مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی علاوه بر مشکلات عملکرد توجه و هوشیاری، پایین ترین سطح فعالیت اجتماعی را نشان می دهند و مشکلات بیشتری در دوستیابی و حفظ آن دارند. هدف: هدف از تحقیق حاضر تأثیر بازی های حرکتی و رایانه ای بر توجه و روابط اجتماعی دانش آموزان پسر مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی ۱۲-۱۰ سال بود. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه تجربی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان پسر ابتدایی ۱۲-۱۰ سال مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی منطقه ۴ تهران در سال ۱۴۰۰ بودند. از میان آن ها تعداد ۳۶ نفر به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. بازی های حرکتی و رایانه ای در ۸ هفته و هر هفته در ۳ جلسه ۶۰ دقیقه ای صورت پذیرفت. پرسشنامه کانرز نسخه والدین و پرسشنامه زبوف در پیش آزمون و پس آزمون توسط والدین پر شد. از تحلیل واریانس مرکب و از آزمون تی همبسته جهت تحلیل داده ها و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ استفاده شد. یافته ها: بازی های حرکتی و رایانه ای تأثیر مثبت معنی داری بر توجه و ارتباط اجتماعی داشتند (P≤۰/۰۵)؛ اما بین تأثیر این دو مداخله بر هیچ یک از متغیرهای تحقیق تفاوت معنی داری مشاهده نشد (P≥۰/۰۵). نتیجه گیری: بازی های حرکتی و رایانه ای موجب بهبود توجه و روابط اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی می شود؛ بنابراین پیشنهاد می شود از این بازی ها برای کمک به کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی استفاده شود.
مقایسه ی رفتارهای خودکشی گرایانه، رفتارهای خودآسیب رسان و ظرفیت شرم و احساس گناه در میان افراد با «صفات چهارگانه تاریک شخصیت» و افراد با «سه گانه آسیب پذیر شخصیت»؛ یک مطالعه مقطعی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رفتارهای خودآسیب رسان و خودکشی گرایانه و ظرفیت شرم و احساس گناه از جمله موضوعاتی هستند که از دیرباز مورد توجه روانشناسان بالینی بوده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی رفتارهای خودکشی گرایانه، رفتارهای خودآسیب رسان و ظرفیت شرم و احساس گناه در میان افراد با «صفات چهارگانه تاریک شخصیت» و افراد با «سه گانه آسیب پذیر تاریک شخصیت» انجام شد. روش: این پژوهش از نوع مطالعات معادلات ساختاری است. جامعه آماری در بخش «جمعیت عمومی» شامل کلیه جوانان ۱۸ تا ۴۰ ساله شهر تهران و در بخش «بالینی» نیز شامل کلیه افراد دارای رفتارهای خودکشی گرایانه و خودآسیب رسان در همان بازه سنی بود، در بخش عمومی با استفاده از روش نمونه گیری آنلاین ۱۶۹۶ نفر و در بخش بالینی نیز به شکل حضوری از میان بیمارستان های روانپزشکی و زندان های شهر تهران ۱۸۰ نفر و مجموعاً اطلاعات ۱۸۷۶ نفر جمع آوری و در تحلیل وارد شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس چهارگانه کوتاه شخصیت (SD-۴)، مقیاس های سه گانه صفات آسیب پذیر تاریک شخصیت، مقیاس ظرفیت تجربه ی احساس گناه و شرم (GASP)، پرسشنامه خودآسیب زنی (SHI) و پرسشنامه رفتارهای خودکشی- تجدیدنظر شده (SBQ-R) بود. داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۶ و AMOS نسخه ۲۴ و با استفاده از مقایسه ضرایب مسیر و آزمون تغییر ناپذیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که به لحاظ آماری تفاوت معنادار بین صفات تاریک شخصیت و سه گانه ی آسیب پذیر تاریک شخصیت بر رفتارهای خودآسیب رسان (P<۰/۰۰۱, t=۶/۶۰۳, ∆β=۰/۱۳) و (نه خودکشی) وجود داشت و همچنین افراد با سه گانه ی آسیب پذیر تاریک شخصیت شرم بیمارگونه بیشتری (P<۰/۰۰۱, t=۷/۳۴۶, ∆β=۰/۲۱) از افراد با صفات تاریک شخصیت داشتند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که صفات سه گانه آسیب پذیر تاریک شخصیت (فاکتور دو جامعه ستیزی، خودشیفتگی آسیب پذیر و اختلال شخصیت مرزی) در مقایسه با صفات چهارگانه تاریک (سادیسم، جامعه ستیزی، ماکیاولیانیسم و خودشیفتگی) با خطر بیشتر گرایش به رفتارهای خودآسیب رسان و تجربه شرم بیمارگونه همراه است.
بررسی آثار روانشناختی تجهیزات و تکنولوژی های جدید بر ورزشکاران حرفه ای
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اهمیت کارکردهای تجهیزات و تکنولوژی های جدید بر ورزشکاران حرفه ای سبب گردیده است تا نیاز به انجام مطالعات در این حوزه بیش از پیش درک گردد تا بتوان آثار روانشناختی آن بر ورزشکاران مشخص گردد. هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی آثار روانشناختی تجهیزات و تکنولوژی های جدید بر ورزشکاران حرفه ای انجام گردید. روش: روش پژوهش حاضر از نوع آمیخته بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند که بر حسب انتخاب هدفمند تعداد ۱۲ نفر به عنوان نمونه پژوهش مشخص گردیدند. همچنین جامعه آماری پژوهش در بخش کمی شامل ورزشکاران حرفه ای شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بودند که بر حسب انتخاب در دسترس تعداد ۲۰۰ نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص شدند. ابزار گردآوری شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. روش آماری مورد استفاده در بخش کیفی شامل روش کدگذاری بود. کدگذاری انجام شده در این پژوهش در سه بخش کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده های کمی از نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که آثار روانشناختی تجهیزات و تکنولوژی های جدید بر ورزشکاران حرفه ای در چهار دسته انگیزشی، ذهنی، رفتاری و بین فردی مشخص شدند. مطابق با نتایج فوق مشخص گردید که در میان آثار شناسایی شده آثار رفتاری (۳/۳۳=میانگین) و آثار ذهنی (۴/۰۵=میانگین) بالاتر از سطح میانگین می باشند که نشان دهنده تأثیرگذاری شدید این آثار بر ورزشکاران حرفه ای است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان چنین اعلام داشت که تجهیزات و تکنولوژی های جدید می تواند آثاری در حوزه های فردی، رفتاری و ذهنی بر ورزشکاران داشته باشد.
تأثیر مصاحبه انگیزشی بر وسوسه و عود مصرف بیماران تحت درمان با بوپرنورفین
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سوءمصرف مواد مخدر یکی از معضلات جهانی است و با وجود اثربخشی روش های ﺩﺭﻣﺎﻧی با گذشت زمان اغلب عودﻫﺎی ﻣﺘﻌﺪﺩی ﺍﺯ ﺳﻮی ﺑﺮﺧی ﺑیﻤﺎﺭﺍﻥ ﺗﺠﺮﺑﻪ می شود. هدف: هدف این مطالعه بررسی تأثیر مصاحبه انگیزشی بر وسوسه و عود مصرف بیماران تحت درمان با بوپرنورفین مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد بود. روش: نوع پژوهش کاربردی و به صورت نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود ، جامعه مورد مطالعه بیماران تحت درمان با بوپرنورفین مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهرستان مریوان در سال ۱۳۹۹ بودند. در این مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی تعداد ۴۲ نفر انتخاب شدند و به دو گروه ۲۱ نفره مداخله و کنترل تخصیص داده شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه وسوسه مصرف مواد پس از ترک، پرسشنامه پیش بینی بازگشت به همراه آزمون های آزمایشگاهی بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار STATA نسخه ۱۲ و SPSS نسخه ۲۵ و با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی آزمون های ویلکاکسون، من ویتنی و کای دو پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج یافته ها نشان داد که گروه های مداخله و کنترل از لحاظ آماری همگن بودند. قبل از مداخله میانگین نمره ی وسوسه برابر ۱۱/۳۱±۷۴/۴۲ و عود مصرف برابر ۷/۸۰±۱۲۱/۸۰ بود که پس از مداخله میانگین نمره ی وسوسه به ۹/۱۵±۵۱/۳۳ و عود مصرف به ۱۰/۶۲±۱۰۸/۷۶ کاهش یافته بود؛ بنابراین بین گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (۰/۰۰۱<p). نتیجه گیری: یافته ها نشان داد مصاحبه انگیزشی بر میزان وسوسه و عود بیماران مؤثر بود؛ بنابراین طراحی و استفاده از مصاحبه انگیزشی برای ارائه دهندگان مراقبت در بخش های روان و ترک اعتیاد در کنار سایر درمان های ترک اعتیاد توصیه می شود.
بررسی مقایسه ای اثربخشی درمان شناختی رفتاری و هیپنوتراپی بر بهبود مهارت های تنظیم هیجانی و مهارت های ارتباطی نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال نافرمانی مقابله ای یکی از مهم ترین اختلالات دوران کودکی و نوجوانی است که از طیف اختلالات رفتار ایذایی و برونی ساز می باشد. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی مقایسه ای اثربخشی درمان شناختی رفتاری و هیپنوتراپی بر بهبود مهارت های تنظیم هیجانی و مهارت های ارتباطی نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: این پژوهش در قالب طرح کارآزمایی بالینی با پیش آزمون و پس آزمون و دوره پیگیری یک ماهه اجرا شد. از میان دانش آموزان مقطع دبیرستان شهرستان ارومیه، با تشخیص اختلال نافرمانی مقابله ای که در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ مشغول به تحصیل بودند، ۵۱ نفر به شکل هدفمند و با کمک مدیران و معلمان مدارس، والدین و استفاده از مصاحبه تشخیصی و همچنین معیارهای ورود انتخاب و در سه گروه (۱۷ نفر درمان شناختی رفتاری، ۱۷ نفر هیپنوتراپی و ۱۷ نفر کنترل) به شکل تصادفی جایگذاری شدند. سپس گروه شناختی رفتاری هیپنوتراپی براساس پروتکل های استاندارد مداخله ای تحت مداخله قرار گرفته، اعضای کنترل مداخله ای دریافت نکردند و پس از پایان یک ماه آزمون پیگیری به عمل آمد و مقیاس های پژوهش مجدداً استفاده شد. ابزارهای این پژوهش شامل: سیاهه رفتاری نسخه والدین (CBCL)، پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان و پرسشنامه مهارت های ارتباطی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSSنسخه ۲۲ و آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که هر دو درمان شناختی رفتاری و هیپنوتراپی در بهبود مهارت های ارتباطی (۰/۲۲۴>P، ۱/۵۳=F)، مهارت های سازگارانه تنظیم هیجان (۰/۵۷۵>P، ۲/۴۵=F) و کاهش مهارت های ناسازگارانه تنظیم هیجان (۰/۱۲۷>P، ۲/۵۶=F) به یک میزان مؤثر واقع شده اند و تفاوت معناداری بین آن ها وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که درمان هیپنوتراپی و درمان شناختی رفتاری به یک اندازه می توانند در بهبود مهارت های تنظیم هیجان و مهارت های ارتباطی مؤثر عمل کنند و می توان در کار با نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای از این مداخلات سود جست.
پیش بینی میزان اهمال کاری دانشجویان براساس اعتیاد به اینترنت و درک استعاری زمان در دوران شیوع ویروس کرونا
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شیوع کرونا سبک زندگی افراد را تغییر داده است و به دلیل ماهیت اینترنتی شدن در این دوران، درک زمان نیز دستخوش تغییر شده است و نوعی اهمال کاری را در دانشجویان به ارمغان آورده است. هدف: هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین اعتیاد به اینترنت و درک استعاری زمان با اهمال کاری دانشجویان در دوران شیوع ویروس کرونا بود. روش: روش این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان شهر تهران و مشهد در دوران شیوع ویروس کرونا در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود. بدین منظور از ۲۵۰ دانشجو از طریق اینستاگرام به صورت داوطلبانه خواسته شد تا پرسشنامه درک استعاری زمان رئیسی و مقدسین (۲۰۲۰)، اعتیاد به اینترنت یانگ (۱۹۹۶) و اهمال کاری تاکمن (۱۹۹۱) را تکمیل کنند. روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره بود. سپس داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد اعتیاد به اینترنت و درک استعاری زمان در دوران شیوع ویروس با میزان اهمال کاری دانشجویان در این زمان ارتباط دارند (۰/۰۵<P). همچنین اعتیاد به اینترنت و درک استعاری زمان به ترتیب ۱۷/۸ و ۱۴/۶ درصد می توانند اهمال کاری را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت که میزان اهمال کاری دانشجویان براساس اعتیاد به اینترنت و درک استعاری زمان در دوران شیوع ویروس کرونا قابل پیش بینی است. پیشنهاد می شود محققان و پژوهشگران در مطالعات خود در زمینه اهمال کاری در این دوران، به عوامل شناختی مانند درک استعاری زمان و عوامل رفتاری مانند اعتیاد به اینترنت توجه بیشتری داشته باشند
تأثیر اشتیاق به فعالیت بدنی بر بهزیستی روانشناختی افراد شرکت کننده در اماکن ورزشی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر ورزش و فعالیت بدنی به یک گرایش رایج تبدیل شده است که با ترویج روانشناسی ورزش، اشتیاق به فعالیت بدنی نقش مهمی در تأثیرگذاری بر جنبه ذهنی افراد ایفا می کند. هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر اشتیاق به فعالیت بدنی بر بهزیستی روانشناختی افراد شرکت کننده در اماکن ورزشی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی، مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمام افراد شرکت کننده در اماکن ورزشی منطقه ۱۵ شهرداری تهران در سال ۱۴۰۰ بود که براساس تعیین حجم نمونه نرم افزار جی پاور نسخه ۳/۱ تعداد ۳۴۸ نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از پرسشنامه اشتیاق به فعالیت بدنی (والرند و همکاران، ۲۰۰۳)، رضایت از زندگی بالیس و همکاران (۱۹۹۸)، غفلت از خود و تجربه آسیب فیزیکی لوئیس و همکاران (۲۰۱۶) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. از روش معادلات ساختاری با نرم افزار SPSSنسخه ۲۴ و۳ Smart PLS جهت تجزیه وتحلیل داده ها استفاده گردید. یافته ها: نتایج معادلات ساختاری نشان داد اشتیاق سازگار (۰/۰۰۱=p) و اشتیاق افراطی (۰/۰۰۳=p) بر غفلت از خود به ترتیب تأثیر منفی و مثبت معنادار دارد. همچنین، اشتیاق سازگار بر رضایت از زندگی و اشتیاق افراطی بر آسیب در حین تمرین تأثیر مثبت و معنادار دارد (۰/۰۰۱=p). نهایتاً غفلت از خود بر رضایت از زندگی تأثیر منفی معنادار دارد (۰/۰۰۱=p)؛ اما بر آسیب در حین تمرین تأثیری ندارد (۰/۲۰۴=p). نتیجه گیری: نتایج نشان داد اشتیاق سازگار تأثیر مثبت و اشتیاق ناسازگار تأثیر منفی بر روی بهزیستی روانشناختی دارند. لازم است برنامه هایی توسط مدیران امر توسعه داده شود که از فعالیت های ورزشی در استراتژی های مداخله با شهروندان در جهت بهبود رضایت و بهزیستی روانشناختی استفاده کنند.
بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی کوتاه تجدیدنظر شده مقیاس عشق شفقت آمیز نسبت به بشریت
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عشق شفقت آمیز می تواند در رفتارهای اجتماعی مناسب نظیر حمایت دخیل باشد. مقیاس عشق شفقت آمیز نسبت به بشریت برای سنجش این مفهوم ساخته شده است. هدف: مطالعه فعلی با هدف تعیین ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی کوتاه تجدیدنظر شده مقیاس عشق شفقت آمیز نسبت به بشریت در جمعیت ایرانی انجام شد. روش: طرح این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی افراد بالای ۱۸ سال در شهر کرمانشاه در سال ۱۴۰۰ بود که به صورت آنلاین در پژوهش حاضر شرکت کردند. در این پژوهش ۵۱۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس مورد بررسی قرار گرفتند. جهت روایی همگرا از پرسشنامه ذهن آگاهی شناختی عاطفی تجدیدنظر شده فیلدمن و همکاران (CAMS-R) و روایی واگرا از پرسشنامه ترس از شفقت به دیگران گیلبرت و همکاران استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش همسانی درونی به شیوه آلفای کرونباخ و برای روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ و Lisrel نسخه ۸/۸ استفاده شد. یافته ها: ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل مقیاس ۸۷/۸ بدست آمد. مقیاس کوتاه تجدیدنظر شده عشق شفقت آمیز نسبت به بشریت همبستگی مثبت معناداری را با مقیاس ذهن آگاهی شناختی عاطفی (۰/۱۳۹) تجدیدنظر شده و همبستگی منفی را با ترس از شفقت به دیگران (۰/۱۲۶-) نشان داد (۰/۰۰۵<p). همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که ساختار تک عاملی از برازش مناسبی در جمعیت مورد مطالعه برخوردار است. نتیجه گیری: اعتبار و روایی نسخه فارسی کوتاه تجدیدنظر شده مقیاس عشق شفقت آمیز نسبت به بشریت در جمعیت ایرانی تائید شد. پژوهشگران و متخصصان سلامت روان می توانند از این ابزار به عنوان ابزاری کوتاه برای ارزیابی عشق شفقت آمیز در پژوهش ها و مداخلات درمانی استفاده کنند.
مقایسه ی خودشیفتگی مرضی و ابعاد آن در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد با افراد غیربالینی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خودشیفتگی مرضی سازه روانشناختی و پیچیده است که دو بعد آسیب پذیری و بزرگمنشی را دارد. بزرگمنشی خودشیفته با اختلال مصرف مواد مرتبط است اما نقش آسیب پذیری در این اختلال چندان روشن نیست. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه ی خودشیفتگی مرضی و ابعاد آن در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد با افراد غیربالینی بوده است. روش: طرح پژوهش تحلیلی- مقطعی از نوع پس رویدادی (مقایسه ای) بود. جامعه ی آماری شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد بود که از خرداد تا دی ماه سال ۱۳۹۷ به درمانگاه اعتیاد بیمارستان روزبه تهران مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش متشکل از ۹۳ نفر بیمار مبتلا به اختلال مصرف مواد و ۹۲ نفر از جمعیت غیربالینی بود که با روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند. هر دو گروه آزمون غربالگری مصرف تنباکو، الکل و مواد اعتیاد آور، پرسشنامه خودشیفتگی مرضی و پرسشنامه سلامت عمومی (برای غربالگری جمعیت غیربالینی) را تکمیل نمودند. جهت تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس دو راهه و یک راهه و ضریب همبستگی اسپیرمن و نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ استفاده شد. یافته ها: افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد به طور معناداری نمرات بالاتری در خودشیفتگی مرضی و ابعاد آن در مقایسه با گروه غیربالینی داشتند (P<۰/۰۰۱). همبستگی مثبت معناداری بین متغیرهای شدت اعتیاد و خودشیفتگی مرضی (P<۰/۰۰۱)، بزرگمنشی خودشیفته (P<۰/۰۰۱) و آسیب پذیری خودشیفته (P<۰/۰۰۱) مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، اهمیت شناسایی خودشیفتگی مرضی و بویژه بعد آسیب پذیر و برنامه ریزی درمانی مناسب برای آن توصیه می شود.
اثربخشی هیپنوتراپی شناختی بر خودکارآمدی مقابله ای و مؤلفه های تنظیم شناختی هیجان زنان مبتلا به چاقی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: چاقی در دهه های اخیر به سطح همه گیر در مقیاس جهانی رسیده است. در مداخلات کاهش وزن، تأثیر عوامل روانشناختی بر رفتارهای خوردن باید مورد توجه قرار گیرد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی هیپنوتراپی شناختی بر خودکارآمدی مقابله ای، راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان در زنان مبتلا به چاقی بود. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود، که بر روی زنان چاق اهواز در سال ۱۳۹۹ انجام شد. ۴۰ نفر به روش در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. داده ها با مقیاس استعداد هیپنوتیزم پذیری استنفورد (۱۹۶۲)، چک لیست تجارب زندگی، علائق و ارزش ها، پرسشنامه های خودکارآمدی مقابله ای چسنی و همکاران (۲۰۰۶) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (۲۰۰۱) جمع آوری و با روش های تحلیل کوواریانس چند متغیری و تحلیل واریانس اندازه های مکرر توسط نسخه ۲۵ نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هیپنوتراپی شناختی خودکارآمدی مقابله ای آزمودنی ها را افزایش داده (F=۲۹/۷۳, P≥۰/۰۰۱) و این تأثیر تا دوره پیگیری نیز ادامه یافته است (F=۶/۴۳, P≥۰/۰۳)، در راهبردهای سازگارانه تأثیر معنی دار نداشت؛ اما در راهبردهای ناسازگارانه با وجود عدم معنی داری در پس آزمون، در پیگیری تفاوت معنی داری ایجاد کرده است (F=۴/۴۷, P≥۰/۰۱). نتیجه گیری: هیپنوتراپی شناختی روشی مؤثر در افزایش خودکارآمدی مقابله ای و کاهش راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان زنان مبتلا به چاقی است و می تواند در بهبود مسائل روانشناختی این افراد به کار گرفته شود.
بررسی نمرات هنجار پرسشنامه مهارت های عصب- روانشناختی (فرم معلم) کودکان پیش دبستانی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مفاهیم پیش نیاز خواندن، نوشتن و ریاضی در دوره پیش دبستان، نیاز به مهارت های عصب- روانشناختی دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نمرات هنجار پرسشنامه مهارت های عصب- روانشناختی (فرم معلم) کودکان پیش دبستانی انجام شد. روش: روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) بود. بخش کیفی به روش تحلیل مضمون و بخش کمی، به روش توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری تمامی کودکان پیش دبستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند. طبق مجوز آموزش وپرورش پرسشنامه محقق ساخته مهارت های عصب- روانشناختی به صورت آنلاین و براساس روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای توسط ۴۱۰ معلم پیش دبستانی تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی از طریق تحلیل مؤلفه های اصلی و تحلیل عامل تأییدی توسط نسخه ۲۲ SPSS و نسخه ۲۳ Amos تحلیل شدند. یافته ها: نتایج هنجاریابی پرسشنامه در کل نمونه به صورت نمرات خام از ۱/۷ تا ۴، نمرات Z از ۲/۲۴- تا ۱/۷۷، نمرات t از ۲۷/۵۷ تا ۶۷/۸۹ و نمرات درصدی از ۰/۲ تا ۱۰۰ درصد و بارهای عاملی (p=۰/۴۷۶, Δx۲=۱۲/۶۴) در میان دختران و پسران برابر است. پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ ۰/۹۲۱، ضریب تنصیف ۰/۸۴۳، نقطه برش بالینی ۲/۸۶ و در تحلیل عاملی تأییدی، بارهای عاملی تمامی سؤالات بالاتر از ۰/۴ و معنا دار بود (۰/۰۰۱>p)؛ اما تفاوت میانگین نمرات مهارت های عصب- روانشناختی دختران و پسران پیش دبستانی با یکدیگر معنادار نبود (۰/۰۵<P). نتیجه گیری: پرسشنامه محقق ساخته مهارت های عصب- روانشناختی، به عنوان ابزاری معتبر جهت سنجش مهارت های عصب- روانشناختی در کودکان پیش دبستانی قابل استفاده است.
اثربخشی آموزش تمرینات تعادلی بر تعادل ایستا و توجه انتخابی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعال
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از شایع ترین اختلال ها که در دوران کودکی بروز پیدا می کند، اختلال نقص توجه/ بیش فعالی است که با ویژگی هایی چون نارسایی توجه، بیش فعالی و رفتارهای تکانشی مشخص گردیده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش تمرینات تعادلی بر تعادل ایستا و توجه انتخابی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعال انجام شد. روش: این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه کودکان ۶ سال دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعال مراجعه کننده به مراکز مشاوره روانشناختی کودکان شهر گرگان در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری در دسترس بود که ۳۰ نفر به عنوان نمونه در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از آزمون تعادل لک لک و آزمون رنگ واژه استروپ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از تفاوت معنادار میان میانگین های پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل بود؛ بدین معنی که آموزش تمرینات تعادلی می تواند میزان تعادل ایستا (۰/۰۰۱>p؛ ۱۹/۴۵=F) و توجه انتخابی (۰/۰۰۱>p؛ ۲۸/۶۳=F) کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعال را بهبود بخشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش تمرینات تعادلی بر توجه انتخابی و تعادل ایستای کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعال مؤثر است. از این رو به نظر می رسد گنجاندن این برنامه ی تمرینی در برنامه ی توانبخشی این کودکان مفید باشد.