زنان؛ از پکن تا نیویورک
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
این نوشتار ضمن اشارهاى کوتاه به وضعیت زنان جهان سوم در هنگام برگزارى پنجمین کنفرانس جهانى زن (پکن + 5)، به کمبودها و نابرابرىهاى زنان در کشور ایران مىپردازد و تشکیلات صنفى زنان را از عوامل مهم بهبود این وضعیت معرفى مىنماید. همچنین اجلاس زنان 2000 را روزنهاى براى پیشرفت وضعیت زنان و تحقق اهداف و برنامههاى توافقشده در سطح ملى و بینالمللى در حوزههاى دوازدهگانه نگرانکننده سند پکن دانسته و موافقت ایران را با سند نهایى این اجلاس، در چارچوب شریعت اسلام و قانون اساسى مىداند.متن
گزارش یونیسف و برخى کمیتههاى مرتبط با مسائل زنان و سایر سازمانهاى بینالمللى، در برخى موارد پیشرفتهایى را نشان مىدهد؛ اما انتظار افکار عمومى جهان براى استاندارد نمودن مقررات و مصوبات سازمانهاى بینالمللى در رفع کلیه تبعیضات علیه زنان، چیز دیگرى را مىطلبد.
شهلا حبیبى مشاور رئیسجمهورى وقت در امور زنان، بعد از کنفرانس پکن دستورالعملى را تهیه کرد که در آن به اقداماتى که براى بهبود وضعیت زنان در رسیدن به اهداف کنفرانس لازم بود انجام شود، اشاره شده است. این در حالى است که براساس اصل 21 قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامى تضمین کند و زمینههاى مساعد براى رشد شخصیت زن و حقوق مادى و معنوى او را فراهم نماید. بند 14 اصل 3 قانون اساسى نیز به تساوى بین زن و مرد تأکید کرده و دولت را مسؤول تأمین حقوق همهجانبه افراد، اعم از زن و مرد و... و تساوى عموم در برابر قانون مىداند.
احمد آملى مشاور شبکههاى ارتباطى تشکلهاى غیردولتى زنان ایران مىگوید: «از کنفرانس پکن تا به امروز، شرکت زنان در هیأت علمى دانشگاهها، آموزش مسائلى نظیر بلوغ، بهداشت جسم و روان، چاپ و انتشار کتابهاى مرتبط با مسائل زنان و ایجاد مراکز مشاوره درصد چشمگیرى داشته است، هرچند تسهیلات و امکانات در مناطق محروم با کمبود بسیار روبرو بوده است.» در هر صورت با وجود اقداماتى که براى برابرسازى فرصتها براى زنان از سوى نهادهاى غیردولتى و دولتى انجام شده است، بدیهى است که باز هم محافل جهانى نسبت به حقوق زنان در ایران اعتراض داشته باشند.
در اجلاس زنان 2000، نمایندگان 163 کشور جهان بار دیگر تعهد و اراده سیاسى ملتها را براى پیشبرد وضعیت زنان و بهکارگیرى کلیه اهرمهاى لازم براى تحقق اهداف و برنامههاى توافقشده در سطح ملى و بینالمللى در حوزههاى دوازدهگانه نگرانکننده سند پکن اعلام کردند. ایران نیز ضمن تأثیرى که روى 40 مورد از موارد سند نهایى داشته است، در نهایت در بیانیهاى اعلام کرد که کلیه مفاد سند نهایى اجلاس را در چارچوب شریعت اسلام و قانون اساسى به اجرا درخواهد آورد و تحفظات جمهورى اسلامى ایران در سند پکن به این سند نیز تعمیم پیدا خواهد کرد.
اشاره
1. تحلیل، بررسى و دریافت چالشها و مشکلات زنان در جامعه اسلامى و غربى از دو خاستگاه متمایز انجام مىپذیرد. بنمایههاى فکرى متفاوت که اساس فرهنگ حاکم بر هر جامعه مىباشد، سرچشمه این تمایز است. هستىشناسى و انسانشناسى مادى غرب موجب مىشود که نگاه به مسائل زنان، از منظر رقابت با جنس مخالف و دسترسى به فرصتهاى برابر با آنان صورت پذیرد؛ اما در دیدگاه الهى که بر اصالت غرایز مادى انسانها و محوریت تمایلات شخصى و تأمین آنها پا نمىفشرد و انسان را موجودى فرامادّى در مسیر بندگى خداوند تعریف مىنماید، چنین تقابلى مطرح نمىشود و زن و مرد نه در میدان تساوى که در میدان تناسب و تعادل قرار گرفته و در پیمودن راه بندگى نقشى مکمل خواهند یافت. براین اساس، آنچه در جامعه غربى مشکل زنان شمرده مىشود، قابل تعمیم به جامعه اسلامى نخواهد بود. همچنین ریشهیابى و ارائه راهحل و پیشنهاد براى بهبود وضعیت زنان در هر جامعه، مسیرى جدا مىپیماید و ارتقاء موقعیت زنان داراى تعریفى متفاوت خواهد بود.
با توجه به این نکته شایسته است مسائل و معضلات جامعه خود را در مجموعه واحدى از چالشها و نگرانىهاى زنان جهان قرار ندهیم و در رفع موانع، به جاى دنبالهروى از الگوهاى جهانى که ناخواسته پذیرش اهداف و بنیانهاى فکرى حاکم بر فرهنگ غرب را به دنبال خواهد داشت، با ابتکار و نوآورى و بهرهمندى از فرهنگ غنى خود، به تعریف چالشهاى زنان جامعه خود بنشینیم و براى بهبود این وضعیت اقدام نماییم.
2. بررسى و تحلیل نارسایىهاى موجود در وضعیت زنان از دیدگاه رقابت با مردان، نه تنها مشکلات زنان را برطرف نمىسازد، که به اختلاف روزافزون بین دو جنس دامن زده، حیات خانوادهها و در نتیجه نظام بشرى را در معرض تهدید قرار مىدهد.
3. بىتردید اساس تغییرات و پیشرفتهاى جامعه زنان در نگاه دینى، انطباق سریعتر و صحیحتر با قوانین الهى و حقوقى است که خداوند بنابر حکمت و مصلحت برایشان قرار داده است، نه وصول به استانداردهاى جهانى و تعاریف آنها.
4. اگر کمبود و خلأى در وضعیت زنان و قوانین مربوط به آنها جستجو مىشود، حفظ اصول اساسى عزت و استقلال، ایجاب مىنماید که درون مرزهاى خود به کنکاش و انتقاد نسبت به آنها بپردازیم و پاى سازمانهاى جهانى را در قضاوت و اعتراض نسبت به وضعیت موجود زنان مسلمان ایرانى نگشاییم. بىشک این مطلب به معناى عدم تبادل فرهنگى نخواهد بود.
5 . آنچه در بند 14 اصل 3 قانون اساسى اشاره شده است، «تأمین حقوق همهجانبه افراد اعم از زن و مرد و... و تساوى عموم در برابر قانون است.» تساوى عموم در برابر قانون و تأمین حقوق ویژه هر فرد از هر جنس، به معناى تساوى زن و مرد نخواهد بود؛ بلکه موردنظر آن است که باید قانونِ مربوط به هر صنف از هر جنس، نسبت به آنان باید اجرا گردد؛ نه اینکه یک قانون نسبت به همه افراد اجرا شود.
6. تلاش هیأت ایرانى در اجلاس زنان 2000 براى تغییر 40 مورد از موارد سند نهایى آن قابل تقدیر و تحسین و نشانگر هوشیارى زنان مسلمان مىباشد؛ اما نباید غفلت نمود که تغییرات جزئى در مواردى از سند نمىتواند اساس و بنیانهاى فکرى حاکم بر آن را متحول سازد و اهداف پیشساخته این سند را دگرگون کند. آنچه باید وجهه همت خواهران مسلمان قرار گیرد، برهمزدن چارچوبهاى اساسى و نقد بنیانهاى فکرى حاکم بر اسناد بینالمللى و تنظیم چارچوبى برگرفته از فرامین وحى و منطبق با عرف جوامع اسلامى است.
همشهرى، 12/4/79
شهلا حبیبى مشاور رئیسجمهورى وقت در امور زنان، بعد از کنفرانس پکن دستورالعملى را تهیه کرد که در آن به اقداماتى که براى بهبود وضعیت زنان در رسیدن به اهداف کنفرانس لازم بود انجام شود، اشاره شده است. این در حالى است که براساس اصل 21 قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامى تضمین کند و زمینههاى مساعد براى رشد شخصیت زن و حقوق مادى و معنوى او را فراهم نماید. بند 14 اصل 3 قانون اساسى نیز به تساوى بین زن و مرد تأکید کرده و دولت را مسؤول تأمین حقوق همهجانبه افراد، اعم از زن و مرد و... و تساوى عموم در برابر قانون مىداند.
احمد آملى مشاور شبکههاى ارتباطى تشکلهاى غیردولتى زنان ایران مىگوید: «از کنفرانس پکن تا به امروز، شرکت زنان در هیأت علمى دانشگاهها، آموزش مسائلى نظیر بلوغ، بهداشت جسم و روان، چاپ و انتشار کتابهاى مرتبط با مسائل زنان و ایجاد مراکز مشاوره درصد چشمگیرى داشته است، هرچند تسهیلات و امکانات در مناطق محروم با کمبود بسیار روبرو بوده است.» در هر صورت با وجود اقداماتى که براى برابرسازى فرصتها براى زنان از سوى نهادهاى غیردولتى و دولتى انجام شده است، بدیهى است که باز هم محافل جهانى نسبت به حقوق زنان در ایران اعتراض داشته باشند.
در اجلاس زنان 2000، نمایندگان 163 کشور جهان بار دیگر تعهد و اراده سیاسى ملتها را براى پیشبرد وضعیت زنان و بهکارگیرى کلیه اهرمهاى لازم براى تحقق اهداف و برنامههاى توافقشده در سطح ملى و بینالمللى در حوزههاى دوازدهگانه نگرانکننده سند پکن اعلام کردند. ایران نیز ضمن تأثیرى که روى 40 مورد از موارد سند نهایى داشته است، در نهایت در بیانیهاى اعلام کرد که کلیه مفاد سند نهایى اجلاس را در چارچوب شریعت اسلام و قانون اساسى به اجرا درخواهد آورد و تحفظات جمهورى اسلامى ایران در سند پکن به این سند نیز تعمیم پیدا خواهد کرد.
اشاره
1. تحلیل، بررسى و دریافت چالشها و مشکلات زنان در جامعه اسلامى و غربى از دو خاستگاه متمایز انجام مىپذیرد. بنمایههاى فکرى متفاوت که اساس فرهنگ حاکم بر هر جامعه مىباشد، سرچشمه این تمایز است. هستىشناسى و انسانشناسى مادى غرب موجب مىشود که نگاه به مسائل زنان، از منظر رقابت با جنس مخالف و دسترسى به فرصتهاى برابر با آنان صورت پذیرد؛ اما در دیدگاه الهى که بر اصالت غرایز مادى انسانها و محوریت تمایلات شخصى و تأمین آنها پا نمىفشرد و انسان را موجودى فرامادّى در مسیر بندگى خداوند تعریف مىنماید، چنین تقابلى مطرح نمىشود و زن و مرد نه در میدان تساوى که در میدان تناسب و تعادل قرار گرفته و در پیمودن راه بندگى نقشى مکمل خواهند یافت. براین اساس، آنچه در جامعه غربى مشکل زنان شمرده مىشود، قابل تعمیم به جامعه اسلامى نخواهد بود. همچنین ریشهیابى و ارائه راهحل و پیشنهاد براى بهبود وضعیت زنان در هر جامعه، مسیرى جدا مىپیماید و ارتقاء موقعیت زنان داراى تعریفى متفاوت خواهد بود.
با توجه به این نکته شایسته است مسائل و معضلات جامعه خود را در مجموعه واحدى از چالشها و نگرانىهاى زنان جهان قرار ندهیم و در رفع موانع، به جاى دنبالهروى از الگوهاى جهانى که ناخواسته پذیرش اهداف و بنیانهاى فکرى حاکم بر فرهنگ غرب را به دنبال خواهد داشت، با ابتکار و نوآورى و بهرهمندى از فرهنگ غنى خود، به تعریف چالشهاى زنان جامعه خود بنشینیم و براى بهبود این وضعیت اقدام نماییم.
2. بررسى و تحلیل نارسایىهاى موجود در وضعیت زنان از دیدگاه رقابت با مردان، نه تنها مشکلات زنان را برطرف نمىسازد، که به اختلاف روزافزون بین دو جنس دامن زده، حیات خانوادهها و در نتیجه نظام بشرى را در معرض تهدید قرار مىدهد.
3. بىتردید اساس تغییرات و پیشرفتهاى جامعه زنان در نگاه دینى، انطباق سریعتر و صحیحتر با قوانین الهى و حقوقى است که خداوند بنابر حکمت و مصلحت برایشان قرار داده است، نه وصول به استانداردهاى جهانى و تعاریف آنها.
4. اگر کمبود و خلأى در وضعیت زنان و قوانین مربوط به آنها جستجو مىشود، حفظ اصول اساسى عزت و استقلال، ایجاب مىنماید که درون مرزهاى خود به کنکاش و انتقاد نسبت به آنها بپردازیم و پاى سازمانهاى جهانى را در قضاوت و اعتراض نسبت به وضعیت موجود زنان مسلمان ایرانى نگشاییم. بىشک این مطلب به معناى عدم تبادل فرهنگى نخواهد بود.
5 . آنچه در بند 14 اصل 3 قانون اساسى اشاره شده است، «تأمین حقوق همهجانبه افراد اعم از زن و مرد و... و تساوى عموم در برابر قانون است.» تساوى عموم در برابر قانون و تأمین حقوق ویژه هر فرد از هر جنس، به معناى تساوى زن و مرد نخواهد بود؛ بلکه موردنظر آن است که باید قانونِ مربوط به هر صنف از هر جنس، نسبت به آنان باید اجرا گردد؛ نه اینکه یک قانون نسبت به همه افراد اجرا شود.
6. تلاش هیأت ایرانى در اجلاس زنان 2000 براى تغییر 40 مورد از موارد سند نهایى آن قابل تقدیر و تحسین و نشانگر هوشیارى زنان مسلمان مىباشد؛ اما نباید غفلت نمود که تغییرات جزئى در مواردى از سند نمىتواند اساس و بنیانهاى فکرى حاکم بر آن را متحول سازد و اهداف پیشساخته این سند را دگرگون کند. آنچه باید وجهه همت خواهران مسلمان قرار گیرد، برهمزدن چارچوبهاى اساسى و نقد بنیانهاى فکرى حاکم بر اسناد بینالمللى و تنظیم چارچوبى برگرفته از فرامین وحى و منطبق با عرف جوامع اسلامى است.
همشهرى، 12/4/79