مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی در جمعیت عمومی است که ناامیدی عامل اصلی آن است و می تواند سبب گرایش به اعتیاد شود؛ بنابراین با شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آن، می توان شرایط مورد نیاز برای پیشگیری از آن را فراهم کرد. هدف : هدف از مطالعه حاضر، تعیین شیوع افسردگی و ناامیدی و رابطه آن بر گرایش به سوءمصرف مواد مخدر در دانش آموزان دبیرستان های شهرستان دیواندره در سال ۱۳۹۷ است. روش: مطالعه حاضر مقطعی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع دبیرستانی شهرستان دیواندره و حجم نمونه مطابق جدول مورگان، ۳۷۰ نفر برآورد شد. روش نمونه گیری به صورت طبقه بندی و ابزار مورداستفاده شامل پرسشنامه های استاندارد افسردگی و ناامیدی بک و همچنین پرسشنامه گرایش به سوء مصرف مواد است. داده ها توسط t-test ، آزمون همبستگی اسپیرمن و کای اسکوئر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در مطالعه حاضر شیوع ناامیدی در مطالعه حاضر ۶۶ درصد بود از سوی دیگر، ۲۶۵ نفر از دانش آموزان دارای میزان افسردگی کم، ۷۹ نفر دارای میزان افسردگی متوسط و ۲۶ نفر دارای میزان افسردگی زیاد بودند. بین میزان ناامیدی با معدل ( P=۰.۰۱۲ )، وضعیت اقتصادی خانواده (۰/۰۰۶= P ) و سابقه مصرف دخانیات در دانش آموزان (۰/۰۰۱> P ) رابطه معناداری وجود دارد. همچنین افسردگی با سن (۰/۰۰۹= P ) و جنسیت (۰/۰۳۲= P ) رابطه معناداری داشت. نتیجه گیری : یافته ها دلالت بر این دارد که افسردگی و ناامیدی ﻧﻘ ﺶ ﻣﻬﻤﯽ در ﮐﯿﻔﯿ ﺖ زﻧ ﺪﮔﯽ و پیش بینی آﻣﺎدﮔﯽ ﺑﻪ اﻋﺘﯿﺎد دارﻧﺪ و اینکه دانش آموزان مورد مطالعه، در مجموع نیازمند خدمات بهداشت و روان بیشتری می باشند.
رابطه جوّ مدرسه و راهبردهای حل تعارض با هویت و التزام تحصیلی: نقش میانجی وظیفه شناسی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در رویکرد جدید به مدرسه ترکیبی از نقش های فردی و اجتماعی بر رشد و پیشرفت دانش آموزان در مدرسه اثرگذار است؛ بنابراین در کنار عوامل فردی مانند ویژگی های شخصیتی، هویت تحصیلی و التزام تحصیلی به عواملی مانند جو مدرسه و مهارت حل تعارض بین فردی که بیشتر به بعد اجتماعی مدرسه مربوط می شود، توجه شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه جوّ مدرسه و راهبردهای حل تعارض با هویت و التزام تحصیلی با میانجی گری ویژگی های شخصیتی (وظیفه شناسی) بود. روش: روش پژوهش همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره دوم شهر دزفول در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ و نمونه آماری برابر با ۳۰۰ دانش آموز بود که به روش تصادفی نسبتی مرحله ای انتخاب شدند. داده از طریق پرسشنامه جو مدرسه، پرسشنامه مدیریت تعارض، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی (نئو)، پرسشنامه التزام تحصیلی و پرسشنامه هویت تحصیلی جمع آوری گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری مناسب در سطوح توصیفی و تحلیل مسیر استفاده شد . یافته ها : نتایج نشان داد که تمام مسیرهای مدل فرضی به جز مسیر راهبردهای حل تعارض به هویت و التزام تحصیلی در سطح ۰/۰۵ P< معنی دار هستند. نتیجه گیری : جو مدرسه بر التزام تحصیلی و هویت تحصیلی اثر مستقیم دارد و راهبردهای حل تعارض از طریق ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی به بهبود التزام تحصیلی کمک می کند.
ارتباط تستوسترون پیش از تولد با توانایی های فضایی در ورزشکاران زن و مرد: تکنیک جستجوی بینایی
حوزه های تخصصی:
مقدمه : نسبت انگشت دوم به چهارم نشان گری قابل پیش بینی برای تستوسترون پیش از تولد است که با طیف گسترده ای از رفتارهای متفاوت از نظر جنسی ارتباط دارد. هدف : هدف از مطالعه حاضر تمرکز بر ۲D:۴D و نقش احتمالی آن به عنوان نشانگر زیستی بر توانایی های فضایی در ورزشکاران زن و مرد است. روش : پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی بود. نمونه ها به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شدند. نموند پژوهش شامل ۴۰ ورزشکار زن و ۴۰ ورزشکار مرد بود. برای ارزیابی توانایی های فضایی از آزمون چرخش ذهنی ( MRT ) و توانایی هدف گیری استفاده شد. همچنین در این آزمون از دستگاه ردیابی چشم به منظور بررسی و بازبینی حرکات چشم به هنگام اجرای تکلیف هدف گیری استفاده شد. برای بررسی تستوسترون پیش از تولد از نسبت انگشت دوم به چهارم به وسیله اندازه گیری طول انگشتان توسط متر نواری استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد بین نسبت انگشت دوم به چهارم و توانایی های فضایی رابطه منفی و معناداری وجود داشت (۰/۰۱ p< ). همچنین بین ۲D:۴D با شاخص های توجه بینایی در این پژوهش رابط معناداری وجود داشت (۰/۰۱ p< ). نتیجه گیری : این یافته ها می تواند توضیح دهد که چگونه مردان و زنان هیپر آندروژنیک از اثرات تقویت عملکرد آندروژن ها در ورزش هایی که توانایی های فضایی با عملکرد بهتر ارتباط دارد، سود می برند.
مقایسه انعطاف پذیری شناختی، اجتناب شناختی و ناگویی خلقی در دانش آموزان پسر با و بدون اختلال لکنت زبان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مبتلایان به لکنت مانند سایر افراد مستعد رنج بردن از ترس ها، استرس، نگرانی ها و اضطراب هستند. هدف: هدف از این پژوهش مقایسه انعطاف پذیری شناختی، اجتناب شناختی و ناگویی خلقی در دانش آموزان پسر با و بدون اختلال لکنت زبان مقطع متوسطه شهر تهران است. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ تشکیل دادند. از میان نواحی آموزش و پرورش، ناحیه ۱۸ به صورت تصادفی انتخاب و از بین تمامی مدارس ناحیه آموزشی مذکور، تعداد ۳۰ دانش آموز پسر دارای اختلال لکنت زبان به روش نمونه گیری هدفمند و ۳۰ دانش آموز پسر بدون لکنت زبان به روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های انعط اف پ ذیری ش ناختی دنیس و ون دروال، اجتناب شناختی سکستون و داگاس، ناگویی خلقی تورنتو و شدت لکنت رایلی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که نمرات میانگین دانش آموزان دارای اختلال لکنت در مقایسه با همتایان عادی در انعطاف پذیری شناختی پایین تر، اما در اجتناب شناختی و ناگویی خلقی بالاتر است (۰/۰۵ p< ). نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به اختلال لکنت نسبت به همتایان عادی خود در متغیرهای انعطاف پذیری شناختی ضعیف تر و در اجتناب شناختی و ناگویی خلقی نسبت به افراد عادی بالاترند.
روابط ساختاری معنا در زندگی، اقدام برای رشد شخصی، جهت گیری زندگی و خرد با اصالت شخصیت دانشجویان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شخصیت و سازه های مرتبط با آن همواره به عنوان یکی از زمینه های مطالعاتی حوزه روان شناسی و روان پزشکی مطرح بوده است. هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی روابط ساختاری معنا در زندگی، رشد شخصی، جهت گیری زندگی و خرد با اصالت شخصیت انجام شد. روش: با طرح یک مدل ساختاری فرضی از روابط بین متغیرهای پژوهش، تعداد ۱۶۶ نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان (۸۵ نفر پسر و ۸۱ نفر دختر) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس های معنا در زندگی ( MLQ )، جهت گیری زندگی شی یر و کارور (۱۹۸۵)، اقدام برای رشد شخصی رابیتشک (۱۹۹۸)، مقیاس سه بعدی خرد (آردلت، ۲۰۱۰) و مقیاس شخصیت اصیل وود و همکاران (۲۰۰۸) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین مؤلفه های جهت گیری زندگی، معنا در زندگی، رشد شخصی و خرد با اصالت شخصیت در دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نیز نشان داد که خوش بینی، اقدام برای رشد شخصی و خرد رابطه قابل توجهی با اصالت شخصیت دانشجویان دارند. یافته ها از برازندگی مناسب ساختار فرضی متغیرهای پژوهش حمایت کرد و نتایج حاکی از وجود همبستگی معنادار بین مؤلفه های جهت گیری زندگی، اقدام برای رشد شخصی، اصالت شخصیت و معنا در زندگی بود. نتیجه گیری: پژوهش حاضر علاوه بر تلویحات کاربردی، چارچوب مفیدی را در رابطه با شناسایی مؤلفه های پیش بینی کننده کسب و رشد اصالت شخصیت در دانشجویان فراهم می کند.
نقش خودتنظیمی و ازخودبیگانگی تحصیلی در پیش بینی انگیزه پیشرفت دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین مؤلفه های زندگی دانش آموزان نیاز به پیشرفت است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خودتنظیمی و ازخودبیگانگی تحصیلی در پیش بینی انگیزه پیشرفت دانش آموزان انجام گرفت. روش : این پژوهش به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره ی متوسطه دوم مدارس دولتی شهرستان پارس آباد که در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ مشغول به تحصیل بودند تشکیل می دادند. از این جامعه نمونه ای به حجم ۱۲۰ نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه های ازخودبیگانگی تحصیلی، خودتنظیمی بوفارد و پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که انگیزه پیشرفت با نمره کل ازخودبیگانگی و مؤلفه های احساس بی معنایی و احساس انزوا رابطه منفی و با خودتنظیمی رابطه مثبت و معنی داری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد ۴۸ درصد از کل واریانس انگیزه پیشرفت به وسیله ازخودبیگانگی تحصیلی و خودتنظیمی تبیین می شود. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که ازخودبیگانگی تحصیلی و خود تنظیمی می توانند به صورت معنی داری انگیزه پیشرفت دانش آموزان را پیش بینی کنند. بر این اساس پیش بینی انگیزه پیشرفت دانش آموزان از طریق متغیرهایی همچون ازخودبیگانگی و خود تنظیمی، نشان دهنده لزوم توجه به سازه های عمیق و پایدار شخصیت در مداخلات و تحقیقات آینده هست.
ویژگی های روان سنجی مقیاس نگرش نسبت به دریافت خدمات روان شناختی حرفه ای در نمونه ای از سالمندان ایرانی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعات نشان داده اند که تمایل نسبت به دریافت خدمات روان شناختی به طور معناداری در دریافت خدمات روانشناختی حرفه ای نقش دارند. بنابراین اندازه گیری تمایل نسبت به خدمات مورد توجه سیاست گذاران و پژوهشگران قرار گرفته است. هدف: با توجه به عدم وجود ابزار مناسب اندازه گیری، پژوهش حاضر به دنبال بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس «نگرش نسبت به دریافت خدمات روان شناختی حرفه ای» در سالمندان ایرانی بود. روش: این پژوهش یک مطالعه مقطعی (توصیفی) از نوع روان سنجی ابزار است. جامعه آماری پژوهش را ۲۰۰ نفر از افراد ۶۰ ساله و بالاتر ساکن شهر تهران تشکیل دادند. نمونه ها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. جهت بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس از روایی صوری و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. برای روایی پیش بین مقیاس از ابزار بهزیستی سازمان بهداشت جهانی و برای بررسی پایایی مقیاس از آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها: روایی صوری ابزار بعد از ارزیابی و اصلاح آن توسط گروه متخصصین مورد تأیید قرار گرفت. مقیاس مورد مطالعه همبستگی معنادار و مثبتی با ابزار بهزیستی سازمان بهداشت جهانی داشت ( r =۰/۲۶ ). شاخص های برازش مدل مقیاس حاضر نیز در تحلیل عاملی تأییدی مناسب بود ( CMIN =۲/۲۲۹، GFI =۰/۹۲۹، CFI =۰/۹۴۳ ، RMSEA =۰/۰۷۹). همچنین ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه برابر با ۰/۸۴ بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که پرسشنامه مورد بررسی مقیاسی پایا و روا برای سنجش نگرش سالمندان ایرانی نسبت به دریافت خدمات سلامت روان است. بنابراین از مقیاس حاضر می توان در پژوهش های آتی پس از بررسی های بیشتر استفاده کرد.
اثر بخشی مداخله روانی – آموزشی بر بهبود آسیب ایگو، بازنمایی های انسانی و شاخص های ویژه آزمون رورشاخ در بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال دوقطبی، یکی از ناتوان کننده ترین اختلالات در سراسر دنیاست. با توجه به سیر طولانی و تمایل به عود این بیماری مداخلات روان شناختی موثر اهمیت پیدا می کند. هدف: مطالعه ی حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله روانی- آموزشی بر بهبود آسیب ایگو، بازنمایی های انسانی و شاخص های ویژه در بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی انجام شد. روش کار: در این مطالعه شبه آزمایشی دو گروهی (گروه آزمایش و کنترل)، با سنجش در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، ۳۰ بیمار دوقطبی از میان بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی زن و مرد که در زمان حال یا گذشته در بخش اعصاب و روان بیمارستان کوثر شهرستان سمنان بستری بودند، به صورت در دسترس انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی (۱۵= n ) و گروه کنترل (۱۵= n ) گماشته شدند. بهبود آسیب ایگو، بازنمایی خوب انسانی، بازنمایی ضعیف انسانی و شاخص های ویژه در هر پنج مرحله پیش آزمون، پس آزمون و ۳ مرحله پیگیری توسط آزمون رورشاخ سنجیده شد. سپس داده ها با استفاده از روش تحلیل اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد مداخله ی روانی- آموزشی گروهی بارسلونا در بهبود آسیب ایگو، روابط ابژه و پردازش فکر، در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی موثر است. به علاوه در کاهش میزان اثربخشی این روش مداخله ای، عامل زمان اثر نداشته است (۰/۰۵> P ). نتیجه گیری: مداخله ی روانی- آموزشی گروهی بارسلونا باعث بهبود آسیب ایگو، روابط ابژه و پردازش فکر، در بیماران دوقطبی می شود.
بررسی و مقایسه کارکردهای اجرائی و حافظه ی کاذب در سالمندان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نقایص فرآیندهای شناختی، ویژگی معمول افراد سالمند است و به نظر می رسد هر نقصی در این فرآیندها می تواند بر سایر توانایی ها و رفتارهای دیگر این گروه تأثیر بگذارد . هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرائی و حافظه ی کاذب در دو گروه از سالمندان ۶۰ تا ۷۰ ساله و ۷۱ تا ۸۰ ساله شهر تهران بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه ی آماری شامل کلیه افراد بالای ۶۰ سال مراجعه کننده به سازمان امور بازنشستگان شهر تهران در سال ۱۳۹۷ بود که دو گروه ۱۰۰ نفری از سالمندان ۶۰ تا ۷۰ ساله و ۷۱ تا ۸۰ ساله به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش از آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و آزمون حافظه ی کاذب استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش آمار توصیفی و مانوا تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که سالمندان گروه ۷۱ تا ۸۰ سال عملکرد ضعیف تری در آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین نسبت به گروه ۶۰ تا ۷۰ سال داشتند. همچنین حافظه ی کاذب در گروه سالمندان ۶۰ تا ۷۰ سال در خرده مقیاس های فراخوانی کاذب و بازشناسی کاذب به طور معناداری پایین تر از افراد گروه ۷۱ تا ۸۰ سال بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش کارکردهای اجرائی و حافظه ی کاذب با افزایش سن در سالمندان رو به ضعف می گذارند. بنابراین ارائه ی خدمات توانمندی شناختی جهت ارتقای کارکردهای اجرایی سالمندان اهمیت ویژه ای دارد.
پیش بینی روان رنجوری بر اساس سبک های دلبستگی و طرح واره های ناسازگار اولیه در مراجعین مراکز مشاوره شهر قم
حوزه های تخصصی:
مقدمه: روان رنجوری تمایل عمومی به تجربه عواطف منفی تعریف شده است و به عنوان یکی از خصیصه های مهم در حوزه روانشناسی برای پیش بینی رفتار افراد مطرح است. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی روان رنجوری بر اساس سبک های دلبستگی و طرح واره های ناسازگار اولیه در مراجعین مراکز مشاوره شهر قم صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل مراجعین مراکز مشاوره شهر قم در سال ۱۳۹۵ بود. نمونه ای شامل ۷۷ نفر زن و ۵۰ نفر مرد به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه شخصیتی نئو-فرم بلند، پرسشنامه طرحواره یانگ-فرم بلند و پرسشنامه دلبستگی بزرگسال بود. برای بررسی و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد همه طرح واره های ناسازگار اولیه و هر سه سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا به صورت معناداری قادر به پیش بینی متغیر روان رنجوری بودند (۰/۰۵> P ) و (۰/۰۱> P ). و همچنین بیشترین توانایی پیش بینی روان رنجوری را سه طرح واره رهاشدگی/ بی ثباتی، عدم خویشتن داری/ خود انضباطی ناکافی، منفی گرایی/ بدبینی و دو سبک دلبستگی ایمن و دوسوگرا داشتند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، نقش همزمان سبک های دلبستگی و طرح واره های ناسازگار اولیه در پیش بینی روان رنجوری افراد شایان توجه است. بنابراین می توان چنین تبیین کرد که در در جلسات مشاوره با مراجعانی که مشکلات مربوط به روان رنجوری دارند بایستی به مقوله های طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی آنان هم توجه داشت.
مقایسه اثربخشی دارودرمانی و توانبخشی شناختی بر حافظه فعال کودکان مبتلا به اختلال ADHD شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه بیش فعالی اختلال عصبی- تحولی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی دارودرمانی و توانبخشی شناختی بر حافظه فعال کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی شهر اهواز اجرا گردید. روش: نمونه پژوهش شامل ۴۵ نفر (دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و یک گروه ۱۵ نفره کنترل) از دانش آموزان مبتلا به اختلال بیش فعالی بود که به صورت نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. روش پژوهش پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود و جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های آزمون فراخنای ارقام مستقیم استفاده شد. یافته ها: برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم افزار اس پی اس اس استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد که توانبخشی شناختی تأثیر متفاوتی به نسبت دارودرمانی بر حافظه فعال کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی دارد. به عبارتی دیگر تأثیر توانبخشی شناختی بر حافظه فعال دارای تأثیرات بیشتری نسبت به درمان دارویی است که این تأثیرگذاری در مرحله پیگیری ۱/۵ ماهه تداوم داشت. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت درمان کودکان دارای نقص توجه- بیش فعالی به وسیله توانبخشی شناختی دارای تأثیرات بیشتر و بهتری برای درمان کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی است.
همبستگی کانونی ادراکات والدینی با بهزیستی روانشناختی و اجتماعی در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سلامت صرفاً به منزله غیاب بیماری نبوده و بهزیستی روانی و اجتماعی را نیز در بر می گیرد. به نظر می رسد بهزیستی روان شناختی و اجتماعی از سبک های فرزندپروری والدین آنها تأثیر می پذیرد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی همبستگی کانونی ادراکات والدینی با بهزیستی روان شناختی و اجتماعی در دانشجویان انجام شد. روش : طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی -همبستگی بود. جامعه آماری آن را دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه پیام نور مشهد در ترم پاییز ۱۳۹۷ تشکیل دادند. تعداد ۲۱۰ نفر از این دانشجویان با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس های ادراکات والدینی (رابینز، ۱۹۹۴)، بهزیستی روان شناختی (ریف، ۱۹۸۹) و بهزیستی اجتماعی (کیز، ۱۹۹۸) را تکمیل کردند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی کانونی و با نرم افزار ۲۵ SPSS. تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که میان ادراکات والدینی و بهزیستی روانشناختی و اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. واریانس مشترک ادراکات والدینی و بهزیستی روانشناختی و اجتماعی ۳۴ درصد بود. نتیجه گیری : بر این اساس به نظر می رسد رفتار گرم و صمیمانه و توأم با محبت پدر و مادر نسبت به فرزندان می تواند تأثیرات نسبتاً پایداری بر سلامت روانی آنان بر جای بگذارد.