راهبردهای نو در روانشناسی و علوم تربیتی
راهبردهای نو در روانشناسی و علوم تربیتی دوره سوم زمستان 1400 شماره 12
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه شبکه های اجتماعی با میزان طلاق و رضایت زناشویی بود. روش پژوهش تحقیق حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانشجویان متأهل 25-40 ساله دانشگاه پیام نور بود. براساس روش نمونه گیری تصادفی ساده در مجموع 50 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در این پژوهش شرکت نمودند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه رضایتمندی زناشویی انریچ و پرسشنامه شبکه های اجتماعی محقق ساخته استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش بر اساس آمار توصیفی-استنباطی بوده است. براساس نتایج حاصله می توان گفت که پژوهش در سطح 0.95 معنادار می باشد. یعنی افزایش استفاده از شبکه های اجتماعی باعث کاهش میزان رضایت زناشویی و افزایش طلاق بین زوجین می شود.
بررسی اثر بخشی درمان پذیرش و تعهد به صورت آنلاین بر تحمل ابهام و اضطراب مرگ در دوران قرنطینه ناشی از بیماری کرونا
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد به صورت آنلاین بر تحمل ابهام و اضطراب مرگ در دوران قرنطینه ناشی از بیماری کرونا بود. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی است. پژوهش حاضر، با طرح پیش آزمون – پس آزمون بود که از طرح پژوهشی نیمه آزمایشی استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر کلیه افرادی بودند که در خلال دوره پاندمیک کرونا دچار مشکلات روان شناختی ناشی از بیماری شده بودند. نمونه پژوهش متشکل از 30 نفر از افراد درگیر کرونا در استان آذربایجان غربی بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش گمارش شده بودند. اعضای نمونه در 2 مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه های اضطراب مرگ تمپلر (1970) و مقیاس تحمل ابهام مک لین (1993) پاسخ دادند. نتایج به وسیله ی نرم افزار spss ورژن 24 تجزیه وتحلیل شد. نتایج آنکووا نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به صورت آنلاین بر تحمل ابهام و اضطراب مرگ در دوره ی پاندمیک کرونا مؤثر بوده است. لذا از این روش درمانی می توان در جهت کاهش مشکلات روان شناختی در این دوران بهره برد.
بررسی رابطه تاب آوری و خودپنداره تحصیلی با مطلوبیت اجتماعی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان گنبدکاووس
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تاب آوری و خودپنداره تحصیلی با مطلوبیت اجتماعی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث اجرا جزء پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی بوده که در آن محقق به بررسی رابطه میان متغیرها پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه دهم نظری شهرستان گنبدکاووس با تعداد 1750 نفر بود که از میان آن ها تعداد 390 نفر با استفاده از روش کلاین به عنوان حجم نمونه مشخص شدند. از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای جهت تعیین نمونه موردپژوهش استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های خودپنداره لی یوووانگ (2005)، مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) و مطلوبیت اجتماعی کراون ومارلو (1996) بود. برای توصیف داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، انحراف استاندارد و نمودار) و در بخش استنباط آماری از آزمون رگرسیون استفاده شد. نتایج یافته نشان داد تاب آوری و خودپنداره تحصیلی با مطلوبیت اجتماعی رابطه مثبت و معناداری دارند.
بررسی اثربخشی مداخله واقعیت درمانی نوین به شیوه گروهی بر میزان تعارض زناشویی زوج ها
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی و پایداری واقعیت درمانی نوین گروهی (بر اساس تئوری انتخاب) بر میزان تعارض زناشویی و ابعاد آن بود. طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی همراه با پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه گواه بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک و چندمتغیره تجزیه وتحلیل شد. جامعه آماری این طرح شامل کارمندان بانک سامان در تهران به همراه همسرانشان بوده است. تعداد 20 نفر از کارکنان بانک سامان به همراه همسرانشان (درمجموع 20 زوج) در این طرح به روش نمونه گیری در دسترس و جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه تعارض زناشویی MCQ ساخته براتی و ثنایی بود. مداخله شامل هشت جلسه واقعیت درمانی نوین گروهی بر اساس استاندارد موسسه گلاسر بود که طی هشت هفته و هر جلسه سه ساعته اجرا شد. نتایج نشان داد که دو گروه آزمایش و گواه در پس آزمون در مقیاس کل تعارض زناشویی تفاوت معنادار نشان ندادند؛ اما در خرده مقیاس های کاهش رابطه جنسی و کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان مؤثر بوده و تفاوت معنادار بوده. همچنین دو گروه آزمایش و گواه در مرحله پیگیری در خرده مقیاس های کاهش همکاری زناشویی، کاهش رابطه جنسی، افزایش واکنش های هیجانی و کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان تفاوت معنادار نشان دادند. با توجه به محدودیت ها و یافته های این پژوهش، پیشنهاد می شود در پژوهش های مشابه بعدی حجم نمونه و زمان مداخله افزایش یابد تا با توجه به عامل زمان در یادگیری که در این پژوهش به خوبی خود را در مرحله پیگیری نشان داد، افزایش اثربخشی در مرحله پس آزمون نیز معنی دار شود. همچنین پیشنهاد می شود از این رویکرد برای آموزش و مشاوره پیش از ازدواج نیز استفاده شود.
بررسی رابطه ی باورهای معرفت شناختی علمی و انگیزه یادگیری (سطحی - عمقی) با تصورات از یادگیری در میان دانشجویان رشته های علوم پایه دانشگاه ارومیه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه ی باورهای معرفت شناختی علمی، انگیزه یادگیری (سطحی و عمقی) با تصورات از یادگیری انجام گردید. تعداد 339 نفر از دانشجویان رشته های علوم پایه دانشگاه ارومیه به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. تعداد کل این جامعه 2926 بودند. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. مقیاس باورهای معرفت شناختی علمی (SEBs)، مقیاس انگیزه یادگیری (MLS) و تصورات از یادگیری (COLS) جهت جمع آوری داده های پژوهش مورداستفاده قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین باورهای معرفت شناختی علمی با بعد سازندگی تصورات از یادگیری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، اما بین باورهای معرفت شناختی علمی بعد غیر مولد بودن (تکثیر) تصورات از یادگیری رابطه معناداری یافت نشد. علاوه بر این، بین بعد غیر مولد بودن (تکثیر) تصورات از یادگیری باانگیزه یادگیری رابطه مفاهیم علوم باانگیزه یادگیری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از نقش معنادار باورهای معرفت شناختی علمی در پیش بینی تصورات از یادگیری بود، اما انگیزه یادگیری قدرت پیش بینی تصورات از یادگیری را نداشت. همچنین، نتایج این مطالعه نشان داد که باورهای معرفت شناختی علمی از طریق تصورات از یادگیری، در انگیزه یادگیری دانشجویان برای یادگیری علمی نقش مهمی را ایفا می کند.
بررسی تأثیر درمان فراشناخت (MCT) بر افزایش عزت نفس و کاهش علایم خودآسیبی در نوجوانان بزهکار
حوزه های تخصصی:
دوران نوجوانی یکی از مهم ترین مراحل زندگی در رشد و تکامل جسمی، روانی و اجتماعی فرد می باشد؛ این دوره، با نوعی سردرگمی همراه با کاهش عزت نفس، خودکم بینی و خودپنداره منفی همراه است که سبب کاهش فعالیت های طبیعی و تعاملات اجتماعی می شود و مسائلی همچون خود آسیبی و بزهکاری را به همراه دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر درمان فراشناخت بر افزایش عزت نفس و کاهش علائم خود آسیبی در نوجوانان بزهکار بوده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا، جزء طرح های نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه موردنظر، شامل کلیه پسران نوجوان بزهکار 14 تا 18 سال کانون های اصلاح و تربیت شهر اراک بوده است. بدین منظور 40 نفر از این پسران به عنوان نمونه به صورت هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند و پرسشنامه 58 ماده ای عزت نفس کوپر اسمیت و پرسشنامه خود آسیبی سانسون را تکمیل کردند. سپس گروه آزمایش به مدت 8 روز، جلسه درمان فراشناخت را تجربه کردند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. در آخر از هر دو گروه، پس آزمون عزت نفس و خود آسیبی بر اساس همان دو پرسشنامه گرفته شد و نتایج با یکدیگر مقایسه گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد میانگین نمرات عزت نفس و خود آسیبی گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به گروه گواه تفاوت معناداری دارد. بر اساس نتایج این مطالعه، درمان فراشناخت بر افزایش عزت نفس و کاهش علائم خود آسیبی مؤثر بوده است.
تعیین اثربخشی برنامه ی آموزشی سازگاری اجتماعی بر رفتارهای خودشکن تحصیلی در دانش آموزان پسر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزشی سازگاری اجتماعی بر رفتارهای خودشکن تحصیلی در دانش آموزان پسر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل پسر دوره دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 1399-1398 بود که از طریق روش نمونه گیری در دسترس از بین داوطلبان واجد شرایط تعداد 30 نفر وارد مطالعه شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش مقیاس رفتار و شناخت خودشکن (کانینگهام، 2007) بود. دانش آموزان گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای و به مدت 5 هفته متوالی (هر هفته 2 جلسه) تحت آموزش برنامه سازگاری اجتماعی نجاری و همکاران (1397) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه وتحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و با نرم افزار SPSS نسخه ۲3 صورت گرفت. سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر برنامه ی آموزش سازگاری اجتماعی بر رفتارهای خودشکن تحصیلی دانش آموزان پسر معنادار بود. بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت آموزش برنامه سازگاری اجتماعی بر رفتارهای خودشکن تحصیلی دانش آموزان پسر اثربخش بود و پیشنهاد می شود که برنامه ی مذکور در دستور کار متولیان آموزش وپرورش برای کاهش رفتارهای خودشکن و رفع مشکلات ناسازگاری دانش آموزان قرار گیرد.
بررسی یادگیری الکترونیکی درآموزش عالی
حوزه های تخصصی:
یادگیری الکترونیکی به عنوان یکی از نسل های نوظهور آموزش از راه دور، به سرعت در اکثر نظام های آموزشی رشد و گسترش یافته است. امروزه، اینترنت بزرگ ترین شبکه در دنیا است که از هزاران شبکه کامپیوتری به هم متصل شده (ملی، محلی، تجاری و سازمانی) تشکیل می شود. یادگیری بر مبنای اینترنت، زیرمجموعه ی یادگیری بر خط است. در یادگیری بر مبنای کامپیوتر، یادگیرنده به شبکه متصل نبوده و مواد یادگیری بیشتر به صورت محلی تولید و توزیع می شوند؛ بنابراین یادگیری بر مبنای کامپیوتر زیرمجموعه یادگیری برخط نیست ولی ازآنجاکه به عنوان یک رسانه الکترونیکی فرایند یادگیری را تسهیل می کند جزء آموزش های الکترونیکی محسوب می شود. در این پژوهش بر آنیم تا به بررسی یادگیری الکترونیک بپردازیم و متغیرهایی چون یادگیری الکترونیک در آموزش عالی و یادگیری الکترونیک برای دانشجویان را بررسی کنیم. قطعاً مطالعه این مقاله می تواند افق جدیدی را در زمینه یادگیری الکترونیکی پیش روی ما بگشاید.
بررسی رابطه علی ادراک از محیط یادگیری بر خودکارآمدی تحصیلی با نقش میانجی درگیری تحصیلی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علی ادراک از محیط یادگیری بر خودکارآمدی تحصیلی با نقش میانجی درگیری تحصیلی در مقطع دوم متوسطه شهرستان مبارکه انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و در قالب الگوی تحلیل مسیر، روابط علّی میان متغیرهای پژوهش را موردبررسی قرارداد. حجم نمونه با فرمول کوکران285 نفر برآورد و با روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها به کمک پرسشنامه های ادراک از محیط یادگیری (سویینی و سورنسن و کمیس، 1994)، خودکارآمدی شرر (1996) و درگیری تحصیلی ریو (2012) انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش همبستگی، معادلات ساختاری و رگرسیون میانجی استفاده شد. نتایج نشان داد، بین ادراک از محیط یادگیری با درگیری تحصیلی رابطه مستقیم معنادار، بین درگیری تحصیلی با خودکارآمدی رابطه مستقیم و بین ادراک از محیط یادگیری با خودکارآمدی رابطه غیرمستقیم وجود دارد. بر اساس نتایج درگیری تحصیلی در پیوند بین ادراک از محیط با خودکارآمدی نقش یک متغیر میانجی کامل را ایفا کرده است؛ بنابراین توجه به درگیری مثبت و سازنده عاطفی و شناختی فراگیران در محیط یادگیری تأثیری قابل توجه بر خودکارآمدی تحصیلی آن ها خواهد داشت.
تأثیر خدمات جنبی بخش کودکان کتابخانه های عمومی بر وفاداری کاربران مطالعه موردی: بخش کودک کتابخانه مرکزی استان خوزستان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش خدمات جنبی تخصصی بخش کودک کتابخانه مرکزی استان خوزستان و ارزیابی تأثیر آن بر میزان وفاداری کاربران انجام شده است. این پژوهش با روش کمی و از طریق پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه کودکان عضو بخش کودک کتابخانه مرکزی استان خوزستان است که از بین ایشان 50 نفر به عنوان نمونه جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. خدمات جنبی بخش کودک کتابخانه مرکزی خوزستان عبارت اند از: قصه خوانی، قصه-گویی، شاهنامه خوانی، معرفی و نقد کتاب، جمع خوانی، کاردستی، بازی گروهی، نشست کتاب خوان کتابخانه ای و مدرسه ای، حافظ خوانی، شعرخوانی، برپایی جشن های مناسبتی، کلاس های مشاوره و روان شناسی برای مادران کودکان عضو کتابخانه، تشکیل انجمن های علمی و ادبی، برپایی نمایشگاه های کتاب، عروسک سازی و عروسک گردانی، مسابقات کتاب خوانی و نقاشی، پاستیل سازی، نمایشگاه کتاب، برگزاری تئاترهای مناسبتی، پارچه نویسی و دعوت از نویسنده های کودک. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان رضایت از امکانات و خدمات بخش کودک بالا می باشد، کودکان نیز شرکت در برنامه های بخش کودک را به دوستانشان پیشنهاد می دهند و آن ها را به عضویت در این بخش تشویق می کنند و بین میزان رضایت کودکان از خدمات بخش کودک و میزان وفاداری ایشان به این بخش رابطه معنادار مثبت وجود دارد. در سال های اخیر، کتابخانه های عمومی توجه خاصی را به بخش کودک و خدمات جنبی آن اختصاص داده اند. درنتیجه، نیاز به پژوهش جهت شناسایی تأثیر این خدمات جنبی بر ویژگی های روحی و روانی اعضای کودک و نوجوان، به منظور ارائه راهکارهایی در زمینه افزایش سطح مطالعه و بهبود خدمات کتابخانه ها، بسیار ضروری به نظر می رسد.
بررسی رابطه بین انگیزش و تعهدسازمانی در کارکنان اداره ورزش و جوانان استان هرمزگان
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و مطالعه انگیزش و تعهد سازمانی کارکنان اداره ورزش و جوانان استان هرمزگان و تعیین ارتباط بین آن ها می باشد. جامعه آماری تحقیق 144 نفر بود که با توجه به محدود بودن تعداد نفرات نمونه و جامعه برابر در نظر گرفته شد. اطلاعات از طریق پرسشنامه های استاندارد انگیزش با توجه به تئوری مک کللند که دارای پایایی81/0 و پرسشنامه تعهد سازمانی میرو و آلن با پایایی 0/8 جمع آوری گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS-20 و روش آماری کلوموگرف اسمیرنوف (KS) برای تعیین نرمال بودن داده ها که پیش فرضی جهت استفاده از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون می باشد، استفاده شد. نتایج حاصل بیانگر وجود رابطه ی معنادار بین انگیزش و تعهد سازمانی کلیه کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان هرمزگان می باشد (0/05 > 0/001=P و 0/354 =r). به طورکلی با اندیشیدن و بکار بردن نظریه ها، می توان جهت بهبود و ارتقاء سطح انگیزش و تعهد سازمانی کارکنان اداره ورزش و جوانان هرمزگان کوشید.
پیش بینی افکار خودکشی مردان حاضر در کمپ ترک اعتیاد بر اساس احساس تنهایی و تنظیم شناختی هیجان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی افکار خودکشی مردان حاضر در کمپ های ترک اعتیاد بر اساس احساس تنهایی و تنظیم شناختی هیجان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل مردان وابسته به مواد حاضر در کمپ های شهرستان شادگان استان خوزستان در سال 1399 بود که 120 مرد به صورت تصادفی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه سنجش افکار خودکشی بک، پرسش نامه احساس تنهایی و مقیاس تنظیم شناختی هیجان استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. افکار خودکشی با احساس تنهایی رابطه مثبت و معنادار و با تنظیم شناختی هیجان رابطه منفی و معناداری داشت. احساس تنهایی و تنظیم شناختی هیجان توانستند 40/9 درصد از واریانس افکار خودکشی را به شکل معناداری پیش بینی کنند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مردان وابسته به مواد که احساس تنهایی می کنند و در تنظیم شناختی هیجان خود با دشواری هایی مواجه هستند، افکار خودکشی بیشتری تجربه می کنند و در معرض خطر خودکشی قرار دارند.
اثربخشی طرحواره درمانی بر ارتقاء بهزیستی روانی، اجتماعی و هیجانی زوجین در آستانه طلاق
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر ارتقاء بهزیستی روانی، اجتماعی و هیجانی زوجین در آستانه طلاق بود. پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زوجین در آستانه طلاق بود که از طرف دادگاه خانواده شهر رشت به بخش مشاوره دادگاه ارجاع داده شدند که از بین آن ها 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند (20 نفر در هر گروه). داده ها با استفاده از پرسشنامه بهزیستی ذهنی جمع آوری گردید. طرحواره درمانی طی 7 جلسه اجرا شد، درحالی که گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت ننمود. نتایج نشان داد که طرحواره درمانی در ارتقاء بهزیستی روانی، اجتماعی و هیجانی تأثیرگذار بود. براین اساس، به کارگیری این مداخله، می تواند برای ارتقاء بهزیستی زوجین در آستانه طلاق مؤثر باشد.
بررسی رابطه رهبری اصیل و تسهیم دانش با خلاقیت معلمان در مدارس ابتدایی ناحیه یک شهر بندرعباس
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه سبک رهبری اصیل و تسهیم دانش با خلاقیت معلمان در مدارس ابتدایی شهر بندرعباس انجام شد. روش تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دبیران مقطع ابتدایی شهر بندرعباس بوده است و تعداد آن ها برابر با 400 نفر هست. برای انتخاب نمونه از جدول مورگان استفاده شد و نمونه نهایی به تعداد 196 نفر که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. در این پژوهش به منظور گرداوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد خلاقیت رندسیپ (1379) و پرسشنامه تسهیم دانش چانگ، لیائو، لی، لو (۲۰۱۳) و پرسشنامه رهبری اصیل که مبتنی بر چارچوب پیشنهادی شاین (2006) بود، استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج نشان داد که بین رهبری اصیل و تسهیم دانش با خلاقیت معلمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و همچنین رهبری اصیل و تسهیم دانش پیش بینی کننده های خلاقیت معلمان می باشند.
رابطه بین هوش هیجانی و میزان عشق در دوران کرونا
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش هیجانی و میزان عشق در دوران کرونا بود که با روش کمی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، زنان و مردان متأهل و مجرد 20 تا 45 ساله با مدرک تحصیلی دیپلم تا دکتری در تهران، کرج، اصفهان، شیراز، مشهد و تبریز بود که تعداد 100 نفر زن و مرد به صورت در دسترس انتخاب شدند. روش جمع آوری اطلاعات غیر تصادفی از نوع در دسترس بود که به دلیل بیماری کرونا پرسشنامه ها از طریق سایت پرسال به صورت لینک طراحی و از طریق یکی از فضاهای مجازی توزیع گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رگه هوش هیجانی شوت و مقیاس عشق مثلثی استرنبرگ بود که در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی و عشق رابطه معنادار وجود دارد.
تاثیر فضای مجازی بر سبک زندگی و هویت نوجوانان در دوران اپیدمی کرونا
حوزه های تخصصی:
کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهان معاصر با سرعت فزاینده ای در حال گسترش است و پیامدهای مثبت و منفی آن به عنوآن یک پدیده نوین در اجتماعات انسانی موردتوجه قرارگرفته است. نقش های مثبت آن در توسعه اقتصادی و نقش های منفی آن در توسعه فرهنگی توسط صاحب نظران برجسته سازی می شود. با شیوع ویروس کرونا این راه ارتباطی بیش ازپیش نقش پررنگ تری در زندگی انسان ها پیداکرده و تأثیرات خود را بر روی اقشار جامعه نشان می دهد. پژوهش حاضر از نوع مطالعه مروری است که در جستجوی اولیه، تعداد 97 مقاله استخراج شد که پس از حذف موارد تکراری و ارزیابی عنوان و چکیده، 76 مقاله برگزیده شد. پس از برسی متن کامل مقالات درنهایت 45 مقاله شرایط لازم برای شرکت در مطالعه حاضر را دارا بودند. هدف از پژوهش، برسی تأثیر فضای مجازی بر سبک زندگی و هویت نوجوانان در دوران اپیدمی کرونا است.
آموزش الکترونیکی: پارادایمی نوین در کشورهای درحال توسعه دردوران پاندمی کرونا
حوزه های تخصصی:
بحران کرونا، کلیه نهادهای جامعه جهانی را با چالش های زیادی مواجه ساخته است. در طول تاریخ، بشر کوشیده راه حل مناسبی برای بحران های پیش آمده پیدا کند. آموزش الکترونیکی به عنوان پارادیمی نوین با هدف ادامه آموزش در طول همه گیری کرونا تعریف شده است. به نظر می رسد کشورهای توسعه یافته زیرساخت های فناوری لازم برای گذار از آموزش حضوری به دیجیتال را دارا هستند. ولی در مقابل، کشورهای درحال توسعه به طور کامل برای این انتقال آماده نیستند. هدف این پژوهش واکاوی پدیده آموزش الکترونیکی و بررسی چالش های راه اندازی و اجراء آن در بخش های مختلف دانشگاه در دوران کرونا با تمرکز بر کشورهای درحال توسعه است. مطالعه کیفی حاضر به روش تحلیل محتوای اسناد انجام شد. ابتدا با استفاده از کلمات کلیدی اختصاصی جستجوی جامع در بانک های اطلاعاتی معتبر انجام گردید. با مرور منابع الکترونیک، تمامی اسناد و مقالات موجود مرتبط با آموزش الکترونیک و بیماری کرونا، در بازه زمانی 2019 تا 2021 جستجو و جمع آوری شد. پس از غربالگری چندمرحله ای نهایتاً 40 سند انتخاب و سپس تجزیه وتحلیل نهایی انجام گردید. درمجموع نتایج این پژوهش نشان داد که باوجوداینکه آموزش الکترونیک در شرایط پاندمی کمک شایانی در دستیابی به اهداف آموزشی نموده است ولی در جوامع درحال توسعه این روش آموزش با چالش های اساسی مواجه است و کاربران همچنان به آموزش حضوری تمایل دارند.