فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۸۱ تا ۵٬۸۰۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، سعی شده با سنجش پنج عامل اصلی شخصیت نیروهای فروش، بر اساس آزمون نئو اف اف آی، روابط همبستگی و علت و معلولی موجود بین عوامل اصلی شخصیت با عملکرد کاری فروشندگان حضوری و تلفنی یک شرکت پخش مواد غذایی مورد سنجش قرار گیرد. بر اساس یافته های این تحقیق، عامل عصبیت (یا روان آزرده خویی) بر عملکرد فروشندگان تاثیر منفی داشته و دو عامل برون گرایی و مسئولیت پذیری بر عملکرد آنها تاثیر مثبت دارد. بین عوامل شخصیتی بازبودن به تجارب و سازگاری با عملکرد فروشندگان روابط معنی دار مشاهده نمی گردد. همچنین نتیجه تحلیل عاملی عملکرد فروشندگان تلفنی و حضوری با روش چرخش واریماکس، حاکی از آن است که این عملکرد دارای چهار عامل است: فعالیت های فروش مستقیم، شناخت بازار و مشتریان، بهبود و توسعه روابط و دقت در سنجش اعتبار مشتریان، فروش های محقق نشده، که در مقایسه با وظایف فروشندگان تبیین شده توسط آرمسترانگ می توان عنوان نمود که عامل های عملکرد ""دقت در سنجش اعتبار مشتریان"" و ""فروش های محقق نشده"" ویژه بازار ایران هستند
ارزیابی نظام نظارت مالی در کشور
حوزه های تخصصی:
تعیین میزان معیارهای مشتری مداری در آموزش بر اساس دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با وجود رقابت شدیدی که بر اقتصاد امروز جهان حاکم است، ارایه ی خدمات بیشتر به مشتریها و ارتقای کیفیت، دیگر یک ارزش افزوده قلمداد نمیشود؛ بلکه ضرورتی انکار نشدنی است. در این راستا، آموزش عالی و توجه به مشتری مداری به خصوص دانشجو محوری، رکن اصلی در پیشرفت و توسعه ی همه جانبه ی هر کشور میباشد. از این رو، هدف از این پژوهش تعیین میزان نمره ی معیارهای مشتری مداری بر اساس دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود.
روش بررسی: این پژوهش تحلیلی از نوع مقطعی در سال 1390 بود. جامعه ی پژوهش کلیه ی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در 7 دانشکده بودند. حجم نمونه با توجه به فرمول های آماری 384 نفر بوده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه ی محقق ساخته ای بودکه به بررسی چهار معیار تعریف شده برای مشتری مداری (دانشجو محوری) پرداخت و شامل مشتری مداری از سوی مدیریت دانشگاه، اعضای هیأت علمی، گروه های تحصیلی و فرایندهای آموزشی بود. پایایی و روایی پرسش نامه سنجیده شد و در نهایت با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و روش های آماری t مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه، داده هایی که بر اساس طیف لیکرت بودند، تحلیل گردیدند.
یافته ها: نمره ی معیار گروه های تحصیلی بیشتر از سایر معیارها بود (45/53) و معیارهای هیأت علمی (27/50) و فرایندهای آموزشی (12/46) به ترتیب دارای بیشترین میزان مشتری مداری بوده اند و معیار مدیریت دانشکده ها کمترین تأثیر (56/40) را در ارتقای مشتری مداری دانشجویان نسبت به سایر معیارها داشته است. جنسیت و مقطع تحصیلی دانشجویان با اکثر معیارهای مشتری مداری ارتباط معنی دار آماری داشت و در همه ی آن ها در زنان و مقطع کارشناسی ارشد بیشترین میزان مشتری مداری مشاهده شد.
نتیجه گیری: حیطه ی مشتری مداری هم در ابعاد مختلف و هم در دانشگاه های علوم پزشکی با سایر دانشگاه ها می تواند تفاوت داشته باشد؛ زیرا که باید به جنسیت دانشجویان به عنوان یک عامل اثرگذار در کیفیت ارایه ی خدمات بهداشتی و درمانی توجه کرد و برای ارتقای مشتری مداری، بازبینی فرایندهای آموزشی مبتنی بر دانشجو و توجه مدیریت دانشگاهی به دانشجویان دارای اهمیت به سزایی است.
عوامل تعیین کننده ریسک سیستماتیک سهام در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل تعیین کننده ریسک سیستماتیک سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در چارچوب مدل ادعاهای احتمالی است. در راستای این هدف،ابتدا مدل نظری مربوط به عوامل تشکیل دهنده بتا معرفی و این عوامل در قالب سه دسته اصلی ویژگی های شرکت، اختیار رشد و نرخ بهره بدون ریسک (از عوامل اقتصاد کلان) ارایه گردید. سپس به منظور آزمون عملی این مدل، 80 شرکت واجد شرایط از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس انتخاب شدند و از اطلاعات آن ها در خلال سال های 1387-1376 استفاده شد. فرضیه های پژوهش که مبتنی بر نتایج حاصل از مدل نظری مزبور هستند، با استفاده از روش های رگرسیون چند متغیره برای داده های ترکیبی مورد آزمون قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد میان بتا و متغیرهای رشد سود عملیاتی، تغییرپذیری سود عملیاتی، همبستگی سود عملیاتی با شاخص پرتفوی بازار و اختیار رشد ارتباطی معنا دار وجود دارد. افزون بر این، نتایج پژوهش حاضر شواهدی، هر چند ضعیف، در رابطه با بی ثباتی بتای سهام شرکت های با اهرم بالا فراهم می کند.
مدل تحلیل پارادوکس استانداردسازی رفتار و خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین استاندارد سازی رفتار و خلاقیت انجام پذیرفت. به این ترتیب رابطه استانداردسازی رفتار و خلاقیت بر محور مبانی تئوریک مربوطه به پژوهش سپرده شد، که نتیجه آن دست یابی به مدل مفهومی پژوهش بود. این مدل متشکل از پنج متغیر خلاقیت، آزادی، ساختار یافتگی وظایف، قوانین و انتظارات شغلی است.پرسشنامه سنجش متغیرهای پژوهش بر اساس مدل مفهومی، تهیه و تنظیم شد. پرسشنامه مذکور میان افراد جامعه آماری شامل محققین موسسه های پژوهشی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، توزیع و بعد از تکمیل جمع آوری شد. مدل مفهومی پژوهش بر اساس داده های حاصل از این پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفت که نتایج حاصله نشان می دهد بین استاندارد سازی رفتار (قوانین و انتظارات شغلی)، و خلاقیت رابطه معکوس وجود دارد. به این صورت که استاندارد سازی رفتار از یک طرف تحت تاثیر ساختار یافتگی وظایف، افزایش و گسترش یافته و از طرف دیگر به صورت مستقیم و غیر مستقیم (از طریق کاهش آزادی افراد در انجام وظایف مربوطه) موجب کاهش خلاقیت می شود.
میزان همبستگی خوداستنادی مجله با ضریب تأثیر در نشریات علمی حوزه علوم انسانی بر اساس پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با استفاده از روش تحلیل استنادی انجام شده. نتایج نشان داد که رابطه معناداری در سطح 01/0 بین ضریب تأثیر و خوداستنادی مجله وجود دارد، بدینمعنا که مجلات با ضریب تأثیر پایین دارای خوداستنادی کمتری هستند- یعنی خوداستنادی بر ضریب تأثیر مجله اثر مثبت دارد. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه معناداری در سطح 01/0 در جهت منفی بین ضریب تأثیر و تعداد مقاله در حوزه علوم انسانی در سالهای مورد بررسی برقرار است؛ یعنی با افزایش تعداد مقالات، ضریب تأثیر مجله افزایش پیدا نمیکند. رابطه معناداری در سطح 01/0 بین تعداد مقاله و تعداد خوداستنادی مجله وجود دارد؛ بدینمعنا که هرچه تعداد مقالات بیشتر باشد، تعداد خوداستنادی مجله افزایش مییابد. نتایج نشان داد که نرخ خوداستنادی مجله در حوزه علوم انسانی در سالهای مورد بررسی، روند نزولی داشته است. پس از حذف خوداستنادی مجله، رتبه 108 مجله کاهش، و 240 مجله افزایش یافته و در رتبه 23 مجله تغییری حاصل نشده است.
اثر تغییر حد قیمت بر حجم معاملات و نوسان قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحرانهای بازارهای مالی در دهه های اخیر، توجه پژوهش گران را به نوسانات اضافی در این بازارها جلب کرده است. برخی صاحبنظران، حد قیمت را وسیله ای برای کنترل نوسان های بیش از اندازه قیمتها پیشنهاد داده اند و استدلال می کنند که حد قیمت با فراهم آوردن زمانی برای آرام گرفتن بازار، فرصتی را در اختیار سرمایه گذاران قرار می دهد تا با ارزیابی دوباره اطلاعات، تصمیمات منطقی تری بگیرند. از سوی دیگر، مخالفان ادعا می کنند که دامنه نوسان قیمت موجب تسری نوسانها به دوره ای طولانی تر می شود و به این ترتیب، فرایند کشف قیمت و نقد شوندگی سهام آسیب می بیند. این دیدگاه های متفاوت، نشان دهنده نبودن اتفاق نظر در مورد با آثار حد قیمت است. این پژوهش با استفاده از روش شناسی مطالعه رویدادی، اثربخشی حد قیمت سهام را با استفاده از دو مقطع زمانی تغییر حد (از %5 به %2 در سال 1384 و از %2 به %3 در سال 1387) در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار داده است. یافته ها نشان می دهد که تغییر میزان حد قیمت با تغییر در نوسانهای قیمت و حجم معاملات، رابطه معکوس دارد. بنابراین می توان گفت ساختار کنترلی حد قیمت در بورس اوراق بهادار تهران، نتوانسته است به گونه اثربخشی نوسانات قیمت سهام را کاهش دهد. یافته دیگر پژوهش حاکی است که تغییر حد قیمت با اندازه شرکت ارتباط معناداری ندارد.
تأثیر اجرای رویکرد شش سیگما در کاهش مدت اقامت بیماران بستری در مرکز آموزشی و درمانی فیروزگر؛1387(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
شرایط رقابت جهانى به گونه اى ست که سازمان ها همزمان ناچار به بهبود کیفیَت، افزایش رضایتمندى مشتریان، کاهش هزینه ها، و افزایش بهره ورى میباشند.چنین فضایى منجر به پیدایش تکنیک ها و رویکرد هاى متعدد نظیر مدیریَت کیفیَت فراگیر، مهندسى مجدد، مهندسى ارزش، تولید ناب و شش سیگما شده است. شش سیگما به عنوان جدیدترین برنامه ى مدیریَت کیفیَت در جهت افزایش رضایتمندى مشترى و سودآورى مالى به سازمان ها کمک مى کند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر اجرای شش سیگما در کاهش مدت اقامت بیماران بستری در بخش ارتوپدی مرکز آموزشی و درمانی فیروزگر با استفاده از آموزش چرخه ی DMAIC به اعضای تیم پروژه می باشد. روش بررسی: این پژوهش به صورت مقطعى ـ طولى ست. جمع آورى داده های مدت زمان بستری قبل از آموزش(در ماه های آذر، دی، بهمن) و بعد از آموزش شش سیگما (در ماه های اسفند، فروردین، اردیبهشت، خرداد، تیر) در یک دوره ى زمانى 7ماهه با استفاده از پرونده های پزشکی صورت گرفته ؛و با نرم افزار آماری MINITAB و آزمون t-test تحلیل شده است. یافته ها: میانگین مدت زمان بستری قبل از آموزش چرخه ی DMAIC در نمونه 200 نفری برابر با 915/7 روز و بعد از آموزش در همان تعداد نمونه برابر با 375/6 روز بود.با استفاده از آزمون مقایسه ى میانگین در دو جامعه ، رابطه ی میان آموزش چرخه ی DMAIC و میانگین مدت زمان بستری تایید شد. یافته ها نشان داد که آموزش شش سیگما موجب کاهش مدت اقامت بیماران بخش ارتوپدی شده است. (p value=0/001). نتیجه گیری: برای بهره گیری از شش سیگما در بهبود کیفیَت خدمات بیمارستانی، آموزش این ابزار اهمیَت دارد.این بر یادگیری توام ابزارها و فرایند DMAIC تاکید دارد واستقرار آن را در سازمان تسهیل می کند.
توسعه و توسعه یافتگی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی می شود مفهوم توسعه و توسعه یافتگی و تعاریف آن از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گیرد . توسعه ملی زبان ، مفاهیم متفاوتی را پیدا کرده که بسته به شرایط و اقتضای زمانی و محیطی شاید بتوان گفت صحیح بوده است ، اما چیزی که مهم است و حائز اهمیت است این است که در شرایط کنونی و قرن حاضر شاخص ها و معیارهای تشخیص توسعه یافتگی با معیارهای گذشته متفاوت است و این شاخص ها از جنبه صرفا مادی و اقتصادی به سمت شاخص های کیفی و انسانی سوق پیدا نموده است...
بازاریابی خدمات کتابخانه برای جذب نسلنت
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نقش بازاریابی خدمات کتابخانه در جذب نسل جدید کاربران بررسی میشود. بررسی مروری متون و منابعی که به کاربردپذیری خدمات کتابخانهها پرداختهاند، حاکی از این است که هرچند کتابخانهها دیگر امتیاز انحصار منابع اطلاعاتی را در اختیار ندارند، با این همه باید به ارائه خدمات ارزش افزوده خود بپردازند. بنابراین میتوانند اصول کلاسیک بازاریابی را برای جذب نسلهای جدید کاربران و ارائه خدمات بهتر به آنها بهکار گیرند. این مقاله، سپس با درک کاربران و «بافتهای» آنها، راهبردهای ارزشی را برای بازاریابی کتابداران و منابع کتابخانهای پیشنهاد میدهد.
تبیین مدل پاسخ های مصرف کنندگان به ارزش ویژه برند بر مبنای رابطه تلاش های آمیخته بازاریابی، تصویر شرکت و ارزش ویژه برند ( مورد مطالعه: شرکت بوتان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرکتها برای حفظ و ادامه بقای خود در این روزها باید بر کسب مزیتهای رقابتی و جلب رضایت هرچه بیشتر مصرف کنندگان جهت فروش و سهم بازار بیشتر تمرکز کنند. یکی از ابزارهای راهبردی که موجب آسیب پذیری کمتر شرکت در مقابل فعالیت های رقابتی بازار وتعهد و تکرار مصرف می شود، ارزش ویژه برند است. هدف این مقاله بررسی پاسخ های مصرف کنندگان بر مبنای رابطه تلاشهای آمیزه بازاریابی، تصویر شرکت و ارزش ویژه برند با استفاده از مدل کیم و هیون(2011) و مدل بویل ومارتینز(2013) میباشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف،کاربردی وبراساس روش گردآوری داده ها ازنوع توصیفی پیمایشی محسوب میشود. فرضیه ها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری(در نرم افزار لیزرل و پی.ال.اس) و داده های فراهم آمده از مصرف کنندگان محصولات شرکت بوتان در شهر تهران آزمون شدند. یافته ها همچنین تاثیر ارزش ویژه برند بر پاسخهای مصرف کنندگان را تاییدکرد. نتایج تحلیل فرضیات نشان داد تلاشهای آمیزه بازاریابی به طور مثبت بر ارزش ویژه برند تاثیرگذارند و تصویر شرکت نقش مهمی در فرایند ایجاد ارزش ویژه برای برند بوتان ایفا میکند. بنابراین مدیران شرکت باید درترکیب سرمایه گذاری برای تلاشهای آمیزه بازاریابی جایگاه ویژه ای را در ارتقای سیستم توزیع، توسعه خدمات پس ازفروش، قیمتگذاری و ترفیع مدنظر قرار دهند.
مدل بهبود وفاداری مشتریان به فروشگاه الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به رشد و تنوع فناوری های تجارت الکترونیک، تعداد فروشگا ه های مجازی به صورت تصاعدی افزایش یافته و این امر چالش های جدیدی در کسب و کار ایجاد نموده است. به طوری که بهبود و ارتقای وفاداری مشتریان به عنوان شاخص کلیدی در دستیابی به موفقیت پایدار در فروشگاه های الکترونیک تبدیل شده است. در این راستا، پژوهش حاضر در تلاش است مدل مناسبی جهت بهبود وفاداری مشتریان به فروشگاه های الکترونیک ارائه نماید. جامعه آماری این تحقیق شامل اعضای هیئت علمی و دانشجویان دانشگاه یزد هستند که تجربه خرید کتاب از کتابفروشی های اینترنتی را داشته اند. با توجه به غیرنرمال بودن توزیع داده ها، از روش های ناپارامتریک (آزمون های علامت، من ویتنی، فریدمن و کروسکال والیس) جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که 21 مؤلفه استخراج شده در قالب سه دسته کلی(1- خدمات مشتری 2- طراحی وب سایت 3- اعتماد)، بر ارتقای وفاداری الکترونیک تأثیرگذار می باشند؛ به طوری که این عوامل و مؤلفه ها در مجموع 70% سازه عوامل مؤثر بر ارتقای وفاداری الکترونیک در کتابفروشی های اینترنتی را تبیین می کنند. یافته های حاصل از رتبه بندی عوامل مربوطه دلالت بر آن دارد که از دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشگاه یزد، شاخص های مربوط به «اعتماد» بیشترین درجه تأثیرگذاری در بهبود وفاداری الکترونیک دارا هستند.
ارایه رویکردی کیفی برای مدل سازی توان رقابتی بنگاه در کسب وکارهای مبتنی بر فناوری پیشرفته مورد مطالعه: صنعت نرم افزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی روند تحولات تجارت جهانی محصولات مبتنی بر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی طی ? دهه اخیر، نشان می دهد، کشورهای درحال توسعه به طور جدی به دنبال کسب موقعیت رقابتی مناسب در عرصه صنعت نرم افزار هستند. نظر به اهمیت مسئله رقابت برای مدیران ارشد بنگاه های ایرانی فعال در صنعت نرم افزار و ضرورت داشتن درک صحیح برای کسب موفقیت در عرصه رقابت، طی فعالیتی پژوهشی تلاش شده است بر مبنای رویکرد کیفی، یک مدل مفهومی برای تبیین توان رقابتی بنگاه های فعال در صنعت نرم افزار توسعه داده شود. در این مقاله، که بخشی از نتایج پژوهش مذکور را ارایه می نماید، پس از بیان موضوع پژوهش در بخش مقدمه، ابتدا مفهوم رقابت و مزیت رقابتی از نظر تئوری های نوین بنگاه و مزیت رقابتی تبیین شده است. سپس روش پژوهش مورد استفاده برای مدل سازی توان رقابتی تشریح شده است. در ادامه مقاله فرایند اجرایی بهکار گرفته شده برای مدل سازی توان رقابتی در سطح بنگاه به طور مختصر مورد بحث قرار گرفته است. نتایج فرایند مدل سازی طی سه بخش اصلی شامل توافق در خصوص فهرست مفاهیم مرتبط با توان رقابتی بنگاه، استخراج و تحلیل نقشه علی خبرگان، و استخراج و مدل سازی نقشه ادغامی صنعت نرم افزار در بخش پایانی مقاله ارایه شده است. خروجی نهایی این پژوهش مدل مفهومی توان رقابتی بنگاه در صنعت نرم افزار است.
ارزیابى محیط داخلى بیمارستان هاى آموزشى و درمانى شیراز براساس مدل شش بعدى وایز بورد؛ نیمه دوم 1384(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
ارزیابى محیط داخلى شامل ارزیابى موقعیت یک سازمان، سنجش عملکرد، شناسایى مشکلات و توان بالقوه آن مى باشد. اگر ارزیابى محیط داخلى به درستى انجام شود سازمان می تواند تصویرى کامل از شرایط موجود به دست آورده، دورنماى مناسبى ترسیم کرده و برنامه هاى رقابتى و کارا را جایگزین برنامه هاى ناکارامد و نامرتبط موجود کند. هدف از انجام پژوهش حاضر ارزیابی محیط داخلی بیمارستان های آموزشی درمانی شیراز بر اساس مدل شش بعدى وایز بورد بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر، توصیفى و کاربردى است که به صورت مقطعى انجام شد. 362 نفر از کارشناسان بیمارستان هاى آموزشى و درمانى شیراز وارد مطالعه شدند. داده ها توسط پرسشنامه اى استاندارد جمع آورى و امتیازات کسب شده به وسیله نرم افزار آمارى SPSS و آزمون t-test تحلیل شد. حداکثر امتیازات 7 امتیاز بود. امتیاز کمتر از 4 نشان دهنده قوت و امتیاز بیشتر از 4 نشان دهنده ضعف درنظر گرفته شد.
یافته ها: میانگین امتیاز متغیرهاى مورد مطالعه در این پژوهش که شامل هدف گذارى، ساختار سازمانى (سازماندهى فعالیت ها)، رهبرى، هماهنگى، مکانیسم پاداش، ارتباطات و نگرش کارکنان نسبت به تغییر مى باشند، بترتیب در بیمارستان نمازی: 80/3، 01/4، 26/4، 39/4، 43/4، 13/4 و 74/3 ، در بیمارستان زمینه : 04/4، 20/4، 84/4، 72/4، 96/5، 16/4 و 68/3، در بیمارستان شهید چمران: 84/3، 48/3، 68/2 ، 76/3، 96/4، 36/3 و 60/3، در بیمارستان حافظ: 24/3 ، 21/4، 44/3، 12/4، 84/4 ، 72/2 و 52/3 و در بیمارستان شهید فقیهی: 75/2، 84/4، 80/3، 36/4، 32/5، 48/3 و 80/3 به دست آمد.
نتیجه گیری: براساس یافته هاى این پژوهش در بعد هدف گذاری؛ بیمارستان زینبیه، در بعد ساختار سازمانی؛ بیمارستان هاى نمازى، زینبیه، حافظ و شهید فقیهى، در بعد رهبری؛ بیمارستان هاى نمازى و زینبیه، در بعد هماهنگی ؛ بیمارستان هاى نمازى، زینبیه، حافظ و شهید فقیهى، در بعد مکانیسم پاداش؛ تمام بیمارستان هاى مورد مطالعه و در بعد ارتباطات؛ بیمارستان هاى نمازى و زینبیه داراى ضعف بوده اند که نیاز به توجه بیشترى دارند. نگرش کارکنان سازمان نسبت به تغییر نیز در تمام بیمارستان هاى مورد مطالعه، به عنوان نقطه قوت ارزیابى شده است. "
کاربرد فناوری اطلاعات (IT) در مزیت رقابتی پایدار، مطالعه موردی شرکت های تولیدی برتر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامهریزی ملی با رویکرد مدیریت کیفیت جامع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هر چند امروزه اعتقاد به برنامهریزی ملی همانند سالهای گذشته وجود ندارد، ولی این به آن معنا نیست که باید برنامهریزی کنار گذاشته شود، بلکه دنیای امروز روشهای جدید و مؤثرتری را برای برنامهریزی ملی میطلبد.
خاستگاه برنامهریزی ملی با هر رویکردی، دست یافتن به نیازها و مطالبههای مردم میباشد و مدیریت کیفیت جامع که از نیازهای مشتری شروع شده و به دنبال تأمین رضایت مشتریان میباشد، بخوبی میتواند نگاهی جدید به برنامهریزی ملی ارائه دهد. هدف این مدل تأمین رضایت مشتریان برنامه میباشد که واجد ویژگیهایی است که در صورت تحقق آنها رضایت براورده خواهد شد. جامع بودن، عدالت، انعطافپذیری، هماهنگی، سازگاری درونی و بیرونی، عقلانیت و اثر بخشی از خصوصیات هدف مدل میباشند که براساس نظرهای صاحبنظران برنامهریزی بهدست میآید. همچنین مبانی اصلی تحقق هدف، سه عامل اصلی، بهینهسازی فرایندهای برنامهریزی، توانمندسازی دستاندرکاران برنامه و تمرکز بر نیازهای مشتریان برنامه میباشد. برنامهریزی به مرحله تدوین برنامه خلاصه نشده و شامل تدوین، اجرا بررسی و اصلاح برنامه است و زمانی هدف مدل، یعنی رضایت مشتریان برنامه محقق میشود که کلیه مبانی ذکر شده بهطور مستمر بهبود پیدا کنند."