آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

همشهری، ش 3758، 5/5/84
نویسنده در این مقاله سعی می‏کند که نقش و جایگاه طبقه زنان در مناسبات اجتماعی را بررسی قرار کند. وی به قلمرو این جایگاه و حقوق حقه آنها را از دید اسلام و قرآن اشاره می‏کند و می‏نویسد: جایگاه پست، تبعیض و فرق گذاشتن بین زنان و مردان در ممالک اسلامی، که نقادان روی آنها تأکید کرده‏اند، آن‏گونه که ثابت شده، بیشتر ریشه در رسوم، عادات و ساختارهای اجتماعی و بومی، مللی که اسلام را پذیرفته‏اند داشته و نه در خود اسلام. این امر درباره اکثر سنن و مناسبات اعراب پیش از اسلام که اسلام هنگام ظهور با آنها به مبارزه برخاست، نیز صادق است، و البته اینها بلافاصله بعد از ظهور اسلام نمی‏توانستند به صورتی اسلامی شده در جوامع اسلامی مستقر شوند.
وی در ادامه از منظر قرآن به مسئله حقوق زنان می‏پردازد و معتقد است قرآن با نقض کرامت انسانی زنان مبارزه کرده و در صدد احیای تساوی مطلق ارزش هر دو جنس که از بدو خلقت شکل گرفته؛ و به معنای تساوی مطلق همه انسان‏ها در برابر خدا است، می‏باشد. ایشان تأکید می‏کند که، موضع قرآن هنگامی شایان توجه‏تر می‏شود، که به بررسی دقیق جامعه‏ای نظیر جامعه آن روز اعراب و کلاً خاورمیانه، شامل قملرو مسیحی ـ بیزانسی می‏پردازد، که سلطه مطلق مردان، بیش از همه تفوق اقتصادیشان و وابستگی اقتصاد، زنان به آنان را به عنوان واقعیتی بدیهی مفروض می‏دارد. قرآن نه این مناسبات را ابداع کرده و نه با آنها موافقت کرده است، بلکه تلاش کرده آنها را به نفع زنان تغییر دهد و حداقل تعدیل کند. این بدین معناست که در صورت تغییر نظام‏های اقتصادی و اجتماعی جوامع به نفع زنان، خیلی آسان‏تر از آنچه تا کنون پذیرفته و پنداشته می‏شود، می‏توان به تعلیم اسلام به نفع جنس مؤنث تحقق بخشید. زن در برابر خدا و بر طبق طبیعتش به عنوان انسان با مرد برابر است. به این ترتیب در نقل داستان خلقت، نظیر دیگر ادیان سامی، حوا به عنوان زن در فریفتن شوهرش، آدم، تحت تأثیر شیطان (مار) مقصر دانسته نمی‏شود. این گناه هم‏زمان و به یک میزان به هر دوی آنها نسبت داده می‏شود. «فاز لهما الشیطان عنها فاخر جهما مما کانا فیه»(1)؛ آن‏گاه شیطان آنها (آدم و همسرش) را بلغزاند که گناهی مرتکب شوند، که موجب شد از بهشت بیرون رانده شوند».
نویسنده در پایان مقاله بیان می‏دارد که با در تصاحب موقعیت‏های هیچ مانعی بر سر راه تساوی کامل حقوق زن [با حقوق مرد] قرار ندارد، با این فرض که قواعد اخلاقی که هم زنان و هم مردان موظف به آنها هستند رعایت شوند، به گونه‏ای که زن به عنوان شریک هم‏ارزش مرد می‏تواند کار کند، بدون اینکه همچون شی‏ء مصرفی مورد علاقه و سوء استفاده و اذیت و آزار مردان قرار گیرد «ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین».(2)
مشارکت زنان در مسائل اجتماعی آن‏گونه که در زمان پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم معمول بود بر طبق دستورات قرآن همراه با نوعی بازداری مطابق با آن یا به عبارت بهتر منع تحریک متقابل بود. واقعیتی که در نتیجه عوام‏گرایی تا سر حد بازداشتن زنان از این عرصه‏های زندگی مورد سوء استفاده قرار گرفت. کسب مجدد حقوق و آزادی‏هایی که اسلام داده است و کمتر از آن جنبش برابری حقوق زن و مرد در غرب که هنوز تمام نشده و حتی غالبا برای زیان رساندن به کرامت زنان از آن استفاده می‏شود، موجب پیدایش جنبش جدید زنان در جهان اسلام شده است. این وضعیت به موازات پیشرفت‏های سیاسی و اجتماعی در ممالک اسلامی به زنان اعتماد به نفس بالایی داده است و برای اولین بار در تاریخ اسلام گونه جدیدی از زنان مسلمان را به وجود آورده است.
______________________________
1. بقره، 2: 36
2. سوره 33/59
______________________________
 که جنبش‏های اجتماعی در کشورهای اسلامی خیلی مرهون آن هستند و بدون آن این جنبش‏ها نمی‏توانستند به هیچ موفقیتی نائل شوند.

تبلیغات