دوستی از مفاهیمی است که با نقد جریان مسلط در عرصه روابط بین الملل، تقویت رویکردهای هنجاری و نیز نگاه جامعه انگارانه به روابط میان دولت ها مطرح شده و می تواند با ظهور آنچه در سال های اخیر «چرخش احساسی» در علوم اجتماعی نام گرفته مورد توجه بیشتری قرار گیرد. در عین حال، همچون سایر مفاهیمی که در روابط بین الملل مطرحند، عمده مباحث پیرامون آن ریشه در اندیشه و تاریخ غرب دارد. در تلاش برای طرح نگرش های غیرغربی که می توانند همگام با کثرت گرایی موجود در رشته، الهام بخش مفهوم پردازی ها و نظریه پردازی های روابط بین الملل باشند، این مقاله با بررسی تفسیری- تحلیلی آثار شیخ مصلح الدین سعدی نشان می دهد که هرچند سعدی اندیشه های خود را بیشتر برای عرصه خصوصی افراد و یا روابط دولت با مردم مطرح ساخته اما با تعمق در آثار او و با توجه به طیف وسیع مضامین دوستی مورد توجه وی، می توان مولفه هایی برای دوستی در سطح بین الملل نیز استخراج کرد که طیفی وسیع را از نگرش ابزاری یا حداقل حزم اندیشانه و واقع گرایانه به دوستی تا تساهل و مدارا در اخلاق جهانی و حتی بخشش یکجانبه برای غلبه بر خشونت و دشمنی را در بر می گیرد و در ابعادی با مفهوم بندی های جاری در مورد دوستی در روابط بین الملل همپوشانی هایی نیز دارد.