از زمان شکل گیری گفتمان نو-اصلاح طلبی و عدم توانایی این گفتمان در بهبود وضعیت اقتصادی-اجتماعی و معیشتی اقشار مختلف جامعه بر خلاف دالها و فضای استعاری وعده داده شده آن،شرایطی شکل گرفته که در آن پیکره و بدنه جمعی جامعه همراه با رویدادهای ملتهب بیرونی،در شکل شورشی خود مدام به سطح آمده و فضای جامعه را ناامن ساخته است.از این جنبش ها که در طی سالهای 1398-1392 در پاسخ به شرایط نابسامان معیشتی شکل گرفته اند،به«زیست-جنبش»یا«جنبشهای تناسخی بدون سر»یاد می کنندکه با توجه به ویژگیهایی نظیر فاقد«مرکز و رهبری بودن»و سریع بازاحیا شدنشان،مواجهه و کنترل آنها را از منظر«گفتمان امنیت ملی»دشوار ساخته است.در این راستاسئوال اصلی این پژوهش به«رابطه عملکرد گفتمان منتخب با گفتمان امنیت ملی نظام ج.ا.ا.»باز می گردد.فرضیه اصلی پژوهش ارتباط مستقیم و معنادار بین«کژکارکرد ادراکی و کارکردی گفتمان منتخب بر کارکرد گفتمان امنیت ملی»اختصاص داده شده،جایی که کژکارکرد گفتمان منتخب منجر به پررنگ شدن فاز سخت افزاری گفتمان امنیت ملی می شود.تبیین این مهم،بر مبنای چارچوب نظری دلوزی مبتنی بر انگاره«بدن بدون اندام»و بر مبنای روش شناسی«گفتمانی»لاکلائو و موفه در تحلیل زیست جنبشهای ایرانی محقق شده است.نتایج تحقیق بیانگر این مطلب می باشند که این زیست جنبشها در سطح یک«نیروی واکنشی»و«بلوکهای نیاز» همبسته آن هستندکه تنها درپناه رخدادهای ملتهب بیرونی امکان بروز و ظهور پیدا کرده وفاقد توانش اتصالات ریزوماتیک در راستای اعمال تغییرات بنیادین و انقلابی بوده و در نتیجه،در حوزه گفتمان امنیت ملی تهدید جدی محسوب نمیشوند،بلکه تنها نیازمند راهکارهای نجات ومواجهه بلند مدت هستند که بر عهده گفتمان منتخب بوده است.