مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: وسواس فکری- عملی یک سندروم بالینی است که به وسیله افکار، تصاویر یا تکانه های مزاحم و رفتارهای تکراری مشخص می شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل ساختاری برای پیش بینی نشانه های اختلال وسواس فکری- عملی براساس پایبندی مذهبی: نقش میانجیگر کارکرد شخصیت بود. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش افراد مراجعه کننده به کلینیک های مناطق ۱، ۲، ۷، ۸، ۱۱ و ۱۲ تهران در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند که از میان آن ها ۳۷۸ نفر داوطلب و واجد شرایط ورود به مطالعه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه وسواس فکری- عملی هاجسون و راچمن (۱۹۷۷)، پایبندی مذهبی جان بزرگی (۱۳۸۸) و پرسشنامه کارکرد شخصیت جان بزرگی و همکاران (۱۴۰۰) بود. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۸ و لیزرل نسخه ۸/۵ با استفاده از تحلیل مسیر توسط برنامه AMOS نسخه ۲۴ و با روش های مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: مجموع مجذور همبستگی های چندگانه (R۲) برای متغیر وسواس فکری- عملی برابر با ۰/۵۳ بدست آمد، این موضوع بیانگر آن است که ابعاد پایبندی مذهبی و کارکرد شخصیت در مجموع ۵۳ درصد از واریانس نشانگان وسواس فکری عملی را تبیین می کند. نتیجه گیری: کارکرد شخصیت رابطه بین نا پایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی با وسواس فکری- عملی را به صورت مثبت و رابطه بین پایبندی مذهبی و وسواس فکری- عملی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند. پیشنهاد می شود در مراکز مشاوره به پایبندی مذهبی و باورهای ناکارآمد مذهبی مراجعه کنندگان در درمان اختلال وسواس فکری- عملی توجه شود.
تجارب زیسته نوجوانان با اختلال استرس پس از سانحه ناشی از زلزله سرپل ذهاب: یک مطالعه پدیدارشناختی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زلزله یکی از فجایع طبیعی مهم است که علاوه بر تأثیرات مخرب مادی، پیامدهای نامطلوب روانشناختی را نیز برای قربانیان به ارمغان می آورد که یکی از مهم ترین آنان اختلال استرس پس از سانحه است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته نوجوانان با اختلال استرس پس از سانحه ناشی از زلزله سرپل ذهاب انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر کیفی و با راهبرد پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از زلزله سرپل ذهاب در سال ۱۴۰۰ بود. نمونه پژوهش شامل ۱۵ نوجوان زلزله زده ۱۳-۱۹ سال مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته بود. اطلاعات بدست آمده نیز با شیوه تحلیل کلایزی انجام گرفت. یافته ها: نقل قول های مشارکت کنندگان با روش کلایزی ثبت، تحلیل و کدگذاری شد و در نهایت ۸۳ کد اولیه (واحد معنایی)، ۴ مضمون اصلی (تم) و ۲۵ مضمون فرعی (مقوله) بدست آمد. مضمون های اصلی شامل؛ از هم پاشیدگی ناگهانی زندگی، مشکلات روانشناختی، نابسامانی در کارکردهای ارتباطی (اجتماعی/خانوادگی) و چالش های مربوط به معنویت بود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیانگر این بود که نوجوانان قربانی زلزله تا سال ها پس از آن اتفاق بحران ها و مشکلات مختلفی را در ابعاد مختلف زندگی از قبیل؛ سلامت روانشناختی، زندگی خانوادگی و اجتماعی و معنویت تجربه می کنند که نیازمند توجه و حمایت های حرفه ای و تخصصی است.
طراحی الگوی شناختی- اجتماعی برنامه درسی مبتنی بر آموزش آنلاین در دوران پاندمی کووید-19 در کودکان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شیوع ویروس کرونا نشان داد نظام های آموزشی با برنامه درسی سنتی نمی توانند به حیات خود ادامه دهند و برنامه درسی مجازی نیز ضرورتی انکارناپذیر است. هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی الگوی شناختی- اجتماعی برنامه درسی مبتنی بر آموزش آنلاین در دوران پاندمی کووید-۱۹ در کودکان بود. روش : روش پژوهش حاضر از نظر شیوه اجرا کیفی با تحلیل مضمون و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه پژوهش شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در سال تحصیلی ۱۴۰۰ در شهر شیراز بودند که ۱۹ نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود که اعتبار یافته ها از طریق روایی محتوایی بررسی شد. همچنین پایایی با ضریب توافق کدگذاری مقدار ۰/۸۴ شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون با کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد ۵۱ کد باز، ۱۵ کد محوری (اعتقاد معلم به آموزش آنلاین، شایستگی های حرفه ای- آنلاین، تنوع روش ارائه مجازی، تفاوت های فردی یادگیرندگان، ارزشیابی مجازی محور، تفکیک دروس، مدیریت یادگیری، چالش های مالی، آموزش مهارت های الکترونیکی فراگیران، نگرش خانواده، حمایت های رسانه ای، ترس زدایی از آموزش آنلاین، سازگاری با تغییرات جهانی و اهداف و محتوا) و ۳ کد انتخابی (برنامه درسی مبتنی بر یاد دهنده، یادگیرنده و سازمان دهنده) برای الگوی شناختی- اجتماعی برای برنامه درسی وجود دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت الگوی شناختی- اجتماعی برنامه درسی مبتنی بر آموزش آنلاین یک ضرورت اساسی است که توجه به سه بعد اساسی آن یعنی یاد دهنده، یادگیرنده و سازمان دهنده اجتناب ناپذیر است؛ لذا، پیشنهاد می شود وزارت آموزش وپرورش نسبت به تقویت و ارتقای کیفیت برنامه شاد توجه بیشتری کند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر ارتقاء سلامت روانی و کاهش نشخوار فکری زنان مطلقه
حوزه های تخصصی:
مقدمه: طلاق یکی از مسائل اجتماعی شایع و با قدمت جامعه است که پیامدهای گسترده آن بر سلامت روانی تا مدت ها بعد از این رویداد ادامه دارد. هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر ارتقاء سلامت روانی و کاهش نشخوار فکری زنان مطلقه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح نیمه آزمایشی است که از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مطلقه تحت پوشش سازمان بهزیستی استان کهگیلویه و بویراحمد در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند؛ بدین منظور ۵۰ نفر از آن ها به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده مقیاس سبک پاسخ دهی نشخواری (RRS) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) بود. گروه آزمایش برنامه آموزش تنظیم هیجانی را طی ده جلسه ۹۰ دقیقه ای به مدت دو ماه دریافت کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و در نسخه ۲۲ نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین و انحراف معیار سن آزمودنی ها به ترتیب ۳۹/۴ و ۸/۲۵ بود. یافته های پژوهش نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، تأثیر آموزش تنظیم هیجان در گروه آزمایش بر مؤلفه های سلامت روانی و نشخوار فکری شامل علائم جسمانی (F=۱۷/۴۵, P>۰/۰۱)، اضطراب (F=۲۵/۵۲, P>۰/۰۱)، عملکرد اجتماعی (F=۲۶/۹۹, P>۰/۰۱)، افسردگی (F=۱۵/۴۷, P>۰/۰۱)، پاسخ های نشخواری (F=۷۵/۱۳, P>۰/۰۱) و پاسخ های منحرف کننده (F=۳۴/۴۲, P>۰/۰۱) معنی دار بود. نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش تنظیم هیجان روش مؤثری برای ارتقاء سلامت روانی و کاهش نشخوار فکری در زنان مطلقه است؛ بنابراین، پیشنهاد می شود این مداخله آموزشی در مراکز مشاوره خانواده و سلامت روانی اجرا شود.
بررسی ویژگی های روانسنجی و ساختار عاملی نسخه ایرانی پرسشنامه فوبیای اجتماعی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: علی رغم شیوع بالای اختلال اضطراب اجتماعی و ضرورت اجرای مطالعات سبب شناسی، ابزارهای موجود برای بررسی این اختلال به سبب ضعف در روش شناسی، فاقد ساختار عاملی یکپارچه بوده و یافته های مطالعات این حوزه را با تردید مواجه می سازند. هدف: این مطالعه با هدف بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی همگرای نسخه ی ایرانی پرسشنامه فوبیای اجتماعی اجرا شد. روش: مطالعه ی حاضر مقطعی و از نوع روانسنجی است. از تاریخ بهمن ۱۳۹۸ الی مرداد ۱۳۹۹، دو نمونه بزرگ با حجم ۱۲۱۰ و ۲۲۸ نفر به روش نمونه گیری در دسترس از جامعه ی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی، آزاد و پیام نور شهر زنجان انتخاب شدند. از پرسشنامه اجتناب از تغییر- هیجان فراگیر، پرسشنامه اضطراب و افسردگی بک و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی در این مطالعه استفاده شد. تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی با استفاده از نرم افزار Mplus نسخه ۷/۴ اجرا شد و نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ برای تحلیل همسانی درونی و روایی همگرا به کار گرفته شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی از مدل دو عاملی نسخه ی ایرانی پرسشنامه فوبیای اجتماعی حمایت کرد. به علاوه، نتایج این مطالعه نشان داد که این پرسشنامه همبستگی مثبت و معنی داری با ابزارهای سازه اضطراب داشته (۰/۰۱>P) و از همسانی درونی قابل قبولی برخوردار است (۰/۹۲=α). نتیجه گیری: با توجه به ویژگی های روانسنجی مطلوب و ساختار عاملی نیرومند نسخه ی ایرانی پرسشنامه فوبیای اجتماعی در نمونه ی دانشجویان ایرانی، به کارگیری این ابزار در مطالعات آینده می تواند به یافته های دقیق تر در این حوزه منجر شده و موجب گسترش دانش ما از عوامل زیربنایی این اختلال شوند.
ارتباط سبک های مقابله ای و استرس شغلی با بلوغ هیجانی دانشجویان ورزشکار
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بررسی نقش متغیرها و عوامل روانشناختی بر سلامت روان و بلوغ هیجانی افراد می تواند تأثیرات شگرفی در بهبود سلامت روانشناختی افراد و جامعه ایجاد نماید. هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط سبک های مقابله ای و استرس شغلی با بلوغ هیجانی در دانشجویان ورزشکار انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان ورزشکار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ تشکیل دادند که تعداد ۲۰۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های سبک های مقابله ای، استرس شغلی و بلوغ هیجانی را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۱۹ تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین بلوغ هیجانی با سبک مقابله مسئله مدار ارتباط مثبت معنا دار (۰/۳۱) و با سبک مقابله هیجانی مدار (۰/۱۶-) و استرس شغلی (۰/۳۷-) ارتباط منفی معنا داری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد بلوغ هیجانی می تواند سبک مقابله ای مسأله مدار را به طور مثبت و سبک مقابله ای هیجان مدار و استرس شغلی را به طور منفی در دانشجویان ورزشکار پیش بینی کند (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد بلوغ هیجانی در دانشجویان ورزشکار می تواند تبیین کننده مناسبی برای سبک های مقابله ای و استرس شغلی در آن ها باشد؛ لذا به محققان و مسئولین نظام سلامت پیشنهاد می شود این مؤلفه های روانشناختی را مدنظر قرار دهند.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت خواب و کیفیت زندگی بیماران با مشکلات قلبی- عروقی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افراد با مشکلات قلبی- عروقی از کیفیت خواب و کیفیت زندگی ضعیفی برخوردارند و این مشکلات روند بیماری آنها را تشدید می کند. هدف: هدف مطالعه فعلی بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت خواب و کیفیت زندگی بیماران قلبی- عروقی بود. روش: این پژوهش در قالب یک کارآزمایی بالینی با پیش آزمون، پس آزمون و دوره های پیگیری دو ماهه و شش ماهه اجرا شد. از میان بیماران قلبی- عروقی که در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ به بیمارستان های شهر کرمانشاه مراجعه کرده بودند، ۴۰ نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (۲۰ نفر) و کنترل (۲۰ نفر) اختصاص یافتند. ابزارها شامل پرسشنامه فرم کوتاه سلامت (SF-۳۶) و پرسشنامه کیفیت خواب پتزبورگ (PSQI) بود. گروه آزمایش هشت جلسه ۹۰ دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کرد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به بهبود معنادار کیفیت خواب و کیفیت زندگی در گروه آزمایش می شود (۰/۰۱>P). میزان اندازه اثر برای کیفیت زندگی و کیفیت خواب به ترتیب برابر با ۰/۶۳ و ۰/۶۲ بود (۰/۰۱>P). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به بهبود کیفیت زندگی و کیفیت خواب در بیماران با مشکلات قلبی- عروقی می شود. براساس این یافته ها، از این درمان می توان برای بهبود کیفیت خواب و کیفیت زندگی که نقش تشدید کننده در روند بیماری افراد مبتلا به قلبی- عروقی دارد استفاده کرد.
تدوین و اعتباریابی بسته روان درمانی سیستمی فردی در تعلیق من افراد مبتلا به افسردگی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی مسئله ای قابل توجه و در حال رشد و بسیار شایع و از جمله اختلالات مزمن و علت اصلی ناتوانی در سراسر جهان است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین بسته مداخله روانشناختی مبتنی بر نظریه سیستم ها در افراد افسرده بود. روش: روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی و جامعه آماری، منابع مختلف داده های مرتبط با مفاهیم و درمان های موجود در حوزه نظریه سیستمی در پایگاه های اطلاعاتی گوگل اسکولار، اسکوپوس، ساینس دایرکت و ... در بازه زمانی ۱۹۹۸ تا ۲۰۲۰ بود؛ داده های برآمده از این منابع مورد تحلیل قرار گرفت و براساس نتایج آن بسته روان درمانی سیستمی فردی تدوین گردید. پس از تدوین بسته، با بهره گیری از نظر ۸ نفر از صاحبنظران حوزه روانشناسی بالینی برای تعیین روایی محتوایی بسته فوق، اقدام شد. نمونه گیری به صورت هدفمند بود. ابزار پژوهش، اسناد و مدارک مکتوب جستجو شده در پایگاه های اطلاعاتی مذکور و روش تحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون استرلینگ بود. یافته ها: ارتباط درمانی، سؤالات، اظهارات، رهنمودها، شناسایی مشکل، توالی مشکل، انواع محدودیت ها، ماتریس تصمیم گیری شامل چارچوب های برنامه ریزی در سطوح مختلف، پسخوراند و پیشخوراند، مضامین پایه روان درمانی سیستمی فردی را تشکیل دادند. محتوای جلسات بسته درمانی براساس مؤلفه های بدست آمده در دوازده جلسه هفتگی تنظیم گردید. نتیجه گیری: بسته روان درمانی سیستمی فردی یک درمان جامع روانشناختی و دربرگیرنده عوامل چندگانه تأثیرگذار بر سیستم فرد و روا و کارآمد بوده و کاربرد آن در افراد مبتلا به افسردگی پیشنهاد می گردد.
رابطه بین اضطراب و ذهن آگاهی با نقش میانجی عملکردهای کنترل توجه
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعات متعدد نشان می دهند اضطراب بر مؤلفه های شناختی و علی الخصوص بر عملکرد حافظه کاری تأثیر دارد و به نظر می رسد ذهن آگاهی نیز متأثر از اضطراب باشد. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه اضطراب و ذهن آگاهی با نقش میانجی عملکردهای کنترل توجه بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی افراد مراجعه کننده به یک مرکز مشاوره و آموزشگاه نقاشی در تبریز، آموزشگاه موسیقی در سقز و کارکنان دانشگاه ارومیه در سال ۱۴۰۰ بود که به روش در دسترس ۲۴۴ نفر انتخاب شدند و به مقیاس های اضطراب صفت- حالت (STAI) و ذهن آگاهی (MAAS) پاسخ دادند. همچنین شرکت کنندگان به تکالیف دو نرم افزار تکلیف توقف سیگنال (۲۰۰۳) و آزمون حافظه ان بک (۱۹۵۸) نیز پاسخ دادند. داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه ۱۹ با روش های آمار توصیفی و استنباطی با آزمون های همبستگی پیرسون و سوبل تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین اضطراب صفت (P<۰/۰۰۱, r=-۰/۵۶)، حالت (P<۰/۰۰۱, r=-۰/۵۰)، مؤلفه بروز رسانی (P<۰/۰۰۱, r=۰/۲۲) با ذهن آگاهی رابطه معنادار وجود دارد؛ ولی بین مؤلفه بازداری (P>۰/۰۰۱, r=-۰/۰۰۱) با ذهن آگاهی رابطه معناداری مشاهده نشد. همچنین تأثیر غیرمستقیم اضطراب صفت و حالت از طریق مؤلفه های بازداری و بروز رسانی بر ذهن آگاهی معنادار نبود. نتیجه گیری: بر طبق مطالعه حاضر اضطراب صفت- حالت از طریق کارکردهای کنترل توجه با ذهن آگاهی رابطه معنادار نداشته و به نظر می رسد نیاز به مطالعات متعدد و ابزارهای متنوع جهت بررسی تأثیر اضطراب بر کارکردهای شناختی احساس می گردد.
بررسی مقایسه ای اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش تنیدگی تحصیلی نوجوانان مقطع متوسطه اول شهر تهران
حوزه های تخصصی:
مقدمه: استرس تحصیلی یک وضعیت روانشناختی منفی است که با مولفه های شناختی و عاطفی که در بردارد سلامت دانش آموزان را تهدید می کند. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش تنیدگی تحصیلی نوجوانان مقطع متوسطه اول انجام گرفت. روش : این پژوهش در چهارچوب طرح کارآزمایی بالینی با پیش آزمون و پس آزمون و آزمون پیگیری سه ماهه اجرا شد. از بین دانش آموزان پسر دوره اول مدارس متوسطه منطقه ۱۳ شهر تهران در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸؛ به شکل نمونه گیری هدفمند تعداد ۶۰ نفر انتخاب و توسط مقیاس استرس تحصیلی نوجوانان دون، هو و ژو (۲۰۱۱) بررسی شدند و به صورت تصادفی به ۳ گروه کنترل، گروه درمان راه حل مدار و گروه درمان ذهن آگاهی تقسیم شدند. سپس مداخله بر گروه های آزمایشی انجام شد و پس از پایان سه ماه آزمون پیگیری به عمل آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ و آزمون های تحلیل کوواریانس و واریانس مختلط تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که هر دو روش درمانی در کاهش تنیدگی تحصیلی دانش آموزان موثر بوده است اما روش ذهن آگاهی (Eta۲=۰/۳۵۷) توانسته است نسبت به روش مداخله راه حل مدار کوتاه مدت (Eta۲=۰/۳۱۸) در کاهش تنیدگی دانش آموزان بهتر عمل کند (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: به درمانگران توصیه می شود در کار با دانش آموزان نوجوان دارای تنیدگی تحصیلی از روش های مداخله ای راه حل مدار کوتاه مدت و درمان ذهن آگاهی استفاده کنند و در این رابطه درمان ذهن آگاهی از اولویت درمانی بالاتری برخوردار است.
طراحی، روا سازی و تعیین پایایی پرسشنامه بهداشت و رفتار جنسی کودکان طیف اتیسم (فرم والدین)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بهداشت جنسی می تواند از پیامدهای منفی سلامتی در کودکان مبتلا به طیف اتیسم جلوگیری کند. هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی پرسشنامه بهداشت و رفتار جنسی کودکان طیف اتیسم (فرم والدین) و بررسی روایی و پایایی آن بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع روانسنجی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کودکان اختلال طیف اتیسم شهرستان تهران بود که در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ به مراکز آموزش و توانبخشی اتیسم ارجاع داده شده بودند که از بین آن ها ۴۲۰ نفر (۱۱۴ دختر و ۳۰۶ پسر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه محقق ساخته بهداشت و رفتار جنسی کودکان طیف اتیسم (فرم والدین) بود. روایی صوری و محتوایی مقیاس با استفاده از شاخص نسبت روائی محتوا (CVR)، روایی سازه ای آن از طریق انجام تحلیل عامل اکتشافی، برای اطمینان از پایایی ابزار نیز از ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از چرخش مستقل واریماکس، پنج عامل مستقل تن آگاهی (مراقبت از خود)، شرم و حیا (کارکرد اجتماعی جنسی)، دانش و بهداشت جنسی، کارکرد جنسی و سوء استفاده جنسی را معرفی کرد که بر روی هم ۹۹/۵۶% کل واریانس متغیرها را تبیین می کردند. مقدار ضریب آلفای کرونباخ در بررسی پایایی عوامل پنج گانه پرسشنامه به ترتیب برابر با ۰/۸۷، ۰/۹۰، ۰/۸۵، ۰/۸۰، ۰/۸۴ و برای کل پرسشنامه ۰/۹۲ بدست آمد. نتیجه گیری: با توجه به خصوصیات رفتار سنجی مطلوب پرسشنامه بهداشت و رفتار جنسی کودکان طیف اتیسم می توان از این ابزار برای کاربردهای تحقیقاتی و بالینی استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی و طرحواره درمانی معنویت محور تلفیقی بر ناامیدی و سلامت روان زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پیمان شکنی همسر عاملی جهت تضعیف امیدواری و سلامت روان بسیاری از زنان است. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی و طرحواره درمانی معنویت محور بر ناامیدی و سلامت روان زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر انجام شد. روش : مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر در شهر بندرعباس در بهار ۱۴۰۰ و گروه نمونه ۴۸ نفر از این زنان بودند که به صورت هدفمند انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه ۱۶ نفر) گمارده شدند. از پرسشنامه ناامیدی بک (BHS) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی و طرحواره درمانی معنویت محور هر یک طی ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که پس از کنترل پیش آزمون، اثربخشی درمان بر کاهش ناامیدی (P=۰/۰۱۷, F=۴/۴۹) و افزایش سلامت روان (P=۰/۰۰۵, F=۵/۹۴) معنادار بود. مقایسه گروه ها نشان داد که درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی بر کاهش ناامیدی (۰/۰۱۴=P) و طرحواره درمانی معنویت محور بر افزایش سلامت روان (۰/۰۰۴=P) اثربخش بود. نتیجه گیری: اثربخشی درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی درمانی بر کاهش ناامیدی و طرحواره درمانی معنویت محور بر افزایش سلامت روان در مطالعه حاضر تائید شد. پیشنهاد می شود این دو درمان برای یاری به زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر استفاده شوند.