مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ارزیابی ها و نگرش های بیماران دارای تشیخص های اسکیزوفرنیا، اسکیزوافکتیو و افسردگی اساسی بدون علائم روا ن پریشی نسبت به بیماری شان بود.
روش: هفتاد و هفت بیمار دارای تشخیص-های اسکیزوفرنیا، اسکیزوافکتیو و افسردگی اساسی بدون علائم روان پریشی تحت مصاحبه تشخیصی قرار گرفته و به -وسیله پرسشنامه خود– ارزیابی بیماری مورد سنجش قرار گرفتند.
یافته ها: در بین بیماران فوق، گروه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اسکیزوافکتیو در مقایسه با بیماران دارای تشخیص افسردگی اساسی بدون علائم روان پریشی، دارای سطوح بالاتر انکار بیماری و پیامدهای آن و انکار نیاز به درمان و نیز دارای سطح پایین-تر نگرانی بودند.
نتیجه گیری: بیماران اسکیزوفرنیا و اسکیزوافکتیو در مقایسه با بیماران افسردگی اساسی نقایص خودآگاهی بیشتر و بینش پایین تری دارند. جمعیت افسرده بدون علائم روان پریشی از بینش نسبتاً بالایی در مقایسه با دو گروه دیگر برخوردار بودند.
نقش اجتناب رفتاری در پیش بینی نشانه های افسردگی در افراد با نشانه های غالب هراس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین نشانه های افسردگی بر حسب اجتناب رفتاری در افراد با نشانه های غالب هراس اجتماعی بود.
روش: از میان دانشجویانی که بر اساس نتایج سیاهه هراس اجتماعی، با نشانه های غالب هراس اجتماعی شناسایی شده بودند، 123 دانشجو به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. سپس از آنها خواسته شد که به سیاهه افسردگی بک، سیاهه هراس اجتماعی و مقیاس اضطراب اجتماعی لایبوویتز پاسخ دهند. در این پژوهش برای تحلیل آماری داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین اجتناب رفتاری و نشانه های افسردگی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین بر اساس یافته های این پژوهش اجتناب رفتاری می تواند تغییرات مربوط به نشانه های افسردگی را پیش بینی کند.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن بود که اجتناب رفتاری نقش مهمی در تبیین نشانه های افسردگی در افراد با نشانه های غالب هراس اجتماعی دارد. این یافته می تواند برای درمان هراس اجتماعی دستاورد مهمی به شمار آید.
تاثیر آموزش شناختی ارتقاء امید بر توانمندی های شخصیتی مراجعین افسرده خو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش شناختی ارتقاء امید بر نیمرخ و میزان توانمندیهای شخصیتی افراد مبتلا به افسرده خویی بود.
روش: آزمودنیهای پژوهش 40 نفر از مراجعین مبتلا به اختلال افسرده خویی بودند، که پس از انتخاب، به طریق واگذاری تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابتدا آزمون ارزشهای فعال در عمل (VIA-IS) به عنوان پیش آزمون در هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش، 6 جلسه آموزش شناختی ارتقاء امید دریافت نمود. گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. در پایان آزمون ارزشهای فعال در عمل مجدداً به عنوان یک پس آزمون اجرا گردید.
یافته ها: این پژوهش نشان داد که اثر آموزش شناختی ارتقاء امید در توانمندیهای شخصیتی گروه آموزش گیرنده به شکل معنی داری بالاتر از گروه کنترل بود.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که آموزش شناختی ارتقاء امید مداخله ی مؤثری برای ایجاد بهبود در توانمندیهای مربوط به فضائل خرد، شجاعت، انسانیت، عدالت، خویشتن داری و تعالی مراجعین می باشد.
رابطه باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر با علائم وسواسی در جمعیت غیر بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر با علائم وسواسی در جمعیت غیر بالینی انجام شده است.
روش: شرکت کنند گان پژوهش شامل 200 نفر از دانشجویان دانشگاه تربیت معلم بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه باورهای فراشناختی، پرسشنامه کنترل فکر و پرسشنامه وسواسی- اجباری مادزلی گردآوری و از طریق روش همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین باورهای فراشناختی و علائم وسواسی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. خرده مقیاس های باورهای مثبت درباره نگرانی، کنترل ناپذیری و خطر و خودآگاهی شناختی قوی ترین پیش بینی کننده های علائم وسواس در جمعیت غیر بالینی می باشند. همچنین بین نمره کلی راهبردهای کنترل فکر و علائم وسواسی نیز رابطه مثبت معناداری به دست آمد. از میان خرده مقیاس های کنترل فکر راهبرد های تنبیه و نگرانی بیشترین رابطه مثبت را با علائم وسواس نشان دادند.
نتیجه گیری: یافته های حاضر با حمایت از مدل فراشناختی وسواس نشان می دهند که باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر نقش مهمی در علائم وسواسی دارند. تغییر باورهای فراشناختی ناکارآمد و جایگزین کردن راهبردهای مقابله ای سازگارانه به جای راهبردهای ناسازگارانه می تواند به کنترل علائم وسواسی کمک کند.
مقایسه ی عملکرد افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه و افراد بهنجار در حافظه ی شرح حال معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین توانایی بازیابی خاطرات شرح حال معنایی اختصاصی از حافظه و نشانه های استرس پس از سانحه پرداخته است.
روش: نمونه های این مطالعه شامل یک گروه از مبتلایان به PTSD ناشی از جنگ، به عنوان گروه آزمایشی و دو گروه کنترل (Non-PTSD و سالم) بود. گروه ها در متغیرهای سن و هوش همتا شدند. آزمودنی ها پس از تکمیل مقیاس تجدید نظر شده تاثیر رویداد (IES-R)، سیاهه افسردگی بک (BDI)، سیاهه اضطراب بک (BAI)، و مقیاس هوش تجدید نظر شده وکسلر بزرگسالان (WAIS-R)، به تکمیل مصاحبه حافظه شرح حال (AMI) پرداختند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به PTSD در مقایسه با گروه های کنترل جزئیات معنایی اختصاصی کمتری را به یاد می آوردند. همچنین کاهش اختصاصی بودن خاطرات با استرس پس از سانحه بیشتر و نواقص حافظه وسیعتری همراه می باشد. نتایج نشان داد که میزان این نواقص با نشانه های خاص PTSD رابطه مستقیمی دارد.
نتیجه گیری: داده های این مطالعه برحسب دستیابی توافقی به مواد شرح حال اختصاصی در افراد مبتلا که منعکس کننده یک فرآیند تنظیم اثر می باشد، بحث شده اند.
اثربخشی مداخله ترکیبی درمان دلبستگی و آموزش فرزندپروری در مادران دلبسته ناایمن بر نشانه های کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مطالعه به بررسی اثربخشی درمان ترکیبی بر علائم فزون کنشی کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه که مادران آنها سبک دلبستگی ناایمن داشتند پرداخت.
روش: برای انجام مطالعه از بین مراجعه کنندگان به مرکز آموزشی درمانی رفیده شش مادر که فرزند مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه داشتند، سبک دلبستگی آنها ناایمن بود و نمره افسردگی آنها در پرسشنامه افسردگی بک کمتر از21 بود انتخاب و با ترتیب تصادفی و به صورت پله ای وارد مطالعه شدند. اندازه گیری با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک، مقیاس تجارب مربوط به روابط نزدیک و چک لیست علائم فزون کنشی انجام شد. هر یک از مادران 10 جلسه مداخله دلبستگی و 6 جلسه آموزش فرزندپروری دریافت کردند.
یافته ها: میزان کاهش علائم فزون کنشی کودکان گزارش شده توسط آزمودنیها در کل مطالعه از حدود 4% تا 26% بود.
نتیجه گیری: مداخله انجام شده در کاهش علائم فزون کنشی کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه در مادران دلبسته ناایمن مؤثر بود ولی میزان کاهش علائم در آزمودنیهای مختلف، متفاوت بود.
اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای مبتنی بر مدل مارلات در پیشگیری از عود و افزایش تاب آوری در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای مبتنی بر مدل مارلات در پیشگیری از عود و افزایش تاب آوری در افراد وابسته به مواد انجام شده است.
روش: در یک طرح شبه آزمایشی 27 مراجع با تشخیص اختلال سوء مصرف مواد افیونی که دوره سم زدایی را با موفقیت به پایان رسانده بودند، با روش نمونه گیری در دسترس در دو گروه آزمایشی (13 نفر) و گروه گواه (14 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 12 جلسه گروهی تحت آموزش مهارت های مقابله ای قرار گرفتند و گروه گواه در طول این مدت هیچ درمانی دریافت نکردند. آزمودنی های مورد پژوهش توسط مقیاس تاب آوری کونور دیویدسون (CD-RIS) و آزمایش مورفین پیش از شروع درمان، پایان درمان و پس از اتمام مرحله پیگیری 4 ماهه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از آزمون خی دو و آزمون تجزیه و تحلیل کواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون خی دو نشان دادکه تفاوت معنی داری بین فراوانی عود در دو گروه وجود دارد. همچنین نتایج آزمون تجزیه و تحلیل کواریانس نشان دادکه بین دو گروه در افزایش تاب آوری در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی دار است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های مقابله ای در پیشگیری از عود و افزایش تاب آوری در افراد وابسته به مواد مؤثر است.