بیوک تاجری

بیوک تاجری

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روان شناسی سلامت، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی،کرج، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۳ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی بازخورد عصبی و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر اختلالات هیجانی کودکان مبتلا به شب ادراری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کودکان مبتلا به شب ادراری بازخورد عصبی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای اختلالات هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۴
زمینه: اختلال های هیجانی شامل هیجان هایی در کودکان است که با سن آن ها متناسب نیست، با وضعیت فرهنگی آن ها همخوانی ندارد. پژوهش ها نشان داده است که هر دو شیوه بازخورد عصبی و تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای بر اختلال های هیجانی مؤثر است. با این حال در زمینه مقایسه تأثیر این دو بر اختلال های هیجانی در کودکان مبتلا به شب ادراری شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر بازخورد عصبی و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر اختلالات هیجانی کودکان مبتلا به شب ادراری به اجرا در آمد. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری دو ماهه بود، جامعه آماری این پژوهش، تمامی کودکان مبتلا به شب ادراری مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش منطقه 5 شهر تهران درسال 1400 بودند. روش نمونه گیری هدفمند بود، 60 کودک انتخاب و سپس به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفره گمارده شدند. ابزار پژوهش ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ مشکلات رفتاری هیجانی راتر (1991) بود. برنامه های مداخله ای تحریک الکتریکی فراجمجمه ای و بازخورد عصبی در مورد گروه های آزمایش استفاده شد، گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند و داده ها با روش آماری تحلیل واریانس مختلط با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: بین میانگین نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری نمرات اختلالات هیجانی در مراحل سه گانه پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری درمانی تفاوت معنادار وجود دارد (0/05 >P). با توجه به میانگین تفاوت ها و این که میانگین گروه بازخورد عصبی از گروه تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بیشتر بوده است. نتایج آزمون بون فرونی نشان داد که روش بازخورد عصبی بر اختلالات هیجانی کودکان مبتلا به شب ادراری مؤثرتر بود. نتیجه گیری: با هر دو شیوه مداخله بازخورد عصبی و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای، می توان اختلالات هیجانی کودکان مبتلا به شب ادراری را کاهش داد و مداخله بازخورد عصبی در درمان شب ادراری کودکان مؤثرتربود.
۲.

مقایسه اثربخشی درمان گروهی وجودی و درمان گروهی ذهن آگاهی بر تاب آوری و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به پرفشاری خون

کلید واژه ها: پرفشاری خون تاب آوری ذهن آگاهی کیفیت زندگی وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۵
مقدمه: استفاده از درمان گروهی وجودی و درمان گروهی ذهن آگاهی در ارتقای تاب آوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پرفشاری خون سودمند به نظر می رسد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان گروهی وجودی و درمان گروهی ذهن آگاهی بر تاب آوری و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به پرفشاری خون بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل بیماران مبتلا به بیماری پرفشاری خون مراجعه کننده به بیمارستان آتیه تهران در شش ماهه دوم سال 1401 بودند که از میان آن ها 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در 2 گروه مداخله و 1 گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تاب آوری کانر دیویدسون (2003) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1989) بود. پس از اجرای 10 جلسه درمان گروهی وجودی و 10 جلسه درمان گروهی ذهن آگاهی برای گروه های مداخله، داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی حاکی از تفاوت معنادار میانگین های گروه های آزمایش و گواه با یکدیگر و نشان دهنده اثربخشی درمان های وجودی و ذهن آگاهی بر متغیرهای تاب آوری و کیفیت زندگی در گروه های آزمایش بود (01/0>P). نتیجه گیری: پیشنهاد می شود که در جهت افزایش تاب آوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پرفشاری خون دوره های درمان وجودی و درمان ذهن آگاهی برای این بیماران در کنار درمان های دارویی برگزار شود
۳.

مقایسه اثر بخشی دو رویکرد درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان هیجان محور بر میزان استرس ادراک شده، درد مزمن و پیروی از درمان در سالمندان دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد درمان هیجان محور استرس درد پیروی از درمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۸۰
هدف: هدف پژوهش حاضر تعین اثربخشی شیوههای درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، و درمان هیجان محور بر میزان استرس ادراک شده، درد مزمن و پیروی از درمان در سالمندان دیابتی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن ﭘﺲآزﻣﻮن ﺑ ﺎ ﮔ ﺮوه گواه و مرحله پیگیری و جامعه آماری این پژوهش را کلیه سالمندان دیابتی مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر رفسنجان که نمره بالایی از پرسشنامه نشانههای استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1993) و پرسشنامه درد مزمن ملزاک و همکاران (1975) بود 30 نفر در گروههای آزمایش (هر گروه 15 نفر) و 15نفر در گروه گواه به صورت تصادفی جایگزین و انتخاب شدند. گروه آزمایش اول درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد وولز و همکاران (2007) و گروه آزمایش دوم درمان هیجان مدار گرینبرگ و همکاران (2008) را در هشت جلسه 90 دقیقه ای دریافت گرفتند. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه ها از نظر جنسیت، سن و سطح تحصیلات تفاوت معنی داری نداشتند(05/0p>). همچنین، هر دو روش درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان هیجان محور در مقایسه با گروه کنترل باعث کاهش میزان استرس، درد مزمن شده و پیروی از درمان را در سالمندان دیابتی افزایش می دهد(001/0p<) و بین دو روش تفاوت معنی داری وجود دارد(05/0p>). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان گفت دو رویکرد درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، و درمان هیجان محور بر بهبود استرس ادراک شده، درد مزمن و پیروی از درمان در سالمندان دیابتی نسبت به گروه کنترل مؤثر می باشد.
۴.

مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و خودمراقبتی بر تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خود مراقبتی ذهن آگاهی تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۲۰۱
زمینه: تصویر بدنی تجسم درونی ظاهر بیرونی فرد است که این بازنمایی ابعاد جسمانی، ادراکی و نگرشی را در بر می گیرد. تحقیقات نشان داده که هر دو شیوه آموزش ذهن آگاهی و خودمراقبتی بر تصویر بدنی مؤثر است. با این حال در زمینه مقایسه تأثیر این دو بر تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان پستان شکاف تحقیقاتی وجود داشت. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر آموزش ذهن آگاهی و خودمراقبتی بر تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان به اجرا در آمد. روش: روش تحقیق شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری بود، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران 30 – 50 ساله مبتلا به سرطان پستان بودند که جهت درمان به کلینیک پزشک متخصص مراجعه کرده و تشخیص سرطان پستان دریافت کرده بودند. نمونه پژوهش از نوع در دسترس و شامل 45 نفر (برای هر گروه 15 نفر؛ یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی 1، یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی 2 و 15 نفر نیز در گروه کنترل) بود. ابزار پژوهش شامل؛ آزمون تصویر بدنی فیشر (1970)، خلاصه طرح جلسات آموزش ذهن آگاهی کابات زین (2015) و خلاصه طرح جلسات آموزش خود مراقبتی کلارک و همکاران (2014) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دادکه دو شیوه آموزش ذهن آگاهی و آموزش خودمراقبتی بر نمرات تصویر بدنی در پس آزمون اثر معنی دار داشت. اثر گروه با توجه به سطوح زمان اندازه گیری متفاوت است. مداخله آزمایشی منجر به تغییراتی در گروه آزمایش شده که 0/31 کل تغییرات ناشی از عمل آزمایشی بوده است (0/1 p<). با توجه به این که میانگین گروه آموزش ذهن آگاهی از گروه آموزش خودمراقبتی بیشتر بوده است، بنابراین آموزش ذهن آگاهی در افزایش تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان مؤثرتر بوده است. نتیجه گیری: با هر دو شیوه آموزش ذهن آگاهی و آموزش خودمراقبتی، می توان تصویر بدنی را در زنان مبتلا به سرطان پستان بهبود داد.
۵.

بررسی اثربخشی روان درمانی معنوی چندبُعدی بر تجربه سوگ و شدت سوگ در بازماندگان متوفیان ناشی از کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: روان درمانی معنوی چندبعدی سوگ شدت کووید- 19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۲۰
سابقه و هدف: با توجه به همه گیری بیماری کووید 19 و آمار بالای مرگ ومیر ناشی از آن، یکی از مسائل روان شناختی که بعد از همه گیری کووید 19 افراد با آن دست و پنجه نرم می کنند، سوگ و داغ دیدگی است. ازاین رو، نیاز به بررسی اثربخشی شیوه نامه های مشاوره سوگ برای ارائه خدمات مناسب به افراد سوگوار در دوران همه گیری وجود دارد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان درمانی معنوی چندبُعدی بر تجربه سوگ و شدت سوگ در بازماندگان متوفیان ناشی از کووید 19 بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری است. جامعه آماری پژوهش تمام افراد سوگواری بود که یکی از اعضای خانواده شان را به دلیل بیماری کووید 19 در سال 1401-1400 از دست داده بودند. از میان این افراد 34 نفر به صورت هدفمند نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند و به صورت تصادفی به دو گروه 17 نفره (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه تجربه سوگ و مقیاس شدت سوگ بود. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل آماری به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که روان درمانی معنوی چندبُعدی در بهبود تجربه سوگ و کاهش شدت سوگ در بازماندگان متوفیان ناشی از کووید 19 اثربخش بود. همچنین اثر تعاملی گروه × زمان برای مؤلفه های احساس گناه، تلاش برای توجیه، واکنش های بدنی، قضاوت شخص با دیگران و خجالت و شرمندگی تجربه سوگ در مقدار 01/0؛ برای مؤلفه احساس ترک شدن در مقدار 05/0 و همچنین برای متغیّر شدت سوگ در مقدار 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، پژوهش حاضر از اثربخشی مشاوره معنوی در بهبود تجربه سوگ و کاهش شدت سوگ قویاً حمایت کرده است. یافته ها نشان می دهد که توجه به ویژگی های زمینه ای افراد همانند مذهب و دین می تواند در کاربست مشاوره مفید و مؤثر واقع شود.
۶.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر شفقت درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی اضطراب زنان نابارور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۹۸
هدف: زنان نابارور در زندگی با اضطراب زیادی مواجه می شوند و به نظر می رسد که درمان های برگرفته از موج سوم روان درمانی بتواند در کاهش اضطراب آنها موثر واقع شود. در نتیجه، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب زنان نابارور بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه پژوهش زنان نابارور مراجعه کننده به کلینیک های دارای پزشک متخصص باروری شهر تهران در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش 45 نفر بودند که پس از بررسی معیارهای ورود به پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش به تفکیک 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان های مبتنی بر شفقت و شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و در این مدت گروه گواه درمانی دریافت نکرد. داده ها با سیاهه اضطراب بک و همکاران (1988) گردآوری و با روش های تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که هر دو روش درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه گواه باعث کاهش اضطراب زنان نابارور شدند و اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب آنان بیشتر بود (001/0> P ). نتیجه گیری: طبق نتایج پژوهش حاضر و با توجه به اثربخشی بیشتر درمان مبتنی بر شفقت در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب زنان نابارور، پیشنهاد می شود که درمانگران در مداخله های خود از روش درمان مبتنی بر شفقت استفاده نمایند.
۷.

پیش بینی رشد پس از سانحه بر اساس سبک های کنار آمدن با میانجی گری حرمت خود در بیماران بهبودیافته از کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رشد پس از سانحه سبک های کنار آمدن حرمت خود بیماران کرونایی بهبودیافته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۷۰
زمینه: ویروس کووید-19 به دلیل فراگیری و عدم اطمینان از نتیجه درمانی، موجب پریشانی زیادی در بیماران می شود که حتی ممکن است فرد را دچار تروما کند. چندین مطالعه نقس سبک های کنار آمدن و حرمت خود را در بهبودی از بیماری نشان داده اند. اما در مطالعه نقش میانجی حرمت خود در رابطه بین سبک های کنار آمدن و رشد پس از سانحه در بیماران کرونایی شکاف تحقیقاتی وجود داشت. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رشد پس از سانحه بر اساس سبک های کنار آمدن با میانجی گری حرمت خود در بیماران بهبود یافته از کووید 19انجام شد. روش: روش توصیفی از نوع همبستگی بود، جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران کرونایی بهبودیافته در شهرستان ساری در نیمه دوم سال 1401 بودند. نمونه پژوهش حاضر بر اساس نمونه گیری در دسترس و به تعداد 250 نفر بود. ابزار پژوهش شامل، پرسشنامه رشد پس از سانحه (تدسچی و کالهون، 1996)، پرسشنامه سبک های کنار آمدن(پارکر و اندلر، 1990) و پرسشنامه حرمت خود (کوپر اسمیت، 1967) بود. به منظور تحلیل آماری داده ها، از تحلیل مسیر و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه مثبت و معنادار بین سبک های کنار آمدن، حرمت خود و رشد پس از سانحه در بیماران بهبود یافته از کووید 19 وجود داشت. همچنین حرمت خود در رابطه متقابل بین سبک های کنار آمدن و رشد پس از سانحه در بیماران بهبود یافته از کووید 19 به طور معنادار و مثبت نقش میانجی گر داشت. نتیجه گیری: بخشی از اثر متقابل سبک های کنار آمدن بر رشد پس از سانحه با حرمت خود قابل توجیه است و داشتن سبک های کنار آمدن سالم با همراهی عامل حرمت خود سالم، منجر به رشد پس از سانحه در بیماران بهبود یافته از کووید 19 ، شد
۸.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحمل پریشانی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی درمان مبتنی بر شفقت زنان نابارور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۷۱
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی در زنان نابارور به اجرا درآمد. روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری بود، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان نابارور 30 – 40 ساله شهر تهران بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 45 نفر و روش نمونه گیری، در دسترس بود. ابزار پژوهش شامل؛ پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، خلاصه طرح جلسات درمان مبتنی بر شفقت (گیلبرت، 2015) و خلاصه طرح جلسات درمان شناختی مبتنی ذهن آگاهی( صادقی، سجادیان و نادی، 1400) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان دادکه دو شیوه درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نمرات تحمل پریشانی در پس آزمون اثر معنی دار دارد. مداخله آزمایشی منجر به تغییراتی در گروه آزمایش شده که 31/0 کل تغییرات ناشی از عمل آزمایشی بوده است(p<0/01) و در مقایسه درمان مبتنی بر شفقت در افزایش تحمل پریشانی زنان نابارور موثرتر بوده است.می توان نتیجه گرفت که با دو روش درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی ذهن آگاهی ، می توان تحمل پریشانی را در زنان نابارور افزایش داد.
۹.

اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت مدار بر بدتنظیمی هیجانی و خودشناسی انسجامی در نوجوانان بزهکار خود آسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدتنظیمی هیجانی خودشناسی انسجامی طرح واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت مدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۶۵
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت مدار بر بدتنظیمی هیجانی و خودشناسی انسجامی در نوجوانان خودآسیب رسان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان پسر بزهکار دارای تجربه خودآسیب رسانی کانون اصلاح و تربیت شهر تهران در سال 1401 بود که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 36 نفر انتخاب شدند. این تعداد در بین گروه طرح واره درمانی مبتنی بر ذهنیت مدار و گروه گواه به طور تصادفی جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران (۲۰۰۸، ISK) و بدتنظیمی هیجانی گراتز و همکاران (2004، DERS) جمع آوری شد. مداخله طرح واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت مدار در 20 جلسه 90 دقیقه و هفته ای یک بار برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون بدتنظیمی هیجانی (05/0>p، 89/9-=d) و پیش آزمون پیگیری بدتنظیمی هیجانی (05/0>p، 8/12-=d)، معنادار بود. همچنین تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون خودشناسی انسجامی (05/0>p، 63/8-=d) و پیش آزمون پیگیری خودشناسی و انسجام (05/0>p، 71/3-=d) نیز معنادار بوده است. نتیجه گیری می شود طرح واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت مدار بر بدتنظیمی هیجانی و خودشناسی انسجامی موثر و ماندگار است.
۱۰.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و مصاحبه انگیزشی بر پیروی از درمان در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیروی از درمان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد مصاحبه انگیزشی زنان مبتلا به سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۶۴
زمینه: پیروی از درمان، یک مشکل بهداشتی عمومی و ویژه در درمان بیماری های مزمن است. بر اساس پیشینه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد از جنبه هیجانی و مصاحبه انگیزشی از جنبه شناختی بر پیروی از درمان مؤثر است، اما در زمینه کاربرد این درمان ها و مقایسه آن ها در پیروی از درمان در جامعه مورد تحقیق شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و مصاحبه انگیزشی بر پیروی از درمان در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: روش تحقیق شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری بود، جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان 30 – 50 ساله مبتلا به سرطان پستان بودند که جهت درمان به بیمارستان فیروزگر در شهر تهران در سال 1401 مراجعه کردند که جراحی ماسکتومی دریافت کردند. نمونه پژوهش از نوع در دسترس و شامل 45 نفر (برای هر گروه 15 نفر؛ یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی اول، یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی دوم و 15 نفر نیز در گروه کنترل) بود. ابزار پژوهش شامل؛ پرسشنامه پیروی از درمان مدانلو (2013)، خلاصه جلسات مصاحبه انگیزشی میلر و رولینک (2012) و خلاصه جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز و همکاران، 2019) بود. هر دو درمان به مدت 60 دقیقه در هر جلسه ارایه شد و داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته و برنامه SPSS-26 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و مصاحبه انگیزشی بر نمرات پیروی درمانی در پس آزمون اثر معنی دار داشت. پیگیری سه ماهه هم پایداری این اثر را نشان داد. مداخله آزمایشی منجر به تغییر در گروه آزمایش شده است و میزان پیروی درمانی اقزایش یافته است (01/0 p<). همچنین میانگین پیروی از درمان در گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش از گروه مصاحبه انگیزشی بیشتر بود. نتیجه گیری: با دو روش درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و مصاحبه انگیزشی، می توان پیروی درمانی را در زنان مبتلا به سرطان پستان بهبود داد و با افزایش پیروی از درمان، بهبودی این زنان تسریع شد.
۱۱.

اثربخشی مدل فرا نظری بر خودمدیریتی دیابت و میزان HbA1C در زنان و مردان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۳۴
هدف: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی مدل فرا نظری بر خود مدیریتی دیابت و میزان HbA1C در افراد مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع طرح های کاربردی و شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مبتلا به دیابت 55-25 ساله مراجعه کننده به یکی از مراکز بهداشتی درمانی شهرستان قائمشهر در سال 1399 که از بین آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با استفاده از شیوه تصادفی سازی ساده در دو گروه مدل فرا نظری (20=n) و گروه گواه (20=n) گماشته شدند. داده ها از طریق پرسشنامه خودمدیریتی دیابت توبرت و گلاسکو (2002) و آزمایش هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (MIX) و نرم افزار SPSS.22 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه مدل فرا نظری تاثیر معناداری بر خود مدیریتی دیابت (01/38=F، 001/0>P) و کاهش قند خون (48/1=F، 021/0=P) داشت. همچنین اثربخشی مدل فرا نظری بر خود مدیریتی دیابت و میزان HbA1C در افراد مبتلا به دیابت نوع دو، سه ماه پس از مداخله پایدار ماند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مدل فرا نظری بر خودمدیریتی دیابت و میزان HbA1C در افراد مبتلا به دیابت نوع دو موثر بود.
۱۲.

ارایه مدل ساختاری پیش بینی کیفیت زندگی حرفه ای بر اساس جو سازمانی با میانجیگری راهبردهای مقابله با استرس در کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جو سازمانی راهبردهای مقابله با استرس کیفیت زندگی حرفه ای کارکنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۵۷
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی کیفیت زندگی حرفه ای بر اساس جو سازمانی با میانجیگری راهبردهای مقابله با استرس در کارکنان سازمان تامین اجتماعی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شعبات اداره کل سازمان تامین اجتماعی استان تهران در سال 1400 بودند که در استخدام سازمان تامین اجتماعی می باشند و بر اساس فرمول تابانیک فیدلر تعداد 184 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل؛ پرسشنامه کیفیت زندگی حرفه ای قاسم زاده (۱۳۸۴)، پرسشنامه جو سازمانی هوی، تراتر و کوت کمپ(1991) و پرسشنامه راهبردهای مقابله لازاروس فولکمن(1974) بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون آماری مدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر استفاده گردید. یافته ها نشان داد که ضریب مسیر غیرمستقیم بین جو سازمانی و کیفیت زندگی حرفه ای مثبت و در سطح معناداری 01/0 معنادار است(01/0>p، 268/0=β). راهبرد مسئله محور مقابله با استرس به طور مثبت رابطه بین جو سازمانی و کیفیت زندگی حرفه ای را میانجیگری می کند و راهبرد هیجان محور م به طور منفی رابطه بین جو سازمانی و کیفیت زندگی حرفه ای را میانجیگری می کند و با همراهی راهبردهای مقابله با استرس در رابطه بین جو سازمانی و کیفیت زندگی حرفه ای در کارکنان تامین اجتماعی، افزایش نشان داد. همچنین مدل مفهومی برازش مطلوب دارد. می توان نتیجه گیری کرد که اثر متقابل جو سازمانی و کیفیت زندگی حرفه ای با راهبردهای مقابله با استرس قابل توجیه است و جو سازمانی مطلوب با اضافه شدن عامل راهبرد مسئله محور ، منجر به کیفیت زندگی حرفه ای بهتر در کارکنان شد.
۱۳.

Effectiveness of Problem Solving Training on Happiness and Rational Coping Style of Addicts to Methamphetamine(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: happiness problem solving training coping styles addicts methamphetamine

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۵۴
A B S T R A C T Objective: Depressive mood along with boredom and unhappiness is one of the main consequences of addiction treatment and investigating the reduction strategies is of absolute and sheer necessity. The present research aims to investigate the effectiveness of problem solving training program in happiness and coping style of individuals suffering from drug abuse. Methods: Therefore, in a semi-experimental study, the addicted individuals having low rate of happiness (N=36) were selected through random cluster multi-stratified sampling and assigned into the experimental and control groups. Both groups were measured by Oxford Happiness Inventory and Coping Styles Questionnaire and the experimental group underwent problem solving skills training. Results: the results of covariance analysis, Pearson correlation coefficient, variance analysis with repeated measure and t-test indicated that, happiness level (Eta square=.24) and coping style (Eta square=.31) of the experimental group has increased and there is between-group difference in three stages of intervention at 99% of significant level. It can also be concluded that, there is significant relationship between rational coping style (.57), detached coping style (.47) and the increase of happiness in subjects. Moreover, there is significant and negative relationship between emotional coping style (-.41), avoidance coping style (-.35) and the decrease of happiness among the subjects. Increased rate of happiness and rational coping skills were observed in the experimental group. The more the individual uses rational and detached styles, the more his/her happiness is and the more s/he uses emotional and avoidance coping styles, the less her/his happiness is.
۱۴.

اثربخشی رویکرد شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی رشد پس از سانحه و کیفیت خواب بهبود یافتگان سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرطان پستان رشد پس از سانحه کیفیت خواب شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۶۲
هدف: این مطالعه با هدف تعین اثربخشی رویکرد شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی رشد پس از سانحه و کیفیت خواب بهبود یافتگان سرطان پستان انجام شد. روش پژوهش: در پژوهشی از نوع مطالعات آزمایشی با طرح نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود و جامعه آماری زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که تعداد 30 نفر از زنان بهبودیافته سرطان پستان شهر تهران حضور داشتند که در دو گروه گمارده شدند. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهیسگال و همکاران (2013) در طی هشت جلسه بر روی زنان دچار سرطان اجرا شد؛ اما گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت ننمودند. داده ها از طریق پرسش نامه رشد پس آسیبی تدسچی و کالهون (1996) و کیفیت خواب پیتزبورگ (1989) جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss22 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد بین میانگین دو گروه آزمایش و گواه در متغیر رشد پس از سانحه (34/45=F، 001/0=P) و کیفیت خواب 34/42=F، 001/0=P) تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین ترتیب شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر رشد پس از سانحه و کیفیت خواب تاثیر معنادار و پایداری دارد (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که رویکرد شناختی مبتنی بر ذهن اگاهی و در بهبود وضعیت روانشناختی زنان دچار سرطان اثرگذار باشند.
۱۵.

تدوین مدل ساختاری رابطه هیجان خواهی با اعتیاد به اینترنت نوجوانان؛ نقش میانجی توانمندی خود

کلید واژه ها: روانپزشکی اعتیاد هیجان خواهی توانمندی خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۲۴۰
مقدمه: تقاضای فزاینده به فناوری رایانه و نفوذ گستره اینترنت، بسیاری از افراد خصوصاً دانش آموزان را با اختلال روانی و ارتباطات اجتماعی ناشی از ابتلا به اعتیاد رایانه مواجه ساخته است. هدف: پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی توانمندی خود در رابطه با هیجان خواهی و اعتیاد به اینترنت در نوجوانان انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر کرج در سال ۱۳۹۸-۱۳۹۷ بودند که از میان آن ها ۳۱۰ دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و پرسشنامه های هیجان خواهی آرنت، اعتیاد به اینترنت یانگ و سیاهه روانشناختی قدرت من (PIES) را تکمیل نمودند. داده های گردآوری شده از طریق همبستگی پیرسون و آزمون سوبل و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ و AMOS نسخه ۲۳ تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، اثر مستقیم هیجان خواهی و توانمندی خود بر اعتیاد اینترنتی دانش آموزان در سطح ۹۵ درصد اطمینان معنی دار بوده است (۰/۰۵>p). همچنین نتایج بیانگر، رابطه غیرمستقیم بین هیجان خواهی و اعتیاد اینترنتی دانش آموزان با میانجیگری توانمندی خود با ۹۵ درصد اطمینان است (۰/۰۵>p). به طور کلی نتایج الگوها نشان داد که تمام مقیاس های پژوهش از برازش مناسب برخوردارند. نتیجه گیری: درمجموع می توان نتیجه گرفت که توجه به افزایش باور افراد در ارتباط با توانمندی من، احتمال انجام رفتارهای پرخطر را کاهش می دهد و به تبع آن با ایجاد بهزیستی روانشناختی از آسیب اعتیاد به اینترنت در دوران نوجوانی پیشگیری به عمل آید. بنابراین ضروری است، در فرآیند پیشگیری از اعتیاد به اینترنت به نقش هیجان خواهی و توانمندی خود توجه نمود.
۱۶.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رضایت از زندگی و رفتارهای خودمراقبتی در سالمندان مبتلا به دیابت نوع II(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعهد و پذیرش واقعیت درمانی رضایت از زندگی خودمراقبتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۳۳
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رضایت از زندگی و رفتارهای خودمراقبتی در سالمندان مبتلا به دیابت نوع II انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی طرح آن پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری با دوگره آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران سالمند دیابتی (نوع II) مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی بیماران دیابتی شهر شیراز در سال 1399-1400 بودند که60 نفر به نمونه گیری هدفمند همراه با غربالگری و بر اساس جدول مورگان (20نفر گروه آزمایش1 و20 نفر گروه آزمایش 2 و20 گروه گواه) به صورت تصادفی جایگزین شدند، ابتدا هر سه گروه با مقیاس رضایت از زندگی دینر و همکاران (1985)و پرسشنامه توان خودمراقبتی جانسون (2008) مورد سنجش قرار گرفتند؛ هر دو گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه ویلیام گلاسر قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل ماتریس های کوواریانس و آزمون t برای دو گروه مستقل بررسی شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رضایت از زندگی (05/0 P-Value ≤ ، 475/165=F)، رفتارهای خودمراقبتی (05/0 P-Value ≤ ، 617/78=F )، و مداخله واقعیت درمانی بر رضایت از زندگی (05/0 P-Value ≤ ، 531/155=F)، رفتارهای خود مراقبتی (05/0 P-Value ≤ ، 130/85=F) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی به عنوان درمان های ترجیحی در مداخلات سالمندان مبتلا به دیابت نوع II می تواند مورد استفاده درمانگران قرا گیرد.
۱۷.

ترکیب مداخلات روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت و روش دوازده قدم در کاهش مکانیسم دفاعی انکار در معتادان در حال بهبودی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت روش دوازده قدم مکانیسم دفاعی انکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۱۶۷
این مطالعه با هدف بررسی ترکیب مداخلات روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت و روش دوازده قدم درکاهش مکانیسم دفاعی انکار در معتادان در حال بهبودی استان تهران صورت گرفته است. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معتادین در حال بهبودی استان تهران در سال 1399 تشکیل می دادند که از میان آن ها 58 نفر به شیوه نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب و به دو گروه آزمایش (30نفر) و گروه گواه (28نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) (آندروز و همکاران، 1993) بود. گروه مداخله، روان درمانی را در طی 10جلسه به شیوه هفتگی 60 دقیقه ای درکنار برگزاری جلسات دوازده قدم دریافت کردند و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که بین نمرات مکانیسم دفاعی انکار گروه آزمایش و گروه گواه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه در مرحله پس آزمون نمرات بهتری را نسبت به گروه گواه کسب کردند. بر اساس یافته های این پژوهش، روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت و روش دوازده قدم به عنوان گزینه مناسبی جهت کاهش مکانیسم دفاعی انکار معتادان در حال بهبودی باشد.
۱۸.

The Effectiveness of "Body-Centered Meditation” on Insomnia and Agitation in Alzheimer's Patients(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Alzheimers Disease agitation insomnia Meditation psychiatry

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۱۲۸
Objective: Alzheimer's is a progressive and debilitating disease of the brain that causes serious damage to human thoughts and memory and is associated with psychological disorders such as insomnia and agitation. This study aimed to determine the effectiveness of body-centered meditation on insomnia and agitation in Alzheimer’s patients. Method: The research method was semi-experimental with a pretest-posttest design and a control group. From the statistical population of patients with Alzheimer's disease in mild to moderate levels referred to clinics and Alzheimer's Association of Tehran province, 20 people were selected randomly based on inclusion criteria and assigned into experimental (n = 10) and control groups (n = 10). The research questionnaires were Morin's insomnia (1993) and Cohen-Mansfield's Agitation (1986). Meditation was administered to the experimental group in eight sessions of 90 minutes. The research data were analyzed using multivariate covariance. Results: The results of covariance analysis showed that post-test scores of insomnia and agitation of patients with Alzheimer's in the experimental group were significantly lower than the control group (P≤0 / 005). Conclusion: Body-centered meditation can be used to improve insomnia and agitation in Alzheimer's patients. Keywords: Alzheimer's Disease, agitation, insomnia, meditation, psychiatry
۱۹.

The effectiveness of short-term intensive Dynamic psychotherapy Interventions and twelve-step method in reducing drug temptation and reducing the Projective defense mechanisms of recovering addicts in Tehran province(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Short-Term Intensive Scanning Psychotherapy Twelve-Step Method Temptation Projective Defense Mechanism

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۱۱۳
The aim of the present study was to evaluate the effectiveness of short-term intensive dynamic psychotherapy interventions and the 12-step method in reducing drug temptation and reducing the projective defense mechanism of recovering addicts in Tehran province. The study method was pretest-posttest with experimental and control groups. The statistical population of the study consisted of all recovering addicts in Tehran province in 1399, of which 58 people (30 people in the intervention group and 28 people in the control group) were selected using purposive non-random sampling. Data were collected using the Defense Styles Questionnaire (DSQ-40) by Anders et al. (1993) and Wright craving (2003). Data were analyzed using univariate analysis of covariance. The results of univariate analysis of covariance showed that by controlling the effect of F-tests obtained on the variable mechanisms of projection and temptation "at the level of 0.05 is significant. In other words, there are significant differences in the post-test scores of these variables in the "experimental group" and the "control group". The results of univariate analysis of variance in the first to fourth hypotheses also showed the difference between the two intervention groups and the control group in the variables of drug temptation, defense mechanisms of denial, projection and splitting. It is concluded that short-term intensive scanning psychotherapy and the twelve-step method are effective in reducing drug temptation and reducing the projective defense mechanism of addicts.
۲۰.

تدوین الگوی مفهومی عوامل شکل دهنده طلاق در پنج سال اول زندگی: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طلاق پنج سال اول زندگی مطالعه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۷ تعداد دانلود : ۷۷۷
زمینه: آمارهای موجود نشان می دهند که تعداد طلاق های ثبت شده در سال های آغازین زندگی مشترک به ویژه در پنج سال اول نسبت به دیگر سال های ازدواج بیشتر است. مطالعات کیفی پیرامون آسیب شناسی این موضوع و تدوین مدل برای کاهش عوامل سبب ساز آن مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف پیشایندها و پیامدهای طلاق در پنج سال اول زندگی زناشویی و تدوین الگوی مفهومی بسترهای شکل دهنده آن انجام شد. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری شامل همه زوجین طلاق گرفته در پنج سال اول زندگی مشترک در شهرهای تهران و شیراز در سال 1398 بودند. از بین جامعه آماری به شیوه ای هدفمند 19 نفر انتخاب شدند. شرکت کنندگان با مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفته و داده های به دست آمده مطابق با رویکرد نظام دار استروس و کوربین طی فرآیندی منظم و درعین حال مداوم مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل تجارب شرکت کنندگان نشان داد پیشایندهای طلاق عبارتند از پیشایندهای فردی و تعاملی. شرایط مداخله گر نیز شامل عوامل خانوادگی و فرهنگی - اجتماعی بودند. همچنین موانع طلاق موانع فردی، اجتماعی و خانوادگی را در بر داشت و راهبردهای اتخاذ شده به منظور مقابله با این موانع شامل راهبردهای راه حل آفرین و مشکل آفرین بود. پیامدهای طلاق نیز مشتمل بر پیامدهای فردی خانوادگی و اجتماعی- فرهنگی بود. نتیجه گیری: در نهایت از تحلیل یافته ها و الگوی مفهومی پژوهش می توان به این نتیجه رسید که طلاق در سال های اولیه زندگی مشترک نتیجه نقصان های فردی، زوجی و ضعف های خانوادگی و فرهنگی اجتماعی زوجین است. لذا لازم است برنامه های پیشگیرانه ازدواج متمرکز بر سال های اولیه ازدواج به ویژه پنج سال اول باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان