مشروطه با پروژه ای ناتمام
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
نوشتار حاضر گفتوگویی است با دکتر عماد افروغ، که به مناسبت یکصدمین سال نهضت مشروطه صورت گرفته است. در این گفتوگو ابتدا بحث درباره شرایط تاریخی که منجر به نهضت مشروطه شد اشاره میشود و سپس زمینههای فکری پیدایش این نهضت مورد بررسی قرار میگیرد. ایشان روحانیت بیدار، مطلق العنان بودن سلاطین قاجار و جنگ روسیه با ایران و متعاقب آن شکست ایران را، از علل مهم شکلگیری نهضت مشروطه عنوان کرده و پیوند بین قدرت سیاسی و قدرت معنوی و دینی را از مهمترین شاخصههای نهضت مشروطه میداند. در قسمت دیگری از این گفتوگو، مقایسهای بین دوران حکومت قاجاریه و صفویه به عمل آمد و این نتیجه گرفته شد که، هرگاه علمای دینی بین حکمت و سیاست پیوند ایجاد کردند، باعث دگرگونیهای فرهنگی و اجتماعی در عصر خویش شدند و دوران قاجاریه و مشروطه و همچنین دوران صفویه از این قبیل میباشد، اگر چه این دو دوره با هم فرقهایی هم داشتهاند. در ادامه به نوع تلقی سران مشروطه اعم از روحانی و غیرروحانی به مفهوم و کارکردهای مشروطه اشاره شده و انحرافاتی که در نهضت مشروطه ایجاد شد مورد تحلیل قرار میگیرد.
وی به جریان سازان مشروطه و عدم فهم صحیح عدهای از آنها از مفهوم مشروطه و تفاسیر اجتهادی و روشنفکرانه و غرب گرایانه از آن اشاره کرده و اختلاف بین روشنفکران و علمای دینی و سرگردانی مردم را، از عوامل عقیم ماندن نهضت مشروطه دانسته است. وی انقلاب اسلامی را برآمده از آموزههای مشروطه دانسته و معتقد است که این انقلاب منظومههای اصلی فکری خود را از مشروطه گرفته و به خوبی از آن استفاده کرده است. ایشان معتقد است که: آفاتی که مشروطه را به انحراف کشاند، در کمین انقلاب ما نیز میباشد و بعضی از به اصطلاح روشنفکران میخواهند همان حرفهای کهنه لیبرالیسم و دموکراسی و سکولاریسم غربی را وارد نهضت اسلامی ایران کنند و همان بلایی که بر سر مشروطه آمد بر سر این انقلاب نیز بیاورند. وی در پایان به عناصر تشکیل دهنده نهضت مشروطه اشاره کرده و آنرا شاخصههای انقلاب اسلامی مقایسه میکند و عوامل اصلی انحراف مشروطیت را نیز مورد بازخوانی قرار میدهد.
وی به جریان سازان مشروطه و عدم فهم صحیح عدهای از آنها از مفهوم مشروطه و تفاسیر اجتهادی و روشنفکرانه و غرب گرایانه از آن اشاره کرده و اختلاف بین روشنفکران و علمای دینی و سرگردانی مردم را، از عوامل عقیم ماندن نهضت مشروطه دانسته است. وی انقلاب اسلامی را برآمده از آموزههای مشروطه دانسته و معتقد است که این انقلاب منظومههای اصلی فکری خود را از مشروطه گرفته و به خوبی از آن استفاده کرده است. ایشان معتقد است که: آفاتی که مشروطه را به انحراف کشاند، در کمین انقلاب ما نیز میباشد و بعضی از به اصطلاح روشنفکران میخواهند همان حرفهای کهنه لیبرالیسم و دموکراسی و سکولاریسم غربی را وارد نهضت اسلامی ایران کنند و همان بلایی که بر سر مشروطه آمد بر سر این انقلاب نیز بیاورند. وی در پایان به عناصر تشکیل دهنده نهضت مشروطه اشاره کرده و آنرا شاخصههای انقلاب اسلامی مقایسه میکند و عوامل اصلی انحراف مشروطیت را نیز مورد بازخوانی قرار میدهد.