ایران در سا ل های بعد از انقلاب مشروطه به ویژه در سال های 1297 به بعد با پدیده دولت ضعیف مواجه شد. دولت ضعیف برآمده از بحران سیاسی ناشی از تداخل کارکردی نظام سلطنتی از یکسو و نظام جدید التاسیس مشروطه از سوی دیگر بود. این مساله باعث فرسایش پایه ها و بنیان های دولت برای اعمال اقتدار می شد. این وضعیت را بحران پارلمانتاریسم در ایران نیز تشدید می کرد. در این دوران تاریخی، الگوی «مذاکره و چانه زنی» به همراه چگونگی «بحث و مجادله درون ساختاری» عامل تشدیدکننده بحران سیاسی محسوب می شود. ساخت سیاسی در دوران گذار از بحران برپایه «اثر اسطوره ای»، «امر خیالین» و «دولت گرایی» شکل گرفته و به گونه تدریجی بازتولید شد. ضرورت شکل گیری دولت قوی و فرآیندهای معطوف به دولت گرایی در مرحله اول ناظر به در انحصار قرار گرفتن قدرت بکارگیری زور و در مرحله دوم سیطره و تسلط بر حوزه های اقتصادی و اجتماعی بوده است. مقصود از امر خیالین توانایی تولید تصاویر زیبایی شناختی و غیر زیبایی شناختی است و اثر اسطوره می باشد. پرسش اصلی مقاله آن است که «اثر اسطوره» و «امر خیالین» چگونه باعث استقرار، پیدایش و استمرار دولت گرایی در دوره پهلوی اول شده است؟ فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که نخبگان سیاسی موثر در امر قدرت توانستند از طریق تولید و بازتولید تصاویر در حوزه تخیل و به نمایش گذاشتن آن در حوزه عمومی زمینه شکل گیری دولت گرایی در ایران را به وجود آورد. دولت گرایی با نشانه هایی از نوسازی اقتصادی، اقتدار ساختاری و توسعه دولت مدرن امکان پذیر گردید.