۱.
التفات به نقش بی بدیل علم در پیشرفت کشورها و توجه ویژه به این موضوع در سال های اخیر سبب شده است که در کنار مطالعه علم از منظر فلسفی و تاریخی، از زوایایی که به بُعد تجویزی آن، یعنی برنامه ریزی و خط مشی گذاری علم مرتبط تر است، نیز نگریسته شود. علاوه بر اقتصاد و جامعه شناسی علم، این بار از منظر روانشناسی علم، یعنی بررسی عوامل روانشناختی تأثیرگذار در رفتار علمی دانشمندان، به مطالعه علم پرداخته ایم. یکی از شاخه های روانشناسی علم، روانشناسی اجتماعی علم است که در سنجش با دیگر شاخه های آن، نوپاتر بوده است و به مطالعه نحوه تأثیرگذاری افراد و دانشمندان دیگر در فعالیت علمی می پردازد. تأثیرات آزمایشگر بر آزمایش، تأثیرات اجتماعی فرهنگی در علم، تأثیرات ارزیابی علم، شبکه های علمی، مربیگری و آموزش، فرایندهای گروه های کوچک در علم و نسبت جنسیت و علم، ازجمله موضوعاتی است که تاکنون درباره آن ها مطالعه شده است. مطالعات موردی تاریخی، پارادایم های آزمایشگاهی، بررسی تأثیر رقابت و همکاری، ادراک و جانب داری افراد بر رفتار علمی، نحوه تخصیص علت به آثار، مسائل مربوط به روانشناسی صنعتی سازمانی نیز از موضوعاتی است که درباره آن ها مطالعه جدی نشده است و به منزله افق های پیشِ روی روانشناسی اجتماعی علم مطرح اند. گسترش کمّی و کیفی ارتباطات بین المللی، تأکید ویژه بر شاگرد پروری و تخصیص امتیاز ویژه برای آن در ارتقای اعضای هیئت علمی، برقراری تعادل میان فعالیت های فردی و گروهی در پژوهش های علمی، توزیع و تخصیص درست موقعیت های علمی و مشاغل مرتبط به نسبت جنسیت و درنهایت کمک به توسعه رشته روانشناسی علم، پیشنهاداتی برآمده از یافته ها برای خط مشی گذاران علم و فناوری است.
۲.
شهر هوشمند پایدار پدیده جدید فناورانه شهری است که در نتیجه توسعه سه روند مهم جهانی یعنی انتشار پایداری، گسترش شهرنشینی و فناوری اطلاعات و ارتباطات به وجود آمده است. شهر هوشمند پایدار، شهری نوآورانه است که از فناوری های اطلاعات و ارتباطات و دیگر ابزارها برای بهبود کیفیت زندگی، ارتقای کارایی عملیات شهری، افزایش سطح خدمات و رقابت استفاده می کند تا از انطباق نیازهای نسل های کنونی و آینده باتوجه به جنبه های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی اطمینان حاصل شود. اینترنت اشیا یکی از مؤلفه های اصلی زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرهای هوشمند پایدار است که، به علت داشتن پتانسیل بسیار بالا برای پیشبرد پایداری محیط زیست، یک رویکرد توسعه شهری معرفی می شود. اینترنت اشیا یکی از منابع اصلی ایجاد کلان داده است و تجزیه و تحلیل کلان داده به وضوح درحال نفوذ در بسیاری از حوزه های شهری برای بهینه سازی بهره وری انرژی و کاهش آثار مخرب زیست محیطی است. در این مقاله فرصت توسعه چشم انداز اطلاعاتی شهرهای هوشمند، با استفاده از کلان داده، برای دستیابی به سطح مطلوب پایداری محیطی بررسی می شود. در این راستا، چارچوبی تحلیلی و کامل و همچنین برنامه های کاربردی مرتبط با کلان داده در زمینه شهرهای هوشمند پایدار تشریح شده است.
۳.
در دهه های اخیر، به موازات توجه جهانی به اهمیت ویژه دانش، در میان سیاست گذاران و مسئولان ایران نیز اجماعی در مورد اهمیت علم و دانش شکل گرفته است و همگی بر لزوم دانش بنیان شدن اقتصاد و جامعه تأکید دارند؛ اما فقدان شناخت صحیح وضع موجود و وضع مطلوب، سیاست گذاری و برنامه ریزی برای دانش بنیان شدن ایران را با مشکلاتی مواجه کرده است. هدف از پژوهش حاضر، کاستن از خلأ معرفتیِ موجود در این دو زمینه، گسترش شناخت پیش نیازهای نهادی تحقق جامعه دانش بنیان و بررسی یکی از روابط نهادی علّی حاکم بر آن با تمرکز بر جایگاه دانشمندان و نوآوران در جامعه است. بدین منظور، با استفاده از چارچوب نظری نهادی و روش تاریخی تطبیقی، نخست جایگاه دانشمندان و نوآوران کشورهای صنعتی پیش و پس از دانش بنیان شدن جامعه بررسی شده است و سپس با مقایسه این دو، تحول جایگاه دانشمندان و نوآوران این کشورها طی فرایند دانش بنیان شدن جامعه تبیین شده است. همچنین با استفاده از شواهد تاریخی، جایگاه دانشمندان و نوآوران در گذشته ایرا نزمین (از پایان عصر زرین فرهنگ و تمدن اسلامی تا پیروزی انقلاب اسلامی) بررسی شده است. یافته ها حاکی از آن بود که اولاً، تحقق بالاترین سطح امنیت و آزادی عمل برای دانشمندان و نوآوران یکی از ارکان اصلی دانش بنیان شدن جوامع صنعتی بوده است و ثانیاً، مسیر تاریخی طی شده در ایران، جامعه را به سمت فاصله گرفتن از وضع مطلوب سوق می دهد. ضروری است این نتایج اولاً به رسمیت شناخته شود و ثانیاً، در سیاست گذاری ها، برنامه ریزی ها و پایش های مربوطه لحاظ شوند.
۴.
لزوم مدیریت مصرف انرژی در طرف عرضه و تقاضای انرژی و تأثیر آن در ارتقای کارایی انرژی بر کسی پوشیده نیست و فاصله شاخص های مهم ارزیابی مصرف انرژی در کشوری مانند ایران با سطح استاندارد جهانی خود مبیّن این موضوع است. در این میان، اعمال سیاست هایی که رفتار مصرف کننده نهایی را اصلاح کند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. قانون اصلاح الگوی مصرف انرژی یکی از مهم ترین قوانینی است که شامل سیاست ها و برنامه های غیرقیمتی است که اعمال آن نقش بسزایی در افزایش کارایی سیستم انرژی، کاهش میزان مصرف انرژی و کاهش آلودگی دارد. در مقاله حاضر، جایگاه ایران از نظر میزان شدت انرژی و روند تغییرات آن در جهان، الزامات اجرایی قانون اصلاح الگوی مصرف انرژی، ابعاد و رویکردهای اجرایی این قانون با هدف کاهش شدت انرژی به تفصیل بررسی شده است. در پایان، تأثیر تحقق کامل این قانون بر شدت مصرف انرژی ارائه شده است. به عنوان یک نتیجه اساسی، اصلاح الگوی مصرف انرژی در بخش های مختلف، ارتقای سطح فناوری های حوزه انرژی و اعمال راهکارهای تشویقی و تنبیهی پیش بینی شده در قانون مذکور می تواند تأثیر چشمگیری در کاهش شدت انرژی کشور داشته باشد و به افزایش بهره وری کمک کند.
۵.
سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) یکی از عوامل مهم رشد و توسعه اقتصادی کشورهای میزبان به شمار می رود و طی دهه های اخیر روند فزاینده ای نیز داشته است. شناخت عوامل مؤثر در جذب FDI در سیاستگذاری کشورهایی که نتوانسته اند از این عامل به خوبی استفاده کنند مفید است. تحلیل بیان شده در چارچوب الگوی «شبکه عصبی چند جمله ای» ارائه شده است تا پیش بینی مدل با حداقل خطا نمایش داده شود. همچنین در مدل برآوردشده، مؤثرترین متغیرها از راه آنالیز حساسیت الگوریتم ژنتیک به دست آمد. نتایج حاصل از برآورد الگو مبین آن است که اثر درجه باز بودن، نرخ بازگشت سرمایه، رشد اقتصادی، سرمایه انسانی، نقدینگی، مخارج تحقیق و توسعه، زیرساخت ها و فساد از عوامل مؤثر در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی است.
۶.
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های مؤثر بر سیاست گذاری ورزش همگانی ایران انجام گرفته است. این پژوهش از نظر هدف در شمار پژوهش های کاربردی و از منظر ماهیت داده های پژوهشی جزو تحقیقات طرح آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی پژوهش، شانزده نفر از مدیران و کارشناسان خبره ورزش همگانی نمونه آماری درنظر گرفته شدند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه گردآوری شد و به روش استرابرت و کارپنتر کدگذاری و تجزیه و تحلیل شد. جامعه آماری در بخش کمّی مدیران فدراسیون ورزش های همگانی، رؤسای کمیته های فدراسیون، رؤسای انجمن های تحت پوشش فدراسیون و رؤسای هیئت های ورزش همگانی استان ها بودند (دویست نفر) که نمونه ها به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسش نامه محقق ساخته ابزار گردآوری داده های پژوهش در این مرحله بود. گویه های این پرسش نامه از مصاحبه نظام مند با مدیران و کارشناسان خبره و پیشینه پژوهش استخراج شد. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه را چند تن از استادان متخصص تأیید کردند و روایی سازه با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی تأیید شد. پایایی پرسش نامه با روش آلفای کرونباخ محاسبه شد (α=0/83). تحلیل داده ها در این بخش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و با آزمون ویلکاکسون انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه های مؤثر بر سیاستگذاری ورزش همگانی ایران شامل مؤلفه های سازمانی، باورها و فرهنگ ها، شرایط اقتصادی، تحلیل، تفسیر و تدوین علمی و مطالعات و پژوهش هاست. بنابراین ضرورت دارد سیاست گذاری ورزش همگانی ایران مبتنی بر مؤلفه های شناسایی شده و تحلیل شده در این پژوهش باشد.
۷.
میانجیگری در نوآوری، به منظور برقراری ارتباط میان بازیگران گوناگون با مجموعه مهارت ها یا علائق مکمل، با هدف حمایت از برقراری و گسترش نوآوری به کار می رود. این مقاله به تشریح و تحلیل مفهوم میانجیگری میان عرضه و تقاضا، با ارائه مثال هایی از تأمین دولتی نوآوری می پردازد. در مقاله مزبور نیازها و کارکردهایی خاص از میانجیگری در شرایط گوناگون تأمین، تعریف و پیش شرط های میانجیگری مفید و مؤثر تبیین شده است. این مقاله به ادبیات درحال رشد پیرامون میانجیگری نوآوری و تأمین دولتی نوآوری کمک می کند. در مقاله حاضر، تقاضای نوآوری و نیز مفهوم نوآوری به شکلی گسترده در نظر گرفته شده است؛ چنان که آن را به منزله هر محصول، خدمت یا فرایندی تعریف میکند که برای سازمان به خدمت گیرنده بدیع باشد. در مقاله پیشِ رو به منظور بیان مفهوم میانجیگری در فرایند نوآوری، مفهوم نسبتاً ابتدایی میانجیگری، که درحال حاضر در نوآوری و ادبیات مدیریت استفاده می شود، توسعه داده شده است. در این مقاله تحلیلی عمیق از دو فرایند بسیار متفاوت تأمین، در فضای پیچیده بخش دولتی، ارائه شده است. یکی از این موارد، مربوط به بخش خدمات ملی بهداشت انگلیس است که سازمان دولتی متقاضی، آغازگر فرایند نوآوری است و دیگری درمورد سازمانی است که در جست وجوی پاسخ به نوآوری ارائه شده در بازار است. راه حل های اتخاذشده در هر دو مورد، سازمان به کارگیرنده را وادار به فرایندهای انطباقی شدید با هزینه های درخور توجه یادگیری کرده است. مطالب این مقاله تشریح می کند که چگونه میانجیگری هوشمندانه و مناسب، برخی از شکست های شناخته شده رویه ای و قابلیتی در فرایند تأمین دولتی نوآوری را از پیشِ روی سازمان ها برمیدارد. از منظر کاربردهای سیاستی، مقاله مزبور مدعی تلاش فراوان در بنا نهادن نظام میانجیگری مؤثر و کارا میان سیستم های تأمین است تا این میانجیگری از سازمان ها به منظور تأمین منسجم حمایت کند و برپایه آن، ظرفیت لازم برای به کارگیری هوشمندانه تر دولت خلق می شود. درعین حالی که به علت وجود خلأ در ادبیات تأمین دولتی نوآوری به مسئله میانجیگری پرداخته می شود، در مقاله حاضر به میانجیگری میان عرضه و تقاضا به شکلی کلی تر توجه شده است.