مقالات
حوزه های تخصصی:
شرم هیجان خودآگاهی است که می توان آن را درد روانی نام نهاد. اجماع بر این است که شرم جنبه های انطباقی و غیر انطباقی دارد. به بیان دیگر، با وجود اینکه شرم به افراد درباره از دست دادن جایگاه اجتماعی شان هشدار می دهد، تجربه آن می تواند به انواع مختلفی از نابهنجاری های روانشناختی منجر شود، ازجمله آسیب شناسی شخصیت. هدف مطالعه فعلی، (۱) کاوش دیدگاه های نظری درباره رابطه شرم با اختلالات شخصیت و (۲) بررسی همخوانی یافته های تجربی با نظریات مذکور بود. با انجام یک مرور روایتی از اهم منابع موجود در پیشینه، دریافتیم که بیشترین نظریه پردازی ها و پژوهش ها درباره اختلالات شخصیت خوشه دوم (و به طور خاص، درباره اختلالات شخصیت مرزی، ضداجتماعی و خودشیفته) بودند. شرم نقشی متمایز در شکل گیری و ماندگاری هر یک از اختلالات شخصیت گفته شده ایفا می کند. برجسته ترین تفاوت در باب سطحی از هشیاری است که شرم در آن پردازش می شود. به علاوه، اختصاصاً در رابطه شرم با خودشیفتگی بزرگ منشانه، سایکوپاتی و اختلال شخصیت ضداجتماعی، ناهمخوانی هایی میان نظریات و یافته های تجربی مشاهده شد. تجربه شرم می تواند اثرات دیرپایی بر سلامت روان افراد داشته باشد. وقتی شرم درونی سازی شود، ممکن است به طرق و الگوهای مختلفی به شکل گیری اختلالات شخصیت بیانجامد.
بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر اضطراب مرگ و آشفتگی هیجانی بیماران مبتلا به سرطان سینه
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سرطان یکی از علل اصلی مرگ در سرتاسر جهان است. این موضوع منجر شده است تا پزشکان، روانشناسان به دنبال کشف علل، درمان و در نهایت ارتقاء سلامت روانی این گروه از بیماران باشند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر اضطراب مرگ و آشفتگی هیجانی بیماران مبتلا به سرطان سینه انجام گرفت. روش : مطالعه حاضر شبه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی و بیمارستان های شهر شیراز از تیرماه ۱۳۹۹ تا شهریورماه ۱۳۹۹ با تشخیص سرطان سینه بود؛ که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ۵۰ نفر از زنان دارای سرطان سینه، انتخاب و به صورت تصادفی در ۲ گروه (کنترل و آزمایش) گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی طرحواره درمانی گروهی را در ۸ جلسه ۴۵ دقیقه ای و هفته ای ۱ جلسه، دریافت نمودند. گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند؛ پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب مرگ و پرسشنامه افسردگی، اضطراب و فشار روانی بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ و تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که پروتکل های آموزشی طرحواره درمانی گروهی بر کاهش اضطراب مرگ و آشفتگی هیجانی زنان مبتلا به سرطان سینه تأثیر معناداری داشته است (۰/۰۰۱≥p). میزان تأثیر برای اضطراب مرگ و برای آشفتگی هیجانی به ترتیب ۰/۵۷۶ و ۰/۲۴۷ بود. نتیجه گیری: اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر کاهش اضطراب مرگ و آشفتگی هیجانی در مطالعه حاضر تائید شد. پیشنهاد می شود از این نوع درمان برای یاری به زنان مبتلا به سرطان سینه استفاده شود.
بررسی رابطه دشواری در تنظیم هیجان و فرا نگرانی در تحمل ابهام بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اسکیزوفرنی اختلال روانی پیچیده ای است و یکی از متغیرهایی که در افراد اسکیزوفرنی اهمیت دارد خودتنظیمی هیجانی است. از طرف دیگر، مطالعات نشان داده اند که بین اختلال در تنظیم احساسات و عدم تحمل ابهام رابطه وجود دارد. هدف: هدف از این پژوهش بررسی ارتباط تنظیم هیجان و فرا نگرانی در تحمل ابهام بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بود. روش: مطالعه حاضر از نوع مطالعه همبستگی بود و به صورت مقطعی انجام شد. جامعه پژوهش بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مراجعه کننده به مرکز روانپزشکی فرقانی- نکویی قم در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بودند. نمونه پژوهش ۱۴۱ بیمار بستری شده و یا مراجعه کننده به مرکز روانپزشکی بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ های دشواری در تنظیم هیجان، پرسشنامه فرا نگرانی ولز و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺗﺤﻤﻞ اﺑﻬﺎم استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل مسیر با برنامه PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین نمره حیطه دشواری در انجام رفتارهای هدفمند مواقع درماندگی ۲۱/۶۳±۵۴/۱ و میانگین نمره دشواری در مهار رفتارهای تکانشی مواقع درماندگی ۱۹/۲۷±۶۷/۲۷ بود. میانگین نمره تحمل ابهام ۴/۳۲±۲۵/۱۲ بود. بین متغیر های دشواری تنظیم هیجان با فرا نگرانی و دشواری تنظیم هیجان با تحمل ابهام هیچ رابطه معناداری یافت نشد. تنها رابطه معنادار اثر فرا نگرانی بر تحمل ابهام بود (۰/۰۴۹=P). نتیجه گیری: نتایج مطالعه بیانگر ظرفیت کمتری در تحمل ابهام و فرا نگرانی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بود. پیشنهاد می گردد در درمان بیماران اسکیزوفرنی به این جنبه ها توجه بیشتری گردد.
ارائه مدل پیامدهای درد در بیماران با کمر درد مزمن براساس نشانه های خلقی/ اضطرابی و طرحواره های هیجانی؛ نقش میانجی اجتناب تجربه ای و شفقت به خود
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عوامل مختلف روانشناختی همانند نشانه های خلقی/ اضطرابی پیامدهای درد را تحت تأثیر قرار می دهند. هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مفهومی پیامدهای درد براساس نشانه ها و طرحواره های هیجانی با میانجیگری اجتناب تجربه ای، پذیرش درد و شفقت به خود بیماران با درد مزمن انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری زنان و مردان ۳۰-۵۰ ساله دارای کمردرد مزمن مراجعه کننده به کلینیک های درد در بیمارستان های اختر، لبافی نژاد و امام حسین (ع) شهر تهران در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بودند که تعداد ۴۰۰ نفر با در نظر گرفتن ملاک های ورود با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه نشانه های خلقی/ اضطرابی، فرم کوتاه طرحواره های هیجانی، پذیرش و عمل، پذیرش درد و شفقت به خود بود. داده ها با برنامه های نرم افزاری SPSS نسخه ۲۱ و لیزرل نسخه ۸/۸ با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها : مدل برازش یافته نشان داد، اثر مستقیم نشانه های خلقی/ اضطرابی بر افزایش طرحواره های هیجانی (۰/۰۵>p) و اثر مستقیم طرحواره های هیجانی بر افزایش اجتناب تجربه ای و کاهش پذیرش درد، شفقت به خود (۰/۰۵>p) معنی دار بدست آمد. همچنین اثر غیرمستقیم نشانه های خلقی/ اضطرابی از طریق افزایش طرحواره های هیجانی و افزایش اجتناب تجربه ای و کاهش پذیرش درد، شفقت به خود بر افزایش پیامدهای درد معنادار بدست آمد (۰/۰۵>p). نتیجه گیری : بنابراین اجتناب تجربه ای، پذیرش درد و شفقت به خود در رابطه بین نشانه های هیجانی و طرحواره های هیجانی با پیامدهای درد نقش میانجی را دارند. لذا تدوین مداخلات درمانی مبتنی بر طرحواره های هیجانی در جهت کاهش طرحواره های هیجانی و اجتناب تجربه ای و افزایش پذیرش درد و شفقت به خود می تواند در کاهش پیامدهای درد بیماران مبتلا به درد مزمن مفید باشد.
تاثیر ماندگاری روش های حل مسئله و ایجاد روابط بین فردی بر ابعاد شناختی- اجتماعی محیط گروهی ورزشکاران
حوزه های تخصصی:
مقدمه: درک عوامل شناختی- اجتماعی که به موفقیت گروه کمک می کنند، در ایجاد و نگهداری گروه و فرآیند انسجام آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر ماندگاری روش های حل مسئله و ایجاد روابط بین فردی بر ابعاد شناختی- اجتماعی محیط گروهی ورزشکاران انجام شد. روش: این مطالعه از نوع پژوهش های نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ بودند. نمونه آماری شامل ۵۷ دانشجوی داوطلب بود که به طور تصادفی به سه گروه کنترل، تمرینات حل مسئله و تمرین روابط بین فردی تقسیم شدند. پس از پیش آزمون، تمامی شرکت کنندگان تمرینات مورد نظر را به مدت ۱۲ هفته اجرا و سپس در پس آزمون شرکت کردند. از پرسشنامه محیط گروهی کارون و همکاران (۱۹۸۷) جهت ارزیابی ابعاد شناختی- اجتماعی محیط گروهی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ انجام پذیرفت. یافته ها: تحلیل نتایج تفاوت معنی داری را نشان داد. اثر زمان و گروه نشان داد مداخلات اثر معنا داری در ابعاد جاذبه فرد به گروه از لحاظ اجتماعی و یکپارچگی گروهی در تکلیف داشته اند (۰/۰۵>P). همچنین نتایج نشان داد در اثر تعاملی زمان*گروه تفاوت معنی داری مشاهده شد. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نیز نشان داد روش مبتنی بر ارتباط بین فردی تاثیر معناداری بر مولفه های شناختی- اجتماعی محیط گروهی دارد (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه می توان بیان کرد اگر مسیرهای ارتباطی بین مربی و اعضاء تیم باز باشد، به طوری که هر یک از اعضاء بتوانند ابعاد شناختی- اجتماعی مرتبط با رفتار خود با دیگران را در میان بگذارند، منجر به عملکرد بهتری خواهد شد.
بررسی شیوع افسردگی در کودکان و نوجوانان مبتلا به سرطان بستری شده در بخش انکولوژی بیمارستان بعثت سنندج
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی در کودکان مبتلا به سرطان می تواند باعث پیچیده تر شدن سیر بیمار شود و در روند درمان مشکلات متعددی به وجود آورد. هدف: هدف از این مطالعه تعیین شیوع افسردگی در کودکان و نوجوانان مبتلا به سرطان بود. روش: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود. جامعه آماری شامل ۴۰ نفر از کودکان مبتلا به سرطان بستری شده در بخش انکولوژی بیمارستان بعثت سنندج با دامنه سنی ۷ تا ۱۷ سال در سال ۱۳۹۶ بودند که با استفاده از چک لیست اطلاعات دموگرافیک و پرس شنامه افسردگی کودکان (کواکس، ۱۹۷۹) مورد سنجش قرار گرفتند. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها به وسیله نرم افزار آماری SPSS نسخه ۲۰ و با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و کای اسکوار برای آمار تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ۱۵ درصد افراد مورد مطالعه دارای علائم افسردگی و ۴۷/۵ درصد در آستانه افسردگی بودند. شیوع افسردگی در دختران ۲۱/۱ درصد و در پسران ۹/۵ درصد بود (۰/۵۴=P) و بر حسب نوع سرطان (۰/۹۹=P) و روش درمانی (۰/۸۱=P) و در شاخص های دموگرافیک (۰/۰۵<P) تفاوت معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری: با توجه به شیوع نسبتاً بالای افسردگی در کودکان مبتلا به بیماری سرطان پیشنهاد می شود غربالگری های لازم به منظور شناسایی و معرفی به موقع بیماران مبتلا به افسردگی به کلینیک های روانپزشکی یا روانشناسی انجام شود تا با دریافت درمان مناسب و به موقع بتوان به ارتقاء کیفیت زندگی این بیماران و خانواده آنان کمک نمود.
مقایسه میزان اضطراب و افسردگی کارکنان طرح اقماری و اسکان در شرکت های مستقر در جزیره خارک
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اضطراب و افسردگی از شایع ترین مشکلات روانشناختی هستند که باعث کاهش بهره وری در کارکنان می شوند. هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه میزان اضطراب و افسردگی کارکنان طرح اقماری و اسکان در شرکت های مستقر در جزیره خارگ بود. روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان طرح اقماری و ساکن شرکت های مستقر در جزیره خارگ در سال ۱۴۰۰ بود. با روش در دسترس تعداد ۱۰۴ نفر (۵۲ نفر از طرح اقماری و ۵۲ نفر ساکن جزیره) انتخاب شدند. گردآوری داده ها با پرسشنامه اضطراب-افسردگی-استرس (DASS-۴۲) انجام شد. داده های پژوهش با کمک روش های آمار توصیفی، آزمون پیش فرض های آمار پارامتریک و آنالیز واریانس چند متغیره با نرم افزار آماری SPSS نسخه ۲۶ تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمرات اضطراب (P=۰/۰۰۰ ،F=۳۱/۳۷ و ۰/۲۳=Eta) و افسردگی (P=۰/۰۰۰ ،F=۲۱/۳۹ و ۰/۱۷=Eta) به طور معناداری در گروه کارکنان ساکن بیشتر از کارکنان طرح اقماری بوده است و بین دو گروه از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج یافته ها گویای آن بود که کارکنان ساکن در شرکت های مستقر در جزیره خارگ نسبت به کارکنان طرح اقماری میزان اضطراب و افسردگی بالاتری را تجربه کرده اند. در این راستا به مدیران جزیره توصیه می شود جهت افزایش بهره وری نیروی کاری از روانشناسان صنعتی و سازمانی جهت افزایش عملکرد روانی کارکنان استفاده نمایند.
اثربخشی درمان فرا تشخیصی یکپارچه بر پریشانی روانشناختی و ناگویی خلقی در افراد مبتلا به پرفشاری خون همایند با استرس
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری هایی نظیر فشار خون بالا با مشکلات روانشناختی همراه می تواند مدیریت و کنترل آن را با مشکل مواجه سازد. افراد مبتلا به این بیماری احتمالاً استرس همایندی را تجربه می کنند. هدف: هدف مطالعه حاضر اثر بخشی درمان فرا تشخیصی یکپارچه بر پریشانی روانشناختی و ناگویی خلقی در افراد مبتلا به پرفشاری خون همایند با استرس بود. روش: مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی و با گروه کنترل بود. ۴۰ بیمار دارای فشارخون بالا با استرس همبود از مراکز درمانی شهر الیگودرز در سال ۱۴۰۰ از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در گروه آزمایش (۲۰ نفر) و گروه کنترل (۲۰ نفر) گماشته شدند. آنها پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (۱۹۹۵) و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (۱۹۹۴) را در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت ۱۲ جلسه ۶۰ دقیقه ای پروتکل یکپارچه درمان فراتشخیصی را دریافت اما گروه کنترل مداخله ای دریافت ننمودند. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه ۱۸ و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان فرا تشخیصی یکپارچه به طور معناداری بر بهبود ناگویی خلقی (F=۵۶/۲۴, P<۰/۰۱) و کاهش افسردگی (F=۰/۶۵, P<۰/۰۱)، اضطراب (F=۸/۸۶, P<۰/۰۱) و استرس (F=۵/۴۳, P<۰/۰۱) در نمونه بیماران مبتلا به فشارخون همایند با استرس اثربخش بوده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد پروتکل یکپارچه درمان فرا تشخیصی بر کاهش پریشانی روانشناختی و ناگویی خلقی اثر دارد. بنابراین می توان از این پروتکل در بهبود مشکلات روانشناختی این بیماران سود برد.
«فقط می خواهم مطمئن باشم!»: ویژگی های روانسنجی و نقش پیش بینی کنندگی مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عدم تحمل بلاتکلیفی، عامل آسیب پذیری فراتشخیصی است که با واکنش منفی در سطح هیجانی، شناختی و رفتاری به یک موقعیت بلاتکلیف مشخص می شود. هدف: این مطالعه با هدف بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی همگرای نسخه ی ایرانی مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی و نیز بررسی نقش پیش بینی کنندگی آن در سازه های اضطراب، افسردگی و اجتناب از تغییر اجرا شد. روش: مطالعه ی حاضر مقطعی و از نوع روانسنجی است. از جامعه ی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی، آزاد و پیام نور شهر زنجان در فاصله ی زمانی بهمن ۱۳۹۸ الی مرداد ۱۳۹۹، دو نمونه با حجم ۱۲۱۰ و ۲۲۸ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های اجتناب از تغییر، افسردگی و اضطراب بک، نگرانی ایالت پنسیلوانیا، اختلال اضطراب فراگیر و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی گردآوری و با استفاده از Mplus نسخه ۷/۴، AMOS نسخه ۲۴ و SPSS نسخه ۲۶ تحلیل شد. یافته ها: تحلیل عاملی از مدل دو عاملی مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی حمایت کرد و نتایج حاکی از روایی همگرای مطلوب (برای همه همبستگی ها؛ ۰/۰۱>p) و همسانی درونی رضایت بخش این ابزار است (۰/۸۹=α). نتایج تحلیل رگرسیون، علاوه بر تأیید نقش پیش بینی کنندگی مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی در تبیین سازه ی اضطراب و افسردگی، به ماهیت فراتشخیصی احتمالی سازه ی اجتناب از تغییر نیز اشاره دارند. نتیجه گیری: ویژگی های روانسنجی مطلوب و ساختار عاملی نیرومند نسخه ایرانی مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، بکارگیری آن در پیش بینی سازه های مرتبط با اضطراب و افسردگی را ممکن می سازد که به گسترش دانش موجود از عوامل زیربنایی اختلال های روانپزشکی منجر خواهد شد.
اثربخشی طرحواره درمانی و سینما درمانی در بهبود طرحواره های ناسازگار اولیه و مزاج اجتناب از آسیب در افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی: مطالعه تک موردی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعات اختلال شخصیت اجتنابی را اختلالی نسبتاً شایع در بین اختلالات شخصیت گزارش می کند که همبودی زیادی با سایر اختلالات محور یک و دو دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی و سینما درمانی در بهبود طرحواره های ناسازگار و بعد مزاج اجتناب از آسیب در مبتلایان به اختلال شخصیت اجتنابی انجام شد. روش: روش این پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه بود. از میان مراجعه کنندگان ۱۸ الی ۳۵ سال به کلینیک روانشناختی آرمانا در شهر تهران، در سال ۱۴۰۰، ۴ نفر به روش نمونه گیری هدفمند با تشخیص روانپزشک و مقیاس مصاحبه بالینی نیمه ساختاریافته برای اختلالات شخصیت انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه طرحواره یانگ و پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر بود. برنامه درمانی طی ۳۴ جلسه هفتگی ۶۰ دقیقه ای اجرا و مرحله پیگیری به مدت سه ماه بعد از پایان درمان انجام شد. برای تحلیل داده ها از ترسیم نمودار و شاخص های معناداری بالینی استفاده شد. یافته ها: نمرات آزمودنی ها در طرحواره ها، در پایان درمان نسبت به خط پایه سیر نزولی و درصد بهبودی اندک (۴۹-۲۵ درصد)، همچنین در متغیر مزاج اجتناب از آسیب، نمرات نسبت به خط پایه سیر نزولی و درصد بهبودی کمتر از ۲۵ درصد بود. نمرات شاخص های معناداری بالینی (۱/۹۶≤RCI) در هر دو متغیر حاکی از نقش مؤثر روش درمانی بود. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش حاضر طرحواره درمانی و سینما درمانی در درمان طرحواره های ناسازگار مبتلایان به اختلال شخصیت اجتنابی مؤثر بود؛ بنابراین، پیشنهاد می شود این برنامه درمانی در بهبود طرحواره های ناسازگار مبتلایان به اختلال شخصیت اجتنابی استفاده شود.
پیش بینی فاجعه سازی درد براساس تاب آوری روانشناختی و ذهن آگاهی در بیماران مبتلا به سرطان: نقش میانجیگر هیجان های مثبت
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری سرطان یکی از شایع ترین بیماری ها در دنیای امروز است که علاوه بر ایجاد مشکلات جسمی، مشکلات روانشناختی را برای بیماران به همراه دارد. یکی از این مشکلات فاجعه سازی درد می باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تاب آوری روانشناختی و ذهن آگاهی در پیش بینی فاجعه سازی درد با میانجیگری هیجان های مثبت در بیماران مبتلا به سرطان بود. روش: این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان بزرگسال (بالای ۱۸ سال) شهر کرمان در تابستان و پاییز سال ۱۴۰۰ بود که تعداد ۱۴۱ نفر از بیماران، به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد فاجعه سازی درد، فهرست عواطف و هیجان های مثبت پاناس، فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ و پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و همبستگی پیرسون با کاربرد نرم افزارهای AMOS نسخه ۲۴ و SPSS نسخه ۲۳ استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مسیرهای مستقیم تاب آوری (۰/۲۷-) و هیجان های مثبت (۰/۳۲-) به فاجعه سازی درد و نیز مسیرهای مستقیم تاب آوری (۰/۲۴) و ذهن آگاهی (۰/۱۶) به هیجان های مثبت معنی دار بود. همچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر برازش خوب مدل نهایی پژوهش را نشان داد (NFI=۰/۹۹, CMIN=۰/۳۷۳). نتیجه گیری: نتایج نشان داد هیجان های مثبت در پیش بینی فاجعه سازی درد براساس تاب آوری روانشناختی و ذهن آگاهی میانجی گری می کنند. پیشنهاد می شود درمانگران و موسسه های مرتبط با سرطان برنامه های درمانی مرتبط با این عوامل را در دستور کار خود قرار دهند.
شاخص های طراحی باغ شفابخش در مراکز مراقبت از سالمندان با رویکرد بهبود سلامت روان سالمندان دارای افسردگی (مورد پژوهی: بیمارستان روانپزشکی آیت الله مدرس)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سالمندان به دلیل ویژگی های جسمی و روحی خاص به مراقبت و نیازهای مختلف احتیاج دارند، افسردگی یکی از شایع ترین مشکلات روانشناختی در آنان است و بی توجهی به کیفیت محیط پزشکی سالمندان می تواند بر سلامت روان آنها تأثیر بگذارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی طراحی باغ شفابخش در مراکز مراقبت از سالمندان با رویکرد بهبود سلامت روان سالمندان دارای افسرد گی بود. روش: پژوهش حاضر کیفی و با روش نظریه گرندد تئوری انجام شده است. جامعه پژوهش، شامل سالمندان افسرده در مرکز مراقبتی بیمارستان روانپزشکی آیت الله مدرس نجف آباد در سال ۱۳۹۹ بود، که از بین این افراد ۱۵سالمند افسرده ۶۵-۷۵ سال (۸ مرد و۷ زن) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و به روش اشتراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA مورد تحلیل قرارگرفتند. یافته ها: نتایج در قالب مولفه های باغ شفابخش برای بهبود سلامت روان سالمندان افسرده، شامل ۳۰۰ کد اولیه (باز) و انتخابی و ۳ مقوله اصلی شناسایی شده است: ارتباط با طبیعت، تحریک حواس پنج گانه و کیفیت فضایی برای بیماران. باغ های شفابخش، به دلیل حضور در طبیعت، هم در حفظ بهزیستی و هم در ارتقای سلامت روان سالمندان افسرده تاثیر مثبت دارند. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد مولفه های باغ شفابخش در مرکز مراقبتی سالمندان برای داشتن آرامش، کاهش استرس و افزایش بهبودی در سلامت بیماران تاثیرگذار هستند. بنابراین پیشنهاد می شود مراکز مراقبتی با توجه به مولفه های باغ های شفابخش طراحی شوند تا فرصتی را برای ایجاد حس تجدید قوا و رهایی از تنش ها جهت دستیابی به سلامت و درمان بیماری فراهم کنند.