وجود نظریه های منفرد و متعدد در خصوص روابط بین دولت و جامعه علی رغم داشتن نقاط مثبت، دچار نوعی تقلیل گرایی نظری و روشی هستند که مانع از ایجاد یک چارچوب تحلیلی مناسب جهت انجام مطالعات چندبعدی و چندسطحی در مطالعات تطبیقی-تاریخی می شود. از طرفی همواره این دغدغه وجود داشته که تا چه میزان این تئوری ها در وهله اول قدرت پاسخگویی(توان نظری) به سوال چرایی و چگونگی ایجاد شکاف دولت-ملت را دارند و در وهله دوم اینکه تا چه میزان از قابلیت پیوند خوردن با دیگر تئوری ها(توان تلفیقی) برخوردارند. این مقاله بدون اینکه ادعای نظریه سازی داشته باشد، تلاشی است در تلفیق نظری نظریه های مختلف در یک چارچوب تحلیلی واحد و منسجم با هدف بالا بردن قدرت نظری و تبیینی و میزان موفقیت آن نیز مشروط به نقد و نظر دیگران و آزمودن در میدان عمل و تجربه است. الگو تحلیلی ارائه شده در این مقاله مبتنی بر نظریه عام قدرت است و از اینرو بیش از آنکه حائز ویژگیهای نظریه های خاص باشد به عنوان یک الگوی نظری عام معرفی می شود. این مقاله حاصل استفاده از شیوه آزمایش فکری یا تحلیل ذهنی برای بررسی انتقادی نظریه های مختلف است که در نهایت با اتخاذ رویکرد سیستمی در تلفیق نظریه ها، مدل جدیدی را به طور عام برای بررسی روابط بین دولت و ملت و به صورت خاص جهت مطالعه شکاف دولت-ملت پیشنهاد کرده است.