مسأله جانشینی و ولیعهدی شاهان در شاهنامه فردوسی، یکی از مشکلات اساسی در ساختار سیاسی آن دولت به شمار می رفت که در مقاطعی دولت و کشور را با بحران و جنگ داخلی مواجه می ساخت. پادشاهان و بزرگان کشور، بر اساس قاعده ی داشتن فرّه ایزدی و نژاد(فرّه شاهی)، دست به انتخاب جانشین می زدند. با وجود این قاعده، اختلاف و ستیز بین شاهزادگان، گروه بندی در بین درباریان، پهلوانان و نظامیان به عنوان عوامل موثر در این مسأله را به دنبال می آورد و در مقاطعی با تردید در شیوه انتخاب ولیعهد و جانشین، باعث تشدید بحران و نیز جنگ داخلی گردید. سوال اصلی و عمده این پژوهش در راستای مسأله اساسی تحقیق بر محور انگیزه ها و دلایل و عوامل موثر در پدیده جانشینی شاهان در شاهنامه فردوسی و تبعات و نتایج آن استوار است. روش فهم ما برای استخراج شیوه انتخاب جانشین و تبعات آن، بازخوانی متن شاهنامه فردوسی همراه با توصیف است که در این خوانش متن بایسته های جانشین، طریقه گزینش و بحران های این انتخاب ها را بررسی می کنیم.