آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

نوستالژی یا «حسرت گذشته» مفهومی محوری در مباحث هویتی و سیاسی معاصر است. فهم نوستالژی و ابعاد و زوایای آن در نظریه های روان شناختی، فرهنگی و اجتماعی، بیانگر وضعیت یأس و از خودبیگانگی بنیادین و از جاکندگی زمانی- مکانی، پدیدار شدن نوعی حرمان و دلتنگی و اشتیاق فزاینده به گذشته و محور قرار دادن نگرشی «گذشته گرا» است. نمادینه و آیینی کردن میراث گذشتگان، مکاشفه در گذشته و اعقاب دور و دنیایی پالوده و خالی از تعارض، مصادره حال و آینده به نفع گذشته، اعاده گذشته ای از دست رفته، پی جویی آینده در گذشته ای آرمانی، اکتشاف گذشته طلایی ملت و آینده شناسی به معنای رجعت به گذشته ای فراواقعی از مشخصه های هویتی- سیاسی نوستالژی است. ضرورت بحث درباره نوستالژی در این است که تفکر نوستالژیک در میان بخشی از ما ایرانیان به عنوان یک مکانیسم دفاع روانی برای بیرون راندن مضامین عاطفی ناخوشایند و به صورت وجهی ناخودآگاه جهت تخفیف و تعارض و اضطراب ناشی از جاکندگی زمانی و مکانی ریشه دوانیده است. از این رو، به بحث درباره چرایی پناه بردن به گذشته و ایده های نوستالژیک با تلاش برای اعاده گذشته ای از دست رفته پرداخته می شود. پرسش اصلی این است که ماهیت و کارکردهای نوستالژی چیست و در ایران معاصر چگونه بازتولید شده است؟ فرضیه مقاله این است که نوستالژی بیش از هر چیز «متضمن نفی» و «انقلابی علیه الگوها و رویه های موجود» است که با توسل به آن تلاش می کنند با طفره روی از مشکلات موجود، به دامن گذشته بیاویزند و از طریق همدلی با میراث آن التیام یابند.

تبلیغات