فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۶۱ تا ۵٬۷۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به روند افزایشی سالمندی در ایران و اهمیت کیفیت زندگی در دوران سالمندی، هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط ارضاء نیازهای اساسی روان شناختی با کیفیت زندگی در سالمندان شهر اصفهان می باشد. مواد و روش ها: این مطالعه یک مطالعه مقطعی است که بر روی ۲۱۴ سالمند در سال ۱۳۹۹ انجام شده است. در این مطالعه داده ها بر اساس پرسشنامه ارضاء نیازهای اساسی روان شناختی (دسی و رایان ۲۰۰۰) که شامل سه بعد نیاز به شایستگی، نیاز به خودمختاری و نیاز به ارتباط می باشد بررسی گردید. همچنین کیفیت زندگی توسط پرسشنامه ی کیفیت زندگی SF۱۲ در دو بعد جسمی و روانی موردبررسی ﻗﺮار گرفت. اطلاعات پس از جمع آوری در SPSS-۲۴ وارد و با آزمونه ای تی مستقل و آنوا و رگرسیون خطی آنالیز شد. یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد، از بین ابعاد نیازهای اساسی روان شناختی، نیاز به شایستگی می تواند تغییرات مربوط به کیفیت زندگی در بعد جسمی (۰۲/۰ = p )، در بعد روانی ( ۰۰۱/۰= p ) و تغییرات مربوط به کل کیفیت زندگی ( ۰۰۱/۰= p ) را پیش بینی نماید. درحالی که ارضاء نیازهای ارتباط و خودمختاری به طور مستقل نقش پیش بینی کننده ای در تغییرات مربوط به کیفیت زندگی نداشتند. نتیجه گیری: ارضاء نیاز اساسی روان شناختی در بعد شایستگی پیش بینی کننده کیفیت زندگی بهتر در هر دو بعد جسمی و روانی سالمندان می باشد. ازاین رو می توان با دادن مسئولیت و تعریف نقش های مؤثر برای سالمندان در راستای برآورده شدن نیاز به شایستگی، گام هایی برای افزایش کیفیت زندگی آنان برداشت.
نقش تنظیم التزام راهبردی و نگرش به ازدواج در پیش بینی گرایش فرد به ریسک پذیری در اعتیاد به مصرف مواد مخدر، سیگار و الکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
351-372
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تنظیم التزام راهبردی و نگرش به ازدواج در پیش بینی گرایش فرد به ریسک پذیری در اعتیاد به مصرف مواد مخدر، سیگار و الکل انجام گرفت. روش : این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در سال 1398-1397 بود که به روش نمونه گیری در دسترس 308 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. داده ها با استفاده از مقیاس خطرپذیری، مقیاس تنظیم التزام راهبردی و مقیاس نگرش به ازدواج جمع آوری شدند. تجزیه و تحلیل با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره گام به گام انجام گردید. یافته ها : یافته ها نشان داد که نگرش بدبینانه به ازدواج با خطرپذیری مصرف مواد، سیگار و الکل رابطه مثبت معناداری داشت، در حالی که نگرش خوش بینانه، واقع گرایانه و ایده آل گرایانه با خطرپذیری مصرف مواد، سیگار و الکل رابطه منفی معناداری داشتند. همچنین، تنظیم التزام راهبردی با خطرپذیری مصرف مواد رابطه منفی معنادار و با خطرپذیری مصرف سیگار و الکل رابطه معنادار نداشت. نتایج رگرسیون آشکار کرد که نگرش بدبینانه و نگرش خوش بینانه 4 درصد؛ نگرش بدبینانه، نگرش ایده آل گرایانه و تنظیم التزام راهبردی 12 درصد؛ و تنظیم التزام راهبردی و نگرش بدبینانه 4 درصد از واریانس خطرپذیری مصرف سیگار، مواد و الکل را به شکل معناداری پیش بینی کردند. نتیجه گیری : می توان نتیجه گرفت که در برنامه های پیشگیری از خطرپذیری در مصرف مواد، سیگار و الکل ضروری است که نقش عوامل تنظیم التزام راهبردی و نگرش به ازدواج در نظر گرفته شوند.
پیش بینی مشکلات جنسی براساس ترس از صمیمیت و اهمال کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر مشکلات جنسی زوجین می تواند در قالب برنامههای پیشگیری و درمان مرتبط با این نوع مشکلات به کار بسته شود. هدف این پژوهش پیش بینی مشکلات جنسی بر اساس ترس از صمیمیت و اهمال کاری بود. بدین منظور تعداد 220 دانشجوی متاهل از دانشگاه های شهر تهران (130 زن، 90 مرد) در سال تحصیلی 1398 در این پژوهش شرکت کردند و مقیاس ترس از صمیمیت (دسکاتنر و ثلن، 1991)، مقیاس اهمال کاری ناب (استیل، 2010) و پرسشنامه وضعیت جنسی گلومبک ـ راست (گلومبک و راست، 1986) توسط آن ها تکمیل شد. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای ترس از صمیمیت و مشکلات جنسی و همچنین بین متغیرهای اهمال کاری و مشکلات جنسی رابطه مثبت معنادار وجود دارد که در سطح (01/0 ≥ p ) معنادار است. ضریب تعیین (درصد واریانس) در گام اول تحلیل رگرسیون 52/0 و در گام دوم، 56/0 به دست آمد که این مقادیر در سطح (01/0 ≥ p ) معنادار است. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که ترس از صمیمیت و اهمال کاری می توانند مشکلات جنسی را پیش بینی کنند و متغیر ترس از صمیمیت، نسبت به متغیر اهمال کاری، پیش بینی کننده قوی تری برای مشکلات جنسی است. بررسی این متغیرها در افراد می تواند به پیشگیری و درمان کارآمدتر مشکلات جنسی کمکی قابل توجه کند و رضایت زناشویی زوجین را ارتقا ببخشد.
The Relationship between Selective Attention and Simultaneous Interpreting Performance in Undergraduate Students of Translation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Complexity of simultaneous interpreting has long attracted the interest of researchers and led them to explore different linguistic, psychological, cognitive, social, and neurological factors involved in enabling the human mind to perform such a difficult task. Within the framework of cognitive studies of interpreting, the authors of this study aimed at exploring the relationship between selective attention and interpreting performance of undergraduate students of Translation. Interpreting performance was evaluated in terms of content and presentation. A sample of 72 BA students participated in the study and completed a simultaneous interpreting and a selective attention task. Quantitative analysis of the data obtained from the participants led to the conclusion that selective attention had a direct relationship with both content and presentation of simultaneous interpreting performance in the sample as significant correlation was found to exist between the variables. The findings suggest that students with better selective attention are likely to perform better in interpreting tasks, especially in terms of the content of their performance which is concerned with completeness and accuracy of informational content of the interpreted message.
نقش الگوهای ارتباطی و سبک های هویت در پیش بینی رضایت زناشویی: یک مطالعه تشخیصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
168-141
حوزه های تخصصی:
هدف: خانواده، یک نظام اجتماعی طبیعی است که در همه مراحل تکوین آن زن و مرد، خرده نظام اصلی بوده و عوامل متعددی چون الگوهای ارتباطی و سبک های هویت در رضایت زناشویی آنان نقش دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی الگوهای ارتباطی و سبک های هویت در پیش بینی رضایت زناشویی بود. روش: طرح پژوهش، تابع تشخیص دو گروهی بود. جامعه آماری این پژوهش مردان و زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی وابسته به نظام مشاوره و روان شناسی شهر تهران در سال 1398 بودند. 480 نفر از این افراد بر اساس فرمول کرامر و به شیوه نمونه گیری دسترس انتخاب شدند به پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (EMSQ) السون و همکاران(1987)، الگوهای ارتباطی (CPQ) کریستنسن و سالاوی (1984) و سبک های هویت (RISI) برزونسکی و همکاران (2013) پاسخ دادند. از بین آن ها به این منظور تعداد 100نفر دارای رضایت زناشویی بالا و 100نفر دارای رضایت زناشویی پایین انتخاب شدند و داده های پژوهش به کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و با استفاده از روش تابع تشخیص (ممیزی) تحلیل شد. یافته ها:نتایج نشان داد که با کمک الگوهای ارتباطی و سبک های هویتی می توان رضایت زناشویی را پیش بینی کرد و تحلیل ممیزی توانست با 74 درصد پیش بینی صحیح افراد را به دو گروه دارای رضایت زناشویی پایین و بالا طبقه بندی نماید. نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد عواملی همچون الگوهای ارتباطی و سبک های هویت بر رضایت زناشویی تأثیرگذار است. پیشنهاد می شود درمانگران در ارائه راهکارهای ارتقادهنده رضایت زناشویی به این عوامل توجه بیش تری مبذول نمایند.
رابطه خودکارآمدی، امید به زندگی و سلامت عمومی با میزان فعالیت بدنی مصرف کنندگان مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۲۲۴-۲۰۵
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه خودکارآمدی، امید به زندگی و سلامت عمومی با میزان فعالیت بدنی مصرف کنندگان مواد مخدر انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مردان مصرف کننده مواد مخدر حاضر در کمپ های ترک اعتیاد شهرستان رفسنجان تشکیل دادندکه با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان 160 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و مادوکس (1982)، امید به زندگی اشنایدر (1991)، سلامت عمومی گلدبرگ (1988) و میزان فعالیت بدنی بک (1982) بود. داده ها نیز با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. یافته ها: یافته های همبستگی نشان داد رابطه بین فعالیت های بدنی با خودکارامدی عمومی، امید به زندگی و سلامت عمومی مردان مصرف کننده مواد مخدر معنادار است. نتایج پیش بینی فعالیت های بدنی نیز به روش گام به گام نشان داد خودکارامدی و سلامت عمومی به ترتیب پیش بینی کنندگان مثبت و منفی فعالیت های بدنی مردان مصرف کننده مواد مخدر هستند و به ترتیب 12 و 15 درصد از واریانس فعالیت های بدنی مردان مصرف کننده مواد مخدر را تبیین می کنند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد قضاوت فرد از توانایی های خود برای انجام اقدامات مثبت و تفکر و احساس فرد نسبت به زندگی خود می تواند نقش مثبت در انجام فعالیت های بدنی مردان مصرف کننده مواد مخدر داشته باشد.
بررسی رابطه ی شبکه های اجتماعی با میزان طلاق و رضایت زناشویی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه شبکه های اجتماعی با میزان طلاق و رضایت زناشویی بود. روش پژوهش تحقیق حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانشجویان متأهل 25-40 ساله دانشگاه پیام نور بود. براساس روش نمونه گیری تصادفی ساده در مجموع 50 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در این پژوهش شرکت نمودند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه رضایتمندی زناشویی انریچ و پرسشنامه شبکه های اجتماعی محقق ساخته استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش بر اساس آمار توصیفی-استنباطی بوده است. براساس نتایج حاصله می توان گفت که پژوهش در سطح 0.95 معنادار می باشد. یعنی افزایش استفاده از شبکه های اجتماعی باعث کاهش میزان رضایت زناشویی و افزایش طلاق بین زوجین می شود.
بررسی اندیشه های تربیتی رابرت انیس و یورگن هابرماس: با تأکید بر پرورش تفکّر نقّاد
حوزه های تخصصی:
تفکّر انتقادی از جمله مباحث مهم و اساسی برای جوامع انسانی است که همواره مورد توجّه صاحب نظران این عرصه بوده است. این پژوهش با هدف بررسی اندیشه های تربیتی رابرت انیس و یورگن هابرماس با تأکید بر پرورش تفکّر نقّاد انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، پژوهشی کاربردی است و روش این پژوهش توصیفی_تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی اسناد، مدارک، مقالات و کتب در دسترس می باشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش فیش برداری می باشد. نتایج حاصل از بررسی اندیشه های تربیتی انیس و هابرماس نشان داد که، تفکّر نقّاد در دیدگاه رابرت انیس، تفکّر بازتابی معقولی است و برای پرورش این تفکّر به فراگیران، باید به آن ها یاد داد که چگونه سؤال های مهمی بپرسند و به صورت دقیق در تحلیل مباحث تلاش کنند و به دنبال ارائه ی شواهدی محکم و معتبر برای پاسخ به سؤال خود باشند. یکی از اصول مهم در دیدگاه انیس، اصل ساده سازی، در تدریس و ارزیابی مفهوم تفکّر انتقادی است. یورگن هابرماس در زمینه ی پرورش تفکّر نقّاد، دو نظریه تأمّل بر خویشتن و کنش ارتباطی را مطرح کرده است و از نظر او گرایش رهایی بخش موجب پیدایش علوم انتقادی مؤثّر در پرورش تفکّر انتقادی می شود. تأکید بر شهودهای درگیر در گفت وگوهای واقعی و تمرکززدایی، دو اصل مهمی است که برای پرورش تفکّر نقّاد در اندیشه های هابرماس، به چشم می خورد.
نقش میانجی رفتارهای دلبستگی در رابطه تعامل با خانواده اصلی با کیفیت زناشویی و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۲۳۵-۲۱۰
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی میانجیگری رفتارهای دلبستگی در ارتباط بین تعامل با خانواده ی اصلی با کیفیت زناشویی و افسردگی بود. روش: طرح پژوهش همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه ی پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانشجویان متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بود که از این میان، 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرها از مقیاس خانواده ی اصلی (هاوشتاد و همکاران، 1985)، مقیاس کوتاه دسترسی پذیری، پاسخ گویی و همدم طلبی (سندبرگ و همکاران، ۲۰۱۲)، فرم تجدید نظر شدهی مقیاس سازگاری زوجی (باسبی و همکاران، ۱۹۹۵) و سیاهه ی افسردگی بک (۱۹۷۲) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و نرمافزارهای 26-SPSS و 24-AMOS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی نشان داد میان همه متغیرها همبستگی معنادار وجود دارد. شاخص های برازندگی حاکی از تایید مدل پژوهش با یک شاخص اصلاح بود. همچنین، نتایج نشان داد رفتارهای دلبستگی به طور معناداری در ارتباط بین تعامل با خانواده اصلی با افسردگی و کیفیت زناشویی میانجی گری می کند. نتیجه گیری: براساس نتایج، می توان نتیجه گرفت که نوع و شدت رفتارهای دلبستگی همسران نقش تعیین کنند ه ای در سهم تجارب قبلی آنها در خانواده اصلی شان بر افسردگی و کیفیت زندگی زناشویی شان دارد.
بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر خودنظم بخشی کوتاه مدت (SRCT) بر کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، تغییر الگوهای ارتباطی و کاهش نارسایی هیجانی زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (اسفند) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
۲۲۳۸-۲۲۲۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: بسیاری از ازدواج ها و روابط زناشویی ناموفق وجود دارند که همسران به دلایل گوناگون طلاق نمی گیرند. اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی کوتاه مدت بر متغیر های مختلف تأیید شده است، اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی کوتاه مدت (SRCT) بر کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، تغییر الگوهای ارتباطی و کاهش نارسایی هیجانی در زوجین متعارض پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی کوتاه مدت (SRCT) بر کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، تغییر الگوهای ارتباطی و کاهش نارسایی هیجانی زوجین متعارض انجام گرفت. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، زوج های ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بیجار (۲ مرکز) در سال ۱۳۹۸ بود. با روش نمونه گیری هدفمند، تعداد ۳۰ زوج (۶۰ نفر) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گروه آزمایشی پروتکل زوج درمانی مبتنی بر خودنظم بخشی کوتاه مدت (هالفورد، ۲۰۰۱) به صورت گروهی و یک جلسه در هفته (در مجموع ۸ جلسه) اجرا گردید. در حالی که گروه گواه هیچ درمانی را دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان (نلسون و کاول، ۲۰۰۶)، الگوهای ارتباطی (کریستنسن و هاوی، ۱۹۹۰) و نارسایی هیجانی تورنتو (باگبی، تیلور و پارکر، ۱۹۹۴) استفاده شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-21 و در سطح استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بین پس آزمون دو گروه آزمایشی و گروه گواه از نظر متغیرهای وابسته (پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، نارسایی هیجانی و الگوهای ارتباطی سازنده متقابل، اجتنابی متقابل، توقع / کناره گیری) تفاوت معنی داری وجود دارد (0/0000 p<). نتیجه گیری: زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی کوتاه مدت (SRCT) باعث کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی و نارسایی هیجانی و بهبود الگوهای ارتباطی زوجین شد. براساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر پیشنهاد می گردد روانشناسان شاغل در مراکز آموزشی و مشاوره از این درمان استفاده نمایند.
تدوین بسته طرحواره درمانی بخشش محور و مقایسه آن با طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری و تاثیر آن بر تعهد، صمیمیت زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره خانواده ی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور تدوین بسته آموزشی طرحواره درمانی بخشش محور و مقایسه اثربخشی آن با طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر صمیمیت زناشویی، تعهد زناشویی بر روی زنان دارای تعارضات زناشویی شهر شیراز بود. روش: این پژوهش از لحاظ روش مطالعه، یک طرح تحقیق اکتشافی و دارای دو مرحله کیفی و کمی بود. در مرحله کیفی به منظور تدوین بسته طرحواره درمانی بخشش محور از روش کیفی تحلیل موضوعی(مضمون) استقرایی داده محور و در بخش کمی از طرح نیمه آزمایشی چهار گروهی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل استفاده شد،جامعه آماری در بخش کیفی کلیه منابع علمی شامل کتب و مقالات و پایان نامه های مرتبط با حوزه تعارضات زناشویی و در بخش کمی شامل زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز در سال 98 بود که پس از اجرای پرسشنامه تعارضات زناشویی و محرز شدن سطح بالای تعارضات زوجی در آنها و داشتن ملاکهای ورود و خروج به پژوهش بصورت تصادفی به تعداد 15 نفر در هر یک از سه گروه آموزش و 15 نفر در گروه کنترل مجموعا 60 نفر جایگیری شدند. یافته ها: یافته ها در مرحله کیفی، بسته آموزشی طرحواره درمانی بخشش محور را متناسب با نیازهای زنان دارای تعارضات زناشویی در قالب 11 جلسه 90 دقیقه ای که دارای توافق تخصصی924/0 بود را بدست داد. در بخش کمی نشان داد که در متغیرهای بکار برده شده اثر بسته آموزشی طرحواره درمانی وبخشش محور بیشتر بوده است ولی بسته آموزشی بخشش محور، تأثیر معناداری بر متغیرها نداشت ولی در متغیرسازگاری زناشویی، اثربخشی بسته آموزشی شفقت درمانی و بسته آموزشی بخشش محور با بسته آموزشی شفقت درمانیِ بخشش محور بر تعهد زناشویی در زنان دارای تعارضات زناشویی دارای تفاوت معناداری بود((p<0/05 و اثر بسته آموزشی شفقت درمانیِ بخشش محور بیشتر بوده است. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی شفقت درمانیِ بخشش محور می تواند تعارضات زناشویی را کاهش دهد.
تدوین الگوی تعامل مؤثر والد -کودک ویژه کودکان پیش از دبستان (4 تا 6 سال): یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (مهر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
1213-1233
حوزه های تخصصی:
زمینه: تعاملات والد - کودک در سال های اولیه زندگی، یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده در رشد شناختی، اجتماعی، عاطفی و رفتاری کودک است. اما الگوی تعاملات مؤثر والد-کودک، ویژه کودکان سنین پیش از دبستان از چه مولفه هایی برخوردار است؟ هدف : هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی تعامل مؤثر والد-کودک ویژه کودکان پیش از دبستان است. روش : مطالعه حاضر در چارچوب استراتژی تحقیق کیفی و براساس روش تحلیل تماتیک براون و کلارک (2006) انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه منابع نوشتاری مرتبط با تعاملات والد-کودک بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و از نظر مؤلفه های تعاملات والد- کودک مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در این بررسی، داده ها از تعداد 115 منبع استخراج گردید و در قالب مضامین قرار گرفت، به طوریکه در مرحله اول، 89 تم بنیادین؛ مرحله دوم 21 تم سازمان دهنده شناسایی شد. در مرحله سوم 8 تم فراگیر انتزاع و شبکه مضامین تشکیل گردید. در مرحله آخر اعتبار و پایایی الگوی مذکور با استفاده از روش اعتبارسنجی روایی تفسیری، به معنای ارائه و بازخورد نتایج پژوهش به صاحب نظران، مورد تایید قرارگرفت. نتیجه گیری: الگوی تعامل مؤثر والد-کودک، ویژه کودکان پیش از دبستان از اعتبار کافی برخوردار است. از اینرو پیشنهاد می شود از این الگو در تدوین پروتکل های آموزشی مبتنی بر روابط والدین و کودکان مورد استفاده گیرد.
واکاوی صلاحیت های حرفه ای آموزگاران دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
69 - 78
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی و شناسایی و تعیین صلاحیت های حرفه ای آموزگاران به منظور ارائه یک چارچوب مفهومی طراحی و اجرا شد. روش پژوهش، از نوع ترکیبی اکتشافی است. ابتدا در مرحله کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از متخصصان و صاحب نظران و آموزگارن دوره ابتدایی که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند،بعد از انجام مصاحبه و کد گذاری و دستیابی به زیر مؤلفه ها و مؤلفه ها، ابعاد صلاحیت حرفه ای آموزگاران شامل 4 بعد دانشی، مهارتی، فردی و توانایی شناسایی شدند. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش کلیه آموزگاران استان البرز (7000 نفر) بودند که از بین آنها تعداد 364 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه محقق ساخته صلاحیت های حرفه ای آموزگاران استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، در سطح معناداری 01/0 بین میانگین رتبه ابعاد صلاحیت حرفه ای آموزگاران در هر دو وضعیت موجود و مطلوب تفاوت معنی داری وجود دارد. در هر دو وضعیت، ابعاد صلاحیت حرفه ای آموزگاران به ترتیب عبارتند از :بعد دانشی، بعد مهارتی، بعد فردی، بعد توانایی. همچنین میانگین نمره این ابعاد بر حسب وضعیت موجود و مطلوب با هم تفاوت معنی داری دارد این تفاوت برای بعد دانشی، مهارتی و توانایی در سطح 99/0 (01/0˂p)، و برای بعد فردی در سطح 95/0 معنی دار است (05/0˂p). نتایج این پژوهش می تواند دریچه های جدیدی را برای توجه بنیادی به صلاحیت حرفه ای آموزگاران و ایجاد تغییرات مطلوب در بازنگری برنامه بهسازی منابع انسانی بگشاید.
Role of L1 and L2 in the Organization of Iranian EFL Lived Narratives(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
People are constrained by their culture and social life when telling stories. A second language learner then cannot be expected to tell stories in the target language without cross-cultural effects that influence the way of narration. The present study examined the role of the first language (L1) and second language (L2) in the organization of narratives by focusing on Persian speakers’ and EFL learners’ lived narratives. For this purpose, 125 oral stories were voice recorded. Seventy-five EFL learners’ narratives and 50 Persian narratives as told by Iranian native speakers were collected via classroom discussions and interviews. To examine the substantive effect of L2 knowledge, the EFL learners were selected from pre-intermediate and upper-intermediate proficiency levels. The Labovian analytical narrative model was employed for the analysis. The findings indicated that EFL learners’ narratives were mostly affected by L1 rather than L2. Furthermore, English linguistic knowledge, rather than the English narrative structure itself, affected the organization of EFL narratives
The Effect of Positive Social-Comparative Feedback on Learning a Throwing Skill in Adolescents with ADHD
حوزه های تخصصی:
The present study was designed to investigate the effects of positive social-comparative feedback on motor learning and self-efficacy of a throwing motor skill in individuals with ADHD. The subjects were 44 adolescents with ADHD in the age range of 15 to 18 years old and were randomly and equally divided into two groups: positive social-comparative feedback and control group. Motor task consisted of throwing bean bags with the non-dominant arm at a target on the ground. The participants completed the pretest (10 trials), an acquisition phase including 6 blocks of 10 trials, and a retention test consisting of 10 trials. The participants in the positive social comparison feedback group were informed that their throws on the previous block were, on average, better than the throws of the other participants in this group. Prior to pretest, each block, and before the retention test, all participants completed the self-efficacy scale. Dependent measures were throwing accuracy scores and self-efficacy. Independent t-test and analysis of variance (ANOVA) with repeated measures were employed to analyze the data. Positive social comparison feedback group throwed the bean bags significantly better in the acquisition phase and the retention test compared to the control group. In addition, positive social comparison feedback group reported significantly higher self-efficacy scores in the acquisition phase and the retention test in comparison to the control group. Our findings indicated that enhanced expectancies benefited individuals with ADHD to enhance their performance and learn a novel motor skill
تدوین مدل ساختاری رابطه هیجان خواهی با اعتیاد به اینترنت نوجوانان؛ نقش میانجی توانمندی خود
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تقاضای فزاینده به فناوری رایانه و نفوذ گستره اینترنت، بسیاری از افراد خصوصاً دانش آموزان را با اختلال روانی و ارتباطات اجتماعی ناشی از ابتلا به اعتیاد رایانه مواجه ساخته است. هدف: پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی توانمندی خود در رابطه با هیجان خواهی و اعتیاد به اینترنت در نوجوانان انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر کرج در سال ۱۳۹۸-۱۳۹۷ بودند که از میان آن ها ۳۱۰ دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و پرسشنامه های هیجان خواهی آرنت، اعتیاد به اینترنت یانگ و سیاهه روانشناختی قدرت من (PIES) را تکمیل نمودند. داده های گردآوری شده از طریق همبستگی پیرسون و آزمون سوبل و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ و AMOS نسخه ۲۳ تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، اثر مستقیم هیجان خواهی و توانمندی خود بر اعتیاد اینترنتی دانش آموزان در سطح ۹۵ درصد اطمینان معنی دار بوده است (۰/۰۵>p). همچنین نتایج بیانگر، رابطه غیرمستقیم بین هیجان خواهی و اعتیاد اینترنتی دانش آموزان با میانجیگری توانمندی خود با ۹۵ درصد اطمینان است (۰/۰۵>p). به طور کلی نتایج الگوها نشان داد که تمام مقیاس های پژوهش از برازش مناسب برخوردارند. نتیجه گیری: درمجموع می توان نتیجه گرفت که توجه به افزایش باور افراد در ارتباط با توانمندی من، احتمال انجام رفتارهای پرخطر را کاهش می دهد و به تبع آن با ایجاد بهزیستی روانشناختی از آسیب اعتیاد به اینترنت در دوران نوجوانی پیشگیری به عمل آید. بنابراین ضروری است، در فرآیند پیشگیری از اعتیاد به اینترنت به نقش هیجان خواهی و توانمندی خود توجه نمود.
شیوع شناسی و کارکردهای رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان شهر سنندج
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارزیابی و واکاوی مشکلات دوره نوجوانی دارای اهمیت بسیار است. یکی از رفتارهایی که سبب نگرانی های عمومی درباره سلامت نوجوان شده است، رفتارهای خودآسیب رسان است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان همه گیری رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان دختر و پسر و کارکردهای این نوع رفتارها انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی بود. جامعه ی پژوهشی شامل کلیه ی نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ ساله ی شهر سنندج در سال ۹۹-۱۳۹۸ بود که از این میان نمونه ای با حجم ۱۳۳۴ نفر (۶۸۶ دختر و ۶۴۸ پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده مقیاس رفتارها و کارکردهای خودجرحی کلونسکی و گلن بود. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی، مجذور خی و آزمون تی مستقل و نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ استفاده گردید. یافته ها: نرخ همه گیری رفتارهای خودآسیب رسان در میان دختران و پسران به ترتیب ۹/۶ و ۷/۱ درصد بود. الگوی رفتارهای خودآسیب رسان دختران نسبت به پسران غیرقابل مشاهده تر (۰/۰۰۹<P، ۶/۳۷=Χ۲) و نامنظم تر (۰/۰۰۱<P، ۱۴/۳۶=Χ۲) بود. از میان رفتارهای خودآسیب رسان، به ترتیب، زخمی کردن عمدی خود، بریدن عمدی قسمت هایی از بدن خود، انجام رفتارهای خودشکست دهنده و خودگویی های آزاردهنده دارای بیشترین فراوانی بود. همچنین رفتارهای خودآسیب رسان دختران در مقایسه با پسران بیشتر دارای کارکرد درون فردی بود (۰/۰۵<P، ۲/۱۸=T). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که دختران نوجوان در مقایسه با پسران رفتارهای خودآسیب رسان بیشتری را تجربه کردند و نرخ همه گیری رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان رو به افزایش است که باید به آن توجه جدی نمود.
چندهمسری و پیامدهای روانی- اجتماعی آن برای زنان (یک مقاله ی مروری سیستماتیک مبتنی بر تبیین های زیست- روانی تکاملی)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: براساس شواهد تکاملی، انسان نیز مانند دیگر نخستی ها، ذاتاً دارای الگوی چندهمسری است. در این پژوهش ما به بررسی شواهد چندهمسری و پیامدهای روانی- اجتماعی آن پرداختیم. هدف: در این مقاله به جمع آوری و بررسی پژوهش های مختلف از جوامعی که در آن ها چندهمسری مرسوم و قانونی است، با هدف بررسی مسائل مربوط به زنان در این خانواده ها، پرداخته ایم. روش: مطالعه حاضر از نوع پژوهش مروری سیستماتیک بود. بدین منظور کلید واژه های مربوطه در پایگاه داده های معتبر داخلی و خارجی نظیر SID، Science Direct و PubMed جست وجو و تعداد ۳۰ مقاله مرتبط از ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۰ استخراج شد؛ و ۱۷ مقاله مورد بررسی قرار گرفت. سپس نتایج تأثیر چندهمسری در هر کدام مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: مشکلات فراوانی مانند سطوح پایینی از عزت نفس، عملکرد خانوادگی و تربیت فرزندان همچنین اختلالاتی مانند جسمانی سازی، افسردگی، وحشت زدگی، اضطراب، افسرده خویی، حساسیت بین فردی، عقاید پارانویید، خصومت و ... دامن گیر زنانی است که در خانواده های چندهمسر زندگی می کنند. نتیجه گیری: براساس بررسی انجام شده نتیجه می گیریم که شاید بنیان زیستی ما برای تک همسری ساخته نشده باشد؛ اما شواهد گردآوری شده، نشان دهنده ی این واقعیت است که پیروی از روند زیستی تکاملی برای انسان امروزی (پیروی از چندهمسری) آسیب زاست و باید مورد تجدیدنظر اساسی قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی درمان بافت نگر انصاف محور و درمان هیجان مدار برافزایش صمیمیت و کاهش دل زدگی زناشویی زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
166-139
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر مقایسه و بررسی اثربخشی تأثیر رویکرد درمانی بافت نگر انصاف محور (مبتنی بر نظریه بوزورمنی _ ناج) و رویکرد درمانی هیجان مدار برافزایش صمیمیت و کاهش دل زدگی زناشویی زوج های دارای تعارضات زناشویی بود. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون، با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل همه زوج هایی بود که در سال 1397- 1398 به دفتر مشاوره و خدمات روان شناختی خصوصی زیر نظر سازمان نظام روان شناسی در شهر ارومیه مراجعه داشتند از میان مراجعه کنندگان تعداد 24 زوج که به دلیل تعارضات زناشویی به این مرکز مراجعه کرده بودند؛ پس از همتاسازی آزمودنی ها، ملاک های ورود و خروج پژوهش به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه (هر گروه 8 زوج) که دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه است گمارش شدند. پس از اجرای پیش آزمون برای گروه آزمایشی بافت نگر هر زوج 10 جلسه و گروه آزمایشی هیجان مدار هر زوج 9 جلسه روان درمانی انجام گرفت. پرسشنامه های مورداستفاده شامل مقیاس صمیمیت واکر و تامپسون و مقیاس دل زدگی زناشویی پاینز بود. برای تحلیل داده ها و فرضیه ها از روش آزمون آماری «تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر» و نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته ها : نشان داد اثربخشی رویکرد هیجان مدار در افزایش صمیمت زناشویی، به صورت معناداری (001/0 p< ) بیشتر از رویکرد بافت نگر است؛ اما میان دو رویکرد در کاهش «دل زدگی زناشویی» تفاوت معنادار مشاهده نشد همچنین یافته ها نشان داد اثربخشی رویکرد بافت نگر نسبت به رویکرد هیجان مدار در «دل زدگی زناشویی» ثبات و پایداری زمانی بیشتری دارد. نتیجه گیری: رویکرد هیجان مدار در مقایسه با رویکرد بافت نگر اثربخشی مؤثرتری در افزایش صمیمت زناشویی نشان می دهد و اثربخشی دو رویکرد در کاهش دل زدگی زناشویی یکسان است اما باگذشت زمان رویکرد بافت نگر در بهبود دل زدگی زناشویی ثبات درمانی بهتری نشان داده است.
ویژگی های روان سنجی مقیاس نیاز به تعلق بر اساس نظریه کلاسیک آزمون و سوال-پاسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی، بررسی ساختار عاملی و پارامترهای سوال-پاسخ مقیاس نیاز به تعلق ( NTBS ) در دانشجویان بود. طرح پژوهش توصیفی- همبستگی و اعتباریابی آزمون بود. جامعه آماری را دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه بیرجند تشکیل می دادند. طی دو مطالعه 164 و 236 نفر از این دانشجویان به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. گردآوری داده ها با مقیاس های نیاز به تعلق ( NTBS ؛ کلی، 1999) ، احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان ( SELSA-S ؛ دی توماسو و همکاران، 2004 )، افسردگی، اضطراب و استرس ( DASS-21 ؛ لوی باند و لوی باند، 1995 )، احساس تعلق از مقیاس ارضای نیازهای بنیادین در روابط ( BNS-RS ؛ لاگواردیا و همکاران، 2000 ) و رضایت از زندگی ( SWLS ؛ داینر و همکاران، 1985) صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با بررسی همسانی درونی، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و پارامترهای تمیز و آستانه و منحنی های آگاهی سوال و آزمون انجام گرفت. نتایج نشان داد که مقیاس نیاز به تعلق، ساختاری یک عاملی با واریانس تبییین شده 87/67 درصد دارد. روایی عاملی تأییدی نیز به تأیید رسید. ضرایب آلفای کرونباخ 95/0 و 91/0 و ضرایب دو نیمه کردن 94/0 و 89/0 نشان از اعتبار مناسب مقیاس داشت. شاخص های سوال پاسخ نیز در سطح مطلوبی بودند (05/0 > P ). به نظر می رسد مقیاس نیاز به تعلق در دانشجویان از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار است.