مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زمینه یابی های متعدد نشان می دهند که خشم و پرخاشگری رانندگی به طور معمول و با هزینه های بسیار زیادی برای جامعه رخ می دهد. به همین منظور، این پژوهش با هدف بررسی تاثیر گروه درمانی شناختی- رفتاری بر کاهش خشم و پرخاشگری رانندگی انجام شد.
روش: طرح این پژوهش از نوع شبه آزمایشی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه این پژوهش شامل 20 نفر از رانندگان تاکسی مرد شهر مشهد بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان به شیوه تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش درمان شناختی- رفتاری را دریافت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. هر دو گروه در سه مرحله زمانی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه مورد سنجش قرار گرفتند. ابزارهای سنجش در این پژوهش عبارت بودند از مقیاس خشم رانندگی، پرسشنامه ابراز خشم رانندگی و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی. داده ها با روش آماری تحلیل واریانس آمیخته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که گروه درمانی شناختی- رفتاری در مقایسه با گروه کنترل باعث کاهش معنادار خشم رانندگی، ابراز پرخاشگرانه خشم رانندگی و افزایش معنادار ابراز انطباقی- سازنده خشم رانندگی می گردد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، گروه درمانی شناختی- رفتاری در کاهش خشم و پرخاشگری رانندگی در رانندگان تاکسی مؤثر است
تاثیر مدیریت دفاع های تاکتیکی در روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت بر رضایت مندی زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مدیریت دفاع های تاکتیکی در روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت، بر افزایش رضایت مندی زوج ها بود.
روش: مطالعه حاضر با طرح شبه آزمایشی در مراکز روان شناسی و مشاوره شهر تهران انجام شد. تعداد 16زوج از زوج های مراجعه کننده به این مراکز به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. همه شرکت کنندگان پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ را قبل و یک هفته پس از مداخله تکمیل کردند.
یافته ها: زوج های شرکت کننده در گروه آزمایشی از لحاظ رضایت زناشویی (32/0=)، مسائل شخصیتی (46/0=)، مـدیریت مـالی (29/0=)، فعـالیت های اوقـات فـراغت (26/0=)، رابطه جنسی (52/0=)، فرزندان و فرزند پروری (12/0=)، خانواده و دوستان (59/0=) و نقش های مساوات طلبی (50/0=) به طور معنادار بر گروه کنترل برتری داشتند، اما نمرات تفاوت تحریف آرمانی، ارتباط، حل تعارض و جهت گیری مذهبی بین دو گروه معنادار نبودند.
نتیجه گیری: مداخلات درمانی در دفاع های تاکتیکی بر اساس مدل پویشی فشرده کوتاه مدت می تواند در افزایش رضایت زناشویی مؤثر باشد.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی بر بهزیستی ذهنی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی برکیفیت زندگی بر بهزیستی ذهنی و سلامت روان افراد انجام شده است.
روش: طرح پژوهش از نوع شبه تجربی با گروه آزمایش، گواه و پیگیری می باشد. جامعه آماری شامل کلیه افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره بود که از بین آنان به روش نمونه گیری تصادفی 24 نفر که از لحاظ سلامت روانی و بهزیستی ذهنی پایین بودند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش، مداخلات 10 جلسه ای را به صورت گروهی دریافت و افراد گروه گواه، در لیست انتظار قرار گرفتند. به کمک ابزارهای پژوهش، پرسشنامه های سلامت روان، مقیاس عاطفه مثبت و منفی و مقیاس رضایت از زندگی از هر دو گروه پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو و نیم ماهه به عمل آمد. از روش های آمار توصیفی و کواریانس جهت تجزیه و تحلیل اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی افسردگی، نشانه های جسمانی- سازی و بد کارکردی اجتماعی را در پس آزمون و پیگیری کاهش داده ولی بر اضطراب آزمودنیها تاثیری نداشته است. همچنین این درمان، بر بهزیستی ذهنی در بعد هیجانی (افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی) در پس آزمون اثر داشته است اما در بعد شناختی (رضایت از زندگی) آزمودنیها تغییری ایجاد نکرده است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری گرفت که گروه درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی که از ترکیب روان شناسی مثبت با رویکرد شناخت- رفتاری شکل گرفته، شاخص های سلامت روان و بهزیستی ذهنی افراد را ارتقا می دهد.
بررسی تاثیر مداخلات شناختی در کاهش شدت درد، پریشانی و بهبود کیفیت زندگی موقعیتی کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی استفاده توام از مداخلات شناختی آماده سازی کودک و والد و انحراف مسیر توجه کودک، روی شدت درد گزارش شده، میزان پریشانی ناشی از نمونه گیری یا تزریق به مایع مغزی- نخاعی و سطح کیفیت زندگی موقعیتی کودکان مبتلا به سرطان صورت گرفت.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد بود. جامعه شامل تمام کودکان مبتلا به انواع سرطان بود که به بیمارستان محک و مفید در شهر تهران مراجعه کرده بودند. 41 زوج کودک و والد، انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. کودکان دوبار ملاقات شدند. در ملاقات اول، هر دو گروه تحت مراقبت معمول قرار گرفتند و در ملاقات دوم، گروه آزمایش مداخلات شناختی و گروه شاهد مراقبت معمول دریافت کردند. داده ها، از طریق پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس های اوچر، چئوپس و کیفیت زندگی قیاسی- دیداری عملکرد کنونی در طب اطفال گرد آوری شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات شناختی آماده سازی کودک و والد و انحراف مسیر توجه کودک توانست شدت درد و سطح پریشانی را کاهش دهد و کیفیت زندگی موقعیتی کودکان را بهبود بخشد. بین شدت درد گزارش شده و میزان پریشانی همبستگی معنادار مثبت، بین کیفیت زندگی موقعیتی و شدت درد همبستگی معنادار منفی و بین کیفیت زندگی موقعیتی و پریشانی، همبستگی معنادار منفی یافت شد.
نتیجه گیری: مداخلات شناختی در کاهش شدت درد گزارش شده، پریشانی و بهبود کیفیت زندگی موقعیتی کودکان مبتلا به سرطان که تحت نمونه گیری از مایع مغزی- نخاعی قرار دارند، مؤثر است. پیشنهاد می شود در این اقدام دردناک، جهت مدیریت درد و پریشانی کودک از مداخلات شناختی استفاده شود.
اثربخشی مصاحبه ی انگیزشی بر ارضای نیازهای بنیادی روان شناختی در بیماران عمل باز عروق کرونر قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری عروق کرونر به عنوان اولین علت عمده ی مرگ و میر در جمعیت ایران به شمار می رود. یکی از روش هایی که اخیراً برای تغییر عوامل خطر بیماری عروق کرونر نیز به کار رفته است، مصاحبه ی انگیزشی است. طبق نظریه ی خود تعیین گری، نیازهای بنیادی روان شناختی خود مختاری، شایستگی و ارتباط با دیگران در مصاحبه ی انگیزشی مورد حمایت قرار می گیرند. در این پژوهش سعی می شود اثربخشی مصاحبه ی انگیزشی بر ارضای نیازهای بنیادی روان شناختی در بیماران قلبی که زیر عمل باز کرونر قلب قرار گرفته اند، بررسی شود.
روش: در قالب طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، 163 نفر از بیمارانی که عمل باز کرونر قلب روی آنان انجام شده بود، انتخاب شدند. گروه آزمایش (80=n) در جلسات مصاحبه ی انگیزشی شرکت کرده و گروه کنترل (83=n) فقط روال معمول مرکز بازتوانی بیمارستان را طی کرد. پرسشنامه ای شامل مقیاس ارضای نیاز، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس در دو نوبت پیش آزمون و پس آزمون (سه ماه بعد) روی آزمودنیها اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تحلیل شد.
یافته ها: مصاحبه ی انگیزشی در ارضای نیازهای خود مختاری و ارتباط با دیگران مؤثر بود، اما در ارضای نیاز شایستگی تاثیری نداشت. میزان افسردگی در پیش آزمون تاثیر معنی داری بر نیاز شایستگی داشت.
نتیجه گیری: مصاحبه ی انگیزشی در ارضای نیازهای بنیادی روان شناختی بیماران عروق کرونر مؤثر است. ارضای این نیازها به کنترل بهتر عوامل خطر بیماری قلبی- عروقی کمک می کند. به نظر می رسد، افسردگی بیماران عروق کرونر قلب مانع از ارضای نیاز شایستگی می شود. بنابراین، درمان افسردگی این بیماران باعث احساس شایستگی آنان در کنترل عوامل خطر قلبی- عروقی خواهد شد.
توجه پایدار و بازداری پاسخ در کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی در مقایسه با کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: توجه پایدار و بازداری پاسخ دو متغیر از آزمون عملکرد پیوسته و مؤلفه های مهمی از کنش های اجرایی اند. هدف این پژوهش بررسی این متغیرها در کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی در مقایسه با کودکان عادی بود.
روش: 21 کودک مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی و 21 کودک عادی 11-6 ساله با شیوه در دسترس از مدارس تهران انتخاب شدند و مقیاس سوانسون، نولان و پلهام- ویرایش چهارم، آزمون ریون رنگی کودکان و آزمون عملکرد پیوسته در مورد آنها اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کواریانس چند متغیری و سپس آزمون های تحلیل کواریانس تک متغیری جداگانه تحلیل شدند. نمرات هوش به عنوان متغیر همپراش مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که اثر متغیر همپراش تنها بر زمان واکنش آزمون عملکرد پیوسته معنادار است. اثر عضویت گروهی بر ترکیب خطی متغیرهای وابسته، طبق آماره پیلایی در سطح کوچکتر از 001/0 معنادار بود. به منظور کنترل تورم آلفا، تصحیح بنفرنی روی سطوح معناداری انجام شد. نتایج آزمون های تک متغیری نشان داد که تفاوت های گروهی در هر سه متغیر وابسته توجه پایدار، بازداری پاسخ و زمان واکنش همگی معنا دارند.
نتیجه گیری: کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی در هر سه متغیر آزمون عملکرد پیوسته ضعیف تر از کودکان عادی عمل کردند.
اعتباریابی نسخه بلند پرسشنامه شخصیت اسکیزوتایپی: ابزار سنجش ملاک های نه گانه DSM-IV-TR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بر اساس دیدگاه های مختلف، مقیاس هایی برای سنجش صفات اسکیزوتایپی ساخته شده اند. این مقیاس ها جنبه های محدودی از شخصیت اسکیزوتایپی را می سنجند. پرسشنامه شخصیت اسکیزوتایپی جامعیت بیشتری داشته و بر پایه الگوهای بالینی آخرین نسخه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ساخته شده اند. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل عوامل و اعتباریابی این پرسشنامه می باشد.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی است. نمونه ای به حجم 609 نفر (187 نفر گروه مذکر و 422 نفر گروه مؤنث) به روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای از دانشجویان دانشگاه های پیام نور تبریز، سراب و آزاد تبریز انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند.
یافته ها: در تحلیل مؤلفه های اصلی راه حل های دو و سه عاملی برای پرسشنامه شخصیت اسکیزوتایپی استخراج شد، اما راه حل دو عاملی (اسکیزوتایپی منفی و اسکیزوتایپی مثبت) تناسب و ارتباط منطقی تری با نشانگان اسکیزوتایپی نشان داد. در مقایسه نمرات گروه های مؤنث و مذکر، بین میانگین نمرات پرسشنامه شخصیت اسکیزوتایپی تفاوتی مشاهده نشد. روایی همزمان با اجرای توام پرسشنامه صفات اسکیزوتایپی- نسخه الف، ضرایب 80/0، 75/0 و 82/0 را به ترتیب برای کل پرسشنامه، عامل های اسکیزوتایپی منفی و اسکیزوتایپی مثبت نشان داد. ضرایب همسانی درونی کل و عامل های منفی و مثبت به ترتیب 74/0، 77/0 و 83/0 محاسبه شد. همچنین، ضریب اعتبار بازآزمایی برای کل پرسشنامه 80/0 و عامل های مذکور 72/0 و 70/0 به دست آمد.
نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش حاضر، پرسشنامه شخصیت اسکیزوتایپی در جامعه ایرانی به عنوان ابزار سنجش ملاک های نه گانه شخصیت اسکیزوتایپی متن تجدید نظر شده چهارمین نسخه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی اعتبار مطلوبی دارد و در تحقیقات روان شناسی و روان پزشکی به عنوان یک ابزار معتبر قابل کابرد می باشد.
اثربخشی آموزش خودکارآمدی بر روابط اجتماعی دختران فراری: پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دختران فراری عمدتاً در مؤلفه ی هوش هیجانی و برقراری ارتباطات اجتماعی مناسب ضعیف هستند . مداخلات متعددی برای بهبود هوش هیجانی و به تبع آن ارتباطات اجتماعی مناسب وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان کارایی آموزش خودکارآمدی بر بهبود روابط اجتماعی دختران فراری شهر اصفهان است.
روش: آزمودنیهای این پژوهش دو دختر فراری ساکن در مرکز ارشاد بهزیستی شهر اصفهان بودند که به تشخیص مسئولان مرکز دارای روابط اجتماعی مختل بودند . برای سنجش میزان ر فتارهای اجتماعی مثبت از روش شاهد - مدار استفاده شد؛ به این صورت که چک لیست رفتارهای اجتماعی مثبت در اختیار مربیان ش یفت قرار گرفت و آنها رفتارهای مورد نظر را مشاهده است فاده شده است . در این روش پژوهشی پس از A-B و ثبت می کردند. در این پژوهش از روش پژوهشی مورد منفرد با طرح موقعیت خط پایه، مداخله آغاز شد و طی 12 جلسه ی مداخله ی انفر ادی، آموزش خودکارآمدی به آزمودنی ها ارائه گردید و هر دو آزمودنی یک ماه پس از پایان مداخله به مدت 2 هفته ی پی در پی تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که طی تحلیل دیداری نمودار داده ها بر اساس شاخ ص های آما ر توصیفی و تحلیل دیداری، %100 برای هر دو آزمودنی). PND مداخله ی مورد نظر در مورد هر دو آزمودنی اثربخش بوده است
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان م یدهد که با افزایش خودکارآمدی، روابط اجتماعی مثبت افراد بهبود پیدا می کند. بنابراین آموزش خودکارآمدی در این پژوهش موجب افزایش تعاملات مثبت اجتماعی در دختران فراری شده است.
کلیدواژگان: خودکارآمدی، روابط اجتماعی،