مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: حافظه آینده نگر به عنوان یک پیش ساز مهم برای زندگی مستقل نوجوانان محسوب می شود.
هدف: پژوهش حاضر با ه دف بررسی نقش نظریه ذهن، تفکر رویدادی آینده و خلاقیت در پیش بینی حافظه آینده نگر نوجوانان انجام شد. این پژوهش در قالب یک طرح همبستگی صورت گرفت.
روش: جامعه آماری این مطالعه شامل دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان آذر شهر در سال ۹۴-۱۳۹۳ است. در این پژوهش مجموعاً ۱۰۰ دانش آموز با میانگین سنی ۱۶/۰۲ سال به صورت نمونه گیری خوشهای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از تکلیف حافظه آینده نگر، آزمون ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم، تکلیف شرح حال و آزمون خلاقیت تورنس استفاده شد. داده ها با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان دادند که نظریه ذهن، تفکر رویدادی آینده نگرو خلاقیت، حافظه آینده نگر رویداد محور و زمان محور را پیش بینی می کنند.
نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت هر یک از این متغیر ها به عنوان یک مکانیسم زیر بنایی در بهبود عملکرد حافظه آینده نگر عمل می کنند.
مقایسه رضامندی زناشویی در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی و عادی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال وسواس فکری_عملی، چالش جدی هم برای خود بیماران و هم سیستم خانوادگی ایجاد می کند و حوزه های مختلفی از زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهند.
هدف: هدف این پژوهش، مقایسه رضامندی زناشویی در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری_عملی و عادی بود.
روش: روش این پژوهش علی_مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به وسواس فکری-عملی شهر تبریز، در بیمارستان رازی تشکیل دادند. تعداد ۲۵ نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان مبتلایان به وسواس فکری-عملی و از بین افراد عادی نیز تعداد ۲۵ نفر با آنان همتا و به عنوان گروه مقایسه انتخاب شده بودند. پس از تکمیل پرسشنامه ها، محقق آن ها را برای بررسی و تحلیل بیشتر جمع آوری کرد و داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمون T مستقل تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری بین میزان رضایت مندی زناشویی در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی و افراد عادی وجود دارد (۲/۲۴_=t؛ ۰/۰۲=p)؛ به این صورت که میانگین نمرات رضامندی زناشویی در وسواس فکری-عملی ها کمتر از افراد عادی بود.
نتیجه گیری: افراد مبتلا به اختلال وسواس میزان رضایت مندی زناشویی کمتری دارند. این نتایج می تواند تلویحاتی برای برنامه ریزی های مناسب در جهت درمان این بیماران داشته باشد.
بررسی سلامت عمومی، ذهن آگاهی، نگرش مذهبی و ارتباط متقابل آن ها در دانشجویان دانشگاه کردستان سال 1395
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نگرش مذهبی و ذهن آگاهی و سلامت مؤلفه های تأثیرگذاری در روان انسان هستند
هدف: هدف این مطالعه بررسی ارتباط ذهن آگاهی با نگرش معنوی و همچنین سلامت عمومی و ابعاد آن است.
روش: به صورت مطالعه ای مقطعی، از دانشجویان دانشگاه کردستان نمونه ای به صورت در دسترس انتخاب و پرسشنامه نگرش سنج معنوی، سلامت عمومی و مقیاس شناختی-عاطفی ذهن آگاهی تکمیل گردید. در نهایت ۱۸۸ نفر (۹۶ پسر، ۹۲ دختر) پرسشنامه های مربوطه را تکمیل نمودند. نتایج از طریق ضریب همبستگی، تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: ارتباط مشخصی بین دو مؤلفه ذهن آگاهی و نگرش مذهبی یافت نشد. نگرش مذهبی ارتباط خاصی با سلامت عمومی ندارد اما ذهن آگاهی با سلامت عمومی (۰/۰۰۱>p) و تمامی ابعاد آن همبستگی منفی معناداری نشان داد (۰/۰۰۱>p)
نتیجه گیری: ذهن آگاهی و سلامت عمومی ارتباط مشخصی با نگرش معنوی نشان ندادند به نظر می رسد که مکانیسم های متفاوتی در آن ها وجود داشته باشد.
اثربخشی تقویت حافظه کاری بر بازداری شناختی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ضعف در بازداری شناختی منجر به نارسایی در حافظه کلامی و غیر کلامی، هیجان و کنترل توجه می گردد که نیازمند توجه بیش تر است.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تقویت حافظه کاری بر بازداری شناختی دانشجویان بود.
روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان پسر دانشگاه علامه طباطبایی (ره) شهر تهران در سال تحصیلی ۱۳۹۷-۱۳۹۶ بود که از بین آنان ۳۰ نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به روش تصادفی، در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (هر گروه ۱۵ نفر). ده جلسه مداخله تقویت حافظه کاری (از طریق نرم افزار ان بک) برای گروه آزمایش انجام شد. آزمودنی ها در هر گروه قبل و بعد از مداخله به وسیله مقیاس هوش وکسلر و آزمون واژه- رنگ استروپ مورد آزمون قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد در مرحله پس آزمون گروه آزمایش بهبود معناداری در نمرات بازداری شناختی نشان دادند. (۰/۰۵>p).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان از مداخله تقویت حافظه کاری در بهبود بازداری شناختی دانشجویان استفاده کرد.
نقش بی اشتیاقی اخلاقی و حساسیت اضطرابی در پیش بینی گرایش به مصرف الکل در نوجوانان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مصرف مشروبات الکلی در طول نوجوانی یک نگرانی جدی در سلامت عمومی است.
هدف: پژوهش حاضر با هدفپیش بینی گرایش به مصرف الکل در نوجوانان بر مبنای مؤلفه های بی اشتیاقی اخلاقی و حساسیت اضطرابی انجام گرفت.
روش : پژوهش حاضر به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم مدارس دولتی شهرستان پارس آباد که در سال تحصیلی ۱۳۹۷ مشغول به تحصیل بودند تشکیل می دادند. از این جامعه نمونه ای به حجم ۱۲۰ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های رفتارهای خطرپذیری، بی اشتیاقی اخلاقی و حساسیت اضطرابی پاسخ دادند. داده ها نیز توسط شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد گرایش به مصرف الکل با نمره کل بی اشتیاقی اخلاقی، مؤلفه های توجیه اخلاقی، برچسب زدن مدبرانه، مقایسه سودمند، تقسیم مسئولیت، غیرانسانی کردن، نسبت دادن سرزنش، نمره کل حساسیت اضطرابی و مؤلفه های ترس از احساسات بدنی، ترس از عدم کنترل شناختی ارتباط مثبت دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد متغیرهای بی اشتیاقی اخلاقی و حساسیت اضطرابی ۱۹ درصد از کل واریانس گرایش به مصرف الکل را پیش بینی می کند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که بی اشتیاقی اخلاقی و حساسیت اضطرابی از متغیرهای مرتبط با گرایش به مصرف الکل در نوجوانان است که باید در برنامه های پیشگیری از مصرف مواد و مشروبات الکلی در نظر گرفته شود.
بررسی رابطه وابستگی اعتیاد گونه به تلفن همراه با انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشجویان شهر خاش منطقه بلوچستان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: استفاده مفرط از تلفن همراه می تواند منجر به وابستگی شود و پیامد منفی بر دانشجویان و انگیزش پیشرفت آنان داشته باشد.
هدف: این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین اعتیاد به تلفن همراه و انگیزه پیشرفت در دانشجویان انجام شده است.
روش: مطالعه توصیفی حاضر با شرکت ۳۰۰ نفر از دانشجویان مراکز آموزش عالی شهرستان خاش انجام شد. روش نمونه گیری طبقه ای- متناسب بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه تعدیل شده اعتیاد به تلفن همراه سواری و پرسشنامه استاندارد انگیزه پیشرفت هرمنس بود. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS(v۲۱)، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون T مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و رگرسیون تحلیل شد.
یافته ها: میانگین (انحراف معیار) نمره اعتیاد به تلفن همراه (۲۷/۱۲) ۲۸/۴۸ و میانگین (انحراف معیار) نمره انگیزه پیشرفت دانشجویان (۴۵/۸) ۹/۷۹ بود. بر اساس آزمون همبستگی پیرسون بین اعتیاد به تلفن همراه و انگیزه پیشرفت دانشجویان موردبررسی ارتباط منفی و معنی دار مشاهده شد (p<۰.۰۰۱, r= - ۰.۳۳).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج لازم است مسئولین آموزشی جهت افزایش آگاهی دانشجویان از پیامدهای منفی تلفن همراه برنامه های کارآمد تدوین و اجرا نمایند.
اثربخشی آموزش خود-دلسوزی بر احساس تنهایی و تاب آوری در زنان مطلقه بی-بضاعت
حوزه های تخصصی:
مقدمه:زنان مطلقه به دلیل رنج تنهایی و نداشتن تکیه گاه محکم در معرض انواع آسیب های روانی می باشند.
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش خود-دلسوزی بر احساس تنهایی و تاب آوری در زنان مطلقه بی بضاعت انجام شد.
روش: جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه تحت حمایت سازمان بهزیستی شهر خرم آباد در سال ۱۳۹۶ بودند. ۳۰ نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آزمایش، پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. ابتدا مقیاس احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگ سالان (SELSA-S) و پرسش نامه تاب آوری (Connor & Davidson, ۲۰۰۳) به عنوان پیش آزمون اجرا شد و آموزش متمرکز بر دلسوزی برای گروه آزمایش، در ۸ جلسه اجرا شد ولی گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. در مرحله پایانی نیز همه آزمودنی ها به پرسش نامه های مذکور به عنوان پس آزمون پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بعد از تعدیل نمرات پیش آزمون میزان میانگین نمرات احساس تنهایی و زیر مؤلفه های آن تنهایی اجتماعی و تنهایی خانوادگی در گروه آموزش متمرکز بر دلسوزی به طور معنی داری پایین تر از گروه گواه است (۰/۰۵>p)، همچنین در گروه آموزش متمرکز بر دلسوزی میزان میانگین نمرات تاب آوری به طور معنی داری بالاتر از گروه گواه بود (۰/۰۵>p).
نتیجه گیری: آموزش متمرکز بر دلسوزی می تواند باعث کاهش افکار منفی که منجر به متمایز شدن فرد از دیگران و افزایش مکانیسم سازش مثبت در زنان مطلقه تحت حمایت بهزیستی می شود.
تصاویر بدنی متقاضیان قطعی رینوپلاستی پیش از اقدام به جراحی: یافته هایی از یک مطالعه مورد شاهدی و جنسیت مدار
حوزه های تخصصی:
مقدمه: به نظر می رسد متقاضیان رینوپلاستی تصویر بدنی ضعیف تری از خود داشته و این موضوع می تواند در تصمیم آن ها بر انجام جراحی تأثیرگذار باشد.
هدف: پژوهش حاضر به ارزیابی تصاویر بدنی دو گروه از متقاضیان رینوپلاستی و شاهد پیش از انجام جراحی و به تفکیک جنسیت می پردازد.
روش : این مطالعه از نوع مورد- شاهد بوده که در آن ۱۳۶ متقاضی رینوپلاستی و ۱۳۶ فرد گواه در بیمارستان امیرالمؤمنین شهر رشت به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و از طریق پرسشنامه روابط چند بعدی خود- بدن (MBSRQ) مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری (MANCOVA) و به صورت طرح فاکتوریل ۲×۲ صورت پذیرفت.
یافته ها: اثر اصلی عامل گروه نشان داد که متقاضیان رینوپلاستی در قیاس با گروه شاهد به طور معناداری از میانگین نمرات بالاتری در مؤلفه گرایش به تناسب و میانگین نمرات پایین تری در مؤلفه رضایت از نواحی بدنی برخوردارند (۰/۰۵>P)؛ در این میان اثر اصلی عامل جنسیت در هیچ یک از ابعاد تصویر بدنی معنادار نشد؛ اما اثر تعاملی گروه × جنسیت نشان داد که مردان متقاضی رینوپلاستی از پایین ترین میزان رضایت از نواحی بدنی برخوردارند (۰/۰۵>P).
نتیجه گیری: تمایل بالاتر متقاضیان رینوپلاستی به تناسب و رضایت پایین آن ها از نواحی بدنی خود به ویژه بینی می تواند از جمله مؤلفه های سوق دهنده آن ها به انجام جراحی باشد. از این رو طرح پایش، ارزیابی و مداخله روان شناختی این بیماران پیش از اقدام به جراحی به منظور بهبود تصویر بدنی توصیه می گردد.