مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کارکردهایی همچون سازماندهی، تصمیم گیری، حافظه کاری، کنترل حرکتی، احساس و ادراک زمان، پیشبینی آینده، زبان درونی و حل مسئله از جمله مهمترین کارکردهای اجرایی به شمار می آیند. کاستیهای بازتولید در زندگی روزمره، ممکن است سبب تولید مشکلاتی در تکالیف گردند که نیازمند مولفههای زمانبندی نظیر انتظار، برنامه ریزی و سازماندهی میباشند؛ زیرا مولفه های زمانبندی توسط رفتار تکانشی انعکاس مییابند. هدف: بر اساس اینکه در پژوهشهای پیشین، نشان داده شده که کارکردهای اجرایی با استفاده از آموزش شناختی ارتقا می- یابد، در این پژوهش، با استفاده از دو آزمایش، اثربخشی آموزش ادراک زمان مورد مداقه قرار گرفته است. روش: در آزمایش اول، در یک بررسی تک موردی، مداخله بر روی 8 کودک بهنجار انجام گردید. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر، شامل یک تکلیف بازتولید زمان برای ارزیابی تغییرات شرکت کنندگان در دقت پردازش زمان و برنامه رایانهای در قالب بازی با هدف آموزش و تقویت بازتولید زمان به عنوان مداخله بود. شرکتکنندگان تکلیف بازتولید زمانی را در مراحل؛ )الف( پیش از مداخله )خط پایه(، )ب( در طی جلسات آموزش، )ج( در مرحله ی پس آزمون و )د( در دورهی پیگیری یک ماهه انجام دادند. در آزمایش دوم، طرح پژوهش ازنوع پیش آزمون پس آزمون با دوگروه آزمایش و کنترل بود - . ابزارهای پژوهش، همان ابزارهایی بود که در آزمایش اول مورد استفاده قرار گرفت. چهارده نفر ) 7 دختر و 7 پسر( با میانگین 4 شرکت کننده به عنوان گروه کنترل، / 4 به عنوان گروه آزمایش و چهارده نفر ) 7 دختر و 7 پسر( با میانگین سنی 61 / سنی 46 شرکت کنندگان زمایش دوم را تشکیل میدهد. تکلیف رایانهای سنجش بازتولید زمان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا گردید. یافته ها: نتایج آزمایش اول نشان داد که اگرچه بهبودی عملکرد در برخی از شرکت کنندگان مشاهده گردید، با این حال، اثربخشی بازی، ناروشن است. نتایج آزمایش دوم حاکی از این بود که بازی، بر دقت پردازش بازه زمانی کوتاه )و نه بازه زمانی بلند( تاثیر معناداری دارد. نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده میتوان نتیجه گرفت که آموزش ادراک زمان در قالب بازی، بر دقت پردازش زمان به ویژه در بازه زمانی کوتاه مدت، میتواند اثربخش باشد. با این وجود، برای نتیجه گیری قطعی، به تحقیقات بیشتری نیاز است.
مقایسه ی طرحواره های ناسازگار اولیه در زندانیان چک برگشتی با افراد عادی
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی طرحواره های ناسازگار اولیه در زندانیان چک برگشتی با افراد عادی انجام گرفت. روش: در این پژوهش، از روش علّی مقایسه ای از نوع مقطعی مقایسه ای استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر شامل افراد – - عادی وکلیه مراجعین دادگستری ماکو و خوی که بنا به حکم قضایی مجرم مالی به دلیل چک برگشتی شناخته شده اند، بود. نمونه پژوهش حاضر 18 نفر از جامعه مذکور و 18 نفر افراد عادی بود که به روش در دسترس انتخاب شدند. سپس این دو گروه به پرسشنامه ی فرم کوتاه طرحواره یانگ (SQ-SF) پاسخ دادند و داده ها بااستفاده از روشهای آماری تحلیل واریانس چندمتغیره ) MANOVA ( تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات طرحواره های محرومیت هیجانی، شکست، بازداری هیجانی، عیب جویی افراطی بین زندانیان چک برگشتی و افراد عادی متفاوت است ) p<0.05 .) نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، به متخصصان ودرمانگران پیشنهاد میگردد که شناسایی وتعدیل طرحواره ها و شناختهای ناسازگار را در زندانیان چک برگشتی از طریق درمانهایی من جمله طرحواره درمانی دربرنامه کارخود قرار دهند
اثربخشی آموزش شادمانی به شیوه فوردایس بر میزان امید به زندگی زوجین در حال متارکه
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور اثربخشی شادمانی به شیوه فوردایس بر میزان امید به زندگی زوجین در حال متارکه های انجام شده است که به مراکز مشاوره شهر برازجان مراجعه کردهاند. روش: روش پژوهش نیمه تجربی )مداخلهای( است که از میان زوجین ناامید در حال متارکه، تعداد 13 زوج به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و از این تعداد 31 زوج به عنوان گروه گواه و 31 زوج به عنوان گروه آزمایش به صورت تصادفی استفاده شد » امیدواری میلر « سازماندهی شدند. جهت حصول دادهها از پرسشنامه ی . اجرای مراحل کار به صورتی بود که برای سنجش مقیاس امید به زندگی، 7 جلسه 33 دقیقهای برگزار و در پایان برای دو گروه پسآزمون اجرا گردید. پایایی، اعتبار و ساختار تحلیل مقیاس محاسبه شد و امتیازات برای الگوی مورد مطالعه بهدستآمد. تحلیل دادهها از طریق آزمون آماری t تست گروههای مستقل و تحلیل کواریانس ) ANCOVA ( انجام شد. یافته ها: نتایج t تست گروههای مستقل با توجه به کنترل سن و تحصیلات آزمودنیها، بیانگر معنی داری اثربخشی آموزش شادمانی بهشیوه فوردایس بر افزایش امید به زندگی زوجین در حال متارکهای بود که در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه >3/ قرار داشتند ) 3333 p =2/ و 11 t (؛ یعنی مقیاس نشان میدهد با آموزش، امید به زندگی بیشتر میشود، از سوی دیگر؛ یافته های این پژوهش گویای اهمیت و تأثیر آموزش شادمانی به شیوه فوردایس بر امید به زندگی زوجین در حال متارکه است. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش، آموزش شادمانی به شیوه فوردایس در افزایش امید به زندگی زوجین در حال متارکه مؤثر است.
سوگ پیچیده: مطالعه شیوع شناسی توصیفی مقطعی در ایران
حوزه های تخصصی:
مقدمه : توانایی افراد در پذیرش سوگ در طیف گستردهای از - پذیرش سوگ تا ایجاد عواقب جدی - قرار دارد. شیوع و عواقب سوگ به تفاوتهای موجود در هنجارهای اجتماعی و انتظارات فرهنگی متفاوت است. هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی شیوع مقطعی سوگ بغرنج )پیچیده( در یکی از استانهای غربی ایران است. روش: این مطالعه به شیوه زمینه یابی مقطعی و در 153 آزمودنی مراجعهکننده به یک مرکز روانپزشکی سرپایی کرمانشاه در بازه زمانی تیر تا آذرماه سال 3133 انجام گردید. نشانه و علائم اصلی سوگ بغرنج )پیچیده(، وجود و شدت افسردگی ابزار سنجش نشانه های ،)BDI-II( با استفاده از چک لیست سنجش نشانهها و علائم انواع سوگ، پرسشنامه افسردگی بک سوگ ارزیابی گردید. یافتهها: از بین افراد ارجاعی ارزیابی شده، 61 نفر تجربه اخیر سوگ را داشتهاند ) 11 مرد و 14 زن( که شیوع کلی آن 1% از سوگ / 1% بود. همچنین 46 / %8/4 بود. از این تعداد 28 نفر سوگ بغرنج )پیچیده( داشتند و شیوع کلی آن برابر 11 4%از سوگ تاخیری رنج میبردند. بسیاری از این افراد اشتباهاً تشخیص های احتمالی روانشناختی دیگری از / مزمن و 61 و قضاوت روانپزشک، II قبیل اضطراب و افسردگی دریافت کرده بودند. بر اساس نمرههای پرسشنامه افسردگی بک 11 % از افرادی که سوگ پیچیده )بغرنج( داشتند، تایید شد. / تشخیص نهایی اختلال افسردگی ناشی از سوگ تنها در 4 نتیجه گیری: شیوع سوگ پیچیده با آمارهای حاصل از گزارشهای قبلی در غرب ایران قابل مقایسه است. در مطالعه حاضر تعداد قابل ملاحظهایی از افرادی که از سوگ بغرنج رنج میبرند، به اشتباه تشخیص اختلالهای روانشناختی از قبیل افسردگی یا اضطراب دریافت کرده بودند. این واقعیت بیانگر لزوم برنامه های آموزشی برای خدمات مراقبتی بهداشتی اولیه در این منطقه است تا درمانگران با تظاهرات و جلوه های سوگ پیچیده آشنا شوند و این اختلال به درستی تشخیص داده شود.
اثربخشی روایت درمانی بر کاهش علائم افسردگی زنان 20 تا 40 سال شهر سنندج
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی یکی از اختلالات شایع در بین زنان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی بر کاهش علائم افسردگی زنان 20 تا 40 سال شهر سنندج صورت گرفته است. روش: روش انجام این پژوهش، نیمه آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل نامعادل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان 20 تا 40 سال با علائم افسردگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و مطب های روانپزشکی شهر سنندج در سال 1393 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه تعداد 20 نفر از زنان با علائم و خصوصیات بالینی افسردگی، با استفاده از پرسشنامه BDI انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 10 نفر) قرار داده شدند. سپس گروه آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقه ای، به صورت فردی تحت درمان "روایت درمانی" (Narrative Therapy) قرار گرفتند و گروه کنترل هم جلسات بدون ساختار و متفاوت با مداخلات گروه آزمایش را دریافت کردند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که روایت درمانی باعث کاهش شدت علائم افسردگی گروه آزمایش در نمره کل و ابعاد عاطفی، شناختی و فیزیکی در مقایسه با گروه کنترل شد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از این پژوهش، تأثیر مداخله ی روایت درمانی را بر کاهش علائم کلی و نیز علائم عاطفی، شناختی و فیزیکی افسردگی زنان 20 تا 40 سال سنندج را مورد تأیید قرار داد.
بررسی ارتباط میان سطح تحصیلات و شغل والدین با وابستگی به اینترنت، افسردگی و اضطراب دانش آموزان شهر سنندج
حوزه های تخصصی:
مقدمه: وابستگی به اینترنت، افسردگی و اضطراب در بین دانش آموزان یکی از مشکلات و دغدغه های خانواده ها، والدین و معلمین است که اجرای پژوهش در خصوص شیوع و عوامل مرتبط به آن بایسته است. هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط میان تحصیلات و شغل والدین با وابستگی به اینترنت، افسردگی و اضطراب انجام شد. روش: این مطالعه از نوع مقطعی (توصیفی- تحلیلی) می باشد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دبیرستانهای شهر سنندج بود. حجم نمونه 595 نفر 285 (9/47%) دختر و 310 (1/52%) پسر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای- تصادفی انتخاب شدند. ابزارگردآوری اطلاعات پرسشنامه وابستگی به اینترنت یانگ، تست افسردگی و اضطراب بک بود. داده ها از طریق نرم افزار آماری SPSS-21 و با استفاده از آزمون کای سکوار و همچنین آمار توصیفی تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: یافته ها نشان دادند که شغل پدر با افسردگی (239/0>p)، اضطراب (660/0p<) و وابستگی به اینترنت (181/0p<)، ارتباط معنی داری ندارد. شغل مادر نیز با افسردگی (120/0p<) و اضطراب (620/0p<) ارتباط معنی داری ندارد اما با وابستگی به اینترنت (02/0p<) ارتباط معنی دار دارد، همچنین تحصیلات پدر با افسردگی (355/0p<) و اضطراب (821/0p<) ارتباط معنی دار ندارد و با وابستگی به اینترنت به شدت در ارتباط بود (000/0p<)، تحصیلات مادر با افسردگی (108/0p<) و اضطراب (127/0p<) ارتباط معنی داری ندارد و این در حالی است که به شدت با وابستگی به اینترنت در ارتباط معنی است (000/0p<). نتیجه گیری: سطح تحصیلات والدین و شغل مادر می تواند بر روی وابستگی به اینترنت دانش آموزان تاثیرگذار باشد.
پیش بینی ترس مرضی و خشم سرکوب شده بر اساس خود تنظیمی هیجانی در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هر آدمی در دوره هایی از زندگی گرفتار احساس اضطراب، افسردگی، خشم و بی تناسبی در مواجه با مشکلات زندگی میشود. هدف :هدف این پژوهش پیش بینی ترس مرضی و خشم سرکوب شده بر اساس خود تنظیمی هیجانی است. روش : نمونه مطالعه حاضر را تعداد 400 دانشجو دانشگاه سیستان و بلوچستان تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه-گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه ترس (FQ)، پرسش نامه اظهار حالت – صفت خشم (STAXI) و پرسشنامه خود تنظیمی (SRQ) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و رگرسیون خطی ساده استفاده شده است. نتایج : نتایج همبستگی نشان داد که هراس از خون، تزریق و آسیب بدنی با جست وجو کردن اختیارات همبستگی مثبت و با تدوین کردن و تحقق یافتن برنامه ها همبستگی معکوس داشت. نمرات کلی هراس نیز با جستجو کردن اختیارات همبستگی مثبت داشت. همچنین نمرات کلی خشم با جستجو کردن اختیارات و آزمودن تاثیر برنامه ها همبستگی مثبت و با تحقق یافتن برنامه ها همبستگی معکوس داشت. براساس نتایج رگرسیون نیز هراس از خون، تزریق و آسیب بدنی به میزان 5/3% واریانس را برای جستجو کردن اختیارات و به میزان 1% و 7/1% (به صورت معکوس) برای تدوین کردن و تحقق برنامه ها تبیین کرد. همچنین نمرات کلی خشم به میزان 2/3% (به صورت معکوس) تحقق برنامه ها و کنترل خشم به میزان 8/1% (به صورت معکوس) خود تنطیمی هیجانی را تبیین کردند. با توجه به زیر مقیاسهای این سه متغیر و ارتباط آنها، افراد مبتلا به ترس مرضی و خشم سرکوب شده هر کدام سبک های تنظیم هیجان متفاوتی را در برخورد با موقعیت ها به کار می گیرند که این خود حاکی از ارتباط منسجم بین ترس مرضی و خشم سرکوب شده با خودتنظیمی هیجانی می باشد. نتیجه گیری : یافته های این پژوهش می تواند به افراد در شناخت رفتار خود همچنین ، اولیای تعلیم و تربیت، دانش آموزان و درمانگران و مشاوران در زمینه درمان کمک کند