اسدالله شمس

اسدالله شمس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

دیدگاه مدیران سلامت اصفهان از اصول فلسفی مراقبت های اولیه ی بهداشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: آگاهی نگرش دیدگاه مراقبت های اولیه ی بهداشتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 76 تعداد دانلود : 154
مقدمه: امروزه بیش از هر زمان دیگر فراموش کرده ایم که حل دشواری های بهداشتی بستگی به آن دارد که خود مردم چه کاری را باید برای خودشان انجام دهند. وظیفه ی خطیر خدمات بهداشتی هوشمندانه از جمله نظام مراقبت های اولیه ی بهداشتی (Primary health care یا PHC)، کمک به سلامتی مردم با تأکید بر پیشگیری، در مقابل خدمات پزشکی با هزینه های کمرشکن، وابستگی آور و کم اثر است. هدف تحقیق حاضر، سنجش اصول فلسفی پیشگیری با PHC و تعیین آگاهی و نگرش مدیران نهادهای مختلف سلامت اصفهان از اصول فلسفی نه گانه ی این مراقبت ها بود. روش بررسی: مطالعه ی حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی- پیمایشی بود. جامعه ی مورد مطالعه 384 نفر از مدیران ارشد، میانی و اجرایی اصفهان در نهادها و سازمان های مختلف مربوط به سلامت مانند دانشگاه علوم پزشکی، بهزیستی و ... در سال 89-1388 بودند. ابزار تحقیق، پرسش نامه ای محقق ساخته و حاوی سه دسته سؤالات پایه، دانشی و نگرشی نسبت به اصول فلسفی نه گانه ی PHC بود. روایی پرسش نامه توسط متخصصین مربوط و پایایی آن توسط آزمون پایلوت و با آلفای 84 درصد مورد تأیید قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده وارد نرم افزار کامپیوتری SPSS نسخه ی 16 گردید و مراحل آمار توصیفی با میانگین و درصد و آمار تحلیلی با آزمون t، ANOVA و همبستگی Pearson مورد محاسبه قرار گرفت. یافته ها: بالاترین میانگین نمره ی آگاهی از اصول فلسفی نه گانه ی PHC مربوط به بعد فلسفی «انگیزه و عشق خدمت به مردم» و برابر 41/12 ± 39/98 و کمترین آن مربوط به بعد فلسفی «برابری و عدالت» و برابر با 17/29 ± 75/65 بود. بالاترین میانگین نمره ی نگرش مربوط به بعد فلسفی «هماهنگی بین بخشی» و برابر با 97/22 ± 55/81 و کمترین آن مربوط به بعد فلسفی «برابری توزیع» و برابر با 79/12 ± 15/49 بود. نتیجه گیری: نمره ی میانگین آگاهی تمامی رده های مدیریتی کمی بالاتر از 80 به دست آمد. اگر چه تا نمره ی عالی 100 فاصله دارد، اما برای یک نظام سلامت رسیدن به آن کار بسیار دشواری است و باید در این زمینه تلاش نمود. نمره ی میانگین نگرش 65 به دست آمد. این نتیجه خوبی برای این سیستم محسوب نمی شود، چرا که نگرش بالاتر مدیران نقشی کلیدی در به اجرا درآمدن اصول PHC است.
۲.

تعیین میزان معیارهای مشتری مداری در آموزش بر اساس دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: آموزش مشتری مداری معیارها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 524 تعداد دانلود : 857
مقدمه: با وجود رقابت شدیدی که بر اقتصاد امروز جهان حاکم است، ارایه ی خدمات بیشتر به مشتریها و ارتقای کیفیت، دیگر یک ارزش افزوده قلمداد نمیشود؛ بلکه ضرورتی انکار نشدنی است. در این راستا، آموزش عالی و توجه به مشتری مداری به خصوص دانشجو محوری، رکن اصلی در پیشرفت و توسعه ی همه جانبه ی هر کشور میباشد. از این رو، هدف از این پژوهش تعیین میزان نمره ی معیارهای مشتری مداری بر اساس دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. روش بررسی: این پژوهش تحلیلی از نوع مقطعی در سال 1390 بود. جامعه ی پژوهش کلیه ی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در 7 دانشکده بودند. حجم نمونه با توجه به فرمول های آماری 384 نفر بوده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه ی محقق ساخته ای بودکه به بررسی چهار معیار تعریف شده برای مشتری مداری (دانشجو محوری) پرداخت و شامل مشتری مداری از سوی مدیریت دانشگاه، اعضای هیأت علمی، گروه های تحصیلی و فرایندهای آموزشی بود. پایایی و روایی پرسش نامه سنجیده شد و در نهایت با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و روش های آماری t مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه، داده هایی که بر اساس طیف لیکرت بودند، تحلیل گردیدند. یافته ها: نمره ی معیار گروه های تحصیلی بیشتر از سایر معیارها بود (45/53) و معیارهای هیأت علمی (27/50) و فرایندهای آموزشی (12/46) به ترتیب دارای بیشترین میزان مشتری مداری بوده اند و معیار مدیریت دانشکده ها کمترین تأثیر (56/40) را در ارتقای مشتری مداری دانشجویان نسبت به سایر معیارها داشته است. جنسیت و مقطع تحصیلی دانشجویان با اکثر معیارهای مشتری مداری ارتباط معنی دار آماری داشت و در همه ی آن ها در زنان و مقطع کارشناسی ارشد بیشترین میزان مشتری مداری مشاهده شد. نتیجه گیری: حیطه ی مشتری مداری هم در ابعاد مختلف و هم در دانشگاه های علوم پزشکی با سایر دانشگاه ها می تواند تفاوت داشته باشد؛ زیرا که باید به جنسیت دانشجویان به عنوان یک عامل اثرگذار در کیفیت ارایه ی خدمات بهداشتی و درمانی توجه کرد و برای ارتقای مشتری مداری، بازبینی فرایندهای آموزشی مبتنی بر دانشجو و توجه مدیریت دانشگاهی به دانشجویان دارای اهمیت به سزایی است.
۳.

شناسایی نیازهای سطوح بلوغ سازمانی بر اساس «مدل بالندگی توانمندی کارکنان» در بخش مدارک پزشکی بیمارستان های دولتی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: نیازسنجی بلوغ سازمانی بیمارستان ها بخش مدارک پزشکی مدل بالندگی توانمندی کارکنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 144 تعداد دانلود : 117
مقدمه: امروزه بسیاری از سازمان ها تلاش میکنند تا در تکامل تدریجی فرآیندهای خویش، بلوغ بیشتری پیدا نمایند. درصد زیادی از این سازمان ها به مدل های بالندگی روی آورده اند. PCMM (People capability maturity model) یکی از این مدل ها است که بر توسعه ی مهارت های انسانی سازمان متمرکز می باشد. هدف از کاربرد PCMM در سازمان، توسعه ی مستمر مهارت های کارکنان می باشد. هدف از این پژوهش، شناسایی نیاز های سطوح بلوغ سازمانی پرسنل بخش مدارک پزشکی بیمارستان های دولتی شهر اصفهان و تعیین نقاط قوت و ضعف و مهارت های آنان با استفاده از مدل فوق بوده است. روش بررسی: مطالعه ی حاضر توصیفی- مقطعی و از نوع پژوهش های کاربردی بود. پژوهشگر با توزیع پرسش نامه بین 34 نفر از کارکنان بخش های مدارک پزشکی در 17 بیمارستان دولتی اصفهان، به شناسایی نیازهای سطوح اول و دوم بلوغ در آن ها بر اساس PCMM در سال1387 پرداخت. برای این منظور، از پرسش نامه ی استاندارد استخراج شده از مدل PCMM استفاده نمود که روایی آن توسط متخصصان و کارشناسان و پایایی آن با ضریب Chronbach's alpha 96/0 تأیید شده بود. نتایج حاصل از پاسخ های این پرسش نامه، بر طبق اهداف تحقیق و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفت که با استفاده از آمار توصیفی متناسب با سؤالات پژوهش تحلیل شد. یافته ها: نمره ی میانگین مهارت و توانمندی کارکنان بخش های مدارک پزشکی بیمارستان های دولتی شهر اصفهان در سطح دوم بلوغ 35 از 56 بود. کارکنان بخش مدارک پزشکی بیمارستان عیسی بن مریم (ع) با نمره ی میانگین 55 دارای بالاترین سطح بلوغ در سطح دوم یعنی سطح مدیریت شده ی مدل PCMM و کارکنان بخش های مدارک پزشکی بیمارستان های کاشانی و شریعتی با نمره ی میانگین 24 در پایین ترین سطح قرار داشتند. بین بلوغ سازمانی و ویژگی های کارکنان مدارک پزشکی این بیمارستان ها رابطه ی معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری: میانگین مهارت و توانمندی کارکنان بخش مدارک پزشکی اغلب بیمارستان ها در حوزه ی فرایندی کارگزینی در سطح بالا و در حوزه ی آموزش و توسعه و محیط کار در سطح پایینی قرار دارد. استفاده از این مدل، موجب افزایش دقت مسؤولین و کارکنان در شناسایی نقاط ضعف عملیات و فعالیت های جاری می شود. توجه دقیق بر روی فرایند ها به این منظور، زمینه های بهبود و ارتقای فرایند ها را فراهم می آورد.
۴.

بررسی رابطه بین میزان مشارکت کاری کارکنان و منابع پنج گانه قدرت مدیران در بیمارستان های دولتی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مدیریت بیمارستان بهداشت و تندرستی قدرت قانونی بیمارستان های دولتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت سازمانی و منابع انسانی رفتار سازمانی
  2. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت سازمانی و منابع انسانی مدیریت منابع انسانی
تعداد بازدید : 708 تعداد دانلود : 693
مقدمه: مدیریت یکی از مهم ترین ارکان حیات، رشد و بالندگی یا مرگ سازمان و از جمله بیمارستان است. قدرت نیز یکی از عمده ترین مفاهیمی است که ضمن معطوف ساختن تلاش های نظری و بنیادی، در تمامی سطوح مدیریت و منابع انسانی از اهمیت زیادی برخوردار شده است. مدیرانی که منابع قدرت را می شناسند و آن را به کار می برند، دارای مدیریت اثربخش تر و عملکرد بهترهستند. با استفاده از منابع قدرتی که در اختیار مدیر است می توان مشارکت کاری کارکنان را افزایش داد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین مشارکت کاری کارکنان و منابع قدرت مدیران ( قدرت پاداش، اجبار، قانونی، تخصص و مرجعیت) در بیمارستان های دولتی منتخب شهر اصفهان در سال 88 بوده است.روش بررسی: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی– همبستگی و کاربردی است. جمعیت مورد مطالعه نمونه ای با 140 نفر از کارکنان بیمارستان های الزهرا، کاشانی، امین، عیسی بن مریم و نور در سال 1388 بودند که هم افراد و هم بیمارستان ها به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. در این پژوهش از دو پرسش نامه اعمال قدرت و مشارکت کاری استفاده گردید و برای بررسی رابطه بین امتیاز منابع قدرت و نمره مشارکت کاری کارکنان، همچنین برای بررسی رابطه بین دو متغیر مذکور با سن و سابقه خدمت از آزمون های T و همبستگی Pearson استفاده شد.یافته ها: طبق نتایج، «قدرت تخصص» با میانگین 60.89 بیشترین تاثیر بر مشارکت کاری کارکنان به عنوان یک عامل کیفی را نشان داد. رتبه بعدی تاثیر بر مشارکت کاری کارکنان به ترتیب به قدرت قانونی، مرجعیت، اجبار و پاداش اختصاص داشت. مشارکت کاری کارکنان نیز با میانگین 62.99 دارای نمره ای بالاتر از حد متوسط بود. اما در فرضیات این تفاوت ها از نظر آزمون های فرض رابطه معنی داری را نشان نداد.نتیجه گیری: در این تحقیق تاثیر منابع قدرت بر مشارکت کاری کارکنان به ترتیب مربوط به منابع تخصص، قانون، مرجعیت، اجبار و پاداش به دست آمد. البته علی رغم تفاوت چشم گیر در نتایج توصیفی تحقیق، مشارکت کاری کارکنان با منابع قدرت مدیران اختلاف معنی داری نداشت.
۵.

مراجعین به بیمارستان های دولتی استان اصفهان در خصوص عوامل موثر بر میزان تحقق نظام ارجاع چه می گویند؟(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: انگیزش آگاهی بیمارستان های آموزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 366 تعداد دانلود : 199
مقدمه: از جمله محاسن تحقق فرایند نظام ارجاع، کم کردن پرسنل و تجهیزات و صرفه جویی در مخارج و وسایل، تقسیم متناسب منابع جهت استفاده بهینه آن ها و عدم ایجاد هزینه های غیر منطقی برای بیماران می باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تعیین عوامل موثر بر میزان تحقق نظام ارجاع از نظر مراجعین به بیمارستان های دولتی استان اصفهان بود تا با دستیابی به آن بتوان بر این مهم فایق آمد و سیستم سلامت را از مزایای آن بهره مند ساخت.روش بررسی: نوع مطالعه توصیفی– تحلیلی و پیمایشی بود.مطالعه در شش ماهه دوم سال 1387 انجام شد و جمعیت مورد مطالعه، مراجعین به بیمارستان های دولتی استان اصفهان بوده است. از این میان 5 بیمارستان تابعه شبکه بهداشت و درمان شهرستان های فلاورجان، شاهین شهر، شهرضا و نایین و نیز 5 بیمارستان دولتی شهرستان اصفهان مورد مطالعه قرار گرفته است. نحوه نمونه گیری بیمارستان ها خوشه ای بود و در نهایت به صورت نمونه گیری ساده، تعداد 400 نفر از مراجعین به بیمارستان ها مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی آن توسط صاحب نظران تایید شد و پایایی آن برابر 85 درصد بود.یافته ها: آگاهی و رضایت در جوامع شهری و انگیزه در جوامع غیر شهری از سطح بالاتری برخوردار است. 51.9 درصد از افراد تحت پوشش تامین اجتماعی به سطح اول ارایه خدمات مراجعه می کردند، در حالی که این میزان در افراد تحت پوشش بیمه خدمات درمانی 8909 درصد بوده است. میانگین آگاهی مراجعین از سیستم ارجاع در بین بیمارستان های مورد مطالعه، دارای تفاوت معنی داری نبود. در حالی که میانگین رضایت و انگیزه مراجعین از سیستم ارجاع در بین بیمارستان های مورد مطالعه دارای تفاوت معنی داری (P£0.05) بود.نتیجه گیری: میزان آگاهی و رضایت از نحوه ارایه خدمات سلامت در سطوح اولیه ارایه خدمات، بر تحقق فرایند سیستم ارجاع از نظر ساکنین شهری و انگیزه از نظر ساکنین غیر شهری، عامل موثر در سیستم ارجاع است. از این رو با سرمایه گذاری در ارتقای این عوامل می توان اطمینان حاصل کرد که سیستم به شکل مفیدتری عمل خواهد کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان