روانشناسی بالینی
روانشناسی بالینی سال دوازدهم زمستان 1399 شماره 4 (پیاپی 48) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اضطراب به عنوان یک مشکل شایع در جمعیت عمومی شناخته می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر حافظه کاری و حل مساله بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل دانشجویان 20 تا 30 ساله شهر تهران بود که از بین آنها به صورت نمونه گیری در دسترس 26 نفر بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب و به گروه های آزمایش و گواه به صورت تصادفی، گمارش شد. گروه ها قبل و بعد از اجرای مداخله و در مرحله پیگیری با ابزارهای نسخه کامپیوتری برج لندن، فراخنای ارقام رو به جلو، رو به عقب و توالی حروف و ارقام، و پرسش نامه اضطراب بک، مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری در حافظه کاری و اضطراب تفاوت معناداری وجود دارد. در مورد متغیر حل مساله در شاخص های زمان آزمایش ، زمان کل ، تعداد خطا و نتیجه، تفاوت بین دو گروه معنادار شد اما در مورد زمان تاخیری حل مساله بین دو گروه تفاوت معنا دار نبود. نتیجه: با توجه به یافته های پژوهش آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با کاهش اضطراب می تواند باعث بهبود ظرفیت حافظه کاری و مولفه های حل مساله به جز مولفه زمان تاخیری شود.
مقایسه اثربخشی درمان مهارت مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی و درمان مبتنی برشفقت بر کیفیت روابط بین فردی و معنای زندگی زنان دارای تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش خانواده به عنوان کوچک ترین واحد اجتماعی می تواند هم در جنبه مثبت و هم در جنبه منفی بسیار تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی و درمان شفقت بر کیفیت روابط بین فردی و معنای زندگی زنان دارای تعارض زناشویی بود.این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و آزمون پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان زن متاهل دارای تعارض های زناشویی است.نمونه ی آماری این پژوهش شامل 45 نفر از این دانشجویان بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه (15 نفره)، جایگزین شدند. گروه اول درمان مهارت های مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی و گروه دوم درمان مبتنی برشفقت و گروه سوم به عنوان گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. از پرسشنامه کیفیت روابط پیرز، ساراسون و ساراسون و پرسشنامه معنای زندگی استگر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد.نتایج نشان داد که هر دو نوع درمان در شاخص کیفیت روابط بین فردی و معنای زندگی اثربخش بوده است. مهارت های مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی در هر دو متغیر کیفیت روابط بین فردی و معنای زندگی نتایج مطلوب تری نسبت به شفقت درمانی داشته است ولی اختلاف گروه ها معنادار نیست.نتایج حاکی از این است که درمان مهارت های مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی و شفقت ورزی در حوزه سلامت روانی خانواده مانند کیفیت روابط بین فردی و معنای زندگی اثربخشی معناداری دارند.
پیش بینی اختلال بیخوابی بر اساس مؤلفههای روانرنجوری و کمالگرایی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: در دهههای اخیر نقش مهم فرایندهای روانشناختی در ایجاد یا ابقاء بیخوابی مورد توجه زیادی قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش صفات شخصیتی و بیخوابی میانجیگری فرایندهای عاطفی بود. مواد و روشها: نمونه پژوهش شامل 381 دانشجو با ی زن و مرد دانشگاه علوم پزشکی لرستان بود که از طریق نمونه گیری خوشهای انتخاب شدند. آزمودنیها به پرسشنامههای سنجش شدت بیخوابی، فرم کوتاه شدهی پرسشنامه 5 عاملی نئو، مقیاس کمالگرایی چندبعدی فراست، اضطراب حالت-صفت اسپیلبرگر و تنظیم شناختی هیجان پاسخ دادند. سپس دادههای جمعآوری شده با استفاده از روش الگوسازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد که روانرنجوری هم به صورت مستقیم و هم با میانجیگری اضطراب و راهبردهای ناسازگار تنظیم هیجان با بیخوابی ارتباط دارد. کمالگرایی از طریق راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان و اضطراب با بیخوابی رابطه داشت ولی اثر مستقیم این متغیر بر بیخوابی معنادار نبود. همچنین روانرنجوری و کمالگرایی هر دو از طریق واسطه گری متوالی تنظیم هیجان و سپس اضطراب با اختلال بیخوابی رابطه داشتند. نتیجهگیری: این پژوهش نشان داد که استفاده از راهبردهای ناسازگار برای تنظیبم هیجان و اضطراب میتواند بخشی از رابطه بین صفات شخصیتی و بیخوابی را تبیین کند.
آزمون نظریه بین فردی خودکشی (IPTS) در دانشجویان ایرانی: نقش تعلق کام نایافته و سرباری ادراک شده در ایجاد تمایل و اقدام به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رفتار های خودکشی به عنوان یکی از معضلات بهداشت روان محسوب می شوند. نظریه بین فردی خودکشی توانسته است یک چشم انداز امیدوارکننده برای درک رفتار خودکشی ایجاد کند. از آنجاییکه که مدل های رفتار خودکشی و مداخلات مربوطه برای همه گروه های فرهنگی یکسان نیست، این پژوهش با هدف پاسخ به این سؤال که آیا مدل بین فردی خودکشی در بافت فرهنگی ایران نیز از برازش کافی برخوردار است، انجام شد. روش: پژوهش حاضر بنیادی و از نظر شیوه گرداوری داده ها از نوع توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از نمونه گیری دردسترس بر روی400 نفر از دانشجویان دانشگاه های مشهد با استفاده از مقیاس افکار خودکشی بک(BSSI)، نیازهای بین فردی خودکشی(INQ) در سال تحصیلی 98-97 اجرا و برای برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نشان داد ضریب مسیر سرباری ادراک شده به افکار خودکشی 58/0 و معنادار است (05/۰p < 32/13 t=) و ضریب مسیرتعلق کام نایافته 12/0 ومعنادار است (05/0>p، 65/2 t=). 78 درصد از واریانس نمرات اقدام به خودکشی از طریق دو متغیر سرباری ادراک شده، تعلق کام نایافته و افکار خودکشی41 درصد از واریانس نمرات افکار خودکشی از طریق سرباری ادراک شده و تعلق کام نایافته تبیین شده است. نتیجه گیری: مدل بین فردی خودکشی در جامعه ایرانی برازش دارد بنابراین می توان از این مدل در موقعیت های بالینی و درمانی در جهت ارزیابی فاکتورهای خطر خودکشی و سنجش تمابل به خودکشی افراد در جهت غربالگری و تشخیص افراد در معرض خطر استفاده کرد.
بررسی ویژگی های روانسنجی سنجه اضطراب کودکان و نوجوانان بر اساس DSM-5(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی سنجه اضطراب کودکان و نوجوانان - 5-DSM بود. روش: 400 نفر به روش نمونه گیری چند مرحله ای شامل کودکان و نوجوانان گستره سنی 8 تا 15 سال مشغول به تحصیل در یکی از مدارس دولتی شهر ارومیه انتخاب شدند و به پرسشنامه های 5- YAM، حساسیت اضطرابی ریس و همکاران (198۶)، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (SCAS) پاسخ دادند. داده ها با آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و نرم افزارهایspss و لیزرل تحلیل شدند. یافته ها: ضریب همبستگی مؤلفه های 5- YAM با مؤلفه های دیگر پرسشنامه ها روایی ملاکی همزمان مطلوبی نشان داد. آلفای کرونباخ این مقیاس (89/0) و دامنه مقادیر ضرایب همسانی درونی، دونیمه کردن و بازآزمایی مؤلفه ها (60/0 تا 90/0) همسانی درونی و پایایی خوب این مقیاس و زیرمقیاس هایش را نشان داد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، ۱۰ عامل با مقدار ویژه بیش تر از یک را آشکار کرد که در مجموع ۶۴/۴۸ ٪ از واریانس کل را تبیین می کردند. شاخص های برازش کلی دلالت بر برازش مطلوب مدل ده عاملی این سنجه داشت. نتیجه گیری: این ابزار می تواند برای سنجش و تشخیص اختلالات اضطرابی در نمونه ایرانی استفاده شود.
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با مفهوم بندی طرحواره ای، و زوج درمانی گاتمن بر آزار عاطفی: یک مطالعه ی مقایسه ای بر روابط زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از رنج های مربوط به تعاملات زوجین، آزار عاطفی است که با مشکلات روانی همراه است. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (با استفاده از مفهوم بندی طرحواره ای) و زوج درمانی گاتمن بر آزار عاطفی در روابط زوجین بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام زوج هایی بودکه در بهار 1398 به مرکز مشاوره رازی در شهر کرج مراجعه کردند. با روش نمونه گیری در دسترس، 30 زوج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 10 زوج) گمارده شدند. شرکت کنندگان در هر سه گروه، با استفاده از مقیاس آزار عاطفی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که بین میانگین نمره های دو گروه در مراحل پس آزمون و پیگیری، تفاوت معنادار وجود دارد. زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با استفاده از مفهوم بندی طرحواره ای همه مؤلفه های آزار عاطفی را (0.01>p) کاهش داد. زوج درمانی گاتمن نیز مؤلفه های آزار کلامی/ انتقاد) (0.01>p) و مؤلفه های غفلت/ کناره گیری و سلطه گری را در سطح (0.01>p) کاهش داد. تفاوت اثر دو روش درمانی بر هیچ یک از مؤلفه های آزار عاطفی معنادار نبود. نتیجه گیری: هر دو روش درمانی اثربخش بوده اند و می توان از آنها برای کاهش آزار عاطفی زوجین استفاده کرد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری متمرکز بر تروما بر نشانگان اختلال تنیدگی پس از سانحه در کودکان با تجربه سوءاستفاده جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری متمرکز بر تروما بر بهبود نشانگان اختلال تنیدگی پس از سانحه در کودکان با تجربه سوءاستفاده جنسی بود. روش پژوهش: این پژوهش شبه آزمایشی از نوع مورد منفرد A-B-Aبا طرح خط پایه چندگانه و با پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان با تجربه سوءاستفاده جنسی 9 تا 12 سال مشهد بودند که به مراکز معاینات بالینی پزشکی قانونی در سال 1395 مراجعه کردند و دو نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان پژوهش در موقعیت های خط پایه، جلسات 4-8-12-16 مداخله و یک، دو و سه ماه، یک و دو سال بعد از مداخله، به پرسشنامه نشانگان تنیدگی پس از سانحه، مقیاس گزارش والدین از نشانگان تنیدگی پس از سانحه کودکان، پاسخ دادند. درمان به صورت انفرادی در 16 جلسه اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل دیداری نمودار، درصد بهبودی، اندازه اثر و درصد داده های غیر همپوش (PND) انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان به طور معناداری منجر به بهبودی و کاهش شدت نشانگان PTSD هم در پایان و هم در مراحل پیگیری شده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان بیان کرد که این درمان در بهبود PTSD کودکان با تجربه سوءاستفاده جنسی مؤثر است و این کودکان آسیب پذیر نیازمند توجه متخصصان هستند.
اثرات کوتاه مدت و دراز مدت ریتالین بر اضطراب و فعالیت حرکتی: پژوهش مبتنی بر مدل سازی حیوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این مطالعه بررسی اثرات حاد و مزمن ریتالین بر روی برخی از پارامتر های رفتاری شامل اضطراب و فعالیت حرکتی و مقایسه آن بین موش صحرایی جنس نر و ماده بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه تجربی از نوع مداخله ای بوده که بر روی 40 قطعه موش صحرایی انجام شده است. حیوانات بطور تصادفی به 8 گروه 5 تایی شامل دو گروه کنترل و شش گروه درمانی تقسیم شدند. به گروه های کنترل نرمال سالین، به گروه های تجربی دوز های درمانی و یا دوز بالا یکبار در روز ریتالین و برای 30 روز به روش گاواژ تجویز شد. اثر دارو بر اضطراب با استفاده از دستگاه ماز بعلاوه مرتفع و بر فعالیت حرکتی از طریق دستگاه فضای باز بررسی شد. در نهایت بر روی داده ها آزمون واریانس یکطرفه انجام شد و برای مقایسه ی میانگین ها آزمون دانه ای دانکن توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در تجویز مزمن ریتالین، دوز 10 میلی گرم بر کیلوگرم موجب افزایش معنی دار در تعداد عبور از خطوط در هر دو جنس نر و ماده شد. همچنین ریتالین در هیچ دوزی چه در کوتاه مدت و چه در دراز مدت تغییر معنی داری در میزان اضطراب نر-ها و ماده ها ایجاد نکرد؛ فقط در دوز زیاد، حیوانات ماده ها نسبت به حیوانات نر اضطراب کمتری در پاسخ به تجویز حاد ریتالین نشان دادند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که مصرف دراز مدت دوز بالای ریتالین می تواند موجب افزایش فعالیت حرکتی و ایجاد حساسیت رفتاری شود. همچنین ریتالین در دوز های درمانی اثر مشخصی بر میزان اضطراب ندارد.
مقایسه اثربخشی آموزش تاب آوری و تنظیم هیجان بر استرس ادراک شده و حساسیت اضطرابی کارکنان آتشنشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تاب آوری و آموزش تنظیم هیجان بر استرس ادراک شده و حساسیت اضطرابی کارکنان آتشنشانی انجام گرفت. روش این مطالعه، آزمایشی و طرح آن پیش آزمون و پس آزمون چند گروهی با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان شاغل در سازمان آتشنشانی شهر اردبیل در پاییز 1397 تشکیل دادند. تعداد 45 نفر از این افراد به روش تصادفی تصادفی انتخاب و در سه گروه آموزش تاب آوری (n=15)، آموزش تنظیم هیجان (n=15) و گروه گواه (n=15) به تصادف جایگزین شدند. هر سه گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه های جمعیت شناختی، استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) و حساسیت اضطرابی فلوید و همکاران (2005) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بن فرونی تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت آماری معناداری بین سه گروه آموزش تاب-آوری، آموزش تنظیم هبجان و کنترل در نمرات استرس ادراک شده و حساسیت اضطرابی وجود دارد (01/0>p). نتایج آزمون تعقیبی نیز نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر ترس از نگرانی های بدنی اثربخشی بیشتری داشت (01/0>P). در کل نتایج پژوهش نشان داد که هر دو روش آموزش تاب آوری و تنظیم هیجان بر استرس ادراک شده و حساسیت اضطرابی آتشنشانان موثر است.