت گیری آموزش چند فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد تحلیل محتوای کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی از نظر میزان توجه به برنامه آموزش فلسفه به کودکان با جهت گیری آموزش چندفرهنگی است. این پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوای کمی بود که برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آنتروپی شانون استفاده گردید. ابزار پژوهش، چک لیست محقق ساخته از معیارهای تفکر فلسفی (کاوشگری، استدلالی و تعاملی) و مولفه های آموزش چندفرهنگی (15 مولفه) بوده که روایی آن با استفاده از داوری تخصصی، تأیید و پایایی آن با روش اسکات 87 درصد محاسبه شده است. کل جامعه آماری مشتمل بر 4 جلد کتاب مطالعات اجتماعی پایه های سوم تا ششم به عنوان نمونه انتخاب شد که واحدهای تحلیل نیز متن، تصاویر و فعالیت های کتاب بود. در نهایت 48 مرتبه مولفه های مورد بررسی شناسایی شد که نتایج نشان دهنده ی بیشترین میزان توجه به مفهوم "مواد، وسایل و محیط آموزشی" و سپس مفاهیم ملت/زبان، روش های تدریس و ارتباطات فرهنگی می باشد. مولفه های "عدالت"، "برابری و ضدتبعیض"، "کرامت و حقوق انسانی"، "جنسیت"، "ارزشیابی"، "احترام به عقاید مختلف" و "زندگی مسالمت آمیز" نیز فاقد انعکاس بوده که نشان از توزیع نامتوازن مولفه ها می باشد. بنابراین این برنامه در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ی ابتدایی مغفول مانده و با نظر به جامعه ی متکثر ایران، بازنگری در کتب درسی پیشنهاد می شود.