محمدرضا بمانیان

محمدرضا بمانیان

مدرک تحصیلی: استاد گروه معماری دانشگاه تربیت مدرس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۵۳ مورد.
۱.

بهینه سازی الگوی معماری بوشهر با هدف آسایش بصری و کنترل مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهره وری در مصرف انرژی نظریه معماری سرآمد نور روز معماری اقلیمی بوشهر بهینه سازی چند هدفه معماری سنتی ایران معماری اسلامی ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۸
اهداف: بهره گیری از عناصر معماری غیرفعال به منظور صرفه جویی در مصرف انرژی و استفاده بهینه از نور روز راهکاری متداول در در معماری سنتی ایران است. عوامل مختلف از قبیل شکل و جهت گیری ساختمان، موقعیت بازشوها، بهره گیری از مصالح بومی و سایه اندازها به عنوان عناصر معماری اسلامی ایرانی در اقلیم گرم و مرطوب شناخته می شود. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی کارآمدی و بهینه سازی عناصر معماری در آب و هوای گرم و مرطوب شهر بوشهر با تمرکز بر کنترل مصرف انرژی و بهره مندی از نور طبیعی است.  روش ها: نخست به وسیله منابع کتابخانه ای عناصر اقلیمی مسکونی معماری بوشهر شناسایی شد. سپس در محیط نرم افزار راینو و پلاگین گرسهاپر متغیرهای منتخب به صورت پارامتریک مدلسازی و توسط از ابزارهای انرژی پلاس و رادیانس آنالیز داده های کمی انجام می شود. در نهایت الگوهای بهینه توسط الگوریتم ژنتیک انتخاب و ارائه می شود. یافته ها: نتایج نشان می دهد با بهینه سازی عناصر معماری به کار رفته در مسکن بوشهر، روشنایی مفید نور روز را تا 96% افزایش و مصرف انرژی را تا 174.1کیلو وات ساعت بر متر مربع کاهش می یابد. در اقلیم گرم و مرطوب علاوه بر اهمیت استفاده از تهویه طبیعی توجه به حداقل جذب تابش خورشید اهمیت فراوانی دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که توجه به مجموعه عناصر معماری غیرفعال مانند استفاده از شناشیر، تناسبات اتاق موقعیت پنجره ها باعث افزایش عملکرد ساختمان  می شود. یادگیری از مسکن سنتی بوشهر می تواند راهبردی برای چالش های معماری امروزی، به ویژه مصرف انرژی بالا و تنظیم شرایط محیطی فراهم نماید.  
۲.

برهم کنش فضای درون و بیرون در فضاهای یادگیری غیررسمی مدارس معماری؛ مطالعه موردی: پردیس هنرهای زیبا و مدرسه عالی مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری غیررسمی تعامل درون و بیرون پیوستگی و شفافیت فضایی مدارس معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۹۴
امروزه، یکی از موارد مهم در نظام موفق آموزشی، خلق فضای مناسب برای تحقق اهداف یادگیری است. دانش های محیطی ازجمله معماری با بسترسازی مناسب محیط در جهت نیل به یادگیری اثربخش، نقش بسزایی ایفا می کنند. علاوه بر آموزش رسمی، یکی از قابلیت های دانشگاه ها فراهم آوردن بستری برای آموزش غیررسمی در فضاهای باز و بسته است. زندگی اجتماعی دانشجویان در تمام فضاهای رسمی و غیررسمی دانشکده می تواند به طور گسترده ای فرایند یادگیری را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر قصد دارد مؤلفه های کیفی برهم کنش فضای درون و بیرون در فضاهای غیررسمی مدارس معماری را بررسی و تحلیل نماید. رابطه بین فضای باز و بسته (بیرون و درون) نه تنها گفتمانی برای فضای معماری به وجود می آورد، بلکه متعهد به ایجاد گفتمانی بین دانشجویان در فضاهای یادگیری غیررسمی است. فضاهای غیررسمی مدارس معماری چگونه فرصت های لازم برای اثربخش ترین شکل یادگیری با استفاده از مؤلفه های کیفی برهم کنش فضای درون و بیرون فراهم می آورد. هدف اصلی ارائه شاخص های مکانی مؤثر بر یادگیری در فضاهای غیررسمی است. سؤالی که در این پژوهش مطرح می شود؛ توجه به اصل برهم کنش درون و بیرون در فضاهای غیررسمی چه تأثیری بر طراحی مدارس معماری دارد؟ برای پاسخ دادن به سؤال تحقیق، ضمن گردآوری اظهارات پژوهشگران در مورد نقش محیط ساخته شده در یادگیری غیررسمی، تلاش شده تا با مطالعه کیفی پردیس هنرهای زیبا و دانشگاه عالی مدیریت تهران به عنوان دو مطالعه موردی از مدارس ایران، به بررسی برهم کنش درون و بیرون (فضای باز و بسته) و عوامل محیطی تأثیرگذار در تسهیل یا ایجاد محدودیت برای یادگیری غیررسمی بپردازد. سپس با توجه به متغیرهای به دست آمده در تحلیل کیفی، پرسش نامه ای با توجه به هدف تحقیق تنظیم و از 70 دانشجوی معماری خواسته شد که به این پرسش نامه پاسخ دهند. در آخر با استفاده از نرم افزار SPSS به تحلیل کمی یافته ها پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داده است که در معماری پردیس هنرهای زیبا بیشتر به شفافیت بصری-ادراکی و در معماری مدرسه عالی مدیریت بیشتر به شفافیت معنایی-مفهومی توجه شده است.  
۳.

سنجش تحلیلی احساسات زیباشناختی در پیاده روی اربعین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Arbaeen walking Aesthetics emotions اربعین پیاده روی زیباشناختی احساسات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۳۴
اربعین نمایشی بی بدیل از تعامل باورهای فرهنگی – آئینی با زمان و مکان می باشد. پیاده روی اربعین نمایشی از خلوص باورهای انسانی در عرصه عمل می باشد. پژوهش حاضر بدنبال سنجش جنبه های زیبایی شناختی این مسیر و مولفه های مثبت و منفی آن و ارائه راهکاری برای بهبود نکات مثبت و برطرف نمودن نکات منفی می باشد. سنجش ادراک زیباشناختی و قضاوت آن فرایند بسیار پیچیده ای می باشد که نیازمند مطالعات تجربی و مستلزم مفهوم سازی و سنجش عواطف انسانی می باشد، اندازه گیری مفاهیم احساسی تنها به جنبه های هنری عناصر محدود نمی شود بلکه به طراحی، محیط، طبیعت و حتی پیش زمینه های فکری نیز مربوط است. هدف این پژوهش ارزیابی احساسات زیبایی شناسی زوار در پیاده روی اربعین بوده که اهدافی همچون عوامل موثر بر احساسات زیبایی شناسی، تاثیر محیط بر احساسات زیبایی شناسی در اربعین، تاثیر احساسات بر رضایت افراد و ارائه پیشنهاد برای بهبود محیط و بهبود احساسات زیبایی شناسی زوار نیز در این پژوهش پاسخ داده شده است. روش این از نوع ترکیبی و به صورت کمی-کیفی بر اساس پرسشنامه و مصاحبه می باشد. اطلاعات پژوهش حاضر به کمک منابع کتابخانه ایی، بازدید میدانی و شرکت در مراسم اربعین، مصاحبه و پرسشنامه تخصصی (مقیاس سنجی احساسات زیباشناختی[1] ) تهیه شده، این پرسشنامه از پانزده خرده مقیاس تشکیل شده است، پرسشنامه توسط دویست نفر نفر از شرکت کنندگان در مراسم باشکوه اربعین هزار و چهار صد و یک هجری شمسی تکمیل شده است. پژوهش حاضر بر مبنای روش استدلال منطقی و تحلیل کیفی اطلاعات تدوین گشت است که رویکرد جامعی در نتیجه گیری خود دارد. بر اساس اطلاعات این پژوهش می توان بیان نمود که که با بهبود سه حوزه فرهنگی - آئینی، زیرساختی و مدیریتی می توان کیفیت پیاده روی اربعین را افزایش داد و چالش های آن را بر طرف نمود، این اقدامات شامل آموزش های فرهنگی، ایجاد زیرساخت های بهبود یافته، برنامه ریزی مناسب، هماهنگی بین نهادها، استفاده از فناوری، نظارت و ارزیابی می شوند.   [1] AESTHEMOS
۴.

بررسی سیر تکامل خانه های روستایی جلگه ای گیلان با استفاده از روش تشابه سنجی فرم و روابط فضایی پلان ها (موردمطالعه: شهرستان تالش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشابه سنجی روابط فضایی فرم سیر تکامل خانه های روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۱۶
خانه یکی از ضروری ترین نیازهای بشر است که درگذر زمان فضاهای موجود آن به واسطه نیازها و تغییرات برون زا، ساختاری متفاوت به خود گرفته است. بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال بررسی خانه های روستایی تالش با هدف استخراج الگوهای تکامل یافته است؛ تا با شناسایی ویژگی ها و تغییرات انجام گرفته در آن، بتوان در طراحی الگوی مسکن روستایی مورداستفاده قرار داد. لذا به منظور دستیابی به این اهداف، اطلاعات پژوهش حاضر بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی گردآوری شده و با روش تحقیق کمی و کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. در این پژوهش با فرض اینکه به کمک فرمول های ریاضی و داده های عددی در پلان می توان هدف پژوهش را محقق نمود، در مرحله کمی آن پلان150 خانه روستایی که به صورت هدفمند و از مناطق مختلف تالش انتخاب شده اند، با استفاده از روش داده کاوی و زبان برنامه نویسی پایتون مورد شباهت سنجی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی الگوهای تکامل یافته پژوهش حاکی از آن است در منطقه تالش فرم مستطیل، جهت گیری شرقی- غربی پلان و قرارگیری ایوان در سمت جنوب از خصوصیات مشترک در تمامی خانه های بومی یافته شده در این منطقه است. در این خانه ها ایوان که نقش مؤثری در تشکیل فرم و ارتقا عملکرد فضاها داشته است با گذر زمان از مساحت آن کاسته و با انتقال آن به میانه بنا موجب شده است تا فرم خانه ها نسبت به قبل محصورتر گردد. همچنین بررسی الگوی خانه های متداول نشان می دهد با تفکیک فضاهای مختلف به دلیل عدم وجود آن درگذشته، امروزه بر عملکرد فضاهای بسته نیز افزوده شده است. 
۵.

خانه بودن؛ پژوهشی اکتشافی در روایت ساکنان از معنای خانه در بافت میانی شهر کرمانشاه (الگوهایی برای بهبود خانه های آپارتمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانه معماری خانه معنای خانه الگو ساکنان خانه های آپارتمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۷۶
بیان مسئله: پرسش از چیستی و چگونگی خانه بودن پرسشی عمیق و به قدمت زندگی آدمی است. اما شکاف عمیق میان پژوهش های حوزه معماری خانه با کالبدی که به عنوان خانه در زندگی امروز مشاهده می شود؛ نیاز به ارتباط بیشتر این دو حوزه را الزامی می نماید. ارتباطی با حلقه مفقوده جایگاه ساکنان و فهم آن ها از چیزی که بیشترین تجربه ماندن در آن را دارند. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که الگوهای موجود از معماری خانه های آپارتمانی و فضاهای اصلی تشکیل دهنده آن ها چگونه می تواند در راستای خواسته و نیاز ساکنان براساس معنای خانه برای آن ها بهبود یابد و به الگوهایی قابل تعمیم در صورت های مختلف تبدیل شود؟هدف پژوهش: فهم اصلی ترین معیارهای سازنده معنای خانه از نگاه ساکنان، نمود این معنا در کالبد معماری خانه و سپس رسیدن به الگوهایی برای بهبود وضعیت موجود خانه های آپارتمانی براساس پارامترهای ساکنان برای تقرب به محیط های زندگی محور.روش پژوهش: این پژوهش با رویکردی کیفی، از نظر هدف کاربردی به صورت توصیفی-تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها، از طریق مطالعه کتابخانه ای همراه با پژوهش میدانی است. همچنین شیوه تحلیل داده ها براساس نظریه داده بنیاد است. در این مسیر برای گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق با 42 نفر از ساکنان خانه های آپارتمانی در بافت میانی شهر کرمانشاه در قالب سؤالات نیمه ساختار یافته تا رسیدن به اشباع نظری، مشاهده و برداشت میدانی از فضاهای موجود استفاده شده است. نتیجه گیری: تکرار و یکسان بودن صورت معماری در مقیاس های مختلف نمی تواند مکان زندگی را به سمت خانه بودن هدایت کند، بلکه این الگوها هستند که راهنمای چنین طریقی محسوب می شوند. در این راستا سه الگو برای سه مقیاس مختلف در شش فضای اصلی خانه های آپارتمانی کشف شد: اتاق های شخصی، اتاق های خصوصی، فضاهای جمعی، فضاهای نیمه باز، ورودی ها و آشپزخانه. لایه بندی در ارتباط با فضای قبل و بعد فراتر از فضای درونی، الگوهای شکسته در فضاهایی با دسترسی عمومی-خصوصی و وجود فضاهای میانی از اصلی ترین الگوهای بهینه در تمامی فضاها بود.
۶.

شخصی سازی در مجتمع های مسکونی حداقلی و بازتاب آن در تحولات کالبدی معماری آن ها (نمونه موردی: مجتمع های مسکونی مهر زیتون شهر پردیس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن هویت شخصی سازی خودِ گسترده خوانایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۳
شخصی سازی در مسکن، یعنی ساکنین قادر باشند به طریقی مُهر خود را بر آن مکان بزنند و آن را متعلق به خود و شخصی نمایند. طراحی مسکن به صورت انبوه در قالب مجتمع های مسکونی (مانند طرح مسکن مهر)، معمولاً تنزل در کیفیت هویت اختصاصی واحدهای مسکونی را به همراه دارد. درصورتی که در عین وجود کمینگی فضایی، تلاش برای غنای کیفی و ایجاد مکانی باهویت صورت نگیرد، ساکنین در ارتباط خود با مکان (خانه)، دچار مشکل می شوند و رابطه پایدار مکان - انسان شکل نخواهد گرفت. لذا دغدغه مند بودن طراحان، سازندگان، مسئولان و کاربران (ساکنین)، دررابطه با خلق مجتمع های مسکونی ضروری و مهم هست. با انتخاب نمونه موردی (مجتمع مسکن مهر زیتون در شهر جدید پردیس)، مطالعه میدانی با شیوه پرسه زنی، مشارکت فعال و گفت وگو با ساکنین انجام شد. رویکرد جمع آوری داده ها، نگرش سنجی از ساکنین و شیوه آن، پرسش نامه با سؤالات بسته (طیف لیکرت) و باز بود. اندازه جامعه آماری، 378 واحد مسکونی دارای سکونت بود که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 190 واحد مسکونی به عنوان جامعه نمونه انتخاب شد. به منظور تحلیل داده ها، از سنجش فراوانی و روابط همبستگی پیرسون با کمک نرم افزار تحلیلی spss استفاده شد.کم ترین میزان رضایت ساکنین مربوط به همسانی شکل واحدها (0.7) و ابعاد فضاها (1.2) و بیشترین دغدغه شخصی سازی مربوط به تغییر ابعاد فضاها (4.3) و تغییر و زیباسازی بلوک (3.3) بوده است. آزمون های همبستگی پیرسون نشان می دهد هرچه از فضاهای عمومی تر به فضاهای خصوصی تر می رسیم، دغدغه ذهنی و تمایل به مشارکت برای تغییر و شخصی سازی افزایش می یابد. در فضاهای عمومی (فضای باز و لابی) میزان مشارکت در شخصی سازی، تابعی از میزان رضایت افراد از فضاها و بسیار کم است؛ در واقع جاذبه فضا، آنان را به مشارکت وامی دارد. این درحالیست که در فضاهای خصوصی (داخل واحدها)، علی رغم نارضایتی زیاد از خانه، ساکنین تمایل زیادی به ایجاد تغییرات شخصی در محیط داشته اند.اهداف پژوهش:تبیین نسبت هویت و شخصی سازی در مجتمع های مسکونی حداقلی.تعیین پیامدهای شخصی سازی در مجتمع های مسکونی حداقلی.سؤالات پژوهش:نسبت هویت و شخصی سازی در مجتمع های مسکونی حداقلی چگونه است؟پیامدهای شخصی سازی در مجتمع های مسکونی حداقلی چیست؟
۷.

بازشناسی مؤلفه های نظام بصری منظر شهری؛ عناصر و ارزش ها(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۲۱۴
منظر شهری، پدیده ای عینی-ذهنی و حاصل ادراک انسان از ابعاد مختلف شهر در قالب کالبد، فعالیت و معناست؛ اطلاعات منظر شهری به عنوان پدیده ادراک شونده، با حواس مختلف انسان شامل بینایی دریافت می شود. بخش عمده ای از دریافت انسان  از محیط، به عنوان جزیی از فرایند ادراک، از طریق «دیدن» است. هرآنچه با دیدن فضا دریافت می شود، نظام بصری منظر شهری را شکل می دهد که به همراه اطلاعات دریافتی سایر حواس و در ترکیب توأمان با جنبه ذهنی (فهم فرد بر اساس تجارب، خاطرات، شرایط و ویژگی های فردی و اجتماعی) معنا می یابد و منظر شهری ادراک می شود. بخش عمده ای از پژوهش های نظام بصری منظر شهری، با تأکید بر «کالبد»، ویژگی های آن و سازماندهی اجزای آن انجام شده و کمتر به «فعالیت» به عنوان جزیی از منظر شهری که توسط انسان دیده می شود، پرداخته شده است؛ به همین دلیل ضروری است که به نقش فعالیت در شکل گیری نظام بصری منظر شهری نیز پرداخته شود. هدف این پژوهش، بازشناسی مفهوم نظام بصری منظر شهری با تبیین عناصر آن و نوع ارتباط آنها با یکدیگر است که با بررسی ارتباط نظری میان مفهوم منظر شهری و اجزای آن و تبیین مفهوم ادراک با تأکید بر اطلاعات دریافتی توسط حس بینایی انجام می شود. نتایج این پژوهش که به صورت توصیفی-تفسیری و با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و سپس دسته بندی و استدلال منطقی انجام شده، نشان می دهد که مؤلفه های نظام بصری منظر شهری در قالب عناصر بصری (شامل کالبد و فعالیت) و ارزش های بصری (کیفیت اجزا و ارتباط آنها با یکدیگر شامل نُه کیفیت طبیعی بودن، راحتی و آسایش، خوانایی، سرزندگی و پویایی، زیبایی، انسجام و تداوم، هویت مندی، پیچیدگی و تنوع و زمینه گرایی) قابل تبیین است.
۸.

واکاوی تأثیر تصورات شناختی مخاطبان بر خوانایی محیط (شهر تهران، خیابان ستارخان، فلکه اول تا فلکه دوم صادقیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خوانایی تصورات شناختی قرارگاه رفتاری حس تعلق تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۷
هدف از پژوهش حاضر واکاوی تأثیر تصورات شناختی مخاطبان بر خوانایی محیط در خیابان ستارخان، فلکه اول تا فلکه دوم صادقیه شهر تهران است. روش پژوهش از نوع کیفی-کمی با راهبرد همبستگی و رویکرد توصیفی تحلیلی است. در این پژوهش 3 مؤلفه اصلی «کیفیت عناصر ساختاری مسیر (جداره ها، پیاده روها و میادین)»، «میزان و کارکرد قرارگاه های رفتاری-عملکردی» و «مؤلفه های احساس رضایت از محیط» و 27 متغیر کمی-کیفی در راستای بازخوانی میزان خوانایی در مسیر فلکه اول تا فلکه دوم صادقیه در شهر تهران مورد تحلیل قرار گرفته اند. پایایی ابزار با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نمونه های پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان افراد ساکن-شاغل و یا در حال تردد در محدوده مورد مطالعه انتخاب شدند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با 200 نفر تعیین گردید. نوآوری پژوهش در تحلیل مؤلفه های خوانایی در یک بستر شهری از دیدگاه استفاده کنندگان آن فضا است. در نهایت با بررسی محدوده مورد مطالعه با توجه به متغیرهای خوانایی مشخص شد که این مسیر علی رغم این که یک راه عملکردی مهم میان مخاطبان است. ولی از نظر مؤلفه های خوانایی امتیاز متوسط و متوسط به پایین دارد و صرفا یک سیمای اجباری و سلیقه ای از خود به نمایش گذاشته است.
۹.

تعیین شاخص های برندسازی منظر در دو سطح ابعاد و مؤلفه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برند منظر برندسازی شهری برندسازی مکان روش دلفی فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۱۳
منظر با وجود تأثیرگذاری بر تصویر و هویت شهر، جایگاه درخوری در پژوهش های برندسازی مکان ندارد. تحقیق در برندینگ منظر در گرو شناسایی عوامل مؤثر بر آن است. مشکلات ناشی از پراکندگی آرا در ادبیات برندسازی مکان و نبود اجماع پیرامون شاخص های اصلی، با ورود به حیطه برندسازی منظر دوچندان می نماید. هدف کلان پژوهش پیشرو تعیین شاخص های برندسازی منظر می باشد. در راستای دستیابی به هدف یادشده و باتوجه به ماهیت چندوجهی برندسازی منظر، ترکیبی از روش های تحقیق کیفی و کمی مورداستفاده قرار گرفته است. تحلیل محتوای نوشتاری و بررسی عمیق مطالعات پیشین به منظور شناسایی و دسته بندی اولیه ابعاد برندسازی منظر، انتخاب خبرگان، تنظیم پرسش نامه و در پایان غربالگری مؤلفه ها به کمک همپوشانی نتایج دلفی فازی و آزمون ناپارامتری فریدمن، روش ها و ابزارهای اصلی تحقیق حاضر را تشکیل می دهد. یافته های استخراج شده در مرحله تحلیل محتوا، مجموعاً 8 بعد و 41 مؤلفه مؤثر در برندسازی منظر را مشخص نمود. پس از غربالگری مؤلفه ها از طریق دلفی فازی، بر اساس نظر خبرگان 8 بعد کالبدی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تاریخی، زیست محیطی و رسانه ای به عنوان ابعاد شکل دهنده برندسازی منظر تأیید شدند، اما تعداد مؤلفه ها به 26 مورد کاهش یافت. در مرحله آخر، محاسبات آزمون فریدمن همپوشانی مطلوبی با نتایج فازی سازی و فازی زدایی داشته و غربال مؤلفه ها را تأیید نمود. تفسیر یافته ها همچنین، بعد کالبدی را به عنوان مهم ترین بعد فرآیند برندسازی منظر مشخص نمود.
۱۰.

مقایسه تطبیقی کالبد خانه ها معاصر تبریز با رویکرد فرهنگگرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانه ی معاصر کالبد فرهنگ گرا خصوصی عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۱۶۲
در عصر حاضر، دیگر الگوهای جدید مسکن پاسخگوی همه نیازهای ساکنان نیستند وکمبودهای زیادی دراین خانه ها احساس میشود که باعث بروز معضلات ومشکلات زیادی شده است. هدف از این تحقیق بررسی میزان التزام رعایت فرهنگ در کالبد خانه های معاصر تبریز است. شیوه پژوهش پیمایشی و جامعه اماری چهار ساختمان معاصر چهار طبقه در منطقه2 شهرداری شهر تبریز به روش نمونه گیری تصادفی گروهی انتخاب شده است.برای جمع اوری اطلاعات از پرسشنامه در یک مقیاس لیکرت 5 درجه ای استفاده شد. سوالات به دو مولفه فضاهای عمومی شامل حیاط، لابی، پذیرایی و سیرکولاسیون و فضاهای خصوصی شامل اتاق خواب و اشپزخانه تقسیم شده است. رواییمورداندازهگیریپرسشنامه رواییمحتواییو پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 0.74 محاسبه شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده، از روش های امار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، میانه و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کلموگراف-اسمیرنوف و آزمون آنالیز واریانس) در نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج بدست آمده از یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان رعایت فرهنگ در کالبد چهار خانه معاصر بررسی شده منطقه 2 تبریز، 11.62% ضعیف، 69.76% متوسط و 18.60% خوب است. در مقایسه میزان رعایت فرهنگ و سنت بومی به ترتیب خانه های 1، 4، 2 و 3 در اولویت هستند
۱۱.

ارزیابی عوامل محیطی و کالبدی موثر بر ادراک بیماران کرونایی در بخش های بستری بیمارستان های خصوصی شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتاق بستری بیماری کرونا عوامل محیطی عوامل کالبدی ادراک بیمار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۰۳
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عوامل محیطی و کالبدی موثر بر ادراک بیماران کرونایی در بخش های بستری انجام شد تا به وسیله آن بتوان راهبردهایی برای کیفیت بخشی به عوامل محیطی و کالبدی بیمارستان ها در بخش بستری ارائه کرد. جامعه آماری پژوهش شامل 138 نفر از بهبودیافتگان کرونا از بیمارستان های خصوصی شهر کرج در بازه ی زمانی اردیبهشت تا خرداد 1400 بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 102 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، شامل پرسشنامه محقق ساخته ای با 6 بعد بود که روایی و پایایی آن با تعیین روایی محتوا و ضریب آلفای کرونباخ به تأیید رسید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و برازش مدل با استفاده از نرم افزار Smartpls نسخه 2 صورت پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد که عوامل کیفیت صوتی، کیفیت حرارتی، راحتی و دسترسی، روشنایی و هوا، فضا و امکانات، و جاذبه های بصری به ترتیب دارای بشترین و کمترین توان در تبیین تغییرات عوامل محیطی و کالبدی موثر بر ادراک بیماران کرونایی در بخش های بستری داشتند و اعتبار مدل هم تأیید شد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان با توجه به محیطی و کالبدی و مداخلات مربوطه در طراحی بیمارستان ها در جهت تغییر و ارتقاء این متغیرها گام برداشت و زمینه بهبود سریع تر این بیماران را فراهم آورد.
۱۲.

دستور زبان شکل خانه های سنتی کاشان: بررسی ساختار شکلی و روابط فضایی 19 خانه تاریخی کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری ایرانی گونه ساختار شکلی الگوهای فضایی کاشان دستور زبان شکل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۲۱۴
اهداف: تاکنون معماری ایرانی از جنبه های تاریخی، فلسفی، شکلی و فضایی موردمطالعه قرارگرفته است. دستور زبان شکل ابزاری تحلیلی برای مطالعه سبک ها و تاریخ معماری است که توانایی ارائه یک زبان مشترک و چهارچوب مفهومی، شکلی منسجم و یکپارچه برای بررسی تفاوت های جغرافیایی و تحولات زمانی معماری ایرانی دارد. در این پژوهش گام نخست برای تدوین این دستور زبان مشترک معماری ایرانی، با تدوین یک دستور زبان شکل اختصاصی مربوط به خانه های سنتی کاشان، برداشته شده است. روش ها: از صد خانه میراثی شناسایی شده، تعداد 19 نمونه به روش نمونه گیری اتفاقی/قضاوتی انتخاب شده اند. با تحلیل شکلی و فضایی نمونه ها، قواعدی حداقلی برای تولید ساختارهای شکلی و فضایی ارائه شده است. یافته ها: دستور زبان ارائه شده در 4 مرحله، ساختار شکلی و روابط فضایی میان اشکال را تولید می کند. دامنه معتبر متغیرها و بیان جبری ارائه شده است. هم چنین به کمک دستور زبان، فضاهای موجود در نمونه ها گونه شناسی شده اند. در خانه های کاشان مهم ترین فضاها، فضاهایی با عرض 5 پیمون، بر اساس ساختار شکلی به 8 گونه شکلی قابل افراز هستند. ازنظر روابط فضایی میان اجزا نیز می توان 6 گونه ی مشخص از روابط میان اجزای داخلی هر یک از ساختارهای شکلی پیشین شناسایی کرد که در بخش یافته ها شرح داده شده اند. نتیجه گیری: دستور زبان ارائه شده می تواند ساختار منسجمی برای مطالعه ی معماری ایرانی باشد. همچنین می تواند به عنوان ابزاری مناسب برای مطالعه ی گونه شناسی های شکلی مورداستفاده قرار گیرد. امکان مقایسه و همچنین ارتباط میان گونه های مختلف شکلی را فراهم و مطالعات را انسجام بخشد.
۱۳.

بازشناسی ادراکات فضای شهری با تطبیق شاخص های چیدمان فضا و نقشه شناختی (مطالعه موردی: بازار بزرگ تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقشه شناختی ادراکات بازار تهران چیدمان فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۷ تعداد دانلود : ۲۰۳
اهداف: بافت تاریخی شهرها نقش بسزایی در شناخت پیچیدگی ها و ساختار یک شهر دارند که می تواند منجر به شناخت و ادراک افراد شود. بازارهای سنتی نیز به عنوان مهم ترین عنصر تاریخی شهرها محسوب می شوند که علیرغم مطالعاتی که الگویی برای سنجش و ارزیابی ادراک فضایی در بافت بازار ارائه می دهد، این پژوهش به بررسی ادراکات از بازار سنتی تهران با تطبیق شاخص های چیدمان فضا و نقشه های شناختی پرداخته است. ابزار و روش ها: در این پژوهش از روش تلفیقی که ترکیبی از داده های کمی و کیفی و تجزیه و تحلیل آنها می باشد، استفاده شده است. در این راستا ابتدا نقشه بازار تهران در نرم افزار چیدمان فضا بازخوانی و شاخص های نقشه محوری با کروکی های ترسیم شده توسط جامعه آماری شامل کسبه، خریداران یا رهگذران، تطبیق و تحلیل شده است. یافته ها: نظریه چیدمان فضا به تنهایی نمی تواند ابعاد مختلف عینی و ذهنی محیط را برای ما روشن سازد، زیرا این نظریه فقط به ابعاد عینی ناظر می پردازد، لذا برای درک ویژگی های شناختی فضا که متأثر از نوع و نحوه ادراک افراد هست، نیاز به استفاده از نقشه های شناختی برمبنای حضور افراد و تمرکز بر کاربران (اینجا بازار بزرگ تهران) که به شناخت و تجربه محیط می پردازند، است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که فاکتورهای متعدد عینی و ذهنی در کنار هم و گاه با اولویت بندی هایی نسبت به یکدیگر، در تشخیص راهیابی صحیح فضا مؤثر هستند .
۱۴.

مدل فرایندی کیفیت منظرین فضای سبز شهری تهران با استفاده از مدل ساختار تفسیری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای سبز کیفیت فضای سبز ساختار تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۱۰
مساله بحران کیفیت در شرایط کنونی یکی از چالشهای عمده شهرها و بالطبع یکی از دغدغههای اساسی تصمیم سازان، تصمیمگیران، مجریان و کاربران محیطهای شهری است.معماران و شهرسازان بر این باورند که محیطهای شهری امروز اگرچ ه ب ا پوس ته س بز تزیی ن ش ده و تلاش شده است تا نقش مهمی در ارتقای کیفیت شهری ایجاد نمایند ام ا رویکرد مناسبی برای پاسخگویی به این مهم را دارا نمیباشند. به نظر میرسد با توجه به مفهوم منظر که واژهای عینی و ذهنی است، رویکرد مناسب برای پاسخ به نیازهای این مفهوم نیز باید با الگوی توامان عینی و ذهنی همراه باشد. ن گاه ب ه ای ن مس ئله ب ا دی دگاه معماری منظ ر اهمی ت بازنگ ری در رون د توس عه و ض رورت توجه توأمان به هر دو وجه عینی و ذهنی پدیده را ب رای حف ظ اندامه ای طبیع ی مش خص میکن د. هدف از مطالعه پیش رو ارائه چهارچوب نظری منسجم برای تبیین مفهموم کیفیت منظرین و مولفههای سازنده آن با استفاده از الگوی ذهنی خبرگان منظر بومی در فضای سبز شهری تهران میباشد، چرا که فضای سبز این شهر در هر منطقه دارای کیفیتهای بسیار متفاوتی بوده و از الگوی کیفی مشخصی برای پاسخ به نیازهای شهروندان پیروی نمیکند. هر یک از اندیشمندان این حوزه به یکی از ابعاد فرآیند محوری اشاره کردهاند، ولی تا کنون یک مدل فراگیر از ابعاد و شاخصهای فرآیند محوری ارائه نشده است. پژوهش حاضر پژوهشی کیفی است که با استفاده از روش داده بنیاد انجام شده است. ابتدا با بررسی ادبیات ابعاد و شاخصهای فرآیند محوری شناسایی و در گام بعد، به استخراج کدهای اولیه و تبدیل آن به مفاهیم مهم در کیفیت فضای سبز منظرین تهران پرداخته شده است. در گام بعدی شاخصهای مستخرج از ادبیات با مفاهیم بدست آمده از مصاحبه یکپارچهسازی شده و با استفاده از یک متدولوژی تحلیلی نوین تحت عنوان مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) روابط بین ابعاد و شاخصهای کیفیت فضای مورد نظر تعیین و به صورت یکپارچه مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه منجر به طراحی «مدل کیفیت منظرین فضای سبز شهر تهران» شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که مدل یکپارچه کیفیت منظرین در برگیرنده شش سطح است، که این ابعاد با یکدیگر در تعامل هستند.
۱۵.

تحلیلی بر انعطاف پذیری فضاهای باز مسکونی با تأکید بر عناصر منظر پرداز (نمونه موردی: خانه اراکی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: عناصر منظر پرداز خانه های سنتی انعطاف پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۷۹
امروزه رشد سریع و شتابان شهرهای ایران در چند دهه اخیر به لحاظ کمی، باعث غافل ماندن آنها از جنبه های کیفی حیاط و فضای باز شده است، این وضعیت آسایش و کیفیت رادر خانه ها به حداقل رسانده است، امروزه با توجه به پیشرفت های ایجاد شده در زمینه تکنولوژی امکان ایجاد نوعی معماری انعطاف پذیر که خود را با تغییرات ایجاد شده تطبیق دهد، بیش از پیش احساس می شود، معماری که با توجه به نیازهای متغیر ساکنین خود را تطبیق دهد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی می باشد که به مطالعه و تحلیل خانه های ساخته شده در دوره های قاجار و پهلوی در شهر اراک و پیداکردن ویژگی های مشترک مربوط به گونه های گیاهی، آب و ساختار کالبدی بدنه و عناصر منظر پرداز در حیاط به منظور ایجاد انعطاف پذیری در فضای باز می پردازد. در خانه های سنتی ایرانی، پیوند حوزه هایی چون صرفه جویی در مصرف انرژی، منظرپردازی و انعطاف پذیری و... انجام شده که در دهه های اخیر به عنوان دغدغه دانشمندان و معماران به عنوان مسئله اساسی و بحرانی در جهان حاضر مطرح گردیده شده است. نتایج نشان می دهد که حیاط های خانه های کهن اراک دارای یک الگوی واحد ساختاری و همچنین عناصر منظر پرداز و پوشش گیاهی مربوط به خود است. این پژوهش تلاش می کند تا کارایی مولفه های سازنده منظر را در فضای باز خانه ها مورد آزمون قرارداده وبا تکیه بر الگوشناسی و بازیابی اصول و عوامل منظر پرداز راه حل مناسبی جهت ارتقای انعطاف پذیری فضای باز معماری امروز به دست آورد.
۱۶.

تبیین مؤلفه های ادراک بصری در ساختار فضایی بازار سنتی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۲۴
بازارها به عنوان یکی از فضاهای شاخص شهری همواره نقش بسزایی در شکل گیری شهرها داشته اند، لذا برای شناخت ادراکات بصری در محیط بازارهای سنتی ایران، اصول و ضوابط نهفته در معماری آن را باید شناسایی کرد. در این راستا، بازار سنتی تهران به عنوان نمونه موردی و نیز یکی از بافت های تاریخی و قدیمی تهران انتخاب شد. در این تحقیق بر اساس شیوه ترکیبی و با رویکرد اکتشافی، اطلاعات مربوط به شاخص های محیطی و کالبدی ساختار فضایی برای بررسی مؤلفه های مؤثر بر ادراک بصری بازار سنتی تهران، جمع آوری و در مرحله بعد برای ارزیابی ادارکات بصری افراد، پرسشنامه به صورت چک لیستی برای فضاهای شاخص بازار تهیه گردید که هر سؤال پرسشنامه، یک مؤلفه را پوشش می دهد. جامعه آماری تحقیق، شامل120 نفر از کسبه، خریداران یا رهگذرانی که تمایل به مشارکت و سطح بالای عملکرد ادراکی و شناختی هستند که براساس احساسشان این مؤلفه ها را علامت گذاری کردند و سپس با استفاده از آزمون های کولموگروف، آزمون همبستگی اسپیرمن، آزمون کروسکال والیس و یو من ویتنی، داده های مرحله کیفی توسط نرم افزار spss تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحلیل ها نشان می دهد در بازارهای سنتی، حس بینایی باعث ایجاد ارتباط دوگانه مابین ساختار و عناصر فضایی و ادراک افراد می گردد و عواملی همچون مدت فعالیت کسبه و جنسیت و میزان تحصیلات افراد شرکت کننده در تحقیق، تأثیر مثبت و معناداری بر ادراکات بینایی افراد می گذارد و مابین فضاهای شاخصِ بررسی شده در بازار تهران، در مسجد امام بیشترین میزان ادراکات بینایی و در سرا امیر کمترین میزان را دارد.
۱۷.

ارزیابی عوامل محیطی اثرگذار بر ادراک بیماران کرونایی از فضای بستری در بیمارستان (مورد مطالعه: بیمارستان امام خمینی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای بستری کرونا ادراک محیط بیمارستان امام خمینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۷۷
انتشار ویروس کرونا در جهان از اواخر سال 2019 میلادی تاکنون، سبب شد که مطالعات گسترده ای در حوزه های گوناگون تخصصی اعم از پزشکی و غیرپزشکی، جهت مدیریت این بیماری انجام شود. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف سنجش ادراک بیماران کرونایی از فضای بستری در بیمارستان، با استفاده از به کارگیری علم روان شناسی محیط در معماری شکل گرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جهت انجام این پژوهش با توجه به مطالعه مبانی نظری مربوط به ادراک محیط، چارچوب مفهومی متشکل از 23 عامل محیطی و کالبدی موجود در بیمارستان امام خمینی (ره) به عنوان نمونه مورد مطالعه، مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته است. همچنین ویژگی های شخصی هر فرد اعم از سن، جنسیت و تعداد روزهای بستری آن ها به عنوان ویژگی های فردی و مستقل شناخته شده تا تأثیر آن بر ترجیحات محیطی بیماران کرونایی در هنگام بستری و هریک از عوامل 23گانه به عنوان متغیرهای وابسته مورد تحلیل قرار گیرد. سپس با توجه به هر عامل پرسشنامه ای ساختاریافته بر مبنای طیف 5 گزینه ای لیکرت طرح شد و بر همین مبنا با توزیع پایلوت پرسشنامه و نمونه گیری خوشه ای بین 120 نفر از بیماران کرونایی بستری در بیمارستان امام خمینی تهران که حداکثر دو هفته از زمان بستری آن ها طی نشده باشد، از تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی مشخص شد که سه عامل «خوانش محیطی و کالبدی فضای درمان در مقیاس فضای اتاق بستری»، «خوانش کالبدی و محیطی در مقیاس بیمارستانی» و «اثرگذاری فضاهای خارج از بیمارستان» در ادراک بیماران کرونایی از فضاهای بیمارستانی اثرگذار بوده که هریک شامل متغیرهایی است که لزوم تقویت و بهبود آن ها جهت التیام بخشیدن به بیماران ضروری است. همچنین در ادامه، رابطه بین این 3 متغیر نیز به دست آمد و گونه شناسی چگونگی درک بیماران از فضاهای بیمارستانی ارائه شد.
۱۸.

تحلیل معیارهای کالبدی بناهای میان افزا به منظور به کارگیری در طراحی و ارزشیابی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معیارکالبدی بنای میان افزا محوطه تاریخی طراحی ارزشیابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۱ تعداد دانلود : ۳۶۰
بیان مسئله: تاکنون رویکردهای مختلفی در خصوص طراحی بناهای میان افزا مطرح شده که دسته بندی آن رویکردها عمدتاً با تأکید بر موضوعات کالبدی بوده است. از این رو معیارهای کالبدی در طراحی بناهای میان افزا واجد اهمیت هستند ولیکن می توان گفت با توجه به عدم وجود گفتمانی واحد در خصوص معیارهای کالبدی تأثیرگذار برای انتخاب رویکردها از نظر نظریه پردازان و همچنین وجود تفاوت های محرز در مورد معیارهای معرفی شده و فقدان برخی معیارها در این تعاریف، اهمیت درنظرگرفتن تمامی معیارهای کالبدیِ مؤثر و دستیابی به یک مجموعه منسجم ضروری به نظر می رسد. هدف پژوهش: هدف این پژوهش تحلیل و بررسی نظریات مختلف به منظور تدقیق و دستیابی به مجموعه ای جامع از معیارهای کالبدی تأثیرگذار در انتخاب و تعریف رویکردها و دسته بندی آن ها در معیارهای اصلی و زیرمعیارها به جهت به کارگیری در طراحی و ارزشیابی بناهای میان افزاست. روش تحقیق: این پژوهشِ توصیفی-تحلیلی به منظور ساماندهی معیارهای اشاره شده از سوی نظریه پردازان و نهادهای مرتبط در سامانه ای جامع تر، از راهبرد استدلال منطقی و تکنیک تحلیل محتوا با استفاده از منابع کتابخانه ای، بهره گرفته است. نتیجه گیری: در نتیجه این پژوهش تمامی آن معیارها در چهار حوزه کلیِ 1. موقعیت قرارگیری، 2. فرم و شکل، 3. مقیاس و تناسبات، 4. ویژگی های ظاهری مصالح به دلیل داشتن بیشترین فراوانی و اهمیت در مبانی بررسی شده، به عنوان معیارهای اصلی، طبقه بندی شده و سپس زیرمعیارهای هر یک از آن ها در قالب یک نمودار ارائه شده است تا بتوانند به منظورِ تعیین رویکردهای مختلف در خصوص طراحی و ارزشیابی بناهای میان افزا کمک کننده باشند.
۱۹.

معیارهای اصالت و اعتبار آثار معماری معاصر (نمونه موردی: موزه هنرهای معاصر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تقلید سرمشق گیری کامران دیبا معماری معاصر ایران موزه هنرهای معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۱۸۰
بیان مسئله : اصالت و اعتبار آثار معماری از دیدگاه حقوقی، مرمت و حفظ آثار تاریخی، هنری و نظریه های معماری قابل بررسی است. بحث و جدل های متعدد در نشریات تخصصی و عمومی، مسئله چگونگی احراز اصالت آثار معماری معاصر ایران را مطرح می کنند، اما نمی توان در حوزه پژوهش های علمی به روشنی از معیارهای احراز اصالت یا اعتبار نشانی یافت. بنابراین این سؤال اصلی مطرح می شود که معیارهای احراز اصالت و اعتبار آثار معماری معاصر چیست؟ از سوی دیگر موزه هنرهای معاصر تهران به عنوان یکی از مهم ترین پروژه های معماری معاصر کشور که اصالت و حدود تأثیرپذیری آن از موزه خوآن میرو و آرشیو معماری باوهاوس مورد بحث بوده، به عنوان نمونه موردی پژوهش انتخاب شده تا بتوان به غنای گفتمان پیرامون اصالت آن به شیوه ای علمی و با استفاده از معیارهای پیشنهادی کمک کرد. هدف پژوهش : هدف پژوهش روشن ساختن تفاوت ها و تشابه های واژگان اصالت و اعتبار و پیشنهاد معیارهایی جهت سنجش آن در آثار معماری معاصر است. روش پژوهش : این مقاله با استفاده از راهبردهای ترکیبی تفسیری-تاریخی و استدلال منطقی به رشته تحریر درآمده و در این راستا از منابع کتابخانه ای بهره گیری شده است. نتیجه گیری : طرح «اصیل» (Original) دارای ویژگی هایی بدیع است که پیش تر مشاهده نشده اند.  یک اثر معماری در صورت احراز 1-سرمشق گرفتن عناصر یا ایده، 2-ارائه خلاقیت و نوآوری در ترکیب، 3-پیوند و اثرگذاری بر زمینه و جامعه و 4-داشتن صراحت و صداقت می تواند «معتبر» (Authentic) تلقی شود. مقایسه نمونه های موردی از لحاظ جنبه های فرمی، سازمان فضایی و سیرکولاسیون و مصالح مورد استفاده، نشان داد که معمار موزه هنرهای معاصر تهران برای اولین بار عناصر فرمی شاخص طرح خود را ارائه نکرده است و بنابراین نمی توان آن را از این حیث «اصیل» به حساب آورد؛ اما علی رغم شباهت های ظاهری، می توان چهار معیار دیگر را در طرح موزه مورد شناسایی قرار داد و آن را واجد دریافت صفت «معتبر» دانست.
۲۰.

تحلیل تأثیر تمایز مکانی بر میزان ارزش های مشترک بین شهروندان (مطالعه موردی: محلات منتخب اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمایز مکانی تشخص محله نقش انگیزی عناصر شهرت محله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۸ تعداد دانلود : ۱۷۰
بیان مسئله: ارزش های مشترک بین ساکنین و شهروندان یک محله از اهمیت بسزایی در داشتن یک ذهنیت جمعی و مشترک برخوردار است. بوجود آمدن ارزش های مشترک در محله به عوامل متعددی بستگی دارد. یکی از کیفیت ها و مفاهیمی که بر این ارزش های مشترک تأثیر زیادی دارد، تمایز مکانی محله است. هدف این مقاله بررسی تأثیر میزان تمایز مکانی محله ها بر میزان شکل گیری ارزش های مشترک بین شهروندان است. روش ها: این پژوهش با استفاده از پیمایش و بر اساس مطالعات میدانی در محله شهر اهواز و بر اساس نظرات 663 نفر از ساکنان محلات منتخب انجام گرفته است. یافته ها: بسیاری از مسائل شهر و آسیب ها ناشی از نداشتن ارزش های مشترک و ذهنیت جمعی و فهم جمعی مشترک است. محله هایی که دارای ویژگی منحصربه فرد، تشخص ویژه و تمایز مکانی متفاوت هستند، می توانند تأمین کننده خیلی از کیفیت ها باشند. ارزش های مشترک منجر به درک و فهم مشترک از محله شده، تجارب جمعی و مشترک را ارتقا داده و در نتیجه بر کیفیت زیست محله ای و کیفیت زیست شهری اضافه می کند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد که تمایز مکانی محله ها به میزان بسیار معنی داری منجر به شکل گیری و ارتقاء میزان ارزش های مشترک و جمعی بین شهروندان می گردد؛ و تمایز سیمای کالبدی و تشخص محله در این بین از مهم ترین عوامل به شمار می آیند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان