مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جنگ علاوه بر عوارض و اختلالات جسمی و روانی برای رزمندگان، خانواده آنان را نیز در معرض خطر و مشکلات قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی امید درمانی بر کیفیت زندگی همسران جانبازان دچار اختلال استرس پس از سانحه انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر به صورت شبه آزمایشی بوده است که در آن30 نفر از همسران جانبازان دچار اختلال PTSD شهر دهلران به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برنامه آموزش گروهی امید درمانی برای گروه آزمایش طی هشت هفته و در هشت جلسه دو ساعته اجرا شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) بود. این پرسشنامه در سه مرحله، قبل، بعد و دو ماه پس از مداخله(مرحله پیگیری) در دو گروه اجرا شد.
یافته ها: بر اساس نتایج آزمون تحلیل واریانس اندازه های تکراری، میانگین نمرات کیفیت زندگی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، در دو مرحله پس آزمون و پیگیری به صورت معنا داری افزایش یافت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش که مبین تأثیر امید درمانی بر کیفیت زندگی است، پیشنهاد می گردد جهت ارتقای کیفیت زندگی افراد جامعه، به ویژه خانواده جانبازان، از برنامه امید درمانی استفاده گردد.
اثربخشی شناخت درمانی هستی نگر در نشانگان افت روحیه زنان مبتلا به ویروس نقص سیستم ایمنی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی هستی نگر در کاهش نشانگان افت روحیه بیماران مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسان بود.
روش: در قالب یک طرح پژوهشی از نوع مطالعات تک آزمودنی و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، سه نفر از زنان مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسان که برای مشاوره و درمان پزشکی به مرکز شهید سبزه پرور کرج مراجعه و واجد ملاک های ورود و خروج بودند انتخاب و هر یک در 10 جلسه 90دقیقه ای شناخت درمانی هستی نگر شرکت کردند. متغیر وابسته نیز طی 7 بار (2 بار خط پایه، 3 بار مداخله، 2 بار پیگیری) به وسیله ی ابزار نشانگان افت روحیه کیسان (2004) مورد سنجش قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل چشمی و شاخص های تغییرات روند، شیب، اندازه اثر و شاخص کوهن و بازبینی فراز و فرود نمودارها استفاده گردید.
یافته ها: نتایج حاکی از کاهش قابل توجه نشانگان افت روحیه نسبت به خط پایه بوده و بیش ترین میزان کاهش در جلسه پایان درمان مشاهده شد. نمرات مربوط به دو سنجش پیگیری نسبت به نتایج جلسه آخر درمان افزایش داشته، اما نسبت به خط پایه همچنان کاهش چشمگیر نشان می دهد.
نتیجه گیری: شناخت درمانی هستی نگر باعث کاهش نشانگان افت روحیه بیماران مبتلا به ویروس نقص سیستم ایمنی انسان گردید، در نتیجه استفاده از این روش مداخله می تواند در کاهش برخی آلام روان شناختی این گروه از بیماران موثر باشد.
مقایسه اثربخشی درمان مواجهه و بازداری از پاسخ و درمان تعهد و پذیرش در بهبود مؤلفه های کیفیت زندگی بیماران وسواسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی درمان مواجهه و بازداری از پاسخ و درمان تعهد و پذیرش در بهبود مولفه های کیفیت زندگی بیماران مبتلا به وسواس بود.
روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل همه بیماران مبتلا به وسواس بالای 18 سال بود که در سال 1393 به مراکز مشاوره خصوصی و مراکز بهداشتی و درمانی شهری و روستایی شهرستان رشت مراجعه کردند. از میان مراجعه کنندگان به این مراکز 45 بیمار مبتلا به وسواس انتخاب و به صورت تصادفی در یکی از گروه های آزمایشی یا کنترل قرار گرفتند. گروه های آزمایشی هشت جلسه درمان 45 دقیقه ای دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس شدت وسواس فکری و عملی ییل-براون و فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد بین سه گروه در نمرات پس آزمون کیفیت جسمانی، روانی، اجتماعی و محیطی تفاوت معنی داری وجود داشت (01/0≥P). نتایج آزمون توکی نشان داد که در همه مولفه های کیفیت زندگی میانگین نمرات «گروه درمان تعهد و پذیرش از گروه درمان مواجهه و بازداری از پاسخ» و «میانگین هر دو گروه درمانی از گروه کنترل» به طور معناداری بیشتر بود (05/0P≤).
نتیجه گیری: بر حسب نتایج حاصل از این پژوهش درمان تعهد و پذیرش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به وسواس را بیشتر افزایش داد. بنابراین متخصصان بهداشت روانی می توانند از این درمان جهت ارتقا کیفیت زندگی بیماران استفاده کنند.
اثربخشی مداخلات گروهی مبتنی بر رابطه والد-کودک (CPRT) بر بهبود فرزندپروری مادران کودکان 8 تا 11 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی – کمبود توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تحقیقات نشان داده اند که تعاملات والدین و فرزندان و به طور کلی خانواده ،نقش بسزایی در شکل گیری و تشدید آسیب پذیری رفتاری - عاطفی کودکان ایفا می کند. یکی از عناصر مهم در سیستم خانواده ، شیوه های فرزندپروری می باشد که والدین از این طریق می توانند بر تحول کودک اثر بگذارند. پژوهش حاضر اثربخشی مداخلات گروهی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر الگوهای انضباطی فرزندپروری مادران کودکان 8 تا 11 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی- کمبود توجه را مورد پژوهش قرار داده است.
روش: در پژوهش نیمه تجربی براساس طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه مداخله نما، از میان جامعه آماری (69 زوج مادر-کودک مبتلا به بیش فعالی– کمبود توجه) 30 زوج به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و مداخله نما جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش و مداخله نما در 2 مرحله از طریق پرسشنامه فرزندپروری آرنولد مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری برای بررسی معناداری آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته های تحقیق گویای کاهش (بهبود) معنادار آماری الگوهای انضباطی ناکارآمد و تغییر فرزندپروری مادران (به جز اهمال کاری) گروه آزمایش یا مداخلات مبتنی بر رابطه والد- کودک در مقایسه با گروه مداخله نما می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر و نیز در نظر گرفتن پژوهش های قبلی می توان چنین نتیجه گرفت؛ که این مداخلات ، در اصلاح الگوهای فرزندپروری مادران ایرانی کودکان مبتلا به بیش فعالی– کمبود توجه دارای امتیازاتی می باشد.
تاثیر امید درمانی بر کیفیت زندگی بیماران وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: وابستگی به مواد یکی از مهم ترین عوامل موثر بر کاهش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به وابستگی به مواد در سراسر جهان به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر امید درمانی بر کیفیت زندگی بیماران وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون در شهر سمنان بود.
روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با استفاده از گروه آزمایش و کنترل بوده است . تعداد 40 بیمار وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده متادون در شهرستان سمنانبا توجه به معیارهای ورود و خروج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.
گروه آزمایش علاوه بر درمان دارویی نگهدارنده متادون تحت امید درمانی قرار گرفت. امید درمانی طی8 جلسه بر روی آزمودنی های گروه آزمایش انجام شد و در این فاصله گروه گواه برای انجام مداخله روانشناختی در لیست انتظار قرارگرفت. کلیه بیماران قبل از شرکت در مداخله، نسبت به تکمیل پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه کیفیت زندگی(SF36) اقدام نمودند. بعد از انجام مداخلات درمانی و سه ماه پس از پایان مداخله، آزمودنی ها توسط همان پرسشنامه (کیفیت زندگی)، مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که میانگین نمرات کیفیت زندگی بیماران در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون تغییر معنی داری را نشان داد و اثرات درمان پس از سه ماه هنوز برقرار بود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق می توان بیان نمود، که امید درمانی بر بهبود کیفیت زندگی بیماران وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده متادون موثر است.
نقش واسطه ای سبک های دلبستگی در رابطه بین ابعاد سرشت و منش و آلکسی تایمیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تفاوت های سرشتی در رفتار دلبستگی نقش مهمی دارند. سبک دلبستگی، که از کودکی در چارچوب روابط مادر- کودک شکل می گیرد، تعیین کننده اصلی شیوه تنظیم هیجان هاست. بنابراین هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای سبک های دلبستگی در رابطه بین ابعاد سرشت و منش و آلکسی تایمیا بود.
روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دبیران زن شاغل در آموزش و پرورش کرمانشاه در سال تحصیلی 93-1392بود. نمونه آماری شامل 300 دبیر که با روش نمونه گیری خوشه ایی چندمرحله ای انتخاب و پس از جلب رضایت و همکاری در این پژوهش شرکت کردند و از آنها خواسته شد پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر(TCI)، پرسشنامه آلکسی تایمیا تورنتو( FTAS)و پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان( AII)را تکمیل کنند. تحلیل داده ها با محاسبه ضرایب همبستگی و تحلیل مسیر انجام گرفت.
یافته ها: براساس نتایج پژوهش، مدل پیشنهادی روابط بین متغیرهای مذکور، از برازش قابل قبولی برخوردار بود. نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که بعد سرشتی نوجویی و آسیب گریزی و بعد منشی خودراهبری با آلکسی تایمیا اثرمستقیم دارد؛ همچنین بعد سرشتی نوجویی و آسیب گریزی و بعد منشی خودراهبری، همکاری و خودفراروی با آلکسی تایمیا به واسطه سبک های دلبستگی ناایمن اثرغیرمستقیم دارد؛ بین بعد سرشتی آسیب گریزی، نوجویی و بعد منشی همکاری، خودفراروی با سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.
رابطه دلبستگی به والدین و ادراک از تعارض بین والدین با اختلال اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دختر: نقش میانجی گری راهبرد مقابله ای هیجان مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی رابطه دلبستگی به والدین و ادراک از تعارض بین والدین با اختلال اضطراب اجتماعی، با نقش میانجی گری راهبرد مقابله ای هیجان مدار بود.
روش: جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستانی در شهرستان تبریز بود. نمونه پژوهش 322 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های دلبستگی به والدین و همسالان، مقیاس ادراک کودکان از تعارض بین والدین، پرسشنامه مقابله با موقعیت های استرس زا و مقیاس اختلال اضطراب اجتماعی نوجوانان گردآوری شدند. مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم الگوی پیشنهادی پژوهش، به ترتیب، با استفاده از روش های تحلیل مسیر و بوت استرپ آزمون شد.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که دلبستگی به والدین و ادراک از تعارض بین والدین، پیشایندهای راهبرد مقابله ای هیجان مدار در دانش آموزان هستند. همچنین، پژوهش حاضر نشان داد که راهبرد مقابله ای هیجان مدار پیشایند مثبت اختلال اضطراب اجتماعی است. مسیرهای مستقیم دلبستگی به والدین و ادراک از تعارض بین والدین با اختلال اضطراب اجتماعی معنی دار نبودند. با این حال، یافته ها نشان داد که مسیرهای غیرمستقیم دلبستگی به والدین و ادراک از تعارض بین والدین با اختلال اضطراب اجتماعی، با میانجی گری راهبرد مقابله ای هیجان مدار معنی دار هستند. یک الگوی اصلاحی نیز برای داده ها آزمایش شد و برازش بالاتری از الگوی اصلی داشت.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که دلبستگی به والدین و ادراک از تعارض والدینی، اضطراب اجتماعی کودکان را به شکل غیرمستقیم تحت تأثیر قرار می دهد.
مقایسه صفات شخصیت، اضطراب صفت - حالت و اضطراب وجودی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی مشاهده شده در جمعیت عمومی و مراکز بالینی است. هدف این مطالعه مقایسه صفات شخصیت، اضطراب صفت - حالت و اضطراب وجودی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی بود.
روش: طرح این پژوهش از نوع علی - مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی افراد مراجعه کننده به درمانگاه ها، مراکز تخصصی روان پزشکی و مراکز مشاوره شهر های ارومیه و تبریز در سه ماهه آخر سال 1393 و سه ماهه نخست سال 1394 تشکیل می دادند و از بین آنها 80 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این نمونه به دو گروه تقسیم شد؛ یک گروه 40 نفری با تشخیص اختلال اضطراب فراگیر و گروه دیگر 40 فرد عادی را در بر می گرفت. شرکت کنندگان فرم کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو، سیاهه اضطراب حالت - صفت اشپیل برگر و مقیاس اضطراب وجودی گود را تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میانگین نمرات روان آزردگی، گشودگی، خوشایندی و اضطراب حالت در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بطور معنی داری بیشتر است. همچنین تفاوت معناداری در میانگین نمرات اضطراب وجودی در بین گروه ها مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از اهمیت متغیرهای صفات شخصیت و اضطراب صفت - حالت در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود.
شیوع اختلال بدشکلی بدنی در نوجوانان شهرستان گناباد در سال 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در سنین نوجوانی، توجه نوجوان به ظاهر جسمانی خود افزون می یابد و نوع ظاهر و ویژگی های جسمانی برای آنان اهمیت ویژه ای می یابد. لذا محرز است که بروز اختلال بدشکلی بدنی در این مرحله از زندگی بالاتر از سایر مراحل زندگی باشد. اختلال بدشکلی بدنی به عنوان یک اختلال مزمن و ناتوان کننده ی روانی در سنین نوجوانی مشخص شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی شیوع اختلال بدشکلی بدنی در نوجوانان شهرستان گناباد در سال 1393 بود.
روش: طرح پژوهش حاضر مقطعی ( توصیفی- تحلیلی) بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر تمامی دانش آموزان دختر و پسر دوره ی دوم دبیرستان های شهرستان گناباد بودند که در سال 92-93 مشغول به تحصیل بودند. نمونه ی آماری متشکل از 1522 نفر بود که به شیوه ی نمونه گیری تصادفی- طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس وسواس فکری- عملی ییل براون استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-16 ، آماره های توصیفی و آزمون کای اسکویر استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد 8/21% از آنان اختلال بدشکلی بدنی داشتند. شیوع اختلال در دختران (4/23%) و در پسران (2/20%) حاصل شد. نتایج آزمون کای اسکویر نشان داد بین جنسیت و سن با اختلال بدشکلی بدنی ارتباط معنی داری وجود نداشت (05/0P>).
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که شیوع اختلال بدشکلی بدنی در نوجوانان دختر و پسر شهرستان گناباد بالا می باشد. افکار منفی نوجوان در مورد ظاهر سبب می شود که عملکرد وی در محیط تحصیلی و اجتماعی شان کمتر از حد مطلوب باشد و آشفتگی های روحی و روانی زیادی را نشان دهند.