مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
کیفیت مکان
حوزه های تخصصی:
مطالعه کیفیت زندگی در حال تبدیل شدن به ابزار مهمی برای ارزیابی سیاست های عمومی، رتبه بندی مکان ها، درک و اولویت بندی مسائل اجتماع، تدوین و پایش سیاست ها و راهبردها یا استراتژی های مدیریت و برنامه ریزی شهری است. در این مطالعه کیفیت مکان به عنوان منابع، امکانات و فرصت های فراهم شده به وسیله محیط برای تامین نیازهای انسانی و به عنوان زیرمجموعه کیفیت زندگی مورد توجه قرار گرفته، و با تلفیق داده های سنجش از دور، سرشماری و سایر داده های مکانی در محیط GIS به سنجش کیفیت مکان از طریق روش ارزیابی چندمعیاره در سطح نواحی شهرداری تهران پرداخته شده است. سه قلمرو اصلی ـ اجتماعی، دسترسی و فیزیکی به عنوان معیار تعیین گردید و با استفاده از تحلیل عاملی، از مجموع 49 پارامتر، مولفه های مربوط به هر قلمرو (زیرمعیارها) شناسایی شد. وزن های مولفه های مربوط به هر قلمرو با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی استخراج گردید و شاخص نهایی هر قلمرو با ترکیب خطی وزن دهی شده مولفه های استاندارد شده مربوط به هر قلمرو ایجاد شد و در نهایت قلمروهای سه گانه «اجتماعی و دسترسی و فیزیکی» به منظور استخراج شاخص نهایی کیفیت مکان با یکدیگر تلفیق شدند. علاوه بر این، با استفاده از شاخص تحلیل مکانی Getis-Ord خوشه های مطلوب و نامطلوب در هر قلمرو و در شاخص نهایی کیفیت مکان مشخص گردید. نتایج نشان داد که خوشه های مطلوب در قلمرو اجتماعی در نواحی شمالی و مرکز به سمت شمال، در قلمرو دسترسی در نواحی مرکزی و در قلمرو فیزیکی در نواحی شمالی شهر تهران اند. در نهایت تحلیل مکانی شاخص نهایی کیفیت مکان نشان داد که نواحی شمالی و مرکزی به سمت شمال شهر تهران محل تمرکز نواحی مطلوب، و بخش های غربی، جنوب غربی و تا حدودی جنوب شهر تهران محل تمرکز نواحی نامطلوب از لحاظ کیفیت مکان هستند. همچنین نتایج تحلیل همبستگی در مورد شاخص های نهایی در سه قلمرو اجتماعی، دسترسی و فیزیکی بیانگر وجود رابطه مثبت معنادار بین شاخص نهایی قلمرو اجتماعی با شاخص نهایی قلمرو فیزیکی و قلمرو دسترسی است.
تحلیل شاخص های حکمروایی شهری و تأثیر آن بر کیفیت مکان (مطالعه موردی: شهر آذرشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
813 - 831
حوزه های تخصصی:
جهان شهری تر شده است که این شهری شدن بر الزامات کیفیت زیست بشری تأکید می کند. ناتوانی در تأمین ابعاد مختلف زندگی شهری تأثیرات مهمی بر رفاه زیستی شهروندان دارد. بسیاری از ناتوانی ها ناشی از شیوه سنتی مدیریت شهری است. رویکردهای گوناگونی در عرصه مدیریت شهری مطرح شده است که حکمروایی شهری، از مطرح ترین آن هاست. حکمروایی جایگزینی برای روش های سنتی مدیریت و حکم رانی به شمار می آید. در این مقاله، به تحلیل نقش شاخص های حکمروایی در آذرشهر پرداخته شده است. برای ارزیابی تأثیر این شاخص ها بر کیفیت زندگی، از آمار توصیفی و استنباطی شامل t تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. همچنین ضریب رگرسیون چندمتغیره برای تحلیل تأثیر عملکرد شاخص های حکمروایی شهری در کیفیت مکانی شهری به کار گرفته شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، از نظر شهروندان شاخص های کارایی و اثربخشی و همچنین مسئولیت پذیری وضعیت بهتری دارند. با توجه به سطح معناداری آزمون و نیز کرانه های بالا و پایین سطح اطمینان، پاسخ دهندگان در آذرشهر اثرگذاری متغیرها بر حکمروایی را تأیید کرده اند. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه با آزمون های تعقیبی دانکن و توکی برای مقایسه وضعیت شاخص ها نیز، وضعیت بهتر و مطلوب تر دو شاخص کارایی- اثربخشی و همچنین مسئولیت پذیری را نشان می دهد. با استفاده از ضریب رگرسیون تأثیر هرکدام از شاخص های حکمروایی در کیفیت مکانی شهری سنجیده شد و نتایج نشان داد میان حکمروایی خوب شهری و کیفیت مکانی رابطه معنا داری وجود دارد. شاخص پاسخگویی و شفافیت بیشتر و مشارکت کمترین تأثیر را بر کیفیت مکانی دارند. نتایج پژوهش می تواند درک بهتری از مورد مطالعه را برای مدیران شهری فراهم کند تا با درنظرگرفتن این تحلیل ها در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های شهری عملکرد بهتری داشته باشند. مدل حکمروایی موفق با درنظرگرفتن علمی متغیرها در شهرها و بهبود عملکرد و به کارگیری اصولی آن می تواند موجب بهبود محیط های شهری شود.
نقش دهیاری ها در کیفیت مکانی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: بخش دشمن زیاری- شهرستان ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت مکان به عنوان یک مفهوم چند بعدی متأثر از عوامل مختلفی است که هر یک از آن ها نقش تعیین کننده ای در پیشرفت و تعالی جوامع انسانی اعم از سکونتگاه های شهری، روستایی و عشایری دارد. به گونه ای که عدم توجه به آن می تواند نتایج نامناسبی در فرآیند توسعه پایدار این دسته از جوامع داشته باشد. آنچه که در این راستا مهم می باشد؛ نقش و جایگاه مدیریت در زمینه سازی به منظور بهبودِ وضعیت کیفیت مکان در اینگونه مراکز جمعیتی است. پژوهش حاضر بر آن است با رویکردی کاربردی به مطالعه و تحلیل جایگاه نهاد مدیریتی دهیاری ها در افزایش و بهبود کیفیت مکانی سکونتگاه های روستایی بخش دشمن زیاری از توابع شهرستان ممسنی بپردازد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و جمع آوری داده ها به صورت بررسی های میدانی با تأکید بر تهیه پرسشنامه می باشد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفته است. حجم نمونه برابر با 220 خانوار روستایی می باشد. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای نشان می دهد که بین روستاهای دارای دهیاری و فاقد دهیاری از لحاظ مؤلفه های کیفیت مکانی تفاوت معناداری وجود دارد. بطوری که روستاهای دارای دهیاری با 8/30 و نقاط روستایی فاقد دهیاری با 59/10- درصد به ترتیب در مرتبه اول و دوم از اهمیت نظر کیفیت مکان زندگی قرار گرفته اند. به عبارتی روستاهای دارای نهاد مدیریت دهیاری از نظر مکان زیست نسبتاً توسعه یافته تر بوده اند.
تبیین اهمیت کیفیت مکان در بازآفرینی شهری با رویکرد آینده پژوهی، مورد مطالعه منطقه 10 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
957 - 980
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان شهرها در ایران در ادوار مختلف، مشکلات و نارسایی هایی را در پی داشته است. یکی از این مسائل، بافت های ناکارآمد شهری است که زندگی در چنین مکان هایی را مشکل کرده است. بازآفرینی رویکردی نوین برای تولید سازمان فضایی به منظور ایجاد یا تجدید روابط شهری است. موضوع کیفیت مکان های شهری یکی از محورهای اساسی در برنامه ریزی و مدیریت شهری است. هدف از تحقیق حاضر تبیین اهمیت کیفیت مکان های شهری با توجه به جنبه های بازآفرینی شهری با رویکرد آینده پژوهی در منطقه 10 شهر تهران است. ابتدا با مطالعات کتابخانه ای به شناسایی مؤلفه ها و متغیرهای مؤثر بر کیفیت مکان های شهری پرداخته و سپس پیشران ها و سناریوهای پیش روی آن تدوین شد. یافته های تحقیق نشان می دهد، عوامل تحرک پذیری، نشاط و پویایی (خاطره انگیزی)، رضایت از تنوع ارائه محصولات (تنوع فعالیت های اقتصادی)، ارتباط معنادار استقرار کاربری های مختلف، میزان نظارت طبیعی، محدودیت های فرهنگی، فیزیکی، خوانایی مسیر، جانمایی مناسب روشنایی معابر، وجود شهرت و خوش نامی فضاهای فراغتی، زیبایی شناسی بنا و سبک معماری ساختمان های موجود و وجود فضاهایی برای مطالعه مهم ترین عوامل کیفیت مکان برای بازآفرینی شهری در منطقه 10 شهر تهران هستند. برای تحقق کیفیت مکان در بازآفرینی شهری نیاز است تا با برنامه ریزی و مدیریت صحیح طرح ها و برنامه های توسعه شهری، از حرکت به سمت وضعیت های احتمالی که شرایط نامطلوب دارند، جلوگیری کرده و با اقداماتی شرایط خیزش به سمت وضعیت های مطلوب را فراهم کرد تا درنهایت شاهد اجرای سناریوهایی باشیم که به بهبود کیفیت مکان های شهری منجر شود.
تحلیلی بر کیفیت مکان در سکونتگاه های روستایی شهرستان ممسنی (مطالعه موردی: بخش دشمن زیاری)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
195 - 220
حوزه های تخصصی:
در ادبیات توسعه و رویکردهای وابسته به آن مبحث کیفیت زندگی و تلاش در جهت ارتقاء این شاخص در سطوح جوامع شهری و روستایی از اهمیت بسزایی برخوردار است. چه بسا که بهبود وضعیت اقتصادی، اجتماعی، خدماتی و زیست محیطی سکونتگاه های انسانی در قالب افزایش کیفیت زندگی در این گونه نواحی؛ نقش تعیین کننده ای در پیشرفت و تعالی جامعه دارد. در این بین توجه به کیفیت «مکان» به ویژه در نقاط روستایی که برپایی و روند گسترش آن ها پیوندی مستحکم با طبیعت دارد، از توجه و اهمیت شایانی در برنامه ریزی ها برخوردار می باشد. پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از ابزار سنجش به مطالعه، شناخت و تحلیل کیفیت مکان در سکونتگاه های روستاییِ بخش دشمن زیاری از توابع شهرستان ممسنی بپردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با انجام مطالعات وسیع میدانی با تأکید بر پرسشنامه است. جامعه مورد مطالعه شامل 21 روستای بالای 20 نفر جمعیت با موقعیت های طبیعیِ دشتی، کوهستانی و کوهپایه ای می باشد. از بین 10559 نفر جامعه آماریِ ساکنین روستاها تعداد 220 نفر سرپرستان خانوار به عنوان حجم نمونه پرسشگری انتخاب شدند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که بین روستاهای کوهپایه ای، کوهستانی و دشتی از لحاظ مؤلفه های کیفیت مکانی برای زندگی روستانشینان تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که روستاهای کوهپایه ای با میانگین 46/40 در رتبه اول و روستاهای دشتی و کوهستانی به ترتیب با 29/17 و 23/15 درصد در مراتب بعدی قرار گرفته اند.
تبیین معنا گرایی بدنمند در کیفیت بخشی جغرافیای شهری از منظر اندیشه های مارک ال جانسون و جرج لیکاف (نمونه موردی: میدان های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای کالبدی و شهری معاصر به واسطه محرومیت حسی ارتباط انسان با جهان پیرامون با نتایجِ ناگواری مواجه است و تاکید بیش از اندازه بر ابعاد ذهنی و مفهومیِ معماری بیشتر به نابودی ماهیت فیزیکی، حسی معماری می انجامد.مارک ال جانسون و جرج لیکاف با مطرح کردن موضوع جسمانیت معنا و تاکید بر اهمیت جایگاه بدن در فرایند ادراک و شناخت، به توانمندی پدیدارشناسی معماری در معنا دار کردن مکان های خلق شده توجه ویژه ای قائل هستند.این پژوهش در پی پاسخ به این سئوال است که کیفیت بنیادی پدیدارشناختی تجربه ادراک بدنمند از منظر اندیشه های جانسون و لیکاف بر اساس چه الگوهایی شکل می گیرد؟ و چه مولفه هایی را به مثابه دریافت معنای برآمده از تجربه حضور کشف می کند؟ برای پاسخ به این سؤال از روش کیفی پدیدارشناسی و بر اساس الگوی ماکس ون منن و همچنین با روش کدگذاری آزاد، محوری و گزینشی استفاده شده است که بر اساس آن از طریق مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته و باز با تعدادی از متخصصین انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ادراک حسی بدنمند، کانون تجربه و فهم ما از جهان پیرامون است . نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که یازده مولفه در جهت تعیین الگوهای کیفی درک جسمانیت معنا درفضای شهری چند میدان تهران، مبتنی بر مفاهیم پدیدارشناسانه ادراکات حسی استخراج شد که شامل فضای رویداد، الگوپذیری فعالیت ها، غنای حسی، خوانایی، خاطره و تخیل، حضور، احساسی از تاریخ، جزییات، فرم و تناسبات هندسی، محیط پیرامون و نشانه ها بودند.
سنجش میزان موفقیت مجتمع های تجاری در سازماندهی فضاهای تفریح-خرید (مجتمع های تجاری نوین منتخب شهر تهران: تیراژه-کوروش- پالادیوم و تیراژه 2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
36 - 53
نقش نیازهای ثانویه انسان به طور عام و نیاز به تفریح به طور خاص به عنوان حلقه واسط بین معماری و محیط در فضاهای تجاری اهمیت غیرقابل انکاری دارد، به گونه ای که کیفیت فضاهای تفریح-خرید در مجتمع های تجاری برای رفع نیاز به تفریح کاربران که از وظایف مترتب بر معماری است می تواند میزان موفقیت یک مجتمع تجاری را تحت تأثیر قرار دهد. تحقیق پیشِ رو به بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت فضاهای مجتمع های تجاری از منظر فضاهای تفریح-خرید و ارزیابی روابط آنها و اهمیت نسبی هرکدام می پردازد تا از این طریق بتوان علاوه بر سنجش میزان موفقیت چهار مجتمع تجاری نوین منتخب شهر تهران (تیراژه- کوروش-پالادیوم و تیراژه2) در سازماندهی فضاهای تفریح-خرید، الگوهایی برای طراحی فضاهای مجتمع های تجاری که به مقبولیت فضای معماری از نگاه کاربران کمک کند را ارائه نماید. به این منظور سؤال اصلی این است که عوامل مؤثر بر موفقیت فضاهای تفریح-خرید کدامند؟ و بنا بر وزن نسبی هرکدام، میزان موفقیت نسبی مجتمع های تجاری مورد بررسی کدام است؟ لذا پس از شناخت و استخراج مؤلفه و عوامل مؤثر از آرای اندیشمندان صاحب نظر در حوزه مکان، از طریق تحلیل منطقی و استدلال قیاسی، مدل پیشنهادی از عوامل مؤثر بر موفقیت فضاهای تفریح-خرید مجتمع های تجاری به دست آمد. سپس صحت مدل پیشنهادی از طریق روش دلفی، با استناد به آرای اساتید معماری سنجیده و غربال شد، روابط میان این عوامل سنجیده شده و به کمک فرایند تحلیل شبکه ای ANP، میزان اهمیت و وزن هریک از عوامل مشخص شد. نتایج به دست آمده عوامل مؤثر بر کیفیت و موفقیت فضاهای تفریح-خرید را در سه دسته کلی «عملکردی»، «کالبدی» و «ادراکی» نشان می دهد که مهمترین مؤلفه ها براساس تعداد و شدت زیرمؤلفه های آن به ترتیب مؤلفه کالبدی سپس مؤلفه ادراکی و در انتها مؤلفه عملکردی شناخته شدند.
تحلیل عوامل مؤثر بر کیفیت مکانیِ نواحی روستایی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان نیکشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
نواحی روستایی به عنوان مکان های جغرافیایی، تحت شرایط نظام طبیعی و انسانی خود از تغییرات درونی و بیرونی فراوانی در طول زمان متأثرند، که در نتیجه آن، فضاهای زندگی متنوعی با کیفیت های متفاوت زندگی و رفاه اجتماعی شکل یافته است. این مسأله تحت تأثیر عوامل متعددی در ابعاد مکانی- فضایی، اقتصادی، اجتماعی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت مکانی نواحی روستایی یکی از محروم ترین مناطق کشور (شهرستان نیکشهر)، انجام گرفته است. عوامل مورد بررسی عبارتند از: عوامل مکانی- فضایی (شکل استقرار، موقعیت ارتباطی، نوع راه ارتباطی، فاصله)، اقتصادی (نرخ اشتغال، متوسط مالکیت زمین کشاورزی و دام) و اجتماعی (میزان جمعیت، نرخ سواد، نسبت مهاجرت، کیفیت مسکن، نسبت امکانات عمومی). روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و جامعه آماری کلیه روستاهای بخش مرکزی شهرستان نیکشهر هستند که مشتمل بر 143 سکونتگاه روستایی و 45228 تن جمعیت (10762 خانوار) است. در این میان 20 سکونتگاه و 305 سرپرست خانوار ساکن در آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده شده است. داده ها به کمک روش های آماری در محیط SPSS پردازش و تحلیل شد. نتایج پژوهش حاکی از سطح پایین کیفیت مکانی نواحی روستایی در سایر شاخص ها (به استثنای شاخص امنیت) و نیز وجود تفاوت معنادار بین سطح کیفیت مکانی با عوامل مکانی- فضایی، اقتصادی (به جز شاخص مالکیت دام)، اجتماعی (به استثنای شاخص نسبت مهاجرت) است.
تحلیل پیامدهای توسعه نامتوازن در مکان مندی روستاهای کوهدشت از منظر اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۵
60 - 65
حوزه های تخصصی:
روستاها نقش بسزایی در فرایند توسعه محوری دارند و به طور قابل توجهی بر پیشبرد برنامه های توسعه تأثیر می گذارد. توسعه نامتوازن و غیرمکان مند اغلب منجر به اشکال مختلف استعمار در مناطق روستایی می شود. آسیب های اجتماعی یکی از پیامدهای توسعه نامتوازن هستند که بر مکانمندی روستا تأثیرگذار می باشند. به نظر می رسد برنامه های توسعه به عنوان نیروی محرکه تغییرات و تحولات اجتماعی در مناطق روستایی عمل می کنند. هدف مقاله از طریق تحلیل نمونه های موردی، یافتن تأثیر توسعه در مکان مندی روستاهاست و اینکه چگونه طرح های توسعه و تحولات اجتماعی می توانند منجر به تغییرات اساسی در توسعه مکان مند شوند. روش تحقیق در این پژوهش به شکل تحلیلی- تفسیری و برپایه ارزیابی نمونه های موردی است. اطلاعات پایه از طریق مشاهده میدانی روستاهای خسروآباد، سرخ دم لکی و ابوالوفا جمع آوری شده و در ادامه از اسناد کتابخانه ای و بالادست در جهت تکمیل اطلاعات استفاده شده است. در نهایت تحلیل داده ها و اطلاعات بر پایه روش قیاسی و از طریق تحلیل و تفسیر اطاعات صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد برنامه های توسعه می توانند با فراهم آوردن شرایط توسعه متوازن برای روستاها، مدیریت سیستمی، پیشرفت اقتصادی و اعتلای شاخص های اجتماعی، تأثیر بسزایی بر مکان مندی روستا و هویت بخشی بر آن داشته باشند.