مطالب مرتبط با کلیدواژه

معنای خانه


۱.

پدیدارشناسی خانه های قاجار تهران با تمرکز بر روش شناسی ون منن

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی ماکس ون منن خانه های قاجاری معماری قاجار معنای خانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۱ تعداد دانلود : ۲۷۰
آنچه که در مقاله حاضر قابل بررسی است، شناسایی ارزش های نهان خانه های قاجاری تهران با استفاده از روش ون-منن است. موضوع پژوهش، عدم پاسخگویی به برخی نیازهای روحی مردم در معماری امروز است. در معماری گذشته فضاهایی یافت می شد که تاثیر معنایی مثبتی برای مردم داشته است. اینکه چه ادراکی از این فضاها در تعامل میان مردم و مکان سکونت در ایران بسیار کم کارشده است. این پژوهش در پی آن است که با پاسخ گویی به سوال چگونگی شناسایی ارزش های نهفته در خانه های قاجاری تهران با تمرکز به روش شناسی ون منن، نیازهای روحی مردم در معماری امروز را پاسخگو باشد. هدف اصلی پژوهش دستیابی به ابعادی از تجربه حضور مردم در خانه قاجاری بر آمده از پدیدارشناسی است. این پژوهش به شیوه ی پدیدارشناسی بر پایه ی روش کیفی استوارو روش تحلیل داده ها، روش ون منن است. مطالعه ی اسنادی و کتابخانه ای بنیان تحلیل و دو پرسش اصلی انجام می شود: یکی مبتنی بر اینکه در همان لحظه بودن در مکان، احساس افراد چه بوده است؛ و مبتنی بر چگونگی این تجربه و تعامل فرد به اجزای محیط. پرسیده شد. محل های انتخاب شده ادر پژوهش هشت خانه از معماری قاجاری است.خانه ها شامل خانه امام جمعه، خانه هدایت ،خانه رضاخان، خانه انیس الدوله، خانه کوچه هفت تن، خانه رهاوی، خانه فیروزکوهی و خانه مشیرالدوله پیرنیا است.در این روش پس ازشناسایی مضامین، با پیگیری مصاحبه با مشارکت کنندگان، آن ها مورد تامل قرار می گیرند و به این ترتیب درون مایه های اصلی کشف می شوند. نتیجه ای که می توان از یافته های این تحقیق گرفت، میزان کارایی خانه در رفع نیازهای روحی و عاطفی مردم در خانه است. نتایج به دست آمده از مصاحبه نامه ها باعث کشف معنای این مکان های معمارانه در بستری از عوامل مثبت روانی و در تعادل نزدیک با افراد شد. این معانی شامل انفصال، نشاط، پیوند با محیط، آزادی خیال و فراغت کالبد و آرامش می باشد.
۲.

در جست وجوی معنای خانه: تبیین مؤلفه های کالبدی تجلی بخش معنا با استفاده از مفاهیم نظری پدیدارشناسی مطالعه موردی: خانه های حیاط دار همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکان فضا هستی شناسی گرانددتئوری انسان معنای خانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۸۱
بیان مسئله : خانه به عنوان بستری برای زندگی انسان که با تمام ابعاد زندگی او در ارتباط است، در طی چند دهه گذشته، به صورت قفسی بی روح درآمده و برای ساکنان خود مفهومی از خانه را تداعی نکرده است. در این راستا شناخت مؤلفه های کالبدی معنابخش به خانه به عنوان یک مکان، می تواند در ایجاد مکان های معنادار برای انسان مفید واقع شود. هدف پژوهش : هدف تحقیق، بازگشت به معنای خانه و شناسایی مؤلفه های کالبدی تجلی بخش معنا با استفاده از رهیافت پدیدارشناسی و کاربست مفاهیم آن به منظور کیفیت بخشی به خانه های امروزی است. روش پژوهش : این مقاله با رویکردی کیفی و به روش گرانددتئوری انجام شده و داده ها با استفاده از اجماع سه شیوه گردآوری شده است. در این راستا ابتدا با تکیه بر اسناد کتابخانه ای، به مطالعه مفاهیم، نظریه های مرتبط با معنای مکان در پدیدارشناسی و ابعاد هستی انسان پرداخته شده است. در ادامه به منظور تبیین مؤلفه های کالبدی معنابخش به خانه با استفاده از مفاهیم نظری پدیدارشناسی و بر پایه مطالعه هستی شناسانه، داده های به دست آمده، در محیط نرم افزار 20 MAXQDA تحلیل شده، سپس با استفاده از کدگذاری های باز، محوری و انتخابی، داده ها به مفاهیم، مقوله و سپس مؤلفه تبدیل شده است. براساس مصاحبه ها، 197 کد استخراج شده است. مصاحبه شوندگان شامل سه گروه بوده اند و داده های به دست آمده پس از مصاحبه با جمعاً 35 نفر به اشباع نظری رسیده است. نتیجه گیری : با توجه به مطالعات انجام شده، پنج مؤلفه شامل فضا، حیاط، تزیینات، نور و مبلمان از عوامل کالبدی تجلی بخش معنا در خانه هستند که هر کدام اشاره به معنایی دارند. با توجه به پایه هستی شناسانه این مقاله، خانه برای انسان، زمانی مفهوم خانه را می دهد که فراتر از بعد کالبدی، بازنمایی از هستی او که همانا توجه به بعد حرکت، زمان، خدا، آسمان و زمین است، باشد و معانی مختلفی که ریشه در هستی او دارد را در خود جای دهد.
۳.

خانه بودن؛ پژوهشی اکتشافی در روایت ساکنان از معنای خانه در بافت میانی شهر کرمانشاه (الگوهایی برای بهبود خانه های آپارتمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانه معماری خانه معنای خانه الگو ساکنان خانه های آپارتمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۷۶
بیان مسئله: پرسش از چیستی و چگونگی خانه بودن پرسشی عمیق و به قدمت زندگی آدمی است. اما شکاف عمیق میان پژوهش های حوزه معماری خانه با کالبدی که به عنوان خانه در زندگی امروز مشاهده می شود؛ نیاز به ارتباط بیشتر این دو حوزه را الزامی می نماید. ارتباطی با حلقه مفقوده جایگاه ساکنان و فهم آن ها از چیزی که بیشترین تجربه ماندن در آن را دارند. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که الگوهای موجود از معماری خانه های آپارتمانی و فضاهای اصلی تشکیل دهنده آن ها چگونه می تواند در راستای خواسته و نیاز ساکنان براساس معنای خانه برای آن ها بهبود یابد و به الگوهایی قابل تعمیم در صورت های مختلف تبدیل شود؟هدف پژوهش: فهم اصلی ترین معیارهای سازنده معنای خانه از نگاه ساکنان، نمود این معنا در کالبد معماری خانه و سپس رسیدن به الگوهایی برای بهبود وضعیت موجود خانه های آپارتمانی براساس پارامترهای ساکنان برای تقرب به محیط های زندگی محور.روش پژوهش: این پژوهش با رویکردی کیفی، از نظر هدف کاربردی به صورت توصیفی-تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها، از طریق مطالعه کتابخانه ای همراه با پژوهش میدانی است. همچنین شیوه تحلیل داده ها براساس نظریه داده بنیاد است. در این مسیر برای گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق با 42 نفر از ساکنان خانه های آپارتمانی در بافت میانی شهر کرمانشاه در قالب سؤالات نیمه ساختار یافته تا رسیدن به اشباع نظری، مشاهده و برداشت میدانی از فضاهای موجود استفاده شده است. نتیجه گیری: تکرار و یکسان بودن صورت معماری در مقیاس های مختلف نمی تواند مکان زندگی را به سمت خانه بودن هدایت کند، بلکه این الگوها هستند که راهنمای چنین طریقی محسوب می شوند. در این راستا سه الگو برای سه مقیاس مختلف در شش فضای اصلی خانه های آپارتمانی کشف شد: اتاق های شخصی، اتاق های خصوصی، فضاهای جمعی، فضاهای نیمه باز، ورودی ها و آشپزخانه. لایه بندی در ارتباط با فضای قبل و بعد فراتر از فضای درونی، الگوهای شکسته در فضاهایی با دسترسی عمومی-خصوصی و وجود فضاهای میانی از اصلی ترین الگوهای بهینه در تمامی فضاها بود.