نگارندگان با بررسی نقش فرهنگ سیاسی نخبگان دوره ی رضاشاه در ظهور و سقوط وی، در این مقاله، به این دستاورد نظری رسیدند که مؤلفه های مبتنی بر دو سطح مشروعیت بخشی به نظام و شرکت در فرآیندهای سیاست گذاری که آغشته به فرهنگ سیاسی محدود و غیردموکراتیک نخبگان سیاسی است از عوامل مؤثّر در برآمدن و فروپاشی نظام پهلوی اول بود. مؤلفه های غیردموکراتیک عبارتند از قهرمان پرستی، وفاداری به فرد به جای نهادهای سیاسی، اولویت منافع فردی در مقابل منافع ساختاری، بی اعتمادی سیاسی و روش حذف و تخریب در حلِّ اختلافات سیاسی. نگارندگان در نوشتار پیش ِرو با توجّه به الگوی نظری آلموند، چهره ای دیگر از فرهنگ سیاسی نخبگان ِ روزگارِ رضاخانی/ رضاشاهی را ترسیم نمودند. رویکردِ پژوهش، تبیینی و روش بررسی، اسنادی/ مقایسه ای است. برای دست یابی به داده ها، از روش کتابخانه ای بهره گرفته شد.