مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت
مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت سال چهارم تابستان 1396 شماره 2 (پیاپی 13)
مقالات
حوزه های تخصصی:
ولع مصرف ، یک میل غیر قابل کنترل برای مصرف مواد است، میلی که اگربرآورده نشود رنج روانشناختی و بدنی فراوانی همچون ضعف، بی اشتهایی،اضطراب، بی خوابی، پرخاشگری وافسردگی را در پی دارد . هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر دارو و مصاحبه انگیزشی در درمان ولع مصرف معتادان بوده است . این پژوهش قصد داشت که اثربخشی مصاحبه انگیزشی به همراه دارودرمانی در ولع مصرف مواد را با دارودرمانی صرف مورد مقایسه قرار دهد. جامعه مورد مطالعه شامل معتادین ایرانی که در زمینه ترک اعتیاد اقدام کرده اند بوده است. به روش نمونه گیری در دسترس نمونه ای شامل بیست نفر از افرادی که به مراکز درمان اعتیاد در شهر کرج مراجعه نموده اند انتخاب شد. دو مرکز ترک اعتیاد که زیر نظر وزارت بهداشت و درمان فعالیت می کنند شامل مرکز درمان اعتیاد پارس آریان و مرکز درمان اعتیاد آریانا بود. به روش تصادفی 10 نفر از هر مرکز درمانی از بین تمام معتادینی که برای ترک اعتیاد در طی یک ماه به مرکز درمانی مراجعه کرده بودند انتخاب شد(10 نفر گروه دارودرمانی و 10 نفر گروه دارودرمانی ومصاحبه انگیزشی). جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس و t استودنت استفاده شد.طبق نتایج بدست امده دارو درمانی و مصاحبه انگیزشی در کاهش ولع مصرف مواد موثر میباشد اما ترکیب دارودرمانی به همراه مصاحبه انگیزشی در کاهش ولع مصرف موثرتر از دارودرمانی به تنهایی می باشد.می توان نتیجه گرفت که مصاحبه انگیزشی بعنوان یک مداخله روانشناختی در کنار دارو درمانی میتواند نقش موثری در کاهش ولع مصرف داشته باشد
ارتباط فراشناخت ها با کیفیت خواب دانشجویان
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بی خوابی یا کیفیت خواب نامناسب می تواند به پیامدهای ناگواری همچون حواس پرتی، غیبت از کلاس، افت عملکرد تحصیلی و نهایتاً صدمه به سلامت جسمی یا روانی دانشجویان منجر گردد. هدف این پژوهش بررسی کیفیت خواب دانشجویان با در نظر گرفتن نقش میانجی فراشناخت ها بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی بود. نمونه پژوهش شامل 230 دانشجوی دختر و پسر بود که بر اساس جدول حجم نمونه کرجسی و مورگان (1970) و با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از شاخص کیفیت خواب و فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت ها و جهت کشف رابطه بین متغیرها از ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بیش از 58% دانشجویان کیفیت خواب نامطلوب داشتند. همچنین نتایج تحلیل همبستگی نشان داد، بین متغیرهای سن، تحصیلات، مصرف دخانیات، نمره کل باورهای فراشناختی و برخی از مؤلفه های آن با انواع مشکلات خواب دانشجویان همبستگی معنادار وجود داشت. دراین بین، متغیر سطح تحصیلات به صورت منفی و معنی دار (214/0- β= و 05/0 p˂ ) و متغیرهای مصرف دخانیات (132/0 β= و 05/0 p˂ ) و باورهای منفی درباره خطرناک بودن افکار (244/0 β= و 01/0 p˂ ) به صورت مثبت و معنی دار کیفیت خواب دانشجویان را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: به نظر می رسد که باورهای فراشناختی می توانند از طریق محدود کردن فرد در انتخاب و اجرای راهبردهای شناختی بر روی تجربه علائم ادراک شده منفی، بر بهبود خواب دانشجویان تأثیر داشته باشند.
رابطه تنظیم هیجانی با نشانگان افسردگی و اضطراب در دانشجویان: نقش واسطه ای ذهن آگاهی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی و اضطراب از مهمترین اولویت های بهداشتی در دنیای امروز هستند. هدف از این پژوهش بررسی رابطه تنظیم هیجانی با افسردگی و اضطراب: نقش واسطه ای ذهن آگاهی بود. روش بررسی: طرح مطالعه حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود که از میان همه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه در شهرستان مهدیشهر تعداد 350 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از همه شرکت کنندگان خواسته شد پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی بائر و همکاران و مقیاس افسردگی و اضطراب بک را تکمیل کنند. یافته ها: برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون، معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد مسیر مستقیم معناداری از تنظیم هیجانی بر افسردگی و اضطراب برقرار می باشد که به ترتیب با ضریب مسیر 53/0 و 63/0 درصد گزارش شده است. همچنین مسیر غیر مستقیم معناداری نیز از تنظیم هیجانی بر افسردگی و اضطراب به واسطه ذهن آگاهی با ضریب مسیر 14/0 درصد برقرار می باشد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که تنظیم هیجانی در دانشجویان دانشگاه با افسردگی و اضطراب رابطه دارد این در حالی است که ذهن آگاهی میانجی این رابطه می باشد. بنابراین آموزش ذهن آگاهی و آموزش مهارت ها تنظیم هیجانی برای توسعه و ترویج سلامت روانشناختی دانشجویان پیشنهاد می گردد.
بررسی مقایسه سطح سرمی ویتامینD در بین کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه –بیش فعالی و کودکان سالم
حوزه های تخصصی:
هدف :هدف از این مطالعه تعیین ارتباط سطح سرمی ویتامین D در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه –بیش فعالی و کودکان سالم می باشد. روش : این مطالعه، از نوع مورد- شاهدی می باشد. جمعیت مورد مطالعه شامل 70 نفر که درهرگروه 35 نفر که شامل کودکان سن 4 تا 12 سال با تشخیص اختلال نقص توجه بیش فعالی بودند. داده ها پس از جمع آوری وارد نرم افزار Spss-20 شده و از آماره های توصیفی(فراوانی مطلق و نسبی، میانگین و انحراف معیار ) و در اهداف تحلیلی کیفی از تست کای دو و فیشر و و برای مقایسه میانگین سرم در دو گروه از آزمون T-test استفاده شد. یافته ها : ننتایج مطالعه نشان داد که 64.3% از کودکان گروه مورد مطالعه دختر و 35.7 % پسر بودند . و میانگین سنی در گروه مبتلا به اختلالا ت نقص توجه بیش فعالی 1.56±7.971 و در گروه شاهد 1.4 ± 6.486 سال بود. نتایج نشان داد که میانگین سطح ویتامین D در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی (26.514 ± 8.98) است، در حالیکه این میانگین در کودکان سالم (36.971 ± 6.036) بود و این تفاوت از نظر آماری معنی داربود.( P=0.001 ) و میانگین سطح ویتامین D در ساب تایپهای ADHD و شدتهای ADHD متفاوت بود ولی تفاوت آماری معنی داری بین میانگین سطح سرم در افراد مبتلا برحسب شدت و نوع بیش فعالی وجود نداشت (p > 0.05) . نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که سطح ویتامین D در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی به ویژه دارای شدت خفیف و شدید از میانگین پایین تری برخوردار است و همچنین نوع کم توجهی از کمترین میانگین سطح ویتامین D برخوردار می باشد که توجه به تغذیه مادر در دوران بارداری و شیردهی، تغذیه کودک، آگاهی والدین و استفاده از مکمل های ویتامین D ممکن است در کاهش ابتلا کودکان به اختلا ل نقص توجه بیش فعالی موثر باشد.
پیش بینی اضطراب امتحان بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه در دانش آموزان متوسطه دوم شهرگرگان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه واضطراب امتحان در دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان گرگان انجام گرفت . روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه ی دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهرستان گرگان در سال تحصیلی 95-1394 می باشد. که تعداد آنها 9955 نفر می باشد. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و حجم نمونه 369 نفر انتخاب شد. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار و پرسشنامه اضطراب امتحان بود. از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین طرحواره های ناسازگار اولیه با اضطراب امتحان رابطه مثبت و معناداری بدست آمد. با توجه به نتایج این تحقیق، آموزش و پرورش می تواند برنامه های جامعی در جهت آموزش مهارت ها جهت اصلاح طرحواره های ناسازگار اولیه وکاهش اضطراب امتحان دانش آموزان اجرا نماید و از این طریق کارآیی فعالیت های دانش آموزان را در تحصیل و سایر حیطه های زندگی آنها افزایش دهد.
اثر بخشی برنامه درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر کاهش درد در بیماران مرد در حال بهبودی در فاز سم زدائی مورفین
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اعتیاد بیماری پیش رونده و دارای تبعاتی جسمانی و روانی است. یکی از پیامد های جسمانی مصرف مواد، درد می باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی درمان کاهش استرس بر کاهش میزان درد بیماران تحت درمان در فاز سم زدایی انجام پذیرفت. روش: در یک مطالعه تجربی تک سایت در قالب کارآزمایی بالینی تصادفی با گروه کنترل و پیش آزمون و پس آزمون چهل(50 N = ) مرد (سنین 38-18 با میانگین سنی: 26.6) در فاز سم زدایی از بین مددجویان بستری در کمپ اقامتی شهرکرج با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب و با استفاده از نرم افزار اکسل آفیس به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی(25 n = ) و کنترل (25 n = ) تخصیص داده شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه (هفته ای سه جلسه و هر جلسه 50 دقیقه) تحت درمان گروهی ذهن آگاهی قرار گرفت و گروه کنترل صرفا درمان های روتین مرکز را دریافت نمودند. سپس، دو گروه در دو نوبت پیش آزمون و پس آزمون توسط پرسشنامه درد مک گیل (میزان پاسخ دهی=91%) در قالب سه سطح حسی، عاطفی و نوروپاتیک مورد ارزیابی قرار گرفتند. از شرکت کنندگان دو بار در هفته تست ادرار با آستانه مفروض سی صد نانوگرم در میلی لیتر به منظور احراز اطمینان از پایبندی به پرهیز از مصرف به عمل آمد. داده ها توسط آزمون های پارامتریک تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین داده های کیفی حاصل از ارزیابی های دموگرافیک کدگذاری و به کمک ابزار تحلیل داده های کیفی Atlas.ti-5.2 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان ذهن آگاهی تاثیر معناداری بر بهبود شاخص های درد حسی با فاصله اطمینان 21.32 (25.74-16.90) و نوروپاتیک با فاصله اطمینان 20.92 (25.64-16.20) ایفا نموده است(0.01 > P )، گرچه اثربخشی درمان فوق بر مولفه درد عاطفی(فاصله اطمینان 20.74؛ 24.24-17.24) معنادار مشاهده نشد(0.05< P ). نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر همسو با پیشینه پژوهشی بیانگر اثر بخشی درمان های نوظهور از جمله ذهن آگاهی بر تعدیل شاخص های روان شناختی درد می باشد. یافته های مذکور ضمن ارائه چشم اندازی روشن در چارچوب درمان های روان شناختی، می تواند در حیطه اعتیاد و طرح ریزی مداخلات کارامد اهمیتی قابل توجه داشته باشد.
علائم رفتاری و روان شناختی بیماری آلزایمر در بزرگسالان مبتلابه نشانگان داون: یک مطالعه مقایسه ای
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری آلزایمر، یکی از شایع ترین بیماری ها در بزرگسالان مبتلابه نشانگان داون به شمار می رود. این بیماری همراه با مشکلات رفتاری و حالات روان شناختی متعددی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه علائم رفتاری و روان شناختی بزرگسالان مبتلابه نشانگان داون در دو گروه بدون بیماری آلزایمر و با بیماری آلزایمر انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه موردپژوهش تمامی بزرگسالان مبتلابه نشانگان داون بودند که در مراکز معلولین و کم توانان ذهنی شهر تهران در سال 94 به صورت تمام وقت نگهداری می شدند و یا به صورت نیمه وقت مشغول فعالیت های توان بخشی بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 35 نفر از بزرگسالان مبتلابه نشانگان داون بدون بیماری آلزایمر و 24 نفر از بزرگسالان مبتلابه نشانگان داون با بیماری آلزایمر انتخاب شدند و مورد مقایسه قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه غربالگری زوال عقل برای افراد با ناتوانی های ذهنی بود که در سال 2007 توسط شومیترو ساخته شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از شاخص های آماری چون میانگین، انحراف معیار و تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش، به طورکلی تفاوت معناداری را ازلحاظ علائم رفتاری و روان شناختی بین دو گروه نشان دادند. همچنین، در زیر مقیاس های خصومت/ پرخاشگری، تخریب اموال، عدم تبعیت، اختلال در فعالیت اجتماعی، افسردگی و مشکلات خواب تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، نقش و اهمیت بیماری آلزایمر را در ایجاد یا تشدید علائم رفتاری و روان شناختی بزرگسالان مبتلابه نشانگان داون برجسته می سازد. ازاین رو، ارزیابی دقیق علائم آلزایمر در بزرگسالان مبتلابه نشانگان داون به منظور تسهیل فرآیند تشخیص زودهنگام و مداخله به موقع، ضروری به نظر می رسد.
رابطه خودپنداره بدنی و تحریف های شناختی با بی اشتهایی و پراشتهایی عصبی در بیماران مبتلا افسردگی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال افسردگی یک بیماری عودکننده با پیامدهای اجتماعی، اقتصادی، جسمانی و روانی بسیار است، یکی از این پیامدهای منفی وجود مشکلات مربوط به خوردن می باشد. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودپنداره بدنی و تحریف های شناختی با بی اشتهایی و پراشتهایی عصبی در بیماران مبتلا افسردگی صورت گرفت. روش کار: روش پژهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به افسردگی بستری در بیمارستان های ایثار و فاطمی و بیماران مراجعه کننده به کلینیک های روانپزشکی و روانشناسی شهر اردبیل در سال 1395 بودند که به روش نمونه گیری مرحله ای تعداد 41 نفر (26 نفر دارای بی اشتهایی عصبی و 15 نفر دارای پر اشتهایی عصبی) انتخاب شدند. برای گرد آوری اطلاعات از مقیاس اختلالات تغذیه اهواز، ترس از تصویر بدن لیتلتون و تحریف های شناختی بین فردی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده گردید. برای این منظور از نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. یافته ها: بین خودپنداره بدنی رابطه منفی معنادار و بین تحریف های شناختی (و همه ابعاد آن) رابطه مثبت معنادرای با بی اشتهایی و پراشتهایی عصبی به دست آمد. نتایج تحلیل رگرسون نشان داد خودپنداره بدنی و تحریف های شناختی 36 درصد توانایی پیش بینی بی اشتهایی و 40 درصد توانایی پیش بینی پراشتهایی عصبی در بیماران مبتلا افسردگی را دارند. نتیجه گیری: این نتایج بیان می کنند که وجود مشکل در خودپنداره بدنی و تحریف های شناختی می توانند در افزایش اختلالات خوردن (اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی) تاثیر گذار باشند.