ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
۴۴۱.

بررسی انتقادی یک نقد دربارۀ سمانتیک نظام غیرتابع ارزشی؛ روابط علّی، معنایی و منطقی چگونه صورت بندی و ارزیابی می شوند؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام تابع ارزشی ادات نقیض روابط مفهومی مدل تمامیت تصمیم پذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۹۹
دو جمله «اگر خورشید طلوع کند، هوا روشن می شود» و «اگر باران ببارد، زمین خیس می شود» اگر در منطق کلاسیک صورت بندی شوند این نتیجه از آن ها به دست می آید که «اگر خورشید طلوع کند، زمین خیس می شود یا اگر باران ببارد، هوا روشن می شود». دریافت شهودی ما به وضوح اعتبار این استدلال را رد می کند. در کتاب طرحی نو از اصول و مبانی منطق، نویسنده بر پایه تقسیم ادات های پایه به دو نوع تابع ارزشی و تابع ارزشی، به شناسایی رفتار نحوی و معنایی ادات های پایه تابع ارزشی پرداخته و با معرفی قاعده های استنتاج و دلالت این ادات ها به تأسیس نظام تابع ارزشی منطق گزاره ها پرداخته و با اختصاص نظام تابع ارزشی منطق پایه گزاره ها به حوزه روابط علّی، معنایی و صوری و صورت بندی استدلال فوق در این نظام، نادرستی و عدم اعتبار استدلال فوق را نشان داده است. اسدالله فلاحی در مقاله «سمانتیک نظام تابع ارزشی حاج حسینی» که در شماره ۲ دوره ۲۱ نشریه فلسفه (۱۴۰۲) منتشر شده است، سمانتیک این نظام را با انتقادهای پراکنده مورد نقد قرار داده است. در این مقاله این نقدها را در پنج گروه «رفتار ادات نقیض»، «مدل و اجزای آن»، «سمانتیک نظام تابع ارزشی و منطق موجهات»، «مفهوم اعتبار»، «فراقضایای تمامیت و تصمیم پذیری» بررسی می کنیم و نشان می دهیم به جز یک مورد خطای سهوی که در نقد ایشان بزرگ نمایی شده است، سایر نقدها ناشی از رها نکردن پیش فرض، عدول از برخی الزامات نقد، خطا در فهم و تفسیر برخی فرمول ها، خطا در تفسیر و ارزیابی برخی استدلال ها، کاربرد شیوه های مغالطی، غفلت از برخی مطالب کتاب و توسل به دلایل نامربوط در نقد مطالب است.
۴۴۲.

نگاه آیت بین به طبیعت و نقش آن در سلوک و تعالی انسان از منظر ملّاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا طبیعت آیت بینی سلوک عشق محبت آیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۲۲
ملّاصدرا در آثار خویش نمونه هایی زیاد از نگاه آیت بین را تصویرسازی و ارائه کرده است. پژوهش حاضر، نقش تعامل با طبیعت بر اساس نگاه آیت بین در سلوک و تعالی انسان را، از منظر ملّاصدرا بررسی می کند. با تحلیل آثار ملّاصدرا، می توان از سه گونه تعامل و رویکرد با طبیعت سخن گفت؛ نگاه خنثی، نگاه کوته نگرانه و نگاه آیت بین. از نظر او، مصادیق و پدیده های عالم طبیعت، آیات الله، صنع و فعل خداوند، مظهر اسماء حسنای الهی و همچنین، در نهایت، حسن و زیبایی ممکن هستند و هست شان، هستِ آیتی است. این رویکرد با مؤلفه هایی مانند زیبا و نیکو بودن، انجام پیوسته و ژرف نگری همراه است و به روش های مختلف در تعالی انسان نقش دارد. انسان از گذر نگاه نیکو، پیوسته، مداوم و تدریجی آیت بین به طبیعت، به معرفت اسماء حسنای الهی و لایه های مختلف واقعیت، باطن ایمانی و عشق اکبر دست می یابد و شدیدترین حالت فاعلیت بالمحبه خویش را محقق می کند.
۴۴۳.

علم و الهیات؛ طبیعی گرایی روش شناختی و جهان بینی توحیدی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم و دین شناخت طبیعت علم تجربی جدید خداباوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۲۳۱
موضوع این مقاله معرفی حوزه عمومی مباحث علم و دین و تبیین اهمیت آن است و هدف آن این است که ضرورت ورود جهان بینی توحیدی به چهارچوب نظری دانش تجربی را نمایان کند. برای تثبیت این هدف، در گام اول نشان داده ایم که ورود معارف غیرحسی به ساحت نظریه پردازی علمی اجتناب ناپذیر است و در گام بعدی استدلال کرده ایم که طبیعی گرایی روشی اولاً یکی از مهم ترین مبانی علم جدید است و ثانیاً با ارکان اساسی جهان بینی توحیدی قابل جمع نیست. در طول مقاله، پس از تعیین معانی مورد نظر برای «علم»، «دین» و «الهیات»، به این پرسش می پردازیم که «چرا الهیات با علم نسبت پیدا می کند؟ ». پس از آن، مراحل متنوعی که معرفت غیرحسی وارد فرایند نظریه پردازی علمی خواهد شد را تشریح می نماییم و در این بخش به برخی از آموزه های پذیرفته شده فلسفه علم نیمه دوم قرن بیستم نیز استشهاد خواهیم کرد. سپس طبیعی گرایی را تعریف کرده و جایگاه آنرا به عنوان یکی از مبانی بی بدیل علم تجربی جدید نمایان می کنیم و تبعات الهیاتی پذیرش آنرا به تصویر خواهیم کشید. نهایتاً ناظر به تقابل طبیعی گرایی با خداباوری از یک سو و نادرستی طبیعی گرایی از سوی دیگر، ضرورت ورود جهان بینی توحیدی در فرایند شناخت طبیعت را تثبیت خواهیم کرد.
۴۴۴.

دفاع از دیدگاه تناسب تبیین گرا در حمایت معرفتی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: توجیه حمایت معرفتی مک کین بهترین تبیین تناسب تبیین گرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۲۷۹
بنابر مهمترین دیدگاهِ تبیین گرا در حمایت معرفتی، رویکرد باوریِ شناسا به یک گزاره از حیث معرفتی به شرطی موجه است که آن رویکرد باوری نسبت به شواهدی که شناسا دارد، در تناسب باشد. دیدگاه های مختلفی کوشش نموده اند تا به این پرسش پاسخ دهند که یک رویکرد باوری تحت چه شرایطی با شواهد و ادله ای که شناسا دارد در تناسب است. در این مقاله به دیدگاه تناسب تبیین گرا در حمایت معرفتی می پردازیم. بنابر این دیدگاه، p با شواهد شناسا، e، در t در تناسب است اگر و تنها اگر یا p بخشی از بهترین تبیین در دسترسِ شناسا در t برای اینکه چرا وی e را دارد باشد یا p در دسترسِ شناسا به عنوانِ نتیجه ی منطقیِ بهترین تبیینِ در دسترسِ وی در t برای اینکه چرا وی e را دارد، باشد. پس از تقریر این دیدگاه در ضمنِ بیان و ارزیابیِ مهمترین مشکلات اش نشان می دهم که می توان از این دیدگاه در حمایت معرفتی دفاع کرد.
۴۴۵.

جایگاه انسان در قوس نزول و صعود در اثولوجیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان نفس اثولوجیا قوس نزول قوس صعود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۲۰۶
پرسش از حقیقت انسان چیست؟ و چه مؤلفه هایی دارد؟ در اثولوجیا مطرح شده است و به آن پاسخ داده است. براین اساس در این پژوهش به دنبال آنیم جایگاه انسان در قوس نزول و قوس صعود را بررسی کنیم و به این پرسش ها پاسخ دهیم انسان در قوس نزول و صعود چگونه مرتبه بندی می شود و در مرحله قوس نزول چه مراتبی را طی می کند و چه راه هایی برای بازگشت در قوس صعود مطرح می شود؟ اثولوجیا به دلیل اهمیتی که به نفس ناطقه انسان می دهد آنرا حقیقت انسان معرفی می کند و نیز  مواجهه انسان عاقل و ناطق با هستی را در عالم مادی و نیز عالم عقول را بررسی می کند و هدف از پیدایش نفس در عالم مادیات در چرخه قوس نزول و صعود را تبیین می کند. در قوس نزول سه مرتبه انسانِ عقلی، نفسی و حسی را مطرح می کند و راه هایی ازجمله مراقبه و کوشش نفسانی برای تصفیه درون برای بازگشت به موطن اصلی معرفی می کند. قوس نزول به نظام فیض و افاضات از بالا به پایین نظر دارد که نفس مرتبه ای از مراتب آن است و راه بازگشت و صعود را در پیش می گیرد.
۴۴۶.

The uncertainty principle and non-violation of causality in Islamic philosophy (The critical analysis based on Avicenna and Allameh Tabataba'i's view)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: principle of causality uncertainty principle Classical physics Quantum physics Islamic philosophy Avicenna Allameh Tabataba' I

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۱۸۷
The principle of causality is one of the most fundamental principles that has been discovered in the history of philosophy and science. Several foundations revolve around this concept. The importance of this principle in classical physics lies in giving physicists the ability to predict phenomena. Furthermore, due to causality is recognized as a fundamental principle in classical physics. With the introduction of the principle of uncertainty, the principle of causality is empirically called into question. Because the claim of the principle of uncertainty in quantum mechanics is that the relationships between fundamental particles are not causally related to each other, and even the behavior of an electron or a subatomic particle is not based on the principle of causality. If we want to identify the speed of particles, we will not be able to identify their state, and if we want to determine their state, we will not be able to identify their speed. The best way to resolve this conflict is to bring the discussion into philosophy, which is exactly what has been done in Islamic philosophy. The concept of causality in Western philosophy seems to be based on Newtonian concepts. But what has been stated in Islamic philosophy is based on metaphysical concepts, and therefore the principle of uncertainty cannot contradict the concept of causality in Islamic philosophy, especially what has been discussed in the philosophy of Avicenna and Allameh Tabataba'i.
۴۴۷.

نظریه مدنی فارابی چیست؟ تحلیل بخش دوم کتاب الملّه و بیان کاربست سیاسی آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: فارابی کتاب المله علم مدنی سعادت سیاست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۱۶
اگر کتاب الملّه را بنیان سایر آراء مدنی و سیاسی فارابی بدانیم، به هیچ وجه ادعایی گزاف نکرده ایم. ابونصر فارابی با تألیف این رساله فلسفهِ فلسفه مدنی و سیاسی خویش را ارائه کرده است و بن مطالب خود را در آن قرار داده است. با تأمل در محتوای این رساله به خوبی می توان آن را به دو بخش تقسیم کرد. معلم ثانی در بخش نخست از مسائلی سخن رانده است که خود بنیان بخش دوم یعنی، علم مدنی می باشد و در بخش دوم که ما در این جستار به دنبال فهم فحوی آن به صورت توصیفی و تحلیلی هستیم، از مسائلی بحث کرده است که آن مسائل، فلسفه مدنی را تشکیل داده است. با تأمل و تدقیق در بخش دوم کتاب الملّه، دریافته خواهد شد که فارابی از دو احصاء سخن گفته است. یکی احصاء سعادت و دیگری احصاء سیاست است و به صورت کلی این دو امر، مسائل علم مدنی را تشکیل داده است.بدین ترتیب، هدف جستار پیش رو نیز تحلیل بخش دوم این رساله خواهد بود که در ذیل آن نظریه مدنی فارابی قابل دسترسی خواهد بود. به عبارت دیگر، پرسش این جستار چنین است که چگونه مباحث عنوان شده در بخش دوم کتاب الملّه باعث ایجاد یک نظریه مدنی شده است؟
۴۴۸.

تحلیل عروض و معیت با توجه به تقسیم اضافه به عقلی و وجودی در فلسفۀ ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضافه خارجی اضافه عقلی معیت عروض ابن سینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۲۰
اضافه در حکمت سینوی به اضافه وجودی و عقلی تقسیم می شود. اضافه وجودی اضافه ای است که در خارج تحقق دارد. این تحقق خارجی مستلزم این است که عارض شدن اضافه بر موضوع و معیتش با طرف دیگر از اوصاف خارجی باشد و به دلیل لزوم تسلسل، این امر محال است و محال بودنش، محال بودن اضافه وجودی را به دنبال دارد. در این پژوهش، با تجزیه و تحلیل پاسخ های ابن سینا این نتیجه به دست می آید که از طرفی، او عروض را برای اضافه وجودی اضافه ای خارجی می داند که به نفس ذاتش عارض است، نه به واسطه عروضی دیگر، تا تسلسل لازم آید و از طرف دیگر، باور دارد معیت یک ویژگی ذاتی برای وجود اضافه است؛ بنابراین، وجود اضافه امری غیرقائم به ذات معرفی می شود. این نوع وجود که تمامی اشیاء را با یکدیگر مرتبط و متصل می کند، از علاقه ای حکایت دارد که در ماهیتِ اضافه نهفته است و در ذهن و در خارج جعل می شود و بر همین اساس، رابطه بین موجودات در عقل و خارج را نوعی عینیت می بخشد.
۴۴۹.

مقام و منزلت عقل در نگاه عارفانه عین القضات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بصیرت حقیقت محمدیه عقل عین القضات میزان خاص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۹۲
بحث درمورد اندیشه و دیدگاه های عین القضات همدانی، عارف نامدار قرن ششم، به سبب منظومه فکری خاص عرفانی-فلسفی و نیز صراحت لهجه و بی پروایی مثال زدنی دربیان منویات درونی اش همواره جذاب و پرکشش بوده است. او در کنار دیدگاه عقلانی یک فیلسوف متشرّع، نگاه متفاوتی را از نظرگاه یک عارف ارائه داده است. یکی از موارد مهم در دستگاه فکری عین القضات همدانی، تعریف و تحلیل او از مقوله «عقل» است. لذا برای عقل، طوری مشخص کرده و آنجا که پای عقل بدان نخواهد رسید را طور ورای عقل می نامد که برای دستیابی به این طور، باید چشم بصیرت انسان گشوده شود. قاضی همچنین عقل را «میزان خاص» معرفی می کند و درعین حال معتقد است عقل را یارای دست یابی به عالم ملکوت نیست. آنجا که عقل توان رسیدن ندارد همان جایگاه نبوت است و عقل را بدان راهی نیست. لذا در طور ورای عقل، معرفت و بصیرت ناب و خالص است که می تواند سالک را به حقایق هستی رهنمون شود. این مقاله با تحقیق و تعمق در آثار عین القضات، آرای فلسفی-عرفانی او را درمورد مقام و منزلت عقل تحلیل نموده و نیز تعریف و ویژگیهای عقل را ازمنظر دید عارفانه او معرفی می کند.
۴۵۰.

مطالعه تطبیقی مبانی معرفت شناختی نقد متافیزیک در آراء فلسفی کانت و کارناپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی معرفت شناسی علم مدرن احکام تحلیلی احکام پسینی متافیزیک فلسفه تحلیلی کانت کارناپ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۰۷
متافیزیک در تاریخ فلسفه پیشینه ای دیرینه دارد. هرچند که به قدمت خود فلسفه نمی رسد، همواره بخشی اساسی از نظام های فلسفی بوده و به عنوان فلسفه اولی، یعنی برترین بخش دانش عقلی، شناخته شده است. گاه نیز متافیزیک مترادف با فلسفه در نظر گرفته شده و به بررسی مسائل بنیادین، جوهر و واقعیت امور یا همان هستی محض پرداخته است. با این حال، در نتیجه تحولات فکری، متافیزیک با انتقادهای جدی و حتی انکار مواجه شده است. ایمانوئل کانت و رودلف کارناپ، دو فیلسوف برجسته از دو جریان اصلی فلسفی، دیدگاه های انتقادی ای نسبت به متافیزیک اتخاذ کردند که تحولات عمیقی در این حوزه پدید آورد. کانت با طرح انقلاب کپرنیکی و تمایز میان گزاره های تحلیلی/تألیفی و مفاهیم پیشینی/پسینی، امکان پذیری متافیزیک را مورد بررسی قرار داد. در مقابل، کارناپ، از چهره های شاخص حلقه وین، با ارائه نظریاتی درباره احکام تحلیلی/تألیفی و نسبت آن ها با تجربه، نظامی معرفت شناختی بنا کرد که گزاره های متافیزیکی را بی معنا تلقی می کرد .این مقاله به دنبال پاسخ به پرسش های زیر است: کدام جنبه از فلسفه کانت موجب احیای فلسفه و تأثیر بر کارناپ و پوزیتیویسم منطقی حلقه وین شده است؟ نقد و تبیین کانت از متافیزیک چگونه بوده است؟فلسفه عقل گرای کانت چه تأثیری بر تجربه گرایی پوزیتیویست های منطقی داشته است؟ مقایسه دیدگاه های این دو فیلسوف نشان می دهد که کارناپ از فلسفه کانت الهام گرفته است. با این حال، تفاوتی بنیادین میان آن ها وجود دارد: کانت تلاش کرد متافیزیک را از چارچوب سنتی آن رها کرده و به شکلی علمی و استوار بازتعریف کند؛ درحالی که کارناپ، با تأکید بر تجربه گرایی و انکار ارزش متافیزیک، در پی حذف آن و علمی کردن معرفت بشری بود.
۴۵۱.

تفسیر روان شناختی ارادۀ معطوف به قدرت در فلسفۀ نیچه: بررسی مبانی، پیامدها و نتایج آن برای اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اراده معطوف به قدرت تفسیر روان شناختی چشم انداز گرایی خودشکوفایی تأیید زندگی پیامدهای اخلاقی ابر انسان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۲۳
مفهوم «اراده معطوف به قدرت» در فلسفه نیچه جایگاهی محوری دارد، اما تفسیر آن همواره محل بحث وجدل بوده است. در میان تفاسیر گوناگون، تفسیر روان شناختی، استعاری و متافیزیکی هر یک دریچه ای متفاوت به سوی فهم این مفهوم پیچیده می گشایند. این مقاله با اذعان به عدم قطعیت کلی هرگونه تفسیری از ایده نیچه، بر آن است تا نشان دهد که در مجموع و به طور نسبی، تفسیر روان شناختی اراده معطوف به قدرت در مقایسه با سایر تفاسیر همخوانی بیشتری با فلسفه ورزی نیچه دارد. بر پایه این تفسیر، اراده معطوف به قدرت نه یک نیروی متافیزیکی و نه استعاره ای برای سلطه، بلکه گرایشی ذاتی در انسان برای خودشکوفایی، تأیید زندگی و غلبه بر محدودیت ها است. این تفسیر با ایده های نیچه در خصوص چشم انداز گرایی، نقد اخلاق سنتی و مفهوم ابر انسان همسو است. برخلاف تصور رایج، تفسیر روان شناختی اراده معطوف به قدرت نه تنها با جوهر اخلاق یعنی توجه به دیگری ناسازگار نیست بلکه از طریق تأکید بر مسئولیت فردی، تعالی جویی و خلق ارزش های نوین به تعمیق و تدقیق آن یاری می رساند. با وجود چالش هایی که در تفسیر ایده اراده معطوف به قدرت نیچه وجود دارد، تفسیر روان شناختی ایده مذکور دریچه ای متفاوت به سوی فهم دیدگاه های نیچه در خصوص اخلاق، انسان و معنای زندگی می گشاید. این تفسیر می تواند نشان دهد که فراخوان نیچه برای پرورش انسان هایی قوی، خلاق و مسئول که بر خویشتن خویش تسلط داشته باشند، نسبتی با سلطه بر دیگران ندارد و از این رو، ضرورت ظلم و خود کامگی علیه دیگران برای تحقق این آموزه یا به مثابه نتیجه ضروری آن عمیقاً مسئله برانگیز است.
۴۵۲.

بی نهایت در فلسفه دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی نهایت متناهی نامحدود پیوستگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۴۵
غالباً دکارت را به عنوان فیلسوفی که در پایه گذاری فلسفه جدید نقش بسزایی داشت و مسیر تأملات علمی را فراهم تر کرد، مورد ستایش قرار می دهند. در بین آرای این فیلسوف، توجّه او به ریاضیات به عنوان علمی که تماماً حاوی قضایای یقینی است، از برجستگی برخوردار است که همین التفات ویژه به ریاضیات باعث گردید تا وی به نظریه وحدت علوم، با خصوصیات ریاضی قائل گردد و مختصات اصلی ریاضیات را، «اندازه پذیری»، «ترتیب» و به کارگیری «روش قیاسی» بیان داشته و اصطلاح «ریاضیات عام» را برای همه دانش ها که از این خصوصیات برخوردار باشند به کار برد. در بین آراء وی، تلقّی او از «بی نهایت» نیز متفاوت از اکثر فیلسوفان مدرسی است. وی تصوّر بی نهایت را به خلاف گذشتگان، تصوّری ایجابی می داند که در آدمی وجود دارد و به عکس تلقّی متعارف، تصوّر امر متناهی را از سلب نا متناهی میسور می پندارد که از زبان دکارت تا امروز با چالش هایی همراه بوده است. در این مقاله به نقد و بررسی نظریه بی نهایت دکارت می پردازیم و نشان داده می شود کار دکارت شروع خوبی بود اما در دل خود تردّدهای نظری دارد که بعدها در آرای ریاضی دانان به استحکام رسید.
۴۵۳.

صورت بندی سه استدلال از هجویری در منطق محمولات مرتبه اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطق مرتبه اول صورت بندی استنتاج طبیعی کشف المحجوب هجویری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۷
اعتبار هر استدلالی به سازواری آن با قوانین منطقی بازبسته است. برخی استدلال ها نمودی برهانی دارند؛ ولی در بطنشان دارای گونه هایی از خطاهای منطقی اند؛ یعنی شبه برهان اند، نه برهان. آثار کلامی، به عنوان متونی که استدلال های به ظاهر منطقی و معتبر در خود دارند، از این باب درخور ارزیابی اند. بنابراین، منطق ابزار علمی مناسبی برای اعتبارسنجی این متون است. در این پژوهش سه استدلال از کتاب کشف المحجوب اثر علی بن عثمان هجویری بررسی می شود. این بررسی هم از منظر نحوی، با مبنا قرار دادن منطق صوری مرتبه اول، انجام می گیرد و هم از دیدگاه معنایی و مواد قیاس. سرانجام با برکشیدن مغالطات صوری و معنایی و نیز تعیین گونه ی مقدمات استدلال ها نشان داده می شود که هجویری از اصول علم منطق آگاهی و بر آنها تسلط داشته، نیز خود را به رعایت قوانین آن موظف می دانسته؛ ولی گاه از مغالطه عاری نبوده است. همچنین برمی آید که استدلال های او گاه از برهان به حد خطابه نزول رتبه دارد.
۴۵۴.

فلسفه برای کودکان

کلیدواژه‌ها: فلسفه برای کودکان برنامه درسی متیو لیپمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۴۴۴
محور اصلی در «فلسفه برای کودکان» این است که باورهای کلیشه ایِ مربوط به ظرفیت محدود کودکان را به چالش بکشیم و درک خود را از ماهیت فلسفه و اینکه چه کسی قادر به مشارکت در آن است گسترش دهیم. هدفْ رشد ذهنی کودکان است؛ هدفْ کشف موضوعاتی است که کودکان دوست دارند درباره شان فکر کنند و به بحث و تأمل بپردازند. پس هدف فلسفه برای کودکان این نیست که به کودکان تاریخ فلسفه و اندیشه فلاسفه بزرگ را درس دهد، بلکه آموزش مهارت های تفکر و توانایی پرسش و استدلال است، زیرا چنین آموزشی می تواند کودکان را برای زندگی آماده کند. هدفِ فلسفه برای کودکان، که با نام دکتر متیو لیپمن (1923-2010) گره خورده است، طراحی کلاس ها و برنامه های درسی ای است که کودکان را به پرسش گری و تفکر ترغیب کند. در چنین کلاسی، کودکان دور هم جمع می شوند و درباره پرسشی که انتخاب کرده اند بحث می کنند و معلم نیز در مقام تسهیل گر عمل می کند و از کودکان در تفکر، استدلال و پرسش هایشان حمایت می کند. معلم بچه ها را راهنمایی می کند تا در طول بحث و گفت گو، خوب گوش کنند، پاسخ دهند و ایده هایی را که به ذهن شان می رسد با دیگران به اشتراک بگذارند تا به درک مشترکی از پرسش برسند. پرسش گریِ کودکان در اینجا در واقع اصلی ترین فعالیت فلسفی را شکل می دهد، یعنی تأمل در معنای تجربه ها و مفاهیم معمولی به منظور توسعه درک جهان، دیگران و خود.
۴۵۵.

ارسطو و نظریه عدمی انگاری شر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برهان معرفتی معرفت پدیداری دوگانه انگاری فیزیکالیسم فلسفه ذهن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۱۴۳
طبق نظریه عدمی انگاری شر، شر فقدان امری است که شیء برحسب نوع خود باید به طور طبیعی از آن برخوردار باشد. این تعریف از فقدان متعلق به ارسطو است، اما خود ارسطو شر را هرگز به طور صریح با فقدان یکسان نشمرده است. ارسطو در کتاب مقولات به روشنی عنوان کرده که شر متضاد با خیر است. این در حالی است که طبق نظریه عدمی انگاری شر، خیر و شر رابطه عدم و ملکه دارند و شر فقدان خیر است. از سوی دیگر، به نظر می رسد که قطعاتی از کتاب مابعدالطبیعه ارسطو نظریه عدمی انگاری شر را تأیید می کنند. در این مقاله، به شواهد موافق و مخالف برای عدمی انگاری شر در ارسطو پرداخته خواهد شد. استدلال می شود که (1) به قطعات مؤید عدمی انگاری شر در مابعدالطبیعه، باید در پرتوی رابطه پیچیده تقابل تضاد با تقابل عدم و ملکه در ارسطو نگاه کرد، و (2) مؤیدات رهیافت وجودی ارسطو به شر محدود به کتاب مقولات نیست.
۴۵۶.

اهداف و اصول یادگیری، مبتنی بر مبانی معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی یادگیری اهداف یادگیری اصول یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۴۵
هدف مقاله حاضر استخراج اهداف و اصول یادگیری بر اساس مبانی معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی است. در این پژوهش با روش اسنادی و تحلیل مفهومی، مبانی نوع اول و نوع دوم معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی تبیین شده اند و سپس از روش استنتاجی پیش رونده (اصلاح شده فرانکنا)، اهداف و اصول یادگیری بر اساس مبانی معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی، با استفاده از دو قیاس عملی حاصل گردیده اند. برخی از اهداف به دست آمده از این روش عبارت اند از «مرتبط با زندگی، توصیف راه حل های مسئله و یادگیری، مطالعه ذهن در همه ابعاد، یادگیری بهینه، آموزش بر اساس تفاوت های فردی، تولید دانش معتبر و مفید»، و برخی اصول به دست آمده باتوجه به این اهداف و مبانی نوع دوم شامل: اصل بدنمندی، اصل یادگیری غیرخطی، اصل تغییر مغز، اصل هوشیاری آرمیده، اصل یکپارچگی مغز، اصل ایجاد توجه و تمرکز بر یادگیری است. از نتایج این پژوهش می توان برای بهبود و بهسازی فرایند یادگیری فراگیران در کلاس استفاده نمود. هرچند برای اعتباربخشی بیشتر، نیاز به ترکیب این یافته ها و علوم تربیتی است به این ترتیب می توان با ترکیب این دو عرصه، پیشرفت های بزرگی در زمینه یادگیری به عمل آورد.
۴۵۷.

اصالت وجود، مسئله یا شبه مسئله ای فلسفی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصالت وجود اصالت ماهیت ماهیت موجود نزاع لفظی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۲۴
از زمان میرداماد تا کنون، اصالت وجود یا ماهیت، به منزله ی یکی از مسائل مهم و مؤثر در سنت فلسفه ی اسلامی تلقی شده است. غالب فیلسوفان و مروجان فلسفه در ایران، اصالت وجود را پذیرفته اند و نقطه ی مقابل آن را باطل دانسته اند. برخی نیز اصالت ماهیت را پذیرفته اند. در این مقاله با بررسی مبادی تصوّری و تحریر محل نزاع، به این نتیجه رسیده ایم که اصالت وجود یا اصالت ماهیت، حقیقتاً مسئله ای فلسفی نیست و نزاع دو طرف، نزاعی لفظی است؛ به این معنا که دو طرف، تلقّی واحدی از مبادی تصوّری بحث و نیز از محل نزاع ندارند. آن وجودی که اصالتِ وجودی آن را اصیل می داند، همان چیزی نیست که اصالت ماهیتی حکم به اعتباریت آن نموده است و در طرف مقابل، آن ماهیتی که اصالتِ ماهیتی آن را اصیل دانسته، همان ماهیتی نیست که اصالت وجودی آن را اعتباری می داند. ماهیت در نزد موافقان اصالت ماهیت، ماهیت موجود است نه ماهیت من حیث هی. ماهیت موجود نیز در نزد او عبارت از متن واقعیت خارجیِ مجعول است، نه ماهیتی که متحد با وجود شده است. همچنین وجودی که موافقان اصالت ماهیت، آن را اعتباری می دانند، مفهوم اعتباری عام بدیهی است نه وجود به معنای متن واقعِ مبدا اثر و اثر مبدا. پس از تبیین مدعا و اقامه دلیل بر لفظی بودن نزاع، اشکالات وارد شده بر لفظی بودن نزاع را مطرح کرده و پاسخ داده ایم.
۴۵۸.

آموزش فلسفه در حوزه های علمیه بر اساس مراحل سلوک عقلی از ظاهر عالم به باطن آن(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه اسلامی حکمت متعالیه آموزش فلسفه مسائل فلسفی برنامه ریزی درسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۱۷
معمولاً طلاب فلسفه که در آغاز کتابی همچون بدایه الحکمه، با مبحثی همچون اصالت وجود و اعتباریت ماهیت روبرو می شوند، با این چالش مواجهند که فایده خواندن این مباحث چیست؟ در پاسخ گفته اند که این مباحث برای فهم عقائد و حکمت اسلامی و ... است. لکن چون ارتباط میان این غایت، و زنجیره مباحث کتاب فلسفی تبیین نمی گردد، آشفتگی ذهنیشان تسکین نمی یابد که این نشان از باقی ماندن آن رخنهٔ ذهنی است. مسأله نوشتار حاضر این است که «محتوای آموزشی فلسفه را چگونه سامان دهیم تا طلاب این علم، نیاز به هر مطلب را احساس کنند و با تلاش ذهنی خود سعی در دستیابی به پاسخ آن داشته باشند؟» این تحقیق که از نوع کاربردی می باشد، با اصل موضوع انگاشتن این مبنا در علوم تربیتی که روش سازماندهی منطقیِ مبتنی بر «ساختار دانش» را متناسب با نیازهای یادگیرنده نمی داند، با عطف توجه به کتاب بدایه الحکمه و روش توصیفی – تحلیلی به این نتیجه رسیده است که اگر بخواهیم زنجیرهٔ مباحث فلسفه مبتنی بر نظام نیازهای یادگیرنده سامان داده شوند، باید در آموزش فلسفه، سیر مباحث از محسوس به انتزاعی و از معقول اولی به معقول ثانی تنظیم گردد که ترتّب ادراک آنها بر یکدیگر ملموس شود تا ذهن مخاطب با آن درگیر شده و بتواند فعّالانه در فرآیند یادگیری مشارکت کند.
۴۵۹.

Lifeworld, Place, and Phenomenology: Holistic and Dialectical Perspectives(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۰۵
In this article, I clarify the phenomenological concept of lifeworld by drawing on the geographical themes of place, place experience, and place meaning. Most simply, lifeworld refers to a person or group’s day-to-day, taken-for-granted experience that typically goes unnoticed. One aim of phenomenological research is to examine the lifeworld as a means to identify and clarify the tacit, unnoticed aspects of human life so that they can be accounted for theoretically and practically. Here, I discuss some key phenomenological principles and then draw on phenomenological renditions of place as one means to clarify some of the lifeworld’s social, environmental, spatial, and geographical aspects. To concretize my discussion, I draw descriptive evidence from British writer Penelope Lively’s Spiderweb, a 1990s novel describing one outsider’s efforts to come to inhabit a place—a fictitious present-day village in the southwestern British county of Somerset.
۴۶۰.

بررسی دیدگاه هایدگر درباره نیهیلیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیهیلیسم هستی تکنولوژی گشتل نیچه هایدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۲۸۲
با گفتار نیچه «نیهیلیسم» به مسئله ای برای اندیشه ورزی های فلسفی بدل گردید. او که «نیهیلیسم» را «بی معنایی همه چیز» می خواند، با نقد تاریخ متافیزیک غرب، افلاطون گرایی و اخلاق مسیحی را مهمترین عوامل ظهور آن می دانست. در نهایت هم با خلق «ابرانسان» و بر بستر همان «متافیزیک انسان گرایانه» به دنبال عبور از نیهیلیسم بود؛ اما هایدگر «نیهیلیسم» را نه در مرتبه ارزش ها، بلکه از حیثی وجودشناسانه بررسی می کرد. او با نقد کلیت اندیشه متافیزیکی غرب، «متافیزیک» را حاکی از نوعی نسبت با هستی می دانست که در آن، خودِ هستی در پس پرده ای از حجاب ها به مغاک فراموشی و غفلت فرو می غلتد. او در تبیینی هستی شناسانه، «نیهیلیسم» را معادل همین «غفلت و فراموشی وجود» دانسته و بر همین اساس، «تاریخ اندیشه غرب» را «تاریخ بسط نیهیلیسم» معرفی می کند. از این منظر، با کمال متافیزیک، ظهورات متکامل تری از نیهیلیسم هم تحقق می یابد. تا آنجا که امروز، در «گشتل تکنولوژی» که شکل نهایی متافیزیک است، «نیهیلیسم تکنولوژیک»، با نفی کامل هستی، جهان و انسان را در قالبی نیهیلیستی و صرفا در هیات منبع و موجودی، تعین بخشیده است. از نظر هایدگر در مواجهه با این وضعیت ما دو راه بیشتر نداریم، یا تن دادن به نابودی کامل و یا یافتن راهی جهت فراروی از آن.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان