پژوهش در نظام های آموزشی
پژوهش در نظام های آموزشی دوره 9 زمستان 1394 شماره 31 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضرتعیین رابطه مسند مهارگری و خودکارآمدی با انگیزش تحصیلی دانش آموزان بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانش آموزان رشته علوم تجربی سال آخر دبیرستان های دخترانه و پسرانه دولتی بود که در سال تحصیلی 93-92 در تهران مشغول تحصیل بودند. جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. با توجه به طرح پژوهش 200 نفر انتخاب و به مقیاس انگیزش تحصیلی (والرند و همکاران، 1989)، مقیاس درونی بودن، افراد قدرتمند و شانس (لوینسون، 1981)، و پرسشنامه خودکارآمدی تعمیم یافته (جاج و همکاران، 1998) پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند دو متغیر مسند مهارگری و خودکارآمدی توانایی تبیین 13 درصد از واریانس انگیزش درونی، 7 درصد از واریانس انگیزش بیرونی و 9 درصد از واریانس بی انگیزشی را دارند. در پایان، یافته ها بر مبنای اهمیت انگیزش تحصیلی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مورد بحث قرار گرفت.
تحلیل پدیدار شناسانه ادراک و تجربه زیسته معلمان مدارس ابتدایی از نقاط ضعف و قوت برنامه ارزشیابی توصیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل ادراک معلمان در خصوص نقاط ضعف و قوت ناشی از اجرای برنامه ارزشیابی توصیفی در مدارس ابتدایی است. سعی شد تا با استفاده از رویکرد تفسیرگرایانه به بازسازی معنایی ادراک معلمان از نقاط قوت و ضعف نظام ارزشیابی موسوم به ارزشیابی توصیفی پرداخته و نشان دهیم که این مشارکت کنندگان، چه درک و ارزیابی، نسبت به ضعف ها و نقاط قوت طرح ارزشیابی توصیفی دارند. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه کیفی نیمه ساختارمند استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، پس از انجام 23 مصاحبه با معلمان که عمدتاً معلمان باسابقه، دارای گرایش تحصیلی آموزش ابتدایی بودند اشباع داده ها حاصل شد. تحلیل عمیق دیدگاه های معلمان، موجب شناسایی و دسته بندی شش نقطه ضعف نظیر «کاهش شوق، حساسیت و انگیزه تلاش دانش آموزان نسبت به یادگیری و تحصیل» و «افزایش افت یادگیری و دامن زدن به کم سوادی دانش آموزان»، و هشت نقطه قوت برنامه ارزشیابی توصیفی، نظیر «حذف زحمت معلمان برای نگارش فهرست اسامی دانش آموزان» و «امکان استفاده از روش های متعدد در ارزیابی دانش آموزان»، گردید. یافته ها نشان داد که معلمان مصاحبه شونده، پیامدهای متفاوتی را از اثرات اجرای برنامه ارزشیابی توصیفی، تجربه کرده اند و در مجموع با چالش های مضاعفی در فرایند یاددهی یادگیری خود روبرو هستند که در مقاله حاضر به برخی از آن ها پرداخته شده است.
مقایسه ی تنظیم خلق منفی و بیانگری هیجانی در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ی تنظیم خلق منفی و بیانگری هیجانی در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری خاص بود. روش این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای است. نمونه این پژوهش شامل 90 دانش آموز (45 دانش آموز با ناتوانی یادگیری و 45 دانش آموز عادی به شیوه همتاسازی) بود که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تنظیم خلق منفی (NMR) کاتانزار و میرنز و تعادل عاطفی (BEQ) گروس و جان استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های توصیفی و تحلیل واریانس چندمتغیری (مانوا) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که بین دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری و عادی در تنظیم خلق منفی و بیانگری هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که دانش آموزان ناتوان در یادگیری مشکلات و کاستی هایی در زمینه ی رفتاری و هیجانی دارند. نقص های رفتاری و هیجانی، معمولاً با مشکلاتی در رشد تحصیلی و قابلیت های فردی همراه هستند، لذا شناخت ویژگی های رفتاری و هیجانی مبتلایان به ناتوانی های یادگیری از جمله گام های اساسی در فرآیند تشخیص و بازپروری این دانش آموزان است
تبیین دلزدگی تحصیلی بر مبنای ویژگی های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس دلزدگی، تجربه شایعی است که آثار زیانبار آن روی یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان در کانون توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در این پژوهش، نقش علّی صفات زیربنایی شخصیت و راهبردهای مقابله ای در تبیین دلزدگی تحصیلی بررسی شد. گروه مشارکت کنندگان مشتمل بر 718 دانش آموز (380 دختر و 338 پسر) از دبیرستان های شیراز بودند که به روش خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها نسخه کوتاه شده پرسشنامه ویژگی های شخصیتی گلدبرگ، مقیاس راهبردهای مقابله با دلزدگی تحصیلی و مقیاس دلزدگی مرتبط با کلاس و یادگیری به کار رفت. به منظور بررسی مدل از روش معادلات ساختاری و برای تعیین نقش میانجی گری راهبردهای مقابله ای، به طور همزمان از روش بوت استراپ و مراحل بارون و کنی در نرم افزار AMOS، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که به استثنای توافق پذیری، دیگر عوامل شخصیتی دلزدگی تحصیلی را پیش بینی می کنند. راهبرد مقابله ای شناختی اجتنابی تأثیر صفات وظیفه مداری و گشودگی تجربه را بر دلزدگی تحصیلی میانجی گری می کند. راهبرد رفتاری اجتنابی نیز تأثیر برون گرایی، وظیفه مداری و گشودگی را بر دلزدگی تحصیلی میانجی گری می کند. افزون بر این، بررسی شاخص های برازش، بیانگر تطابق مناسب مدل با مشاهدات بود. تلویحات یافته ها در پرتو مبانی نظری و تحقیقات پیشین، پایان بخش مقاله پیش رو است.
بررسی نقش واسطه ای اعتماد و خودکار آمدی جمعی بر رابطه بین رهبری تحول آفرین و عملکرد تیمی (مطالعه موردی: اداره کل آموزش و پرورش استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف بررسی نقش واسطه ای اعتماد و کارآمدی جمعی بر رابطه بین رهبری تحول آفرین و عملکرد تیمی انجام شده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از منظر روش، توصیفی همبستگی است. جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان ستادی اداره کل آموزش و پرورش استان هرمزگان است که بر اساس فرمول کوکران 176 نفر و از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و در قالب 10 تیم کاری به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های تحقیق از پرسشنامه های سبک رهبری تحول آفرین باس و آوالیو، پرسشنامه عملکرد تیمی مایکل وست، پرسشنامه اعتماد سازمانی زارعی و همکاران و پرسشنامه خودکارآمدی فردی و جمعی چن و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار PLS استفاده گردید. نتایج حاکی از آن است که خودکارآمدی جمعی بر رابطه ی بین رهبری تحول آفرین و عملکرد تیمی نقش تعدیلی دارد در صورتی که برای اعتماد سازمانی چنین نقشی مشاهده نگردید
رابطه هوش معنوی و جهت گیری مذهبی با بهزیستی روانشناختی و اضطراب وجودی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضررابطه هوش معنوی و جهت گیری مذهبی با بهزیستی روانشناختی و اضطراب وجودی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهوازاست. حجم نمونه مورد مطالعه 380 نفر بودند که به روش نمونهگیریتصادفیطبقه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از چهار پرسشنامه هوش معنوی، پرسشنامه نگرش مذهبی، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی و پرسشنامه اضطراب وجودی استفاده گردید. این تحقیق از نوع همبستگی بود و برای تحلیل آماری داده ها از تحلیل کانونی استفاده شد. نتایج تحلیل داده های این پژوهش نشان داد که هر 4 نوع آزمون مربوط به تحلیل واریانس مربوط به تحلیل کانونی بین متغیرهای هوش معنوی و جهت گیری مذهبی با بهزیستی روانشناختی و اضطراب وجودی به جرأت می توان گفت بین متغیرهای مورد پژوهش در این فرضیه مطلقاً رابطه معنادار است و این متغیرها بر روی هم اثرگذار است و می توانند بر روی هم تأثیر مثبت و مستقیمی داشته باشند. به عبارت دیگر ضریب همبستگی کانونی 97/0 و انحراف معیار آنها 93/0 بوده. البته ارزش ذره آنها 14.35 گزارش داده شده و این بدان معناست که ضریب همبستگی کانونی در ریشه اول تقریباً 97/0 شده و این یعنی رابطه بسیار اثرگذار و معنی دار بین متغیرها وجود داشته.
پیش بینی انگیزه پیشرفت تحصیلی از طریق سبک های مقابله ای با مشکلات نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی انگیزه پیشرفت تحصیلی به وسیله سبک های مقابله ای با مشکلات نوجوانان دختر استان تهران بوده است. روش پژوهش از نوع توصیفی بوده و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان منطقه 2 شهر تهران در سال تحصیلی 94-1393 است. حجم نمونه پژوهش 150 دانش آموز از دبیرستان ایثار شاهد با روش نمونه گیری در دسترس از رشته های مختلف تحصیلی(ریاضی، تجربی و انسانی) بوده است. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه راهبردهای مقابله ای نوجوانان و مقیاس اندازه گیری پیشرفت صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل از روش رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج نشان می دهد قدرت پیش بینی به ترتیب مربوط به مراجعه به دیگران، مقابله کارآمد و مقابله ناکارآمد می باشد. رابطه مقابله های کارآمد و مراجعه به دیگران با انگیزش پیشرفت در سطح 5 درصد معنادار است. با افزایش راه های آرام بخشی و تلاش و سخت کوشی، انگیزه پیشرفت افزایش و با افزایش عوامل نگرانی و تعلق به ترتیب میزان انگیزش پیشرفت کاهش می یابد. بنابراین می توان جهت افزایش انگیزه پیشرفت دانش آموزان بر سبک های مقابله ای آنان کار کرد.
بررسی مقایسه ای آسیب شناسی رفتاری اجتماعی دانش آموزان متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش آموزان هر ملّتی از سرمایه های فرهنگی و معنوی آن محسوب می شود. شناخت آسیب های این قشر در بالندگی و سلامت آنان مؤثر خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی در زمینه رفتاری- اجتماعی دانش آموزان متوسطه تهران انجام شده است. این تحقیق بر اساس ضرورت شناخت و مقایسه ی انواع آسیب ها (6 ملاک) بر روی 275 نفر دانش آموز پسر و دختر از مدارس متوسطه شهر تهران با روش تصادفی خوشه ای و با تقسیم مناطق شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز با پرسش نامه ی 116 سؤالی محقق ساخته به اجرا درآمد. نتایج به دست آمده در این پژوهش بیان گر این موضوع است که اولاً آسیب های رفتاری- اجتماعی در سطح وسیعی از دانش آموزان متوسطه پسر (29) و دختر (5/19) درصد وجود دارد. بین آسیب هایی مثل فرار و روابط نامشروع، اعتیاد و فرار، خودکشی، پرخاشگری و خشونت، اعتیاد و غیره رابطه ی معناداری وجود دارد. به تعبیر دیگر بین انواع آسیب ها نوعی رابطه وجود دارد که به طریق سیستمی در آسیب ها و اختلالات دیگر هم مؤثر بوده و فراوانی آن مشهود می باشد. میزان آسیب ها در پسران به طور معناداری بیشتر از دختران بوده است. در این پژوهش جهت پاسخ دهی به طرح 6 فرضیه و 4 سؤال پرداخته شده است. نتایج به دست آمده ضمن شناسایی آسیب ها و اختلالات یاری رسانی به قشر دانش آموز و خانواده آنان برای تحول و بالندگی را پیام می دهد و برای مسئولان ذی ربط تعیین کننده و راه گشا است.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی در تکانشگری نوجوانان دختر دارای علائم اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای حل مشکلات روزافزون در کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک، برنامه های درمانی مختلفی ابداع شده است، که از جمله مهم ترین آن ها می توان به مواردی مانند مداخلات رفتاری؛ آموزش مهارت های اجتماعی؛ آموزش خانواده و خانواده درمانی و مداخلات دارویی اشاره کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش مهارت های ارتباطی در تکانشگری نوجوانان دختر دارای علائم اختلال سلوک، طراحی شده است. نخست به مدارس راهنمایی دخترانه استان البرز که در دسترس بوده، مراجعه شده و در مقطع راهنمایی (محدوده سنی 12 تا 15 سال)، پرسشنامه اختلال سلوک اجرا شد. پس از این که افراد دارای نمرات بالا در پرسشنامه اختلال سلوک (افرادی که پس از محاسبه ی نمرات تمام مقیاس ها و رسم نیمرخ CBCL، قله ی نیمرخ شان در طیف بالینی قرار گرفت)، از بین مجموع 90 شرکت کننده انتخاب گشته و تحت مصاحبه ساختار یافته بر اساس DSM_IV_TR قرار گرفتند، در نهایت 30 نفر که ملاک های ورود به مطالعه را تأمین کردند، به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. سپس این 30 نفر به طور تصادفی به دو گروه پانزده تایی آزمایش و کنترل تقسیم گشته و هر دو گروه به نسخه ی فارسی پرسشنامه های تکانشگری (BIS) پاسخ دادند. گروه آزمایش، آموزش مهارت های ارتباطی را به شکل گروهی دریافت نموده و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. مداخلات آزمایشی طی 10جلسه برای گروه آزمایش به اجرا درآمد. در پایان جلسه دهم، مجدداً هر 30 شرکت کننده به پرسشنامه ی تکانشگری مرحله نخست، پاسخ دادند. نتایج به دست آمده نشان داد که در سطح معناداری 5% خطا، ارتباط معناداری بین آموزش مهارت های ارتباطی و کاهش علائم تکانشگری نوجوانان دارای اختلال سلوک وجود دارد. بنابراین آموزش مهارت های ارتباطی موجب کاهش علائم تکانشگری (مؤلفه های شناختی و بی برنامگی آن) می گردد.
مدل علی پیش بینی عملکرد درس زبان انگلیسی: نقش ارزش تکلیف، خودکارآمدی زبان انگلیسی، ادراک از ساختار هدفی کلاس، اضطراب زبان خارجی و راهبردهای شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین باورهای انگیزشی فردی و محیطی با یادگیری زبان انگلیسی به واسطه ی اضطراب زبان انگلیسی و راهبردهای شناختی یادگیری خودتنظیمی بوده است. رابطه متغیرها در قالب یک مدل علّی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه این پژوهش شامل دانش آموزان متوسطه شهر قم بوده و نمونه ای شامل 313 نفر از دانش آموزان دختر چهارم دبیرستان ناحیه 1 و 3 شهر قم در سال تحصیلی 95- 94 به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از: دو خرده مقیاس ارزش تکلیف و راهبردهای شناختی پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (پینتریچ و همکاران،1991)، مقیاس خودکارآمدی زبان انگلیسی چنگ (2001)، پرسش نامه اضطراب در کلاس زبان خارجی (هورویتز و همکاران،1986) و زیرمقیاس ساختار هدف های ادراک شده کلاس درس (میگلی و همکاران،2000). این مدل به روش تحلیل مسیر آزمون شد و برازش آن با داده ها تأیید شد. نتایج حاصل از آزمون مدل و تحلیل های واسطه ای نشان داد که راهبردهای شناختی در رابطه بین ارزش و خودکارآمدی و اهداف تبحری با عملکرد زبان و همچنین متغیر اضطراب در رابطه بین ارزش تکلیف و اهداف اجتنابی و اهداف عملکردی با عملکرد زبان نقش واسطه ای دارند. متغیرهای ارزش، خودکارآمدی، اهداف تبحری، عملکردی و اجتنابی 30 درصد از نمرات اضطراب و 34 درصد از نمرات راهبردهای شناختی را تبیین می کنند.
رابطه مهارت های ارتباطی و مهارت های کار آفرینی در میان دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی و خوارزمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه مهارت های ارتباطی با مهارت های کارآفرینی در بین دانشجویان دانشکده های علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه های علامه طباطبایی و خوارزمی بوده است. این پژوهش از نوع کاربردی و با روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری شامل 6000 نفر از دانشجویان دانشکده های علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه های علامه طباطبایی و خوارزمی بوده که با بهره گیری از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، تعداد 360 دانشجو به طور برابر از دو دانشگاه مورد مطالعه به عنوان نمونه آماری مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش، از دو ابزار استاندارد شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون جی ای (1990) و پرسشنامه مهارت های کارآفرینی الاین بیچ (2007) استفاده شده که روایی آنان از طریق بررسی دیدگاه های خبرگان و صاحبنظران این حوزه و پایایی این ابزارها با بهره گیری از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 72% و 82% محاسبه شده است. در تحقیق پیش رو، از مجموع آزمون های آمار استنباطی، آزمون t برای گروه های مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردیده است. نتایج حاکی از آن است که بین میانگین های مهارت های ارتباطی و مهارت های کارآفرینی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی و خوارزمی، تفاوت معنادار وجود نداشته و علاوه بر آن بین مهارت های ارتباطی با مهارت های کارآفرینی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.