آیا دموکراسی از تروریسم جلوگیری می کند؟
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
ماهنامه (اندیشه وتاریخ سیاسى معاصر ایران) زمانه، ش 38، آبان 84
ایالات متحده درصدد اجراى طرح چالش نسلى «دموکراسى آمریکایى» در میان ملل عرب به بهانه جلوگیرى از تروریسم است. در حقیقت هدف آمریکا از طرح این مسئله، فرونشاندن مبارزات مردم خاورمیانه، بر ضد اهداف امپریالیسمى و صهیونیسمى خود است. مبارزات گروههایى مثل القاعده براى برقرارى دموکراسى نبوده، بلکه اهداف آنها، اجراى اسلام مورد نظر خودشان مىباشد.
نتیجه توسعه دموکراسى آمریکایى، بر اساس نظرسنجى از مردم منطقه، عدم تحقق اهداف آمریکا خواهد بود (چنانکه در عراق عملاً صورت گرفت). بنابراین ایالات متحده، با تغییر شیوه اجراى دموکراسى مدنظر خود به وسیله ایجاد رقابت بین احزاب اسلامگرا و سکولار، مىتواند اهداف بلندمدت خود را به دست آورد.
بوش و دیگر همفکرانش معتقدند که، سیطره طولانى استبداد در منطقه خاورمیانه، سبب تشکیل گروههاى تروریسم شده، که از مشکلات عدیدهاى مثل اقتصادى و فقر ناشى مىشود که با توسعه دموکراسى قابل رفع است.
نویسنده مقاله، با ذکر نمونههایى از کشورهایى که در آنها دموکراسى پر طراوت برقرار است ولى تروریست در آنها رواج داشته؛ در مقام نفى نظریه توسعه دموکراسى و ریشهکن شدن تروریسم برآمده و کشور هندوستان را بهعنوان شاهد مطرح مىکند. وجود تروریسم در کشورهایى نظیر ایتالیا، انگلستان، ایرلند و آلمان غربى، ترکیه، اسرائیل که همگى از رژیم دموکراتیک برخوردارند نیز، از شواهدى است که این نظریه را مخدوش مىکند. نویسنده با ذکر گواهى از مراسم یادبود اوکلاهامالیستى در آمریکا، دموکراسى را در مقابل تروریسم داخلى آسیبپذیر دانسته و دموکراتیک بودن جامعه را دلیل عارى بودن از تروریست نمىداند.
نویسنده معتقد است که، در صورت فراگیر شدن دموکراسى مورد نظر آمریکا نیز، گروههاى تروریستى مثل القاعده به کلى از هم نخواهد پاشید، چون در اندیشه آنها دموکراسى هیچ جایگاه و مقبولیتى ندارد، چون آنها از طریق دموکراسى نمىتوانند به قدرت برسند. لذا در صورت برقرارى دموکراسى در خاورمیانه و ایجاد صلح بین اعراب و اسرائیل و برقرارى روابط حسنه با آمریکا نیز عضوگیرى القاعده در این کشور ممکن خواهد بود، بنابراین ریشه کن شدن تروریسم با برقرارى دموکراسى تحققناپذیر است.
وى بر این باور است که، در صورت برچیده شدن حکومتهاى عربى فعلى (مستبد) و جایگزین شدن دولتهاى دموکراسى، همکارى با آمریکا به صورت گذشته نخواهد بود، چون اعراب ذهنیت ضدآمریکایى دارند، که همین ذهنیت به تشکیل حکومتهاى اسلامگرا منجر خواهد شد.
وى معتقد است که، مطالعات و تحقیقات آکادمیک هم نتوانستند روشن کنند که دموکراسى بیشتر به تروریسم دامن مىزند یا نه! علت این امر به اطلاعات ناقص آنها برمىگردد، که بیشتر درباره مکان وقوع حوادث نه علل و عاملان آن تحقیق مىکنند بدون در نظر داشتن خواستگاه ملیتى آنها، که از کشورهاى دموکراتیک یا غیرآن هستند. با این اطلاعات ناقص رابطه تنگاتنگ تروریسم و استبداد که منطق بوشى است به دست خواهد آمد، در حالى که تحقیق کارشناسان بزرگى مثل ویلیام یوبانک و لئوناردو ینبرگ آمار تروریسم را در کشورهاى دموکراتیک بیشتر مىداند و آنچه در کشورهاى دیگر رخ مىدهد براى رسیدن به استقلال است. ازاینرو، تمام آمارها حتى در آمریکا رابطه میان استبداد و تروریسم را اثبات نمىکند. پراکندگى وقوع تروریسم تصادفى نیست، نیمى از آن در دو کشور غیرآزاد عراق و افغانستان واقع شده.
اگر دموکراسى مورد نظر آمریکا در میان اعراب به اجرا گذاشته شود، به ضرر آمریکا خواهد بود؛ چون نظرسنجى آمارهاى چندساله اخیر، همه حکایت از افزایش تنفر اعراب از آمریکا دارند و دلیل این امر حمایت آمریکا از دولتهاى استبدادى اعراب نیست، بلکه سیاست منفى آمریکا در منطقه عامل این گرایش است، که روز به روز بر قدرت اسلامگرایان در کشورهاى اسلامى مىافزاید، هر چه انتخابات دموکراتیک مشروع برگزار مىشود، آنها کرسىهاى بیشترى را تصاحب مىکنند، در مراکش، بحرین، یمن، کویت، اردن، عربستان و عراق که لیست مورد حمایت آیت اللّه سیستانى به پیروزى قاطع رسیدند. پیروزى حماس، همه اینها نشان مىدهد که مردم این کشورها، به دخالت روحانیون در امور سیاسى متقاعد شده و احتمال پیروزى کامل اسلامگرایان را بالا مىبرد.
بنابراین تلاش طاقتفرساى بوش و همفکرانش در این راه به نتیجه مثبت نخواهد رسید. لذا هنوز جایگزین مناسبى براى همکارى حکومتهاى استبدادى عرب با آمریکا وجود ندارد. لذا آمریکا باید با فشار به دولتهاى عرب، بستر سیاسى حضور احزاب لیبرال و سکولار و چپگرا و ناسیونالیست و احزاب غیراسلامى دیگر را فراهم نماید تا موضع آنها محکمتر شود. و از گروههایى حمایت کند که، سیاستهاى خارجى آمریکا را قبول دارند و در این راه صبر و تواضع بیشترى به خرج دهند.
زیبایىشناسى دین (1) و (2)
مریم وحدتى ـ علیرضا کشورى
همشهرى، ش 3889و3890، 11و12/10/84
موضوع مورد بحث، گزارشى است از همایش جهانى (زیبایىشناسى دین)، که به صورت سخنرانى و مقاله ارائه گردیده استت.
آقاى دنیایى مىگوید: یکى زیبایى را خیال دولت مىداند و زیبایىشناسى دین را در دو رویکرد مىبیند. اول اینکه ما دین را زیبا مىبینم و دیگر آنکه از دید (نگاه) دینى همه چیز زیبا دیده مىشود. در این نگاه وابسته به خیال هستیم و خیال همیشه مرز بوده و شناخت مرز، مهم است. مىگوید همه چیز عالم با هم تناسب دارند و مرز مناسبتها خیال است، که عارف آنرا (لاهو) مىشمارد، در واقع خیال همزه وصل است. بین رویاى عالم روح و عقل با عالم جسم و ماده.
ایالات متحده درصدد اجراى طرح چالش نسلى «دموکراسى آمریکایى» در میان ملل عرب به بهانه جلوگیرى از تروریسم است. در حقیقت هدف آمریکا از طرح این مسئله، فرونشاندن مبارزات مردم خاورمیانه، بر ضد اهداف امپریالیسمى و صهیونیسمى خود است. مبارزات گروههایى مثل القاعده براى برقرارى دموکراسى نبوده، بلکه اهداف آنها، اجراى اسلام مورد نظر خودشان مىباشد.
نتیجه توسعه دموکراسى آمریکایى، بر اساس نظرسنجى از مردم منطقه، عدم تحقق اهداف آمریکا خواهد بود (چنانکه در عراق عملاً صورت گرفت). بنابراین ایالات متحده، با تغییر شیوه اجراى دموکراسى مدنظر خود به وسیله ایجاد رقابت بین احزاب اسلامگرا و سکولار، مىتواند اهداف بلندمدت خود را به دست آورد.
بوش و دیگر همفکرانش معتقدند که، سیطره طولانى استبداد در منطقه خاورمیانه، سبب تشکیل گروههاى تروریسم شده، که از مشکلات عدیدهاى مثل اقتصادى و فقر ناشى مىشود که با توسعه دموکراسى قابل رفع است.
نویسنده مقاله، با ذکر نمونههایى از کشورهایى که در آنها دموکراسى پر طراوت برقرار است ولى تروریست در آنها رواج داشته؛ در مقام نفى نظریه توسعه دموکراسى و ریشهکن شدن تروریسم برآمده و کشور هندوستان را بهعنوان شاهد مطرح مىکند. وجود تروریسم در کشورهایى نظیر ایتالیا، انگلستان، ایرلند و آلمان غربى، ترکیه، اسرائیل که همگى از رژیم دموکراتیک برخوردارند نیز، از شواهدى است که این نظریه را مخدوش مىکند. نویسنده با ذکر گواهى از مراسم یادبود اوکلاهامالیستى در آمریکا، دموکراسى را در مقابل تروریسم داخلى آسیبپذیر دانسته و دموکراتیک بودن جامعه را دلیل عارى بودن از تروریست نمىداند.
نویسنده معتقد است که، در صورت فراگیر شدن دموکراسى مورد نظر آمریکا نیز، گروههاى تروریستى مثل القاعده به کلى از هم نخواهد پاشید، چون در اندیشه آنها دموکراسى هیچ جایگاه و مقبولیتى ندارد، چون آنها از طریق دموکراسى نمىتوانند به قدرت برسند. لذا در صورت برقرارى دموکراسى در خاورمیانه و ایجاد صلح بین اعراب و اسرائیل و برقرارى روابط حسنه با آمریکا نیز عضوگیرى القاعده در این کشور ممکن خواهد بود، بنابراین ریشه کن شدن تروریسم با برقرارى دموکراسى تحققناپذیر است.
وى بر این باور است که، در صورت برچیده شدن حکومتهاى عربى فعلى (مستبد) و جایگزین شدن دولتهاى دموکراسى، همکارى با آمریکا به صورت گذشته نخواهد بود، چون اعراب ذهنیت ضدآمریکایى دارند، که همین ذهنیت به تشکیل حکومتهاى اسلامگرا منجر خواهد شد.
وى معتقد است که، مطالعات و تحقیقات آکادمیک هم نتوانستند روشن کنند که دموکراسى بیشتر به تروریسم دامن مىزند یا نه! علت این امر به اطلاعات ناقص آنها برمىگردد، که بیشتر درباره مکان وقوع حوادث نه علل و عاملان آن تحقیق مىکنند بدون در نظر داشتن خواستگاه ملیتى آنها، که از کشورهاى دموکراتیک یا غیرآن هستند. با این اطلاعات ناقص رابطه تنگاتنگ تروریسم و استبداد که منطق بوشى است به دست خواهد آمد، در حالى که تحقیق کارشناسان بزرگى مثل ویلیام یوبانک و لئوناردو ینبرگ آمار تروریسم را در کشورهاى دموکراتیک بیشتر مىداند و آنچه در کشورهاى دیگر رخ مىدهد براى رسیدن به استقلال است. ازاینرو، تمام آمارها حتى در آمریکا رابطه میان استبداد و تروریسم را اثبات نمىکند. پراکندگى وقوع تروریسم تصادفى نیست، نیمى از آن در دو کشور غیرآزاد عراق و افغانستان واقع شده.
اگر دموکراسى مورد نظر آمریکا در میان اعراب به اجرا گذاشته شود، به ضرر آمریکا خواهد بود؛ چون نظرسنجى آمارهاى چندساله اخیر، همه حکایت از افزایش تنفر اعراب از آمریکا دارند و دلیل این امر حمایت آمریکا از دولتهاى استبدادى اعراب نیست، بلکه سیاست منفى آمریکا در منطقه عامل این گرایش است، که روز به روز بر قدرت اسلامگرایان در کشورهاى اسلامى مىافزاید، هر چه انتخابات دموکراتیک مشروع برگزار مىشود، آنها کرسىهاى بیشترى را تصاحب مىکنند، در مراکش، بحرین، یمن، کویت، اردن، عربستان و عراق که لیست مورد حمایت آیت اللّه سیستانى به پیروزى قاطع رسیدند. پیروزى حماس، همه اینها نشان مىدهد که مردم این کشورها، به دخالت روحانیون در امور سیاسى متقاعد شده و احتمال پیروزى کامل اسلامگرایان را بالا مىبرد.
بنابراین تلاش طاقتفرساى بوش و همفکرانش در این راه به نتیجه مثبت نخواهد رسید. لذا هنوز جایگزین مناسبى براى همکارى حکومتهاى استبدادى عرب با آمریکا وجود ندارد. لذا آمریکا باید با فشار به دولتهاى عرب، بستر سیاسى حضور احزاب لیبرال و سکولار و چپگرا و ناسیونالیست و احزاب غیراسلامى دیگر را فراهم نماید تا موضع آنها محکمتر شود. و از گروههایى حمایت کند که، سیاستهاى خارجى آمریکا را قبول دارند و در این راه صبر و تواضع بیشترى به خرج دهند.
زیبایىشناسى دین (1) و (2)
مریم وحدتى ـ علیرضا کشورى
همشهرى، ش 3889و3890، 11و12/10/84
موضوع مورد بحث، گزارشى است از همایش جهانى (زیبایىشناسى دین)، که به صورت سخنرانى و مقاله ارائه گردیده استت.
آقاى دنیایى مىگوید: یکى زیبایى را خیال دولت مىداند و زیبایىشناسى دین را در دو رویکرد مىبیند. اول اینکه ما دین را زیبا مىبینم و دیگر آنکه از دید (نگاه) دینى همه چیز زیبا دیده مىشود. در این نگاه وابسته به خیال هستیم و خیال همیشه مرز بوده و شناخت مرز، مهم است. مىگوید همه چیز عالم با هم تناسب دارند و مرز مناسبتها خیال است، که عارف آنرا (لاهو) مىشمارد، در واقع خیال همزه وصل است. بین رویاى عالم روح و عقل با عالم جسم و ماده.