مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی شایع ترین اختلال روانی است. تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه از درمان های جدید برای افسردگی است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه بر کاهش افسردگی در جمعیت غیر بالینی بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و با مرحله پیگیری بود. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان زنجان در سال ۱۳۹۸ بودند که ۴۵ نفر از آن ها با روش تصادفی هدفمند انتخاب و در ۳ گروه ۱۵ نفری شامل گروه تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه، گروه شم و گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین و در مراحل پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک ارزیابی شدند. داده های پژوهش با تحلیل کواریانس به وسیله نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ تحلیل شد. یافته ها: نمرات افسردگی در گروه آزمایش کاهش معنی داری در پس آزمون (۰/۰۱P<، ۲۰/۸۸۳F=) و پیگیری (۰/۰۱P<، ۱۴/۷۶۱F=) داشتند؛ اما در گروه شم و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد. مقایسه میانگین ها نشان داد گروه تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه در مرحله پس آزمون و پیگیری دارای نمره پایین تری نسبت به سایر گروه ها بود. نتیجه گیری: تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه در کاهش افسردگی در جمعیت غیر بالینی مؤثر است. درمانگران و متخصصان می توانند تلویحات کاربردی تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه را در کاهش علائم افسردگی مد نظر قرار دهند.
هویت نوجوانان پسر ایرانی در بستر کلان روایت زندگی آن ها: یک مطالعه کیفی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در خصوص کلان روایت هویت نسل فعلی نوجوانان ایرانی و ماهیت آن دانش ژرفی وجود ندارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباریابی الگوی کلان روایت هویت نوجوانان ایرانی انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش بنیادی با رویکرد آمیخته بود. در بخش کیفی، جامعه آماری پژوهش نوجوانان پسر ۱۵ تا ۲۰ ساله بعلاوه روانشناسان و جامعه شناسان شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بود. ۱۹ نفر از نوجوانان با نمونه گیری در دسترس و ۶ نفر از متخصصان با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش نوجوانان پسر ۱۵ تا ۲۰ ساله شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بود که از بین آن ها ۲۱۸ نفر با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه داستان زندگی مک آدامز (۱۹۹۵) و در بخش کمی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته صورت پذیرفت. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل محتوا بعلاوه تحلیل عاملی مرتبه اول نشان داد که مدل کلان روایت نوجوانان شامل مؤلفه هایی چون تعلق به خانواده، پایبندی به ارزش های دینی و اطاعت از والدین است. نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم نیز نشان داد که اطاعت از والدین (۱/۳۲=Z) بیشترین سهم را در مدل دارد. نتیجه گیری: علیرغم رشد ارزش های مدرن در جامعه ایران، ارزش های سنتی کماکان نقش پررنگی در ساختار کلان روایت هویت نوجوانان پسر ایرانی ایفا می کند.
تأثیر برنامه تمرین درمانی پیشرونده و خود الگودهی ترکیبی بر اختلالات رفتاری کودکان کم توان ذهنی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: علاوه بر تمرینات بدنی، مداخله های شناختی مانند تصویرسازی و الگودهی باعث تسهیل یادگیری مهارت ها می شوند. هدف: پژوهش حاضر، با هدف تعیین تأثیر برنامه تمرین درمانی پیشرونده و خود الگودهی ترکیبی بر اختلالات رفتاری کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر انجام شد. روش : مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با گروه تجربی و کنترل بود. از بین کودکان استثنایی شهرستان نجف آباد در سال ۱۳۹۸ تعداد ۳۰ کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر با دامنه سنی ۱۲-۸ سال براساس معیارهای ورود به مطالعه به طور تصادفی انتخاب شدند. گروه های تجربی به مدت ۴ هفته و هر هفته چهار جلسه آموزش دیدند. ابزار استفاده شده پرسشنامه اختلالات رفتاری راتر، فرم معلم بود. داده ها با آزمون تحلیل واریانس مرکب با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی با نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین میانگین های اختلالات رفتاری گروه خود الگودهی ترکیبی و تمرین درمانی پیشرونده در مرحله پس آزمون با میانگین های آن ها در مرحله پیش آزمون وجود دارد (۰/۰۵ <P ). بررسی میانگین ها نشان داد گروه خود الگودهی ترکیبی در مرحله پس آزمون دارای نمره بهتری نسبت به سایر گروه ها بود. همچنین در مرحله پس آزمون میانگین اختلالات رفتاری در گروه تمرین درمانی پیشرونده بهتر از گروه کنترل بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد تمرین درمانی پیشرونده و خود الگودهی در آموزش و کمک به رفتار کودکان کم توان ذهنی مؤثر است. آموزش از این طریق می تواند به لحاظ صرف وقت و هزینه برای مربیان، معلمان و والدین مفید باشد.
چندهمسری و پیامدهای روانی- اجتماعی آن برای زنان (یک مقاله ی مروری سیستماتیک مبتنی بر تبیین های زیست- روانی تکاملی)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: براساس شواهد تکاملی، انسان نیز مانند دیگر نخستی ها، ذاتاً دارای الگوی چندهمسری است. در این پژوهش ما به بررسی شواهد چندهمسری و پیامدهای روانی- اجتماعی آن پرداختیم. هدف: در این مقاله به جمع آوری و بررسی پژوهش های مختلف از جوامعی که در آن ها چندهمسری مرسوم و قانونی است، با هدف بررسی مسائل مربوط به زنان در این خانواده ها، پرداخته ایم. روش: مطالعه حاضر از نوع پژوهش مروری سیستماتیک بود. بدین منظور کلید واژه های مربوطه در پایگاه داده های معتبر داخلی و خارجی نظیر SID، Science Direct و PubMed جست وجو و تعداد ۳۰ مقاله مرتبط از ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۰ استخراج شد؛ و ۱۷ مقاله مورد بررسی قرار گرفت. سپس نتایج تأثیر چندهمسری در هر کدام مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: مشکلات فراوانی مانند سطوح پایینی از عزت نفس، عملکرد خانوادگی و تربیت فرزندان همچنین اختلالاتی مانند جسمانی سازی، افسردگی، وحشت زدگی، اضطراب، افسرده خویی، حساسیت بین فردی، عقاید پارانویید، خصومت و ... دامن گیر زنانی است که در خانواده های چندهمسر زندگی می کنند. نتیجه گیری: براساس بررسی انجام شده نتیجه می گیریم که شاید بنیان زیستی ما برای تک همسری ساخته نشده باشد؛ اما شواهد گردآوری شده، نشان دهنده ی این واقعیت است که پیروی از روند زیستی تکاملی برای انسان امروزی (پیروی از چندهمسری) آسیب زاست و باید مورد تجدیدنظر اساسی قرار گیرد.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر اضطراب و کیفیت زندگی در بیماران با درد قفسه سینه غیر قلبی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عوامل روانشناختی می توانند سبب بروز و تداوم درد قفسه سینه غیر قلبی شوند. با توجه به اینکه عوامل روانشناختی می توانند عامل ایجاد و تشدید دردهای قفسه سینه غیر قلبی شوند، از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. هدف: هدف از مطالعه حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب و کیفیت زندگی بیماران با درد قفسه سینه غیر قلبی بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری کلیه بیماران دارای درد قفسه سینه غیر قلبی مراجعه کننده به کلینیک درمانی قلب و عروق دکتر نبوی شهر دزفول در سال ۱۴۰۰ بودند. ۳۰ نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های اضطراب بک و کیفیت زندگی وبر و شربون استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کوواریانس، واریانس با اندازه گیری مکرر و بونفری در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و مرحله پیگیری در نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در گروه آزمایش، میانگین اضطراب و کیفیت زندگی در مراحل پیش آزمون- پس آزمون از ۴/۰۶±۲۹/۸۶ به ۴/۰۳±۱۲/۴ و از ۱۰/۰۶±۴۷/۶۰ به ۸/۸۷±۷۹/۷۳ رسیده است. براساس، نتایج آزمون کوواریانس در پس آزمون ۶۲ درصد و در پیگیری ۴۳ درصد از تفاوت دو گروه در اضطراب و کیفیت زندگی مربوط به آموزش روش درمانی پذیرش و تعهد بود (۰/۰۵≥P). نتایج آزمون بونفری نیز نشان داد که میزان اضطراب در مرحله پیگیری افزایش یافته است (۰/۰۵≥P). نتیجه گیری: به کمک روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می توان اختلالات روانشناختی که سبب ایجاد درد قفسه سینه غیر قلبی می شود را کاهش داد.
بررسی مهارت های پژوهشی مشاورین ادارات مشاوره دانشجویی دانشگاه های علوم پزشکی منطقه غرب کشور (کردستان، کرمانشاه، همدان، ایلام و دانشکده پرستاری سنقر- اسدآباد) در سال 1397
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش یکی از عوامل مؤثر در ارتقای خدمات مشاوره و روان درمانی است به همین دلیل سنجش مهارت های پژوهشی مشاوران ضروری است. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی مهارت های پژوهشی مشاورین ادارات مشاوره دانشجویی دانشگاه های علوم پزشکی منطقه غرب کشور (کردستان، کرمانشاه، همدان، ایلام و دانشکده پرستاری سنقر- اسدآباد) در سال ۱۳۹۷ بود. روش: در این پژوهش توصیفی ۴۱ نفر از مشاوران ادارات مشاوره دانشجویی دانشگاه های علوم پزشکی منطقه غرب کشور در سال ۱۳۹۷ با روش نمونه گیری سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه سنجش مهارت های پژوهشی مراه (۲۰۱۰) بود. داده های پژوهش با روش همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: در بخش یافته های توصیفی نتایج حاکی از آن بود که ۶۱% مشاوران زن و ۳۹% مرد بودند، ۶۳/۴% از پاسخگویان در مقطع کارشناسی ارشد و ۴۱% نیز سابقه کار بین ۱ سال تا ۵ سال داشتند. نمرات میانگین مهارت روش شناسی به عنوان میانگین مطلوب ۸/۶±۳/۰۶ و نمرات میانگین مهارت آماری به عنوان میانگین نامطلوب ۵/۲±۲/۰۶ سنجیده شد، همچنین یافته ها حاکی از آن بود که از بین شاخص های مورد بررسی فقط مقطع تحصیلی افراد با میزان مهارت های پژوهشی افراد مورد مطالعه ارتباط معناداری داشت. (۰۰۰>P) نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که میزان مهارت های پژوهشی مشاوران در حد متوسط بود، ضعف دیدگاه پژوهشی در بعضی از مشاوران و همچنین اولویت دادن ارائه خدمات مشاوره ای نسبت به کارهای پژوهشی در حیطه شغلی می تواند عواملی برای این موضوع باشد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت معنوی و فشار خون بیماران همودیالیزی شهرستان گرگان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری های مزمن کلیوی از جمله مشکلات سلامتی در دنیای امروز است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت معنوی و فشارخون بیماران همودیالیز بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه بیماران همودیالیز شهر گرگان در سال ۱۳۹۷ بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۴۵ نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایشی ۱ (پذیرش و تعهد)، گروه آزمایشی ۲ (ذهن آگاهی) و گروه گواه (هر گروه ۱۵ نفر) جایگزین شدند. در شرایط یکسان و هم زمان، پیش آزمون با پرسشنامه سلامت معنوی (SWB) از هر سه گروه به عمل آمد و فشارخون اعضای نمونه اندازه گیری شد. گروه های آزمایشی تحت درمان پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی (۸ جلسه ۶۰ دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه گواه هیچگونه درمانی دریافت نکردند. سپس پس آزمون از هر سه گروه به عمل آمد. یافته ها با نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی در افزایش سلامت معنوی و کاهش میزان فشارخون مؤثر بوده اند (۰/۰۵>P). مقایسه میزان اثربخشی در این دو رویکرد تفاوت معناداری با هم نداشتند. نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده می توان گفت، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی باعث افزایش سلامت معنوی و کاهش فشار خون در بیماران همودیالیزی شده؛ لذا از این درمان ها در کنار درمان پزشکی این بیماران می توان استفاده کرد.
مقایسه شاخص های کارکردهای اجرایی در کودکان دارای انواع اختلالات یادگیری خاص: ویژگی های روان سنجی پرسشنامه بریف2
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کارکردهای اجرایی مجموعه ای از توانایی های شناختی سطح بالا است که ارتباط آن با مشکلات تحصیلی کودکان بیان شده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف۲ و مقایسه شاخص های آن در کودکان مبتلا به انواع اختلالات یادگیری خاص بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع روان سنجی و همچنین علی - مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر ۶ تا ۱۲ سال مبتلا به اختلالات یادگیری شهر اصفهان در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند که ۳۴۶ دانش آموز به صورت در دسترس انتخاب و آزمون های پیشرفت تحصیلی از آن ها گرفته شد و والدین آن ها پرسشنامه بریف۲ را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، تحلیل تمایزات، ضریب آلفای کرونباخ، ضریب تنصیف و تحلیل واریانس چند متغیره در نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۳ و AMOS نسخه ۲۴ تحلیل گردید. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که این مقیاس از برازش قابل قبولی برخوردار است (۰/۰۷۲=RMSEA) و روایی سازه و روایی تشخیصی مورد تائید است (۰/۰۰۱>P). همچنین نتایج آلفای کرونباخ (۰/۸۹۶) و ضریب تنصیف (۰/۸۱۴) نشان داد که پایایی پرسشنامه مناسب است. همچنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیره تفاوت معنی داری بین شاخص های پرسشنامه بریف۲ با نوع اختلالات یادگیری را نشان داد (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: پرسشنامه بریف۲ از روان سنجی مناسبی برای ارزیابی کارکردهای اجرایی کودکان ۶ تا ۱۲ سال مبتلا به اختلالات یادگیری برخوردار است. با توجه به ارتباط معنی دار شاخص های پرسشنامه بریف۲ با نوع اختلالات یادگیری، احتمالاً ضعف در شاخص های کارکردهای اجرایی با مشکلات یادگیری کودکان ارتباط دارد.
تأثیر مداخله بازی های فعال و تمرینات اگزرگیم بر کارکردهای اجرایی کودکان اوتیسم با عملکرد بالا
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال طیف اوتیسم به عنوان یک اختلال نورولوژیکی مطرح شده است که معمولاً در سال های اولیه رشد کودک بروز می کند. هدف: هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر مداخله بازی های فعال و تمرینات اگزرگیم بر کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم بود. روش: روش اجرای این تحقیق از نوع نیمه تجربی و از لحاظ هدف کاربردی است که با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. شرکت کنندگان تحقیق حاضر را کودکان ۷ تا ۱۰ ساله مبتلا به اختلال اوتیسم شهرستان گرگان در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند که از بین آن ها تعداد ۳۶ نفر به روش در دسترس از دو مرکز انجمن اوتیسم به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل مقیاس رتبه بندی اوتیسم گیلیام (گارز) و آزمون حافظه کاری بود. همچنین دستگاه اثر استروپ جهت سنجش توجه انتخابی استفاده گردید. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و در قالب نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که یک دوره مداخله بازی های فعال بر حافظه کاری (۰/۰۰۱=P) و توجه انتخابی (۰/۰۰۱=P) تأثیر مثبت دارد. علاوه بر این نتایج نشان داد که یک دوره مداخله بازی های اگزرگیم نیز بر حافظه کاری (۰/۰۰۱=P) و توجه انتخابی (۰/۰۰۱=P) تأثیر مثبت دارد. نتیجه گیری: در مجموع نتایج حاصل از پژوهش حاضر بر اهمیت استفاده از بازی های فعال و تمرینات اگزرگیم در جهت بهبود و تقویت کارکردهای اجرایی در مؤلفه های توجه انتخابی و حافظه کاری کودکان اوتیسم با عملکرد بالا تأکید دارد.
مدل یابی معادلات ساختاری عوامل خطر خودکشی براساس نظریه سه مرحله ای خودکشی در افراد با اختلال های هیجانی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خودکشی یکی از دغدغه های اصلی بهداشت عمومی در سراسر جهان است که دارای پیامدهای منفی بی شماری برای فرد و جامعه است. هدف: این پژوهش با هدف مدل یابی معادلات ساختاری عوامل خطر خودکشی براساس نظریه سه مرحله ای خودکشی در افراد با اختلال های هیجانی انجام گرفت. روش: این مطالعه توصیفی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مراجعه کننده با اختلال های هیجانی به درمانگاه های سرپایی روانپزشکی مرکز آموزشی درمانی رازی تبریز در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود. تعداد ۲۰۵ نفر از مراجعین با اختلال های هیجانی به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه های ایده پردازی خودکشی (STS)، اقدام به خودکشی (SAS)، ظرفیت خودکشی (SCS) و انگیزه اقدام به خودکشی (IMSA) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، SPSS نسخه ۲۳ و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد بین درد، ناامیدی، احساس تعلق و ظرفیت خودکشی با افکار خودکشی و اقدام به خودکشی رابطه معنی داری وجود داشت (۰/۰۵>P). نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نیز نشان داد که اثر غیرمستقیم ناامیدی (۰/۲۳۴) و تعلق پذیری کم (۰/۰۴۸) بر ایده خودکشی از طریق ظرفیت خودکشی معنی دار بود. نتایج نشان داد اثر غیر مستقیم ناامیدی (۰/۵۸۶) و تعلق پذیری کم (۰/۱۲۱) بر اقدام برای خودکشی از طریق ظرفیت خودکشی معنی دار بود. نتیجه گیری: استفاده از این مدل می تواند در تشخیص و اقدام سریع در تمایز افرادی که فقط ایده خودکشی دارند و یا اینکه در معرض اقدام به خودکشی هستند، سودمند واقع شود.
اثربخشی آموزش سازگاری زناشویی بر عدم تحمل پریشانی، دشواری تنظیم هیجان و تعارض زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عدم تحمل پریشانی، مشکلات در تنظیم هیجان و تعارضات زناشویی از عواملی هستند که می توانند بر روی کیفیت زندگی زوجین تأثیر بگذارند. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش سازگاری زناشویی بر عدم تحمل پریشانی، دشواری تنظیم هیجان و تعارض زناشویی زوجین بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش بود که از بین زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره در سال های ۱۳۹۹-۱۳۹۸ تعداد ۳۰ زوج (۶۰ نفر) به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس آموزش سازگاری زناشویی بر روی گروه آزمایش در طول ۸ جلسه آموزش داده شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. در این پژوهش از پرسشنامه های تحمل پریشانی سیمونز و گاهر، دشواری تنظیم هیجان گروتز و روئمر و تعارضات زناشویی ثنایی و براتی استفاده گردید و داده های بدست آمده به شیوه تحلیل کوواریانس با نرم افزارSPSS نسخه ۲۲ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان از اثربخش بودن آموزش سازگاری زناشویی بر کاهش عدم تحمل پریشانی (۱۴۲/۷۶=fو ۰/۰۱>P)، میزان دشواری تنظیم هیجان (۱۴۶/۹۴=fو ۰/۰۱>P) و تعارضات زناشویی (۴۲۶/۲۱=fو ۰/۰۱>P) داشت؛ به عبارت دیگر عدم تحمل پریشانی، دشواری تنظیم هیجان و تعارضات زناشویی در زوجینی که برنامه آموزشی سازگاری زناشویی را دریافت کرده بودند در مقایسه با گروه کنترل که هیچ مداخله ای را دریافت نکرده بودند به طور معنی داری کاهش یافته است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که اثر آموزش سازگاری زناشویی می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر در مراکز مشاوره در مورد زوجینی که از مشکلات ارتباطی رنج می برند مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی رابطه هیجان خواهی و همجوشی شناختی با سلامت جنسی در مردان متأهل
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سلامت جنسی یکی از جنبه های اصلی سلامت است که همسران را در همه مراحل زندگی، تحت تأثیر قرار می دهد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هیجان خواهی و همجوشی شناختی با سلامت جنسی مردان متأهل صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مردان متأهل شهر اردبیل در سال ۱۳۹۹ بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۱۱۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای هیجان خواهی (زاکرمن، ۱۹۷۹)، همجوشی شناختی (گیلاندرز، ۲۰۱۴) و سلامت جنسی (معنوی پور، ۱۳۸۸) استفاده شد. داده های پژوهش با روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS نسخه ۱۸ تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین هیجان خواهی و همجوشی شناختی با سلامت جنسی در مردان متأهل رابطه معناداری وجود داشت (۰/۰۵P<). همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که هیجان خواهی و همجوشی شناختی در مجموع ۰/۶۳ می توانند سلامت جنسی را در مردان متأهل پیش بینی کنند (۰/۰۵P<). نتیجه گیری: سلامت جنسی مردان متأهل با هیجان خواهی و همجوشی شناختی پیش بینی شدنی است. توصیه می شود که با آموزش های غلبه بر هیجان خواهی و همجوشی شناختی به مردان متأهل در بهبود سلامت جنسی کمک کرد.