مدیریت اطلاعات سلامت
مدیریت اطلاعات سلامت دوره 8، 1390 شماره 8 (ویژه نامه ی مدیریت خدمات بهداشتی درمانی) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مدیریت مهم ترین عامل تداوم حیات و استمرار موفقیت سازمان ها است و مدیران نقشی بسیار مهم و تعیین کننده را در رشد و بالندگی و پیشرفت هر سازمان به عهده دارند. در منابع دینی نیز از اهمیت مدیریت و مدیران شایسته، مطالب بسیاری می توان یافت. هدف از این تحقیق، شناسایی نظرات و ادراکات مدیران و صاحب نظران دانشگاهی در خصوص مؤلفه های مدیریت اسلامی بود.
روش بررسی: روش انجام این تحقیق از نوع کیفی با تحلیل محتوای موضوعی بود. شرکت کنندگان در این تحقیق 14 نفر از دانشگاهیانی بودند که در زمینه ی مباحث تحقیق دارای تجربه و یا تألیفاتی بودند. ابزار انجام این تحقیق مصاحبه بود که پس از انجام مصاحبه ها و به حد اشباع رسیدن موارد تحقیق، مصاحبه ها متوقف شد و مفاهیم اصلی از میان مصاحبه ها استخراج شد.
یافته ها: حکومت اسلامی برای احیای دین و تأمین آرامش و امنیت اجتماعی و احقاق حقوق مردم بنا شده است، نه برای زورگویی و ...؛ بنابراین، در نظام اسلامی، مدیر باید با توجه به منزلت های انسانی، مسایل ارزشی و وضع قوانین و مقررات هماهنگ با احکام الهی مدیریت کند. در مدیریت اسلامی، ارزشیابی، وحدت و هماهنگی، سعه ی صدر، مشورت، ارتباط مدیر با مردم و ... از جایگاه ویژه ای برخوردار است. لازمه ی حکومت و مدیریت اسلامی، رحمت، محبت و مهربانی به شهروندان است.
نتیجه گیری: مدیریت اسلامی شیوه ی مدیریت خاصی است که برگرفته از آموزه های دین مبین اسلام است و مهم ترین ویژگی شیوه ی پیش گفت آن است که هدف وسیله را توجیه نمی کند، چراکه هدف آن مقدس می باشد و برای رسیدن به این هدف باید به آموزه های اسلامی توجه شود.
ارتباط بین سلامت معنوی و افسردگی در مراجعه کنندگان مبتلا به سرطان سینه در بیمارستان تخصصی سیدالشهدا(ع) اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سرطان سینه شایع ترین، کشنده ترین و از نظر روانی تأثیرگذارترین سرطان در زنان است و موجب بروز مشکلات هیجانی و عاطفی عمیقی همچون افسردگی میشود. یافته های چندین مطالعه بیانگر وجود ارتباط آماری معنی دار بین سلامت معنوی و افسردگی در این بیماران می باشد. وجــود موارد ضد و نقیض در این زمینه، در تحقیقات خارج از کشور و عدم وجود چنین مطالعه ای در ایران، محققین را بر آن داشت تا مطالعه ای را با هدف ارتباط بین سلامت معنوی و افسردگی در مراجعه کنندگان مبتلا به سرطان سینه در بیمارستان سیدالشهدا(ع) اصفهان طراحی و اجرا نمایند .
روش بررسی: این مطالعه، از نوع تحلیلی- مقطعی بود. نمونه های مورد پژوهش 223 نفر از بمراجعه کنندگان مبتلا به سرطان سینه در بیمارستان سیدالشهدا(ع) در سال 1390 بودند که به روش نمونه گیری آسان وارد مطالعه گردیدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسش نامه ی سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و خرده مقیاس افسردگی پرسش نامه ی DASS-42 استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از 17SPSS و روش های آمار توصیفی (توزیع درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و تحلیلی (آزمون t مستقل و ضریب همبستگی Pearson و Spearman)، مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در این مطالعه، 223 بیمار (1/99 درصد زن و 9/0 درصد مرد) شرکت نمودند. میانگین سنی این بیماران 6/48 سال با انحراف معیار 07/1 بود. 3/80 درصد افراد متأهل بودند. میانگین مدت ابتلا به بیماری 26/39 ماه با انحراف معیار 7/41 بود. میانگین نمره ی بعد مذهبی سلامت معنوی بیماران 25/52 با انحراف معیار 08/7 از 60 بود و میانگین نمره ی بعد وجودی سلامت معنوی بیماران 87/42 با انحراف معیار 31/9 از 60 و میانگین کلی نمره ی سلامت معنوی بیماران نیز 89/94 با انحراف معیار 99/14 از 120 بود و میانگین نمره ی افسردگی واحدهای مورد پژوهش 24/12 با انحراف معیار 58/9 از 42 بود. یافته ها حاکی از وجود ارتباط آماری معنی دار معکوس بین ابعاد مذهبی و وجودی سلامت معنوی با میزان افسردگی بود (به ترتیب با 22/0- = r و 001/0 = P و نیز 48/0- = r و 001/0 > P). همچنین بین نمره ی کلی سلامت معنوی و افسردگی ارتباط معنی دار وجود داشت (41/0- = r و 001/0 > P).
نتیجه گیری: در بیماران مبتلا به سرطان سینه با نمرات بالاتر سلامت معنوی، میزان افسردگی کمتری وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد در بیماری هایی همچون سرطان که بر جسم، روان و روح افراد تأثیرگذار هستند، پرستاران می توانند با استفاده از رویکرد مراقبت کل نگر با تأکید بر بعد معنوی مراقبت به بیماران در دستیابی به ارتقای سطح سلامت روان کمک نمایند.
رابطه ی رهبری معنوی و کیفیت زندگی کاری کارکنان در مرکز آموزشی درمانی شهید هاشمی نژاد شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه نوع جدیدی از مفهوم رهبری مطرح است که بر ارایه ی خدمت به دیگران، دیدگاه کلی نسبت به کار، توسعه ی فردی و تصمیم گیری مشترک تأکید دارد که تحت عنوان «رهبری معنوی» نامیده می شود. نهضت رهبری معنوی شامل مدل های خدمت گزاری رهبری، مشارکت دادن کارکنان و توانمندسازی آنان می باشد که بر اساس فلسفه ی رهبری خدمت گزار بنا نهاده شده است. هدف این پژوهش، شناسایی رابطه ی رهبری معنوی و ابعاد آن با کیفیت زندگی کاری کارکنان در بیمارستان آموزشی- درمانی شهید هاشمی نژاد شهر تهران بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نظر نتایج کاربردی بود که به صورت مقطعی در سال 1388 انجام گرفت. نمونه ی پژوهش شامل 111 نفر از پرسنل شاغل در بیمارستان شهید هاشمی نژاد بود. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی رهبری معنوی Fry و نیز پرسش نامه ی کیفیت زندگی کاری Casio جمع آوری و به وسیله ی نرم افزار SPSS و آزمون Spearman تحلیل شد.
یافته ها: بین رهبری معنوی و هفت بعد آن (چشم انداز سازمانی، عشق به نوع دوستی، ایمان به کار، معنی داری در کار، عضویت در سازمان، تعهد سازمانی و بازخورد عملکرد) با کیفیت زندگی کاری کارکنان در مرکز آموزشی درمانی هاشمی نژاد رابطه ی معنی دار و مثبت وجود داشت (001/0 > P).
نتیجه گیری: رهبری معنوی با فراهم نمودن زمینه های مساعد و حمایت کننده برای کارکنان، شرایطی را فراهم می سازد تا با تلاش در جهت تحقق اهداف سازمان، نیازها و اهداف خود را برآورده کنند و توانایی های بالقوه ی خود را آشکار سازند.
آموزش مدیران وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بر اساس الگوی مبتنی بر شایستگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بهره وری هر سازمان تا حد قابل ملاحظه ای به ذخیره ی دانش، مهارت، خلاقیت و تجربه ی نیروی انسانی آن سازمان بستگی دارد. از این رو، ضروری است که هر سازمان با تنظیم برنامه ی آموزش، نیازهای توسعه ی فردی، شغلی و سازمانی را استخراج و تأمین کند. این مقاله به صورت گزارش موردی، برنامه ی ارتقای عملکرد مدیران شاغل در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را از طریق مسلح ساختن آن ها به دانش، بینش و مهارت های مدیریتی مورد نیاز مأموریت سازمانی تشریح نموده است.
روش بررسی: توانمندسازی مدیران بر اساس رویکرد «آموزش مبتنی بر شایستگی»، در سال های 87-1381، با طراحی برنامه ی 7 مرحله ای و تشکیل کمیته ی تخصصی آموزش و راه اندازی 7 مرکز آموزش- پژوهش- مشاوره در وزارت بهداشت انجام شد و کلیه ی مدیران شاغل در این وزارتخانه را تحت پوشش قرار داد. در هر مرحله، از یافته های مطالعات قبلی و یا اجرای پژوهش های جدید استفاده شد. کمیته ی آموزش با استفاده از ابزارها و روش های علمی، صحت اطلاعات ثانویه و اولیه ی هر مرحله و همچنین شیوه ها و نتایج اجرای دوره های آموزشی را مورد تأیید قرار داد.
یافته ها: نیازهای آموزشی استخراج شده، بسته های آموزشی تدوین شده و دوره های آموزشی اجرا شده به تفکیک سطوح مدیریت، در راستای اهداف، راهبردها و فرآیندهای کلان و اهم مسایل وزارتخانه بودند و تکالیف قانونی و ظرفیت های شغلی و سازمانی مورد نیاز مدیران را پوشش می دادند. ارزیابی عملکرد مدیران در دوره ی زمانی 6 ماهه و یک ساله نشان داد که رتبه های مدیران آموزش دیده، نسبت به دوره ی زمانی قبل از خود و نسبت به مدیرانی که دوره ی آموزش را سپری نکرده بودند، به ترتیب رشد متوسطی معادل 25 درصد و 37 درصد داشته است و عملکرد آن ها بهتر بوده است. این در حالی بود که اغلب مدیران شاغل، از دانش، مهارت و تجربه ی مدیریتی مناسب با مأموریت های سازمانی خود برخوردار نبودند.
نتیجه گیری: برای ارتقای عملکرد مدیران، توجه به مأموریت سازمانی و تواناییهای علمی و اجرایی مورد نیاز آن ها ضروری است. این تجربه نشان میدهد که الگوی آموزش مبتنی بر شایستگی، شیوه ای مناسب برای ارتقای عملکرد فردی، شغلی و سازمانی به حساب میآید و میتوان با استفاده از ظرفیت های موجود، آن را در سطوح سازمانی و مدیریتی وزارت بهداشت به کار گرفت.
رابطه ی بین ارزش های فردی (ابزاری و نهایی) و حرفه ای در بین پرستاران بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: وجود هم گرایی بین ارزش ها در محیط های شغلی، نقشی تعیین کننده در ایجاد برون دادهای مثبت فردی و سازمانی ایفا می کند. از آنجایی که پرستاری حرفه ای است که در شرایط سخت بیماری، خدمات ارزشمندی را به جامعه ارایه می دهد، پژوهش حاضر با هدف شناسایی هم گرایی بین ارزش های فردی و حرفه ای در پرستاران بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گردید.
روش بررسی: در این پژوهش که به صورت مقطعی انجام پذیرفت، تعداد 103 پرستار شاغل در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان که در سال 1389مشغول به کار بودند، به صورت طبقه ای با توجه به نسبت های حجمی انتخاب و ارزش های آن ها توسط پرسش نامه های زمینه یابی ارزش های Rokeach و مقیاس ارزش های حرفه ای پرستاری Weis و Schank مورد بررسی قرار گرفت. اعتبار و پایایی ابزارها در سطح مطلوبی (بالای 7/0) گزارش شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری 16SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین عوامل ارزش های فردی و حرفه ای رابطه ی معنی داری وجود داشت (05/0 > P)، چنانچه پرستاران بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بین ارزش های مهم خود مثل هماهنگی درونی با امنیت، وفاداری با اعتماد و امنیت و یا دنیایی از صلح با صداقت، رابطه احساس می کردند. به علاوه، در اهمیت ارزش های فردی آزادی و خلاقیت، فرمان برداری و گذشت در بین زنان و مردان تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0 > P)؛ اما در ارزش های حرفه ای، این تفاوت ها معنی دار نبود.
نتیجه گیری: بین تعدادی از ارزش های فردی پرستاران و ارزش های مهم و محوری آن ها در حرفه شان هم گرایی و هم سویی وجود دارد. این نتایج در راستای پژوهش های گذشته نشان می دهد که هم گرایی ارزش های فردی و حرفه ای منجر به افزایش تناسب فرد- شغل و فرد- سازمان می شود.
سنجش میزان تاثیر عوامل مؤثر بر پیاده سازی مدیریت دانش از دیدگاه مدیران و سرپرستان بیمارستان های منتخب خصوصی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اجرای یک نظام مدیریت دانش در سازمان، یک حرکت جمعی و سازمانی است که همه ی افراد در رده های مختلف باید درگیر آن شوند. هدف از این پژوهش، شناسایی میزان تأثیر عوامل مؤثر (استراتژیهای سازمان، فن آوری اطلاعات، مدیریت منابع انسانی و ارتباطات فراسازمانی) بر پیاده سازی مدیریت دانش در بیمارستان های خصوصی شهر اصفهان بود.
روش بررسی: روش تحقیق توصیفی- پیمایشی، از گروه میدانی و از نوع کاربردی بود. جامعه ی آماری تحقیق، شامل کلیه ی مدیران و سرپرستان سه بیمارستان خصوصی سینا، سعدی و بهارستان شهر اصفهان (142 نفر) در سال 1389 بود؛ که با استفاده از جدول Kerjcie و Morgan، تعداد نمونه 104نفر به دست آمد و به شکل تصادفی طبقه بندی شده از جامعه ی مورد نظر انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه ای محقق ساخته با 35 سؤال بسته بود که جهت سنجش روایی آن از روایی محتوایی و صوری استفاده شد و ضریب پایایی آن از طریق شاخص Cronbach's alpha معادل 95/0 برآورد گردید. در بخش تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی مانند میانگین، انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون های One sample t test، Independent t test، Tukey، One way anova و t2 Hotteling با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافته ها: از میان عوامل مؤثر بر پیاده سازی مدیریت دانش، تنها تأثیر عامل استراتژیهای سازمانی در بیمارستان های خصوصی بالاتر از سطح متوسط بود و تأثیر بقیه ی عوامل کمتر از سطح متوسط بود.
نتیجه گیری: استراتژیهای سازمانی بیمارستان های منتخب خصوصی شهر اصفهان، نسبت به سه مؤلفه ی دیگر تحقیق، نقش بالاتری در پیاده سازی مدیریت دانش در این سازمان ها، ایفا مینماید و به پیاده سازی مدیریت دانش در آن ها کمک میکند.
الگوی استقرار سازمان یادگیرنده برای بیمارستان های عمومی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیمارستان های امروزی، برای هم سویی با تحولات جهانی ناچارند خود را به ابزارهایی همچون یادگیری و ایجاد بیمارستان یادگیرنده تجهیز نمایند. در همین راستا، این پژوهش با هدف طراحی الگوی استقرار سازمان یادگیرنده برای بیمارستان های عمومی ایران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نظر فرآیند انجام پژوهش از نوع کیفی بود، که به شیوه ی تطبیقی و به صورت مقطعی در سال های 1388 و 1389 انجام پذیرفت. ابتدا الگوهای سازمان یادگیرنده در سه بخش حوزه ی نظری عمومی، تجارب موجود در حوزه های خارج از بهداشت و درمان و تجارب موجود در حوزه ی بهداشت و درمان، گردآوری و سپس در قالب جداول تطبیقی، تنظیم و الگوی اولیه استخراج گردید. برای تعیین اعتبار الگوی فوق و طراحی الگوی نهایی، از تکنیک دلفی استفاده شد. این تکنیک در طی دو مرحله و در بین 26 نفر از صاحب نظران علوم مدیریت، مدیران بیمارستان های عمومی و خبرگان حوزه ی سازمان یادگیرنده انجام گرفت. برای اخذ نظرات در دلفی از ابزار پر سش نامه استفاده شد که روایی آن توسط صاحب نظران مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با ضریب Cronbach's alpha 94 درصد تأیید گردید.
یافته ها: در این پژوهش، برای استقرار بیمارستان یادگیرنده دو بعد اصلی یعنی، تعالی فرد و تعالی سازمان مورد شناسایی قرار گرفت. بر این اساس، تعالی فرد مقدم بر تعالی سازمان بود و محور های تعالی شخصی با 5، تعالی ذهنی با 4 و تعالی حرفه ای نیز با 4 جزء به عنوان زیرمجموعه های آن طبقه بندی گردیدند. همچنین، یادگیری سازمانی، چشم انداز مشترک، فرهنگ یادگیرنده، فن آوری، ساختار و رهبری به عنوان محورهای تعالی سازمانی مورد شناسایی قرار گرفت و برای هر یک از آن ها به ترتیب 5، 3، 4، 2، 3، 2 زیرمجموعه تعیین گردید.
نتیجه گیری: هر گونه تلاش در راستای یادگیرنده شدن بیمارستان های عمومی کشور، مستلزم تعالی فرد و سازمان می باشد. از یک سو، کارکنان باید برای رسیدن به تعالی شخصی، ذهنی و حرفه ای تلاش نمایند و از سوی دیگر، گردانندگان بیمارستان نیز باید با خلق چشم انداز مشترک، فرهنگ یادگیری سازمانی را در بیمارستان اشاعه دهند و ضمن تغییر در ساختار و استفاده از فن آوری های مناسب، بیمارستان را در مسیر افزایش کیفیت و بهره وری خدمات درمانی رهبری نمایند. در این راستا، مدیران بیمارستان باید ترتیبی اتخاذ نمایند تا درک روشنی از فرآیند یادگیری به وجود آید و تمام فعالیت های بیمارستان به عنوان مبنایی برای یادگیری بهبود بهره وری، سامان دهی شود.
پایایی، روایی و برازش مدل پنج عاملی مقیاس قابلیت یادگیری سازمانی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مفهوم قابلیت یادگیری سازمانی بر عوامل تسهیل کننده ی یادگیری سازمانی یا میل به یادگیری تأکید دارد. در نتیجه، ابزارهای قابلیت یادگیری سازمانی بر اساس ادبیات علمی تعیین می کند که ابعاد یا عوامل تسهیل کننده ی یادگیری کدام اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی و اعتباریابی قابلیت یادگیری سازمانی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گرفت.
روش بررسی: پژوهش حاضر کاربردی و از دسته ی مطالعات روان سنجی بود که به صورت مقطعی و در سال تحصیلی 90-1389 انجام گرفت. جامعه ی پژوهش شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود که از بین آن ها به استناد مطالعه ی Loehlin و همکاران در مدل های تحلیل عاملی تأییدی، 220 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مقیاس Chiva و همکاران بود. تحلیل داده های پژوهش در سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار 18SPSS و تحلیل عاملی تأییدی (CFA) با استفاده از نرم افزار 5/8lisrel انجام گرفت.
یافته ها: مدل پنج عاملی مقیاس قابلیت یادگیری سازمانی از برازش مناسبی بر حسب شاخص های GFI، AGFI، RMSEA و CFI برخوردار بود و تمامی گویه های مقیاس دارای ضریب تأثیر معنی دار بر روی عامل مربوط به خود بودند. همچنین یافته ها مؤید آن بود که پنج عامل مقیاس از پایایی مناسبی برخوردار بودند و پایایی کل مقیاس نیز 93/0 به دست آمد. جدول نمرات هنجار، مقادیر Z و T متناسب با نمرات خام طبقات و رتبه بندی درصدی مربوط به هر طبقه را ارایه نمود. روایی هم گرایی بین عامل های مقیاس قابلیت یادگیری سازمانی نیز که بر حسب ضرایب همبستگی از 41/0 تا 75/0بود، تأیید گردید.
نتیجه گیری: می توان از مقیاس قابلیت یادگیری سازمانی به عنوان یک ابزار تشخیصی استفاده نمود. بنابراین مدیران دانشگاه، رؤسای دانشکده ها و مدیران گروه ها در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می توانند دریابند که کدام یک از مسایل یادگیری سازمانی قوی و کدام یک ضعیف است و این آشکارسازی راهنما و دستورالعملی مناسب برای بهبود و بالندگی دانشگاه خواهد بود.
تعیین میزان معیارهای مشتری مداری در آموزش بر اساس دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با وجود رقابت شدیدی که بر اقتصاد امروز جهان حاکم است، ارایه ی خدمات بیشتر به مشتریها و ارتقای کیفیت، دیگر یک ارزش افزوده قلمداد نمیشود؛ بلکه ضرورتی انکار نشدنی است. در این راستا، آموزش عالی و توجه به مشتری مداری به خصوص دانشجو محوری، رکن اصلی در پیشرفت و توسعه ی همه جانبه ی هر کشور میباشد. از این رو، هدف از این پژوهش تعیین میزان نمره ی معیارهای مشتری مداری بر اساس دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود.
روش بررسی: این پژوهش تحلیلی از نوع مقطعی در سال 1390 بود. جامعه ی پژوهش کلیه ی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در 7 دانشکده بودند. حجم نمونه با توجه به فرمول های آماری 384 نفر بوده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه ی محقق ساخته ای بودکه به بررسی چهار معیار تعریف شده برای مشتری مداری (دانشجو محوری) پرداخت و شامل مشتری مداری از سوی مدیریت دانشگاه، اعضای هیأت علمی، گروه های تحصیلی و فرایندهای آموزشی بود. پایایی و روایی پرسش نامه سنجیده شد و در نهایت با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و روش های آماری t مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه، داده هایی که بر اساس طیف لیکرت بودند، تحلیل گردیدند.
یافته ها: نمره ی معیار گروه های تحصیلی بیشتر از سایر معیارها بود (45/53) و معیارهای هیأت علمی (27/50) و فرایندهای آموزشی (12/46) به ترتیب دارای بیشترین میزان مشتری مداری بوده اند و معیار مدیریت دانشکده ها کمترین تأثیر (56/40) را در ارتقای مشتری مداری دانشجویان نسبت به سایر معیارها داشته است. جنسیت و مقطع تحصیلی دانشجویان با اکثر معیارهای مشتری مداری ارتباط معنی دار آماری داشت و در همه ی آن ها در زنان و مقطع کارشناسی ارشد بیشترین میزان مشتری مداری مشاهده شد.
نتیجه گیری: حیطه ی مشتری مداری هم در ابعاد مختلف و هم در دانشگاه های علوم پزشکی با سایر دانشگاه ها می تواند تفاوت داشته باشد؛ زیرا که باید به جنسیت دانشجویان به عنوان یک عامل اثرگذار در کیفیت ارایه ی خدمات بهداشتی و درمانی توجه کرد و برای ارتقای مشتری مداری، بازبینی فرایندهای آموزشی مبتنی بر دانشجو و توجه مدیریت دانشگاهی به دانشجویان دارای اهمیت به سزایی است.
رضایت مندی بیماران بستری از خدمات ارایه شده در بیمارستان های دانشگاهی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رضایت بیمار نقش مهمی در کاهش عوارض و شکایات بیمار و افزایش پیروی از درمان، کارایی و اثربخشی درمان دارد. این مطالعه با هدف شناسایی رضایت مندی بیماران از خدمات ارایه شده در بیمارستان های دانشگاهی شهر اصفهان انجام گرفته است.
روش بررسی: برای انجام این مطالعه ی توصیقی در سال 1388، 350 نفر از بیماران بستری در بیمارستان های دانشگاهی شهر اصفهان به طور غیر تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه ی محقق ساخته ای بود که روایی آن با روش روایی محتوایی و پایایی آن با روش ضریب Cronbach’s alpha (0/95 = α) برآورد شد. در نهایت تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و بر اساس آمار توصیفی نظیر میانگین، واریانس، انحراف معیار انجام شد.
یافته ها: میزان رضایت بیماران (به درصد) به ترتیب اولویت، مربوط به خدمات پاراکلینیکی (6/91)، واحد پرستاری (2/89)، پذیرش (6/88)، خدمات دارویی (8/87)، واحد خدمات (5/87)، خدمات مالی (9/86)، خدمات پزشکی (86)، وضعیت رفاهی (4/78) و در نهایت تغذیه (2/74) بود.
نتیجه گیری: بیماران از افراد و واحدهایی که بیشترین و نزدیک ترین ارتباط را با آن ها داشتند و خدمات را به طور منظم و پیوسته از آن ها دریافت می کردند، رضایت بیشتری داشتند.
رابطه ی بین جامعه پذیری و تعهد سازمانی در پرستاران بیمارستان شریعتی اصفهان (مورد کاوی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از فرآیندهای مهم در رابطه با نیروی انسانی، فرآیند جامعه پذیری سازمانی افراد تازه وارد است، که اعضای جدید از آن طریق با ارزش ها، هنجارها و الگوهای رفتاری سازمان آشنا می شوند و خود را با فرهنگ سازمان هماهنگ میکنند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه ی جامعه پذیری سازمانی و تعهد سازمانی در پرستاران بیمارستان شریعتی اصفهان انجام گرفته است.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی- همبستگی در سال 1389 انجام شد و جامعه ی آماری آن، پرستاران شاغل در بیمارستان شریعتی اصفهان بودند. با توجه به محدود بودن جامعه ی آماری این پژوهش، پرسش نامه بین کلیه ی اعضای جامعه ی آماری توزیع گردید که از 279 پرسش نامه ی توزیع شده، 206 پرسش نامه برگشت داده شد. در این پژوهش، از پرسش نامه ی استاندارد جامعه پذیری «Jones» و تعهد سازمانی «Allen و Meyer» استفاده شد. برای سنجش روایی پرسش نامه، از نظر استادان راهنما و مشاور و چند تن از صاحب نظران مدیریت بهره گرفته شد. برای سنجش میزان پایایی پرسش نامه از روش Cronbach's alpha استفاده شد و پایایی پرسش نامه ی جامعه پذیری سازمانی 83/0 و تعهد سازمانی 82/0 تعیین گردید. 6 فرضیه ی پژوهش (بین روش جمعی، رسمی، متوالی، ثابت، پیوسته و تأییدی جامعه پذیری با تعهد سازمانی در پرستاران بیمارستان شریعتی اصفهان رابطه ی معنی دار وجود دارد)، با آزمون همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفت. همچنین جهت تکمیل نتایج تحقیق، از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (Manova)، آزمون t مستقل و LSD استفاده شد.
یافته ها: ضریب همبستگی بین جامعه پذیری و تعهد سازمانی در سطح 05/0 ≥ P برابر با 573/0 به دست آمد؛ که بر این اساس، بین جامعه پذیری با تعهد سازمانی رابطه ی معنی دار وجود دارد و نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که روش جامعه پذیری متوالی، تأییدی و رسمی، پیش بینی کننده ی قویتری برای تعهد سازمانی هستند.
نتیجه گیری: هنگامی که جامعه پذیری سازمانی به گونه ای مناسب انجام شود، باعث افزایش تعهد سازمانی -که یکی از عوامل اصلی افزایش کارایی و اثربخشی در سازمان ها است-، خواهد شد.
تأثیر استراتژی های مدیریت بر خود بر سطح نوآوری دانشجویان رشته ی مدیریت دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در عصر دانش، محور بهره گیری از پتانسیل های بالقوه و توانمند نمودن افراد جهت ایجاد خلاقیت و نوآوری ضروری است. مدیریت بر خود مجموعه ای از استراتژی هایی است که یک شخص جهت نفوذ و بهبود رفتارش به کار می گیرد و به عنوان سرمایه ای پنهان، نقش به سزایی در ایجاد نوآوری ایفا می کند. هدف از این مقاله، شناسایی نقش استراتژی های مدیریت بر خود برسطح نوآوری دانشجویان رشته ی مدیریت دانشگاه اصفهان بوده است.
روش بررسی: مقاله ی حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی بود و برای سنجش اطلاعات از پرسش نامه ی محقق ساخته با روایی صوری و ضریب پایایی 91/0 استفاده شده است. جامعه ی آماری، دانشجویان رشته ی مدیریت دانشگاه اصفهان در سال 89- 1388 بودند و حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 196 نفر تخمین زده شد. در این راستا، بر اساس ادبیات پژوهش، مدلی جهت بررسی نقش استراتژی های مدیریت بر خود بر سطح نوآوری دانشجویان رشته ی مدیریت طراحی و با استفاده از نرم افزار lisrel مورد آزمون قرار گرفت.
یافته ها: استراتژی های مدیریت بر خود بر سطح نوآوری دانشجویان تاثیر به سزایی داشت که در این بین، نقش استراتژی های رفتاری پررنگ تر بود. همچنین کانون تمرکز درونی دانشجویان به عنوان متغیر پنهان اثر تعیین کننده بر نوآوری آنان داشت، که نمی توان آن را نادیده پنداشت. علاوه بر آن، مقطع تحصیلی دانشجویان بر نوآوری شان تأثیرگذار است، چرا که دانشجویان مقطع دکتری نسبت به سایر دانشجویان، به دلیل کسب مهارت و تجربه در طی دوران دانشجویی، نوآورتر بودند. در مدل مورد بررسی، مقدار شاخص های برازش نشان دهنده ی مناسب بودن مدل بود.
نتیجه گیری: التزام عملی دانشجویان نسبت به سیستم مدیریت بر خود باعث تسهیل خلاقیت و نوآوری آنان می گردد، چرا که درک بالا از این کارراهه، نگرشی متفاوت را از طریق روش های حرفه ای و خود هدایتی به سمت ارزش های فرد منعکس می کند.
وضعیت چابکی بیمارستان های شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: چابکی به معنای توانایی پاسخ گویی و واکنش سریع و موفقیت آمیز به تغییرات محیطی و عامل مهمی برای اثربخشی بیمارستان است. چابکی یک بیمارستان نشان دهنده ی پاسخ گویی بیمارستان در هنگام مواجهه با تغییرات داخلی و خارجی است و اگر بیمارستان ها به صورت چابک طراحی شوند، توانایی رقابت با سایر بیمارستان ها و ارایه ی خدمات مناسب به بیماران را دارند. این مطالعه، با هدف تعیین و مقایسه ی چابکی سازمانی بیمارستان های دولتی و خصوصی شهر اصفهان در سال 1388 انجام گرفت.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی بود که در سال 1388 صورت پذیرفت. جامعه ی پژوهش شامل رؤسای بخش های اداری و مالی، بخش های درمانی، پاراکلینیک و سرپرستاران بیمارستان های خورشید، چمران، خانواده و سینا بود. با استفاده از فرمول کوکران 130 نفر از این چهار بیمارستان به عنوان نمونه های پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ی چابکی با 42 سؤال در مقیاس لیکرت بود. حداکثر امتیاز قابل حصول 168 و حداقل صفر بود. روایی آن بر اساس نظر استادان و صاحب نظران تأیید و پایایی پرسش نامه نیز به روش Cronbach's alpha 96/0 محاسبه گردید. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار 16SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین چابکی در بیمارستان های دولتی 7/103 و در بیمارستان های خصوصی 9/113 به دست آمد. بین میانگین چابکی بیمارستان های منتخب شهر اصفهان تفاوت معنیداری وجود داشت (0001/0 P <)؛ ولی بین میانگین چابکی بیمارستان های دولتی و خصوصی تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0 P >).
نتیجه گیری: چابکی بیمارستان های مورد مطالعه اعم از خصوصی و دولتی متوسط رو به بالا است. به منظور ارتقای چابکی بیمارستان ها، استفاده از استراتژی ها و راهکارهایی چون استقرار ساختار سازمانی منعطف، برون سپاری تأمین و خدمات، توسعه ی حرفه ای کارکنان و آمادگی برای مواجهه با تغییرات محیطی لازم است.
مقایسه ی میزان تفکر فلسفی با ویژگی های دموگرافیک مدیران بیمارستان های آموزشی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تفکر فلسفی فعالیتی است که با تمرکز فکر، حساسیت، ادراک و پیوند بین آن ها جهت فهم حقایق همراه است. تفکر فلسفی، مدیران را قادر می سازد تا در تصمیم گیری های کل امور سازمان، کمترین خطا را مرتکب شوند و ترکیب مناسب و معقولی بین نیروی انسانی و کل سازمان برقرار نمایند. این امر می تواند متأثر از ویژگی های دموگرافیک مدیران باشد. مقاله ی حاضر با هدف تعیین میزان تفکر فلسفی در مدیران بیمارستان با ویژگی های دموگرافیک آنان (نوع مدیریت، جنسیت و مدرک تحصیلی) انجام شده است.
روش بررسی: روش تحقیق حاضر مقایسه ای بود. این پژوهش در نیمه ی اول سال 1389 انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی مدیران بیمارستان های آموزشی در سه رده ی مدیران ارشد، پرستاری و مدیران اداری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. نمونه گیری به صورت تصادفی ساده با انتخاب 5 بیمارستان از بین 11 بیمارستان آموزشی انجام شد. تمام مدیران این بیمارستان ها به شیوه ی سرشماری مورد سنجش قرار گرفتند. نمونه ی آماری 80 نفردر نظر گرفته شد. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه ی تفکر فلسفی محقق ساخته -برگرفته از مدل اسمیت-، استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس استفاده شد.
یافته ها: نمره ی تفکر فلسفی بر اساس ویژگی های دموگرافیک مدیران در مردان 74 و در زنان 71 از 100 نمره بود. در واقع نحوه ی تفکر فلسفی در مردان بیشتر از زنان بود. نمره ی تفکر فلسفی در هر سه رده ی مدیریتی به طور تقریبی یکسان بود و تفاوتی از نظر سمت مدیریتی مشاهده نشد. همچنین با استفاده از آزمون تحلیل واریانس تفاوت معنی داری بین تفکر فلسفی و مدرک تحصیلی مدیران یافت نشد (05/0 > P).
نتیجه گیری: بین تفکر فلسفی مدیران نظام سلامت و ابعاد آن (جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری) با ویژگی های دموگرافیک مدیران از قبیل جنسیت، مدرک تحصیلی و رسته ی مدیریتی آنان تفاوت معنی داری وجود نداشت. در واقع، داشتن ذهنی فلسفی و پویا و برخورداری از انواع تفکر منطقی و خلاق، مشخصه ای است که هر انسانی با هر شخصیتی می تواند آن را کسب کند.
تبیین مدل معادله ی ساختاری تأثیر فرایند تبدیل دانش بر سرمایه ی انسانی در دانشگاه های اصفهان، علوم پزشکی اصفهان و صنعتی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تحولات رو به رشد در هر جامعه ای از دانشگاه ها آغاز میشود. سرمایه ی فکری از مهم ترین تئوریهای مدیریتی است که سازمان های دانش محور با استفاده از آن میتوانند بر اثربخشی و کارآیی خود بیفزایند. هدف از این پژوهش، تبیین مدل معادله ی ساختاری تأثیر فرایند تبدیل دانش بر مؤلفه های سرمایه ی فکری در دانشگاه های دولتی اصفهان بود.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و بررسی پدیده های مستند و تکراری بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان (1472 نفر) در سال تحصیلی 90-1389 بود که حجم نمونه پس از مطالعه ی مقدماتی و تعیین واریانس جامعه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم 205 نفر برآورد شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، 2 پرسش نامه ی استاندارد فرایند تبدیل دانش (26 سؤال) و پرسش نامه ی محقق ساخته ی مؤلفه های سرمایه ی فکری (35 سؤال) بود که بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت تنظیم شد. برای تعیین روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها از نظرات متخصصین بهره گرفته شد و ضریب پایایی پرسش نامه های فرایند تبدیل دانش و سرمایه ی فکری با استفاده از Cronbach's alpha به ترتیب 96/0 و 93/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری Amos Graphic و SPSS و در سطح استنباطی به روش های Manova و مدل معادله ی ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل Manova نشان داد که اجتماعیسازی و ترکیب دانش با هیچ یک از مؤلفه های سرمایه ی فکری رابطه ی معنی دار نداشت، اما مراحل ترکیب و برونیسازی دانش ارتباط معنی داری را با تمام مؤلفه های سرمایه ی فکری نشان دادند. یافته های حاصل از مدل معادله ی ساختاری نیز نشان داد که ضریب اثر مراحل فرایند تبدیل دانش بر مؤلفه های سرمایه ی فکری معنی دار بوده است.
نتیجه گیری: در کل میتوان استنباط نمود که پیاده سازی فرایند تبدیل دانش علاوه بر اینکه در استخراج، سازمان دهی، انتقال، تبادل و استفاده ی مناسب از دانش موجود در سازمان و اعضای هیأت علمی مناسب است، میتواند در ارتقای سرمایه ی فکری دانشگاه ها نیز مؤثر باشد.
ارایه ی مدل ارزیابی عملکرد برای ادارات بیمه ی خدمات درمانی با استفاده از روش کارت امتیازی متوازن و آنالیز تاکسونومی: مطالعه ی موردی در اداره ی کل بیمه ی خدمات درمانی استان اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دنیای امروز، ادامه ی حیات و فعالیت سازمان را توانایی رقابت واتخاذ مناسب ترین سیاست در مقابل تغییرات محیطی تعیین می کند. یکی از مؤثرترین روش های مورد استفاده ی سازمان ها در این خصوص، استفاده از ارزیابی عملکرد برای تعیین نقاط ضعف سازمان جهت رفع آن ها و نقاط قوت آن جهت بهبود میباشد. ارزیابی و مدیریت عملکرد علاوه بر کمک به سازمان برای افزایش توانایی رقابت، در تعیین و پیاده سازی استراتژیها نیز نقش برجسته ای را ایفا میکند. این پژوهش به دنبال ارایه ی یک مدل مناسب برای ارزیابی عملکرد سازمان های خدماتی بوده است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- کاربردی و مورد کاوی بود. جامعه ی مورد بررسی، ادارات بیمه ی خدمات درمانی شهرستان های استان اصفهان بودند که در فاصله ی زمانی سال های 1388 تا نیمه ی اول سال 1389 مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از اجماع و پرسش نامه استفاده شد. روایی پرسش نامه با نظر موافق خبرگان سازمان مورد تأیید قرار گرفت و ضریب پایایی آن 71/0 = a به دست آمد. در مرحله ی اول، با مطالعه و بررسی کتب و مقالات مرتبط، ویژگی های شاخص ها لیست شد و سپس با بهره گیری از نظرات 4 نفر از استادان دانشگاه و تحلیل نتایج آن با استفاده از تکنیک TOPSIS، ویژگی های کلیدی انتخاب شاخص ها تعیین گردید. در مرحله ی دوم، در قالب یک پرسش نامه ی ارزیابی و با استفاده از تکنیک TOPSIS، شاخص های کلیدی عملکرد تعیین شد. در مرحله ی سوم با استفاده از پرسش نامه ای که به منظور تعیین میزان اهمیت شاخص ها تهیه شده بود، نظرات خبرگان سازمان جمع آوری و با استفاده از تکنیک AHP وزن شاخص ها تعیین گردید.در نهایت، با استفاده از اطلاعات به دست آمده از مراحل قبل، مقادیر شاخص ها در ادارات اندازه گیری و با بهره گیری از روش تاکسونومی عددی (Numerical taxonomy)، رتبه بندی آن ها صورت گرفت.
یافته ها: در این پژوهش، شاخص های کلیدی عملکرد به صورت کنترل هزینه های درمان،کنترل درآمد و رضایت مشتری تعیین شد و سپس بر اساس این شاخص ها و سایر شاخص های تعیین شده، عملکرد ادارات اندازه گیری و مورد مقایسه قرارگرفت. مقایسه ی ادارات بیمه ی خدمات درمانی شهرستان ها نشان داد که تفاوت قابل توجه جهت حذف گزینه وجود ندارد. نتایج رتبه بندی ادارات بیمه ی خدمات درمانی شهرستان های استان اصفهان، به صورت جدول ارایه شده است.
نتیجه گیری: برای بهبود عملکرد شهرستان ها، تحلیل و بهینه سازی هزینه های درمان، میزان جذب درآمد و رضایت بیمه شدگان اهمیتی ویژه دارد و شهرستان هایی که در این زمینه ها فعال بوده اند، عملکرد بهتری داشته اند. بدیهی است عوامل کلیدی موفقیت اداره ی کل بیمه ی خدمات درمانی را نیز در همین عوامل میتوان خلاصه نمود.
معماری اطلاعات برای نظام مدیریت مبتنی بر رسالت در دانشکده ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در مفهوم جدید روابط سازمانی در دانشکده های پزشکی، ضروری است چهار مأموریت اصلی اعضای هیأت علمی به صورت یکپارچه و در راستای مأموریت های دانشگاه، قابل تعریف و قابل جبران خدمت باشد. باید شرایطی فراهم شود که اهداف و مأموریت های دانشگاه برای تمامی گروه های آموزشی و اعضای هیأت علمی دانشکده، سهم بندی شود و هر یک نسبت به سهمی که ادا می کنند، پاداش خود را دریافت نمایند. این پژوهش برای تعیین معماری اطلاعات سامانه ی اطلاعاتی متناسب با نظام مدیریت مبتنی بر رسالت، به منظور اعمال مدیریت بر رفتار آکادمیک اعضای هیأت علمی دانشکده ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع مطالعات تطبیقی و الگوسازی بود که در آن از متدولوژی ""طرح ریزی بر اساس فعالیت های سازمان"" (Business system planning) برای طراحی معماری اطلاعات، استفاده شده است. ابتدا با مطالعه ی الگوهای استقرار نظام مدیریت مبتنی بر رسالت در دانشگاه های مختلف، مأموریت، اهداف و ارزش های این نظام شناسایی گردید و طی جلسه ای با هیأت رئیسه ی دانشکده ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران با استفاده از تکنیک گروه اسمی و الگوسازی تفسیری ساختاری (Interpretive structural modeling)، اهداف استقرار نظام پیش گفت در دانشکده ی مورد مطالعه، تعیین و اولویت بندی گردید. این اهداف به عنوان ورودی فاز اول متدولوژی طرح ریزی بر اساس فعالیت های سازمان، مورد استفاده قرار گرفت. سایر داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای اجرای فازهای بعدی از طریق مصاحبه با کارکنان و مسؤولین واحدهای مربوط و مشاهده ی اسناد و فرایندهای کاری به دست آمد. محصول نهایی به دست آمده، معماری اطلاعات نظام مدیریت مبتنی بر رسالت می باشد.
یافته ها: در معماری اطلاعات نظام مدیریت مبتنی بر رسالت برای دانشکده ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران، 9 زیرسیستم و ارتباطات بین آن ها تحت عناوین مدیریت مأموریت ها و هدف ها، برنامه ریزی فعالیت های آموزشی، برنامه ریزی فعالیت های پژوهشی، برنامه ریزی فعالیت های اداری و اجتماعی، برنامه ریزی فعالیت های مراقبت از سلامت، توانمندسازی اعضای هیأت علمی و مدیران گروه ها و رؤسای بخش ها، ارزیابی عملکرد و بازنگری و بهسازی، مدیریت منابع مالی و بودجه ریزی مبتنی بر رسالت، حسابداری و تدارکات گروه آموزشی به دست آمد.
نتیجه گیری: استقرار موفق نظام مدیریت مبتنی بر رسالت، وابسته به داشتن سامانه ی اطلاعاتی یکپارچه ای است که تمام اجزاء و زیرسیستم های نظام را به طور لازم و کافی پشتیبانی نماید. تحقیق حاضر نشان داد سامانه ای که بتواند از این نظام پشتیبانی کند، باید زیرسیستم هایی داشته باشد که پیش از این در هیچ یک از سامانه های متداول اطلاعات مدیریت دیده نشده بود.
مرور سیستماتیک بررسی های انجام شده در زمینه ی صنعت گردشگری پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: صنعت گردشگری پزشکی حیطه ی پیچیده ای برای مطالعه می باشد. این پژوهش در راستای گردآوری سیستماتیک مقالات موجود و توصیف و تحلیل موارد انجام شده در زمینه ی گردشگری پزشکی در سطح جهانی انجام شد.
روش بررسی: با بهره گیری از مقالات کامل موجود در پایگاه های ISI، Science Direct، Emerald، Oxford، Magiran و SID به بررسی سیستماتیک مقاله های منتشر شده در زمینه ی گردشگری پزشکی در بازه ی زمانی 11-2000 پرداخته شد. مقالات به دست آمده به روش آمار توصیفی و تحلیل محتوا دسته بندی و تحلیل شد.
یافته ها: از میان 28 مقاله ی مورد بررسی، 11 مورد از نوع مقالات پژوهشی، 3 مورد به صورت مطالعات موردی در کشورهای مکزیک، هند، مجارستان، آلمان و ایران و 14 مورد به صورت مطالعات مروری، بررسی اسناد و داده های گذشته بود. محورهای اصلی مطالعات شامل تعریف گردشگری پزشکی، انگیزه های گردشگران پزشکی و عوامل توسعه ی گردشگری پزشکی، مسایل اخلاقی در گردشگری پزشکی و تأثیر گردشگری پزشکی بر نظام سلامت و بازاریابی در گردشگری پزشکی بود.
نتیجه گیری: یافته های به دست آمده نشان دهنده ی تعریف یکسان گردشگری پزشکی در مقالات و انگیزه های متنوع گردشگران پزشکی می باشد. با این وجود، طیف وسیعی از مبانی مربوط به گردشگری پزشکی در زمینه ی منافع و عواقب آن در مطالعات وجود دارد، به طوری که بیشتر مطالعات کشورهای در حال توسعه، نشان دهنده ی منافع گردشگری پزشکی و بیشتر مطالعات کشورهای پیشرفته نشان دهنده ی عواقب گردشگری پزشکی می باشد. در نهایت، می توان گفت موضوع گردشگری پزشکی با توجه به سیاست ها و برنامه های هر کشور متفاوت است و انجام پژوهش های دقیق و جامع در داخل کشور به منظور روشن شدن واقعیت مسأله لازم و ضروری می باشد.
چالش های فعالیت های فرهنگی، اجتماعی و تربیتی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پس از نظام آموزش و پرورش، دانشگاه مهم ترین ابزار برای انتقال ارزش ها و هنجارها به نسل جوان و پیشرفت و توسعه ی جامعه به شکل صحیح می باشد. دانشگاه به عنوان محور عقلانیت جوامع، وظیفه ی خطیر انتقال، بازسازی و ارتقای فرهنگ جامعه را نیز بر عهده دارد. در «آیین نامه ی ارتقای مرتبه ی اعضای هیأت علمی مؤسسات آموزشی و پژوهشی» مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز فعالیت های فرهنگی، تربیتی و اجتماعی در بند اول قرار گرفته است. به دلیل انتزاعی بودن مفاهیم و دشواری سنجش مفاهیم انتزاعی و ارزشی آن هم در قالب فعالیت های آکادمیک، ابهامات بسیاری در راستای اجرایی کردن مفاد بند اول این آیین نامه وجود دارد. بنابراین مطالعه حاضر به منظور شناخت بهتر مشکلات و چالش های فعالیت های فرهنگی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش کیفی در نیم سال دوم 90-1389 انجام شد. به روش نمونه گیری هدفمند، با معاونین فرهنگی دانشجویی فعلی یا سابق دانشکده های مختلف دانشگاه علوم پزشکی مصاحبه ی نیمه ساختار یافته انجام شد و داده ها با روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: از تجزیه و تحلیل متن مصاحبه ها پیرامون نظرات معاونین فرهنگی دانشجویی در مورد مشکلات فعالیت های فرهنگی، اجتماعی در دانشگاه، چهار مضمون به شرح زیر استخراج شد: مشکلات مرتبط با ماهیت فرهنگ، مشکلات مرتبط با اعضای هیأت علمی، مشکلات مرتبط با دانشجویان، مشکلات مرتبط با سازمان.
نتیجه گیری: این بررسی بر اهمیت و لزوم برنامه ریزی بلند مدت برای فعالیت های فرهنگی و مشارکت فعال اعضای هیأت علمی به عنوان کارگزاران اصلی فرهنگ در دانشگاه و جامعه دلالت می کند. ایجاد فضای گفتمانی در قالب جلسات هم اندیشی استادان و کرسی های آزاد اندیشی -که مورد تأکید مقام معظم رهبری نیز می باشد- می تواند بستر خوبی برای جلب مشارکت فعال و مؤثر اعضای هیأت علمی در دانشکده و دانشگاه باشد. همچنین تدوین شاخص های کیفی و کمی مناسب برای سنجش فعالیت های فرهنگی، تربیتی و اجتماعی در دانشگاه ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
میزان رعایت قواعد نگارشی نامه ها و صورتجلسه های اداری دانشگاه علوم پزشکی همدان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ادامه ی حیات در هر سازمانی نیازمند داشتن ارتباطات اداری است که به دو صورت مکاتبات و مکالمات صورت می پذیرد. مکاتبات اداری جزء وظایف هر سازمان می باشد و لازم است مجموعه ای فراهم آید تا بتوان اصول یکنواختی را برای نگارش صحیح نامه ها و صورتجلسه های اداری ارایه داد. در این مقاله سعی شده است روش مناسبی برای راهنمایی کارکنان در تدوین صحیح نامه ها و صورتجلسه های اداری ارایه شود.
روش بررسی: این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی- توصیفی بود که در آن، 410 نامه ی اداری و 55 صورتجلسه رسمی نگاشته شده در طی سال های 89-1386، در دانشگاه های علوم پزشکی همدان و اصفهان، به صورت سرشماری انتخاب و از نظر شیوه ی تنظیم و قواعد نگارش مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات جدول هایی بود که بر اساس نکات مهم نگارشی تنظیم و روایی آن ها توسط کارشناسان مربوط با چند بار بازنگری تأییدگردید. در نهایت، داده های جمع آوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی (فراوانی و درصد) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در هیچ یک از نامه های اداری و صورتجلسه ها استاندارد ترسیم آرم و محل قرارگیری آن رعایت نشده بود. 63/43 درصد صورتجلسه ها دستور کار جلسه نداشتند و در 45/45 درصد آن ها اسامی حاضران در جلسه قید نشده بود. درخصوص خط فارسی، بیشترین اشتباه مربوط به شیوه ی نوشتن همزه در واژه ها (228 مورد) و پس از آن به ترتیب کاربرد واژه ها به شکل جمع مکسر (148 مورد) و نوشتار واژه های مقصور عربی (147 مورد) بود. در خصوص نکات دستوری، بیشترین اشتباه مربوط به حذف افعال درآخر جمله ها (90 مورد) بود. همچنین، در خصوص نکات ضروری برای درک مطلب نیز، بیشترین اشتباه مربوط به استفاده از واژه های زاید در متن، عبارات و جمله های طولانی (90 مورد) و بیشترین اشتباه در زمینه ی نشانه گذاری متن، مربوط به کاربرد علامت ویرگول (288 مورد) بود.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان دهنده ی آگاهی پایین سازمان از نحوه ی تنظیم صحیح نامه ها و صورتجلسه های اداری است. هر قدر نکات نگارش زبان فارسی و شیوه ی صحیح خط فارسی در نامه ها و صورتجلسه های اداری بیشتر رعایت شود، اطلاعات با بیانی رسا و در کمال فصاحت و بلاغت به افراد منتقل می شود. بدیهی است که با برگزاری کلاس های آموزشی در دانشگاه و سازمان های اداری، می توان تا حدود زیادی به این هدف دست یافت.
عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی در سازمان های بهداشتی- درمانی دولتی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در عصر اطلاعات، کارآفرینی موتور محرک توسعه ی اقتصادی و محور فعالیت های فردی و سازمانی محسوب میشود. از آنجا که در اغلب کشورهای جهان سوم، دولت در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و به ویژه خدمات بهداشتی درمانی حضوری فراگیر دارد، ایجاد پویایی در سازمان های دولتی حایز اهمیت ویژه ای است. این پژوهش به شناسایی عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد سازمان با محوریت کارآفرینی سازمانی در بخش خدمات بهداشتی درمانی دولتی و ارایه ی الگوی کاربردی برای ایجاد سازمان کارآفرین پرداخته است.
روش بررسی: در این پژوهش توصیفی 43 سازمان بهداشتی درمانی بخش دولتی ایران در دو سطح ملی و منطقه ای، با استفاده از نمونه گیری جامعه ی نامحدود و به کارگیری روش تصادفی طبقه بندی شده انتخاب گردیدند و در آن ها میزان کارآفرینی سازمانی به عنوان متغیر وابسته با بهره گیری از روش پیمایشی بین سال های 84-1383 و استفاده از پرسش نامه و تکمیل آن ها توسط مدیران عالی و میانی این سازمان ها مورد مطالعه قرار گرفت. آزمون Cronbach's alpha روایی پرسش نامه را با 97 درصد تأیید نمود. میانگین و انحراف معیار داده های گرد آوری شده استخراج گردید و یافته ها با استفاده از آزمون همبستگی در فضای نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: به طور متوسط 80 درصد مدیران این سازمان ها پرسش نامه را جواب دادند. مطالعه نشان داد که میانگین کارآفرینی در این سازمان ها با در نظر گرفتن عوامل ساختاری، رفتاری و محیطی مؤثر بر کارآفرینی سازمانی، حدود 08/3 بود که بیانگر میزان پایین کارآفرینی سازمانی است. از میان شاخص ها، میزان رضایت ارباب رجوع در سطح به نسبت خوبی بود، ولی پایین بودن سایر شاخص ها از جمله میزان تنوع درآمدی سازمان ها، میزان کم فعالیت های واگذار شده به بخش غیر دولتی و نبود تیم های تحقیق و توسعه، باعث افت میزان کارآفرینی سازمانی در این سازمان ها شده بود.
نتیجه گیری: سازمان های بهداشتی درمانی دولتی در ایران نتوانسته اند از مزایای کارآفرینی سازمانی به خوبی بهره بگیرند. از این رو، سازمان های پیش گفت نیازمند الگوی کاربردی خاص برای توسعه ی کارآفرینی هستند، که الگو و راهکارهای ارایه شده در این پژوهش میتواند راهگشای توسعه ی عملکرد این سازمان ها باشد.
مقاله مروری: اضطراب برمبنای آیات قرآن کریم و مدیریت آن با رویکرد آرامش بخشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هر انسانی در زندگی، دچار گرفتاری می شود و در برخی موارد، نجات و رهایی از آن، خارج از توان انسان است که این امر باعث اضطراب میشود. در این مقاله، پژوهشگران راهکارهای پیشگیری از این دغدغه ی اجتماعی را از منظر آیات و روایات استخراج و دسته بندی نموده اند. این مطالعه ی پژوهشی از نوع مروری وکتابخانه ای است و با مطالعه ی سایت های معتبر، مقالات، پایان نامه ها، کتاب های معتبر دینی از جمله قرآن کریم، نهج البلاغه و ... و همچنین نرم افزارهای قرآنی به بررسی موضوعات مرتبط با اضطراب و آرامش پرداخته است. در دنیای مدرن قرن معاصر، ادعاهای علمی و پیشرفت های به دست آمده نتوانسته است گام مؤثری در زمینه ی کنترل تنش های زندگی بردارد. با وجود تلاش های پزشکی و سیستم درمان، نه تنها در شیوع بیماری های روانی به خصوص اضطراب کاهشی حاصل نشده است، بلکه وقوع آن رو به افزایش است. قرآن بهترین پناهگاه افراد با ایمان می باشد. ایمان بدون شک، مؤثرترین درمان اضطراب است. برای مثال آیه ی زیر به نقش آرامش بخشی ایمان اشاره نموده است: الَّذِینَ آمَنُواْ وَلَمْ یَلبسُواْ إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَـئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ (انعام/۸۲) کسانی که ایمان آورده اند و ایمان خود را با شرک و ستم آلوده نکرده اند، ایمنی (آرامش) تنها برای آن ها است و آن ها هدایت یافتگانند. یافته های حاصل از این پژوهش شامل شناسایی ریشه های اضطراب، راهکارهای پیشگیرانه و راهکارهای کسب آرامش است،که در دو دسته ی کلی پیشگیری و مدیریت اضطراب تقسیم گردیده است. در این راستا، آیات و روایات مرتبط با موضوعات هر مجموعه به تفصیل بیان گردیده است.
مقاله مروری: استانداردهایی برای تدوین مقالات مروری در نظام سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
انواع مطالعات را می توان در دو دسته ی کلی مطالعات اولیه و مطالعات ثانویه جای داد. از مهم ترین مطالعات ثانویه مقالات مروری می باشند. پژوهشگر در مطالعه ی مروری به بررسی جامع مجموعه ی مقالات منتشر شده در یک زمینه ی واحد و تحلیل آن ها برای رسیدن به نتیجه ای مشخص می پردازد. وجود شکاف و فاصله ی عمیق بین شواهد علمی روز یک حقیقت غیر قابل انکار میباشد. شاید بتوان این فاصله را ناشی از انتشار عظیم مطالب دانست. به طور قطع، مطالعه ی تمام این مطالب نیاز به زمان بسیار زیادی خواهد داشت. در رابطه با یک سؤال خاص، پیدا کردن یک مقاله ی مروری با کیفیت، به مقدار قابل توجهی بر کیفیت مطالعه ی شما میافزاید و از زمان مطالعه میکاهد. این نوع مقالات با فشرده کردن حجم بالایی از اطلاعات در قالبی قابل هضم میتوانند به پیشرفت علم کمک کنند. استفاده از مطالعات مروری به دلیل بمباران اطلاعات، مطالعات ضعیف، تناقضات موجود در نتایج مطالعات، از دست دادن زمان و سرمایه و شناسایی نیازهای پژوهشی ضروری می باشد. این مقاله نیز با هدف راهنمایی برای تدوین مقاله ی مروری نگاشته شده است و در آن ضمن توصیف مقالات مروری به عنوان یک مطالعه ی جامع و در سطح کلان، به بررسی دقیق انواع مقالات مروری، محتوا و ساختار این گونه مقالات پرداخته شده است. روش مطالعه در این مقاله مروری بود. ضمن مرور متون منتشر شده در زمینه ی مقالات مروری، مشخص شد که این مقالات از ساختار همگن و سازمان یافته ای برخوردار نیستند. از این رو پیشنهاد می شود که با توجه به نوع مطالعه ی مروری و موارد کاربرد آن از ساختار مناسب و مرتبط با آن استفاده شود.
گزارش موردی: تأثیر نظام آراستگی سازمانی (5S) بر خدمات بیمارستانی در مرکز آموزشی درمانی 515 تخت خوابی امام رضا(ع) کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه بسیاری از سازمان ها از جمله بیمارستان ها دریافته اند که به کارگیری مدل ها و سیستم های مدیریت کیفیت بهترین راه رقابت، بقا و توسعه ی آن ها است. در این راستا، در بیمارستان 515 تخت خوابی امام رضا(ع) با اجرای نظام آراستگی در سه بخش مدارک پزشکی، تغذیه و بخش بستری جراحی، تأثیر مدل 5S بر خدمات واحدهای مختلف ارایه ی خدمات بیمارستانی مورد سنجش قرار گرفت.
روش بررسی: این پژوهش به روش نیمه تجربی و به صورت بررسی قبل و بعد، در مرکز آموزشی درمانی امام رضا(ع) کرمانشاه در سال 1389 صورت گرفت. جامعه ی پژوهش، کلیه ی کارکنان سه بخش تغذیه، جراحی و مدارک پزشکی (در مجموع 81 نفر) بودند. ابتدا با استفاده از چک لیست ارزیابی نظام آراستگی و همچنین پرسش نامه ی رضایت سنجی بیماران، کارکنان بخش های مورد مطالعه و کارکنان سایر بخش ها از عملکرد واحدهای پیش گفت، که روایی آن با نظرسنجی از متخصصان و پایایی آن از طریق تکرار آزمون (Test retest)تأیید شده بود، اقدام به انجام پیش آزمون گردید. سپس با آموزش کارکنان و اجرای 5S و استقرار آن در این واحدها، تغییرات لازم طی دو ماه اعمال گردید و پس از آن به کمک ابزارهای ذکر شده جهت جمع آوری اطلاعات، پس آزمون انجام شد. نتایج حاصل از مطالعه قبل و بعد از اجرای نظام آراستگی به کمک جداول و نمودارهای توصیفی ارایه گردید و تغییرات ناشی از اجرای 5S با استفاده از آمار تحلیلی (t مزدوج و Wilcoxon) به وسیله ی نرم افزار 15SPSS تحلیل شد.
یافته ها: استقرار نظام آراستگی نقش مؤثری در ارتقای کیفیت خدمات و عملکرد سه واحد تغذیه، مدارک پزشکی و بخش بستری جراحی داشت؛ به طوری که میزان رضایت مندی کارکنان و بیماران در قبل و بعد از اجرای 5S در هر سه بخش تفاوت معنی داری را نشان داد (برای هر سه بخش 00/0 = P). همچنین تفاوت قبل و بعد از وضعیت آراستگی سازمانی (شامل سامان دهی، نظم و ترتیب و پاکیزه سازی محیط)، از نظر آماری برای بخش تغذیه با مقادیر 000/0 = P برای S1، 000/0 = P برای S2، 011/0 = P برای S3؛ و در بخش مدارک پزشکی 001/0 = P برای S1، 000/0 = P برای S2، 009/0 = P برای S3 و همچنین برای جراحی نیز به ترتیب مقادیر 001/0 = P برای S1، 003/0 = P برای S2 و 033/0 = P برایS3 معنیدار بود.
نتیجه گیری: نظام آراستگی سازمانی، مدلی مؤثر و پایه ای در ارتقای کیفیت خدمات در بین بخش های مورد مطالعه بود و تأثیر این مدل همانند توفیق آن در بخش های صنعتی، تأیید می شود. بنابراین، پژوهشگران به کارگیری این نظام را در کلیه ی بخش های بیمارستانی و واحدهای ارایه دهنده ی خدمات بهداشتی درمانی پیشنهاد می کنند.