مطالب مرتبط با کلیدواژه

میدان حسن آباد


۱.

ارزیابی مقایسه ای حس تعلق شهروندان به میدان ایالت ارومیه و میدان حسن آباد تهران با بررسی هویت مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت مکانی حس تعلق میدان ایالت میدان حسن آباد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۳۲
حس تعلق شهروندان به میدان ایالت ارومیه و میدان حسن آباد تهران با استفاده از بررسی های میدانی مبتنی بر مشاهده و نظرسنجی پرسش نامه ای که براساس معیارهای عوامل اجتماعی، ادراکی - شناختی فردی و محیطی کالبدی و شاخص های ارزش و ترجیج، خاطره انگیزی، احساس امنیت، آشنایی با مکان، تشخص مکان و رضایتمندی از ویژگی های کالبدی آن که به مثابه عناصر اصلی ارتباط دهنده حس تعلق و هویت مکانی منظور شده اند به صورت مقایسه ای و از طریق تحلیل نتایج مورد ارزیابی قرار گرفته است. تحلیل داده ها و تفسیر نتایج حاصل از پرسش نامه نشان داد که ارتباط معناداری میان هویت مکانی و حس تعلق به مکان وجود دارد. در واقع توجه و تمرکز اصلی تحقیق، ارزیابی مقایسه ای حس تعلق شهروندان به دو میدان مورد مطالعه از طریق بررسی هویت مکانی بوده و یافته های پژوهش حاکی از آن است که هویت مکانی و حس تعلق به میدان ایالت ارومیه نسبت به میدان حسن آباد تهران، بیشتر احساس می شود.
۲.

بررسی مؤلفه های پدیدارشناختی یوهانی پالاسما در بستر جغرافیای تاریخی مکان (نمونه موردی: میدان حسن آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی ادراک چند حسی یوهانی پالاسما میدان شهری میدان حسن آباد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۱۸۲
نگرشِ کیفی به معماری و فضاهای کالبدی شهر به عنوان یک مقوله میان رشته ای عمدتاً محصول کار فکری خلاقانه و دانش یک فرد یا یک گروه با تخصص یکسان همچون طراحی نیست. با توجه به این که معماری و شهرسازی معاصر، با نتایجِ ناامیدکننده و غیر صمیمانه ای از حس زدایی ارتباط انسان با واقعیت پیش می رود، تأکید بیش ازاندازه بر ابعاد ذهنی و مفهومی، به نابودی ماهیت فیزیکی و حسی معماری می انجامد. گفتمان پدیدارشناسانه برآمده از یک تجربه معمارانه است که به پتانسیل های مکان در توجه هم زمان به ذهن و بدن مخاطب بستگی دارد که به تجربه آگاهانه معنا بخش منجر خواهد شد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که اندیشه های پالاسما در تجربه مکان که از طریق مشارکت همه ی حواس در فرآیند ادراک، مرکزیت تن در دریافت محیط حاصل می شود،.بر اساس چه مؤلفه هایی شکل می گیرد؟ و آیا خوانش این مؤلفه ها در تجربه حضور در یک میدان شهری(حسن آباد) قابل روایت است؟ برای پاسخ به این سؤال از روش پدیدارشناسی و بر اساس الگوی ماکس ون منن و همچنین با روش کدگذاری آزاد، محوری و گزینشی استفاده شده است که بر اساس آن از طریق مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته و باز با 30 نفر از مشارکت کننده ها انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اولویت ادراک حسی، هسته مرکزی تجربه ما و فهم ما از جهان است تا تجربه ای ژرف از فضا و زمان و معنای معمارانه را کسب کند تا گسترش معماری ابژه گرا به معماری حاصل از کیفیات تجربیِ حاصل از بدن و سیستم های حسی اش تبدیل شود.