سیاست نامه علم و فناوری
سیاست نامه علم و فناوری دوره دوم زمستان 1391 شماره 1 (پیاپی 3) (مقاله علمی وزارت علوم)
یادداشت ها
گزارش ها
گزارشی از نشست بررسی نقش و جایگاه نخبگان در همایش آموزش در ایران
مقالات
الزامات ایجاد کسب و کارهای انشعابی توسط دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
موسسه های آموزش عالی به عنوان نهادهای تولید و انتشار دانش، امروزه فقط سازمانی برای آموزش و تحقیق تلقی نمی شوند و انتظار می رود نقش فعال تری در توسعه اقتصاد ملی و ناحیه ای داشته باشند. پاسخ به انتظارهای جدید از موسسه های آموزش عالی آن ها را به سمت تحولات درونی و نیز تحول در نحوه تعامل با محیط اقتصادی - اجتماعی سوق داده و باعث پایدار شدن سل جدیدی از دانشگاه ها به عنوان دانشگاه کارآفرین شده است. تشکیل شرکت های انشعابی از دانشگاه، نمودی برجسته از فعالیت های کارآفرینی دانشگاهی به شمار می آید. طبق قوانین و بخشنامه های موجود در کشورمان این شرکت ها بایستی دانش بنیان بوده و حاصل تحقیقات و پژوهش های دانشگاه ها باشند و در زمینه فناوری های پیشرفته فعالیت کنند. ولی برخی از دانشگاه های ما پا را از این حد فراتر گذاشته و در حال تاسیس شرکت های تولیدی و خدماتی زیرنظر خودشان هستند و به عبارت دیگر، در جهت تبدیل شدن به موسسه های بنگاه داری حرکت می کنند. از سوی دیگر، تضادی روزافزون بین رسالت سنتی دانشگاه ها، یعنی آموزش و پژوهش و وظیفه جدید آن ها، یعنی کارآفرینی، در حال شکل گیری است. در این مقاله، ضمن بررسی این تضاد، پیشنهادهایی کاربردی برای رفع آن ارائه شده است. مقاله حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای، پایگاه های تحقیقاتی الکترونیکی، تجربه نگارندگان و مصاحبه های هدفمند با مسئولان یکی از پارک های فناوری و مرکز رشد و مدیران شرکت های مستقر در پارک و مرکز رشد مذکور، گردآوری شده است.
تاملی در کارآیی نظام ملی نوآوری به عنوان چارچوب سیاست گذاری فناوری و نوآوری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله سعی دارد رهیافت نظام ملی نوآوری را به عنوان چارچوب سیاست گذاری فناوری از طریق تاکید آن بر تعامل دو طرفه تکنولوژیک بن بنگاه ها و صنایع بزرگ، در مقابل نگاه نگاشت نهادی، تبیین کند. از یک طرف مقاله به دنبال نشان دادن این نکته است که مدل های خطی در اصل در جهان خارج وجود نداشته است، بلکه این مدل ها به فهم بشر در حوزه دانشگاهی باز می گردد، برای همین استفاده از این مدل ها با تاکید بر سودمندی آن ها در گذشته از توجیه قابل قبولی برخوردار نیست. از طرف دیگر، حتی با فرض وجود و سودمندی چنین مدل هایی در گذشته، مدل های خطی نمی تواند کفایت لازم را برای سیاست گذاری علم و فناوری کشور به همراه داشته باشد و از عرصه های مهمی مانند توسعه فناوری در بنگاه های بزرگ غافل است.
مروری بر سیر تطور اخلاق زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
اخلاق زیست محیطی یکی از شاخه های اخلاق کاربردی است که نحوه تعامل انسان با طبیعت را مورد مطالعه قرار می دهد و به چالش هایی که تعامل غیراصولی انسان با محیط پیرامونش پدید آورده است، می پردازد. در این مقاله سعی شده است در بستری تاریخی، سیر تحولاتی که در این عرصه از مطالعات رخ داده و همچنین، رویکردهای مختلفی که اندیشمندان اخلاق زیست محیطی در مواجهه با طبیعت در طول زمان اتخاذ کرده اند، مورد بررسی قرار گیرد، به طوری که در پایان شمایی کلی از فضای اخلاق زیست محیطی در ذهن خوانندگان ترسیم شود تا علاقمندان بتوانند با عمده ترین مباحث این زمینه مطالعاتی آشنا شوند.
مهاجرت مغزها فرصت ها و تهدید ها(مقاله علمی وزارت علوم)
جریان بین المللی مهاجرت افراد متخصص از کشورهای در حال توسعه (مبدا) به کشورهای توسعه یافته (مقصد) در 2 دهه اخیر رشد چشمگیری داشته است. در دهه 1970، بیشتر اقتصاددانان ادبیات سنتی با این عقیده موافق بودند که مهاجرت مغزها باعث کاهش انباشت سرمایه انسانی در کشورهای در حال توسعه شده و در نهایت به زیان اقتصاد این کشورها منجر می شود. این در حالی است که مطالعات صورت گرفته در 2 دهه گذشته به نتایج سودمند مهاجرت مغزها بر اقتصاد کشورهای مبدا اشاره دارد. با وجود این مطالعات متفاوت صورت گرفته، اثر کل مهاجرت سرمایه انسانی بر اقتصاد کشورهای مبدا مشخص نیست. این مقاله با هدف شفاف سازی اثر مهاجرت مغزها بر اقتصاد کشورهای درحال توسعه، به بیان فرصت ها و تهدیدهایی که مهاجرت مغزها می تواند برای کشورهای درحال توسعه ایجاد کند، می پردازد.
جایگاه نهادی آموزش پایه در توسعه دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
الگوی در حال گسترش اقتصاد دانش بنیان تغییرات بنیادینی را در ساخت های اقتصادی - اجتماعی ایجاد کرده که یکی از زیرساخت های مهم در این حوزه، آموزش است. با توجه به محور اصلی اقتصاد دانش بنیان که استفاده کارا و موثر از سرمایه انسانی است، همه مقاطع آموزشی به ویژه آموزش پایه که زیربنای اصلی سایر مقاطع است، باید مورد توجه خاص قرار گیرد. این در حالی است که در کشورهای در حال توسعه، این مقطع دچار مشکلات جدی است. بررسی این موضوع، مباحث کلیدی مهم دیگری را همچون نقش چارچوب نهادی اقتصاد و اثر آن بر بازار کار شامل می شود. بنابراین تمرکز مقاله حاضر بر تبیین اهمیت نقش آموزش پایه در تحقق اقتصاد دانش بنیان در ایران در قالب نظریه نهادگرایان و شناسایی چالش ها در این زمینه است. نتایج پژوهش انجام گرفته با روش توصیفی - تحلیلی نشان می دهد از طرفی، ساختار نهادی در ایران تاکنون بر محوریت دانش قرار نگرفته تا فعالیت های اقتصادی را به این سمت سوق دهد. از طرف دیگر، با وجود غلبه سهم شاغلان اقتصادی با تحصیلات آموزش پایه در بازار کار ایران، به این مقطع و ابعاد اهمیت و چالش های آن توجه کافی نشده است. استمرار این 2 مساله در کنار هم ورود ایران به اقتصاد دانایی محور را با مشکلات جدی رو به رو خواهد کرد.
دریچه ای به روز جامعه شناسی فناوری - مروری بر مطالعات اجتماعی علم و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
جامعه شناسی درباره فناوری چه می تواند بگوید؟ از زمان شکل گیری جامعه شناسی و به ویژه از زمان به وجود آمدن شاخه جامعه شناسی معرفت تا چند دهه پیش، همه صورت های معرفت بشری در قلمرو تحلیل جامعه شناسی تعریف می شد به جز 2 قلمرو علوم طبیعی و فناوری. به بیان دقیق تر، در حالی که همه حوزه های معرفتی بشری، از جمله باورها، اسطوره ها و نهادهای اجتماعی بشری، از هر جهت مورد تحلیل جامعه شناختی قرار می گرفت و فرآیند برساخته شدن و تغییر و تحول آن ها تحلیل می شد، علم و فناوری به مثابه جعبه سیاه تلقی می شدند که جامعه شناسی حق ورود به آنها و تحلیل سازوکارهای درونی رشد و توسعه (برساخته شدن) آن ها را نداشت، چون علم معرفتی عینی محسوب می شد و فناوری نتیجه محصول این معرفت عینی. اما از نیمه دوم قرن بیستم میلادی با ظهور فیلسوفان و جامعه شناسان علمی مانند کوهن و وینچ و غیره و پذیرش گسترده برساختارگرایی اجتماعی، این جعبه سیاه علم و فناوری بر روی جامعه شناسان گشوده شد و علم و فناوری به عنوان برساخته های اجتماعی، همانند دیگر معرفت ها و محصولات بشری، موضوع بررسی جامعه شناسی قرار گرفت. در حوزه علم برنامه تجربی نسبی گرایی (EPOR) و در حوزه فناوری رویکرد برساخته شدن اجتماعی فناوری (SCOT) از روشن ترین صورتبندی های ارائه شده مرتبط با مطالعات متاخر علم و فناوری هستند که در این مقاله به معرفی آن ها می پردازیم.
سیاست علم، فناوری و نوآوری (بخش نخست)(مقاله علمی وزارت علوم)
بحث اصلی درباره این است که دولت چه اقداماتی را برای ارتقای تولید، انتشار و به کارگیری دانش علمی و فناورانه در راستای اهداف ملی انجام می دهد. دو روایت را نقل می کنیم که نشان دهیم سیاست نوآوری دامنه گسترده ای از موضوعات گذشته و حال تاریخ بشری را دربرمیگیرد. سپس ضمن شرح تاریخ سیاست نوآوری، آن را به 3 الگوی نمونه ای (ایده آل تیپ) تقسیم خواهیم کرد: سیاست علم، فناوری و نوآوری. در پایان هم چالش های آینده و فرصت های جدید برای پژوهش مطرح می شود.