آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

زمینه و هدف : نظام اداری در کشور با توجه به نقش گسترده  و مؤثری که در کارها دارد، یکی از زیرساختهای مهم توسعه است که بی توجهی و یا کم توجهی به آن، آسیب های جبران ناپذیری در تحقق برنامه ها، رضایتمندی مردم و جلوگیری از شکل گیری فساد را به دنبال خواهد داشت. هدف این تحقیق شناسایی ابعاد راهبردی تأثیرگذار بر میزان سلامت در سازمانهای دولتی ایران است. روش : تحقیق از نظر نوع کاربردی، و از نظر روش ترکیبی، متوالی است که در بخش کیفی، جامعه آماری از مدیران، متخصصان حوزه سیاستگذاری، خبرگان نهادها و سازمانهای نظارتی و هم چنین خبرگان علمی و دانشگاهی مرتبط با سلامت اداری و سازمانی استفاده شده و در چهار مرحله پنل خبرگی با 20 نفر از خبرگان، مورد بررسی قرار گرفته و داده ها با استفاده از نرم افزار spss و تحلیل عاملی، تجزیه و تحلیل شده است. روش گردآوری داده ها پرسشنامه خبرگی است. با توجه به اینکه متوسط مدیران و متخصصان شاغل در سازمانهای دولتی با استفاده از فرمول کوکران 338 تعیین گردیده، ابعاد راهبردی میزان سلامت اداری در سازمانهای دولتی ایران مشخص شده است. یافته ها : یافته های این پژوهش نشان می دهد که ابعاد راهبردی درون سازمانی (ایجاد فرصتهای برابر در به کارگیری و ارتقا، حفظ کرامت و حقوق انسانها، رفتارهای منصفانه و عادلانه در تعامل، توزیع و روشها، شفافیت، مشارکت در تصمیم گیری) و برون سازمانی (نظارت عمومی، یکپارچگی کار و زندگی، عدم تناسب بین میزان رشد و حقوق، نگرش مثبت کاری، رسانه و  اعتماد و اطمینان) در ارتقای سلامت اداری تأثیرگذار است. نوآوری این تحقیق، طراحی الگوی سنجش ابعاد راهبردی میزان سلامت اداری در سازمانهای دولتی است که در تحقیقات پیشین این موضوع یافت نشده است نتیجه گیری : رابطه معناداری میان ابعاد راهبردی درون و برون سازمانی در قالب مؤلفه های آنها با سلامت اداری و سازمانی و کاهش فساد اداری وجود دارد. این ابعاد به پویایی سلامت سازمانی منجر می شود. الگوی مبتنی بر ارزشهای ایرانی و اسلامی این پژوهش، علاوه بر غنای ادبیات حوزه سلامت اداری و ارائه الگویی به عنوان سنجش میزان سلامت در دستگاه های دولتی ایران می تواند به دست اندرکاران سازمانی در سیاستگذاری و برنامه ریزی با رویکرد ارتقای سلامت و بقای آنها و نیز دستیابی به تحول اداری و هدایت هدفمند در مسیر رشد و تعالی سازمانی یاری رساند. 

The model for measuring the strategic dimensions of office well-being in Iran’s governmental organizations

Background and Aim: Due to the wide and effective role of administrative system in works of the country, it is considered as one of the important infrastructures of development that neglecting or not paying enough attention to it, will lead to irreparable damage in the implementation of programs, people's satisfaction and prevention of corruption. The purpose of this study is to identify the strategic dimensions affecting the level of well-being in Iranian governmental organizations. Method: The research is applied in terms of type, and sequential in terms of combined method. in the qualitative section, statistical population include managers, policy making experts, experts of institutions and supervisory organizations, as well as scientific and academic experts related to administrative and organizational well-being. In four stages, an expert panel with 20 experts were reviewed and the data were analyzed using SPSS software and factor analysis. The method of data collection is expert questionnaire. Considering the average of managers and specialists working in government organizations has been determined 338 using the Cochran's formula, the strategic dimensions of administrative well-being in Iranian governmental organizations have been determined. Results: The findings of this study show that the intra-organizational dimensions (creating equal opportunities for employment and promotion, preserving human dignity and human rights, fair and equitable behaviors in interaction, distribution and methods, transparency, participation in decision making) and extra-organizational dimensions (general monitoring, integration of work and life, disproportion between growth rate and salary, positive work attitude, media and trust and confidence) are effective in promoting office well-being. The innovation of this research is the design of a model for measuring the strategic dimensions of administrative well-being in governmental organizations, which has not been found in previous research. Conclusion: There is a significant relationship between strategic dimensions inside and outside of the organization in the form of their components with administrative and organizational well-being and reducing corruption. These dimensions will lead to the dynamics of organizational well-being. A model based on Iranian and Islamic values ​​of this research, in addition to the richness of literature in the field of administrative health and providing a model as a measure of health in Iranian governmental agencies can help organizational managers in policy-making and planning with the approach of promoting well-being and survival and administrative transformation and also, purposeful guidance which is needed in the path of organizational growth and excellence.

تبلیغات