فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو شناسایی ابعاد مختلف سیاست خارجی ایران با روش تحلیل گفتمان است. برای این منظور دو دوره زمانی برجسته در تاریخ معاصر ایران، مورد توجه واقع شده است. سیاست خارجی محمد مصدق از سال 1320 تا 1332 و سیاست خارجی محمدرضا پهلوی از سال 1342 تا 1357. سوال اصلی این پژوهش بر این پایه است که،گفتمان های محمد مصدق (1332 – 1330) و پهلوی دوم (1357-1342) در قبال غرب در سیاست خارجی ایران چه همانندی ها و ناهمانندی هایی داشته اند؟ فرضیه ]چنین است : به نظر می رسد گره گاه های گفتمانی، در گفتمان های رویکرد به غرب در هر یک از دوره های محمد مصدق (1332 – 1330) و پهلوی دوم (1357- 1342) با بر ساختن معناهای مورد نظر خود باعث طرد و به حاشیه راندن سایر گفتمان های ممکن در سیاست خارجی ایران شدند. بر این اساس : الف) همانندی گفتمان های مذکور به حاشیه راندن سایر گفتمان هاست. ب) ناهمانندی این گفتمان ها در این است که : 1. در دروان نخست وزیری مصدق گفتمان ملی گرایی وی که در بستر آن رویکرد استقلال خواهی در برابر غرب به اجرا درآمد، مبنای سیاست خارجی او بود. 2. گفتمان جهان گرایی محمدرضا شاه که بر اساس سیاست شباهت با غرب، مبنای سیاست خارجی شاه را تشکیل داد.
The Historical study and gradual change of Art with the emphasis on theory of End of Art in Hegel's Thought(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۲
303 - 315
حوزههای تخصصی:
In Hegel's view art is not just an artistic creation. Art is an introduction to liberation. Today, Hegel's philosophy is a substitute for many challenging issues, and also an obsolete for past points, Hegel interprets works of art with key elements of his philosophy such as "absolute", "freedom" and "consciousness." Hegel divides the history of the transformation of art into three periods of symbolic, classical, and romanticism. But Hegel also mentions classical architecture and romantic architecture, which in fact transforms architecture into an artistic service which come from other types and are not considered independent. This paper examines art and architecture in Hegelian thought and explains the types of art and architecture and their meanings in the eyes of this philosopher. Absolutely undergoes three steps in the process of self-consciousness-art, religion, and philosophy. Art, as the first step of this Trinity, brings absolute liberty directly into the sensible thing. This is a logical necessity and opens the way for ultimate self-awareness of the soul. Hence, epistemic beauty is worthwhile. This view towards beauty or a beautiful issue is an epistemological phenomenon and unmatched in the history of philosophy. The beauty of value is equal to consciousness. Or at least as a prerequisite for knowledge.
افلاطون علیه شاعران: عمومی و خصوصی در اندیشه های اخلاقی افلاطون و نمایشنامه نویسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۵
209 - 232
حوزههای تخصصی:
نمایشنامه های یونان باستان و محاورات افلاطون دو منبع مهم و رقیب برای دستیابی به دیدگاه های یونانیان باستان درباره اخلاق و انتخاب های اخلاقی است. در واقع، همین رقابت و اختلاف نظر دلیل دشمنی افلاطون با شاعران است. در این مقاله با تمرکز به سه تراژدی مهم در ادبیات یونان باستان، از سه تراژدی نویس برجسته یعنی آگاممنون اثر ایسخولوس، مدئا اثر اوریپید و آنتیگونه اثر سوفوکل و مقایسه نظرگاه آنان با جمهوری افلاطون، به بررسی دو دیدگاه متفاوت یونانیان به اخلاق و انتخاب های اخلاقی در سپهر عمومی و خصوصی پرداخته ام. در عین حال، کنش گری زنان در این آثار، جایگاه آنها و ارزش های اخلاقی هم بسته با احساسات، قلمرو خصوصی و زنانگی را در این دو نگاه تبیین کرده ام. در نهایت به این نتیجه رسیده ام که رویکرد تراژدی ها، خلاف رویکرد افلاطونی، عواطف و احساسات را در انتخاب های اخلاقی مدخلیت داده و محکوم نمی کنند. همچنین رویکرد اخلاقی تراژدی ها نسبت به رویکرد افلاطونی انضمامی تر است و اهمیت بیشتری به شرایط و واقعیات حیات و انتخاب اخلاقی انسان ها می دهد. این واقعیت ضرورت بازخوانی و بازسنجی نمایشنامه ها و دیدگاه اخلاقی که نمایندگی می کنند را نشان می دهد.
بررسی انتقادی تأثیر نظریه تکامل بر مبانی انسان شناختی علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه تکامل را چارلز داروین نخست به صورت نظریه ای زیست شناسانه مطرح کرد. این نوع نگاه به عالم، خالی از نتایج متافیزیکی و تأثیر بسزا بر علوم انسانی نبود، بلکه تأثیرش در علوم انسانی اگر بیشتر از علوم زیستی نباشد کمتر نیست. در این پژوهش با ارائه گزارشی از نظریه تکامل، تأثیر آن بر مبانی انسان شناختی علوم انسانی در پنج حوزه حقیقت انسان، جایگاه انسان در نظام هستی، اراده و اختیار انسان، کمال نهایی انسان و خلقت انسان را بیان کرده و به بررسی آن می پردازیم و نشان می دهیم که مبانی انسان شناختی علوم انسانی که برآمده از نگاه تکاملی به عالم اند با مبانی انسان شناختی علوم انسانی اسلامی که مورد تأیید ما هستند، سازگاری ندارند.
قیاس شرطی اقترانی مشترک در جزء غیرتام از نگاه کشی، ابهری و خواجه نصیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
151 - 180
حوزههای تخصصی:
منطق دانان مسلمان از قیاس شرطی که جزء مشترک در آن غیرتام است، به دو روش متفاوت نتیجه گیری کرده اند. در این مقاله روشی که زین الدین کشی مبتکر آن است بررسی شده است. این روش از سوی منطق دانان بعدی شرح و بسط داده شده است. با بررسی اختلاف آراء در باره اقسام، شرایط انتاج، ضروب منتج و دلیل انتاج این نوع قیاس بدست می آید که اولاً اعتبار این قیاس مبتنی بر قیاسی است که جزء مقدمات آن در جزء تام مشترک اند و ثانیاً عدم تفکیل دستگاه استنتاجی منطق حملی و منطق شرطی و نیز دخالت دادن مضامین منطق حملی در تبیین ساختار قیاس شرطی انسجام دستگاه استنتاجی قیاسهای شرطی را از بین برده و فهم آن را دشوار کرده است. در پایان سعی شده است با شناسایی دو قیاس اصلی و پایه و نیز قواعد بکار رفته در اثبات قیاسهای غیرپایه، دستگاه استنتاجی نهفته در این روش آشکار شود.
این همانیِ عرفی؛ رویکردی نو در جمع میان نظریه شَبَح مُحاکی و وجودِ ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو نظریه شَبَح مُحاکی و وجود ذهنی در مسئله رابطه صورت ذهنی با واقعیّتِ خارجی ، رقیب یک دیگرند. اگر چه برخی عباراتِ طرفداران نظریهٔ شَبَح مُحاکی حاکی از آن است که صورت ذهنی با واقعیّتِ خارجی این همانی نداشته و بلکه تباین دارد ، امّا با استناد به برخی عباراتِ دیگر ، می توان گفت که هواداران این نظریه، این همانی صورت ذهنی با واقعیّتِ خارجی را قبول دارند. از سویی ، هوادارن نظریهٔ وجود ذهنی، بر این ادعا هستند که این همانیِ ماهوی میان صورت ذهنی با واقعیت خارجی برقرار است. با تحلیلِ مفهومِ این همانیِ ماهوی و نیز با تمرکز بر دو اصل تمایزناپذیریِ این همان ها و این همانیِ تمایزناپذیرها ، روشن می شود که اولاً، ادّعای این همانیِ ماهوی در نظریه وجود ذهنی گزاره ای تحلیلی و همان گویانه است و یا دست کم مقصود آنان را نمی رساند و ثانیاً، در نهایت ، منظورِ طرفدارانِ آن ، همان ادّعای طرفدارانِ شَبَح مُحاکی است. در این پژوهش - با روش توصیفی۔تحلیلی و به شیوه ای نو - نشان داده شده است که ادّعای این همانیِ صورت ذهنی با واقعیّتِ خارجی از منظر هر دو دیدگاهِ پیش گفته درست است، امّا منظورِ هردو دیدگاه از این همانیِ صورت ذهنی با واقعیّت خارجی ، این همانیِ عرفی بوده است و نه این همانیِ عددی.
نقش بندگی در معناداری زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
131-148
حوزههای تخصصی:
پرسش از «چیستی معنای زندگی» پرسشی است که در عمق وجود آدمی برای همه انسان ها مطرح است. ازاین رو انسان همواره در جست وجوی پاسخی قانع کننده به آن بوده است تا بتواند با تکیه بر آن، به آرامش روحی دست یابد و به زندگی امیدوار باشد. این پرسش ازجمله پرسش هایی است که برای همه کسانی که به سطح خودآگاهی عمیق برسند مطرح می شود. مراد از سطح خودآگاهی عمیق توجه انسان به خویشتنِ خویش است که از کجا آمده است و به کجا می رود و هدف و فلسفه زندگی او چیست. فیلسوفان درباره معنا و هدف زندگی، تفسیرهای گوناگونی ارائه داده اند. برخی از این تفسیرها مادی گرایانه و برخی دیگر غیرواقعی و پنداری است. در مقابل برخی از فیلسوفان، معنای زندگی را در خداباوری می جویند. در جهان بینی توحیدی براساس آموزه های اسلام، زندگی با خداباوری و بندگی معنا می یابد. ما در این مقاله برآنیم تا موضوع را از نگاه تعالیم اسلام بررسی کنیم.
چیستی دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاه و سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
381 - 365
حوزههای تخصصی:
این نوشتار بر آن است که طبیعت عقل یک معرفت اجمالی به نحو یک دانش محض و ضروری نسبت به چیستی دین دارد. بر این اساس هرگاه عقل با واقع دین روبه رو شود بر حسب آن دانش پیشینی پایه، در شناخت آن توفیق دارد و هرگاه دین نمایی بر او عرضه شود یا پذیرفته نمی شود یا در مصاف با آن معرفت اجمالی کنار گذاشته می شود. بر پایه ی این شناخت اجمالی عقلی به واقع دین، بسیاری از تعریف های ناظر به چیستی دین از اعتبار می افتند. در نهایت، این معرفت اجمالی به پایه های دین، هم در عقل نظری و هم در عقل عملی، آشکارسازی شده و به یکدیگر پیوند داده می شوند. این پایه ها عبارتند از مبدأ هستی، راهنمای هستی و جهان غایی هستی در عقل نظری و مبدأ اخلاق، راهنمای اخلاق و جهان اخلاق در عقل عملی. اصل ها و پایه های هستی و اخلاق از دانش طبیعت عقل اند و با یکدیگر تعریفی از دین را به دست می دهند که می تواند مقبول همه باشد و از آراء شخصی فاصله بگیرد. با این تعریف می توان به شناخت جهانی دین نزدیک تر شد.
زبان و ساختار منطقی ذهن در پدیدارشناسی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
155 - 174
حوزههای تخصصی:
رابطه ذهن و زبان که امروزه بیشتر با نگاه فیزیکالیستی بررسی می شود، ارتباطی پرسش برانگیز است. دانشمندان عصب شناسی و فیزیولوژیست ها، این ارتباط را بیشتر با کاوش بر روی مغز انسان بررسی می کنند. فیلسوفان به نحو ویژه و با روش فلسفی، از نگاه هستی شناختی و معرفت شناسانه، این ارتباط را می سنجند و روان شناسان بر پایه ساخت و کار ذهن و روان انسان این کار را انجام می دهند. ادموند هوسرل، فیلسوف پدیدارشناس، باور دارد که زبان ابزاری برای انتقال معانی است و نه بیشتر. برای وی ذهن ارجحیت و محوریت دارد. ذهن مأوای معانی ایدئالی است که نه تنها آن را به شکل کامل دربرگرفته اند، بلکه محتوای بیان، از نوع زبانی آن نیز چیزی خارج از معانی ایدئال نیست؛ به همین دلیل، هوسرل تلاش می کند خلوص بیانی زبان را در امر ایدئال و امر ذهنی جست وجو کند. از سوی دیگر، به نظر هوسرل، منطق مورد سوء برداشت قرار گرفته و می بایست با روشی نوین که به زعم وی، افزودن حیث التفاتی است، بازتعریف شود؛ به همین دلیل، حیث التفاتی بر فرآیند شکل گیری اندیشه و طرح هوسرل، یعنی پدیدارشناسی استعلایی که مشتمل بر بحث منطق، ذهن و زبان می شود، سیطره یافته است. در این پژوهش تلاش می کنیم با تمرکز بر ارتباط میان ذهن و زبان، بنیان این فرآیند را تحلیل کنیم.
A Study of Frege’s Influence on A. J. Ayer’s Theory of Emotivism(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
No doubt, Gottlob Frege and A. J. Ayer are considered to be among the most prominent contemporary philosophers. Insofar as one of them has revolutionized the linguistic domain while the other has influenced the domain of ethics in a diametrical fashion. Ayer’s theory of emotivism is regarded as one of the most controversial moral theories in the past century. We believe that Frege, as a linguistic philosopher, has influenced emotivism in the methodological, logical, semantic, and epistemological domains. The emphasis on two fundamental principles of “compositionality” and “contextuality”; “the existence of mathematical concepts independent from mind”, “empiricism and verificationism” are all variables upon which emotivism is clearly dependent. The latter claim can be substantiated via analysis of the works of Ayer and particularly his “Language, Truth, and Logic” as well as his assertion in the introduction to this book concerning his debt to Frege. Among the most significant results of this essay, one can refer to the demonstration of the point that what constitutes the identity of the theory of emotivism is influenced by the “general line of linguistic analysis” in the aforementioned four domains.
گسست ماکیاوللی از مبانی فلسفه سیاسی ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
333-361
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش درصدد توضیح این موضوع هستیم که چگونه نیککولو ماکیاوللی، مبانی اندیشه سیاسی کلاسیک را به صورت بنیادین مورد نقد قرار می دهد و در گسست از آن مبانی، راه را برای ایجاد نگرشی جدید به سیاست و همچنین تأسیس علم سیاست هموار می کند. در این جستار، فلسفه سیاسی ارسطو به عنوان نماینده منطق اندیشیدن سیاسی کلاسیک مطرح شده است و این اندیشه را بر اساس سه اصطلاح استراتژیکِ طبیعت، بخت و فضیلت و همچنین نسبت پیچیده میان آن ها و ارتباطشان به سیاست در منظر ارسطو، مورد تفسیر و بررسی قرار می دهیم و نشان خواهیم داد که سیاست دنباله نگاه طبیعت محور و اخلاق محور ارسطوست. همچنین به صورت همزمان می پردازیم به اینکه چگونه ماکیاوللی با سه اصطلاحی که در مقابل اصطلاحات ارسطو وضع می کند (که عبارتند از قدرت، ویرتو و میهن) مبانی اندیشه سیاسی ارسطو و همچنین به تبع آن اندیشه سیاسی کلاسیک را بی اعتبار می کند و راه را برای ایجاد اندیشه سیاسی جدید که در بیرون میدان جاذبه قدرت طبیعت، قدرت اخلاق و قدرت بخت شکل می گیرد، باز می کند. جایی که آدمی تنها با اتکا به اراده خود و ویرتو و بدون نیاز به نیروی طبیعت و بخت، منطق مناسبات سیاسی را به نفع خود بر هم می زند.
شناسایی ابعاد و مولفه های توسعه تفکر پژوهشی دانش آموزان در دوره های تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های توسعه تفکر پژوهشی دانش آموزان در دوره های تحصیلی و با رویکرد کیفی و استفاده از راهبرد پدیدارشناسی انجام شد. بر اساس نمونه گیری هدفمند و تا حصول اشباع نظری، 13 نفر از متخصصان حوزه ی تعلیم و تربیت به مشارکت دعوت شدند. داده ها به کمک مصاحبه ی نیمه ساختار یافته گردآوری و با روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شدند. برای بدست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیرشرکت کننده در پژوهش استفاده شد. ابعاد و مولفه های شناسایی شده در قالب 36 کد باز و 5 کد محوری: نگرش معلم، فضای آموزشی مناسب، تشریک مساعی، قابلیت های محیطی و خودراهبری دانش آموزان تبیین شدند. مطالعات ما نشان داد که توسعه تفکر پژوهشی دانش آموزان در دوره های تحصیلی، نیاز به داشتن معلمانی فکور و پژوهشگر، امکانات آموزشی مناسب، گسترش فرهنگ تفکر، پژوهش و همکاری، برقراری ارتباطات موثر با امکانات محیطی خارج از محیط مدارس و دانش آموزانی فعال و با انگیزه دارد.
بی تفاوتی؛ کنشی اعتراضی
حوزههای تخصصی:
جامعه ایران دچار انفعال و بی تفاوتی نیست. انفعال، اشاره به وضعیتی دارد که جامعه درباره سرنوشت و تحولات جاری، هیچ عکس العملی نشان ندهد؛ در حالی که جامعه ایران بسیار فعال است. در همان دوره ای که انفعال و بی تفاوتی شکل می گیرد، به همان میزان، تمایل برای کسب منافع فردی، فردگرایی و بی توجهی به منافع جمعی تقویت می شود؛ به نوعی حاصل این انفعال، لیبرالیزه شدن روابط اجتماعی است. اساسا آن تفکری که تلاش می کند وضعیت ما را در رابطه با کشورهای توسعه یافته عادی نشان دهد، دارای خطاهای روش شناسی و نظری است. رابطه بین افراد و گروه های اجتماعی متقابل و دیالکتیکی است و اگر گروه هایی منفعل شوند، در مقابل گروه هایی فعال می شوند و از طریق این تعامل جامعه مسیر خود را پیدا می کند و به پیش می رود؛ بنابراین جامعه را نمی توان موجودی میرا و ایستا دانست؛ جامعه موجود پویایی است که دائما برای بقا و بهبود وضعیت تلاش می کند.
کوهن و گذار از تمایز گردآوری/داوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
91 - 118
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار با مرور مؤلفه های اصلی فلسفه تامس کوهن خواهیم دید که او منتقد تمایز میان مقام گردآوری/داوری در روش شناسیِ علم است. دلایل کوهن عبارتند از: 1. موافقان صرفاً به تبیین جایگاه تمایز گردآوری/داوری در بستر آموزشی آن پرداخته اند که بر اساس آن تنها شواهد در جهت داوری یک فرضیه مؤثر تلقی می شوند. و در دیگر زمینه های مهمِ داوری مورد غفلت قرار می گیرد. 2. تمایز دو مقام مبتنی بر نگاه ساده انگارانه به روند تولید علم است که صرفاً به بیان نقاط قوت و نه ضعف نظریه ها می پردازد. 3. هیچ گونه تعیین کنندگیِ تجربی در مقام داوری وجود ندارد. 4. در فرآیند تولید علم، جنبه های توصیفی و تجویزی فرضیه ها انفکاک ناپذیر و درهم تنیده اند. 5. برخلاف موافقان این تمایز، واژگان ساختاریافته در مقام داوری، دارای پیامدهای ثابت و قطعی نیست بلکه، تحت تأثیر اصول پیشینِ نسبیت شده کانتی، همواره دچار تغییر، تعدیل و اصلاح قرار می گیرند. کوهن پس از بیان این اِشکالات، از سوی موافقان تمایز گردآوری/داوری از چند جهت مورد نقد قرار گرفت: 1. اخذ تعمدی سبک مبهم نویسی در آثارش. 2. کاربست رویکرد دُورگونه در ارائه فهرستی از معیارهای معرفتی-واقع گرایانه و بازگشت دوباره به معیارهای غیرمعرفتی. 3. خلط میان «مقام تصمیم» و «مقام داوری» و توجه به «علت» به جای «دلیل». او برای فرار از این نقدها به دو نکته اشاره می کند: نخست، فهم نادرست دیدگاه هایش توسط این موافقان. دوم، ارائه معیارهایی در جهت حفظ عینیت علم متفاوت با موافقان این تمایز. هدف این نوشتار، تحلیل، تکمیل و نقد اندیشه های کوهن درباره ی تمایز گردآوری/داوری است.
انکار معقولیت باور به وجود خدا و راه حل متفاوت معرفت شناسی فضیلت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هفدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
213 - 234
حوزههای تخصصی:
معقولیت باور به وجود خدا مهم ترین مسئله معرفت شناسی دینی است. معرفت شناسی فضیلت محور در تقریر خانم زاگزبسکی ضمن نقد نگاه برون گرایانه و فردگرایانه معرفت شناسی اصلاح شده، بر اختیاری بودن باور و تأثیرپذیری آن از اجتماع تأکید می کند. در این دیدگاه حجیت باور دینی بر مبنای فضیلت «اعتماد معرفتی» به خود و به دیگر افراد جامعه معرفتی تبیین می شود. در نتیجه باور مؤمنان به وجود خداوند در زمان ها و مکان های مختلف، می تواند مبنای حجیت باور من به وجود خدا باشد. این مسئله در استدلالی که برتری جهانشمولی معرفتی را بر خودمختاری معرفتی و خودرأیی معرفتی نشان داده، تبیین شده است..
چگونگی پیدایش جهان و نسبت آن با خدا در تیمائوس افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افلاطون در محاوره تیمائوس پیدایش جهان و نسبت آن با خدا را که یکی از بنیادی ترین نظریه های او است، با رویکردی متفاوت با دیگر محاوره های خود مطرح می کند. او اگرچه در نوشته های دیگر خود نیز به واکاوی این مسئله مهم پرداخته است، اما رویکرد و روش وی در محاوره تیمائوس ناظر بر علم طبیعی حاکم برعصر یونان بوده است. در این مقاله سعی شده است که با تعهد به محتوای محاوره تیمائوس به واکاوی و تبیین پیدایش جهان و بنیادهای محوری آن پرداخته شود. نظریه افلاطون در این محاوره برچهار اصل استوار است که عبارت اند از: جهان ایده ها، جهان صیرورت، ماده پذیرنده و دمیورژ به عنوان نماینده عقل، که واسطه میان جهان ازلی و جهان صیرورت است و بر غایتمندی جهان هستی دلالت دارد. او رابطه جهان ایده ها و جهان صیرورت را به واسطه ماده پذیرنده صیرورت، که آن را امر سوم یا مکان نامیده است، تبیین می کند و می کوشد تا از این طریق بنیادهای نظریه مادی گرایانه دموکریتوس را که از مهم ترین نظریه های علمی آن زمان محسوب می شده است، متزلزل نماید؛ و جهان هستی را بر اساس اصل غایتمندی که جایگاهی در اندیشه دموکریتوس نداشته است، تفسیر عقلانی کند و اصول جهان شناختی تاره ای را بنیان گزاری نماید.
شمول گرایی نجات از دیدگاه کارل رانر و استاد مطهّری و نقش آن در گفتگوی اسلام و مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحثی که نقش مؤثّر و سازنده ای در تأثیر و کارآمدی گفتگوهای ادیان، خصوصاً اسلام و مسیحیّت و چگونگی ارتباط پیروان این دو دین می تواند داشته باشد، تبیین جایگاه نجات و رستگاری و سرنوشت پیروان این دو دین و به تعبیری بحث «شمول گرایی نجات» است که با بررسی و آسیب شناسی گفتگوها و ارتباطات صورت گرفته بین ادیان مختلف مخصوصاً اسلام و مسیحیّت، یکی از این آسیب ها، نگاه و رویکرد «حقّ و باطل» بودن طرفین گفتگو به یکدیگر است که در این مقاله با روش تحلیلی، تطبیقی به دنبال تبیین مبانی مشترک اعتقادی و دینی اسلام و مسیحیّت هستیم. با توجه به متون دینی و علل و شرایطی خاصّ، پیروان هر دو دین می توانند اهل نجات و رستگاری باشند در نتیجه، متفکّران هردو دین با رویکردی متفاوت، که مبنی بر پذیرش صادقانه یکدیگر و پرهیز از نگاه حقّ و باطل است، در گفتگوها شرکت کرده و می توانند از منافع مشترک گفتگوها -که تقویت صلح و ثبات و عدالت جهانی است- بهرمند شوند. استاد مطهّری از غیر مسلمانانی که به دین حقّ زمان (اسلام) دست نیافته و معرفت پیدا نکرده اند، چنان چه این عدم دستیابی و معرفت، به دلیل تقصیر و کوتاهی و عناد یا تعصّب آنها نبوده و فطرتاً در برابر حقّ تسلیم باشند، باتوجه به خداپرستی و صدق نیّت و اعمال نیک و اخلاقی خود می توانند اهل نجات باشند که از آنها به «مسلمانان فطری» تعبیر کرده اند. در دین مسیحیّت کارل رانر از متکلّمان معاصر مسیحیّت کاتولیک با طرح نظریه «شمول گرایی نجات» و بازخوانی و تعریف جدیدی از مفهوم «فیض جاودان الهی» در درون انسآنها، غیرمسیحیانی را که به این فیض الهی و ندای درونی و وجدانی خود پاسخ داده و به خدا ایمان داشته باشند و اعمال اخلاقی نیک انجام دهند «مسیحیان گم نام» نامیده است و می توانند نجات یابند.
چیستی و جایگاه «پرسش» در آثار متقدم هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۲
119-134
حوزههای تخصصی:
«پرسش هستی» مشهورترین دغدغه مارتین هیدگر در سراسر دوران حیات فکری او است. این پرسش بنا بر روایت خود او، از آغازین گام ها تا لحظه مرگ پیوسته توجه فیلسوف فرایبورگ را به خود معطوف داشت و تمام آثار و نوشته های او را می توان بر زمینه این پرسش نگریست. اما فهم دامنه معنایی و ساختار صوری پرسش هستی، متوقف به درک دقیق چیستی پدیدار «پرسش» در هیدگر و نحوه ارتباط آن با هستی و انسان است. بر این اساس، مقاله حاضر بر آن است تا با طرح افق معنایی عام «پرسش» در تاریخ فلسفه، رویکرد هیدگر را به این عامل بنیادین روشن سازد تا از این طریق، در پژوهش های دیگر، نور بیشتری بر «پرسش هستی» در آثار او افکنده شود. در این مسیر، ابتدا اهمیت، چیستی و محوریت پرسش در تاریخ فلسفه به اختصار مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در ادامه، پس از طرح تصور هیدگر از این پدیدار در رساله هستی و زمان ، نحوه تکوین این تحلیل در آثار متقدم او در چارچوبی واحد بررسی خواهد شد. در نهایت، ارتباط پرسش هستی با انسان، و گذرناپذیری آن، به عنوان ویژگی بنیادین دازاین پایان بخش تحلیل خواهد بود.
درباره مسأله رابطه بدون مربوط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
404 - 425
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات فراراهِ واقع گرایی ساختاری هستی شناختی حذف گرا مسأله رابطه بدون مربوط است: از یک سو، مطابقِ این نوع واقع گرایی، جهان صرفاً از ساختارها و روابط قوام یافته و تهی از اشیاء منفرد است، و از سوی دیگر، مطابق با فهم برآمده از ریاضیات، ساختارها و روابط به اشیاء منفرد به مثابه مربوط تکیه دارند. استیون فرنچ در مقام مدافع این نوع واقع گرایی چنین پاسخ می دهد که فرضِ وابستگی رابطه به مربوط به منبع بازنمایی باز می گردد، در حالی که واقع گرایی فوق مدعی ست که رابطه در هدف بازنمایی موجودی خودایستاست. در این مقاله نشان داده خواهد شد که این پاسخ همراه با نظر وی در مورد معناشناسی جملاتِ ظاهراً ناظر بر اشیاء منفرد نامنسجم است.
بررسی نقش تبیینی هنجار صدق در نظریه هنجارمندی باور بر اساس منطق تکلیف: شاهدی جدید برای هنجارهای دامنه بلند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
89 - 121
حوزههای تخصصی:
بنا بر نظریه هنجارمندیِ باور در معرفت شناسی، رابطه ای هنجارین میان باور و محتوای آن باور وجود دارد. بر اساس یک صورت بندی مشهور از این رابطه، که آن را «هنجار دامنه کوتاه صدق» می نامیم: «شخص باید (به p باور داشته باشد) اگر و فقط اگر p صادق باشد». تمرکز ما در این مقاله، ناظر به نقش تبیین کنندگیِ این هنجار در رابطه با هنجارِ شاهد است؛ یعنی این که «شخص باید (به p باور داشته باشد) اگر و فقط اگر شواهد برای صدق آن باور در دست داشته باشد»؛ هنجار اخیر را «هنجار دامنه کوتاه شاهد» می نامیم. بر اساس این نظر، شواهد به طور مستقل ارزشمند نیستند، بلکه هنجارمند بودنِ آن ها برای تولید باور ریشه در هنجار صدقی که در بالا ذکر شد دارد. به بیان دیگر، از آن جا که شواهد نوعاً دالِ بر صدق هستند و همچنین این که بر اساسِ هنجار صدق، باور به صورت هنجارین توسط صدق مقید می گردد، لذا باور به صورت هنجارین توسط شواهد هم مقید می گردد. پس از تشریح این نظریه، ابتدا صورت بندی دیگری از هنجار صدق، یعنی «هنجار دامنه بلند صدق»، را به بحث خواهیم گذاشت که بر اساس آن «شخص باید (به p باور داشته باشد اگر و فقط اگر p صادق باشد)». ادعای اصلی ما که آن را بر اساس استدلالات فلسفی و سپس منطق تکلیف مستدل خواهیم کرد، آن است که هنجار دامنه بلندِ صدق نسبت به هنجار دامنه کوتاهِ صدق از توان تبیینی بهتری در رابطه با اتخاذ باور بر اساس شواهد (که آن را «هنجار دامنه بلندِ شاهد» خواهیم نامید) برخوردار است.