موضوع این مقاله موانع توسعه ی اقتصاد ملی در ایران است. پس از بیان مسأله و اثبات جنبه ی پرابلماتیک آن، راه حل نظری مسأله از طریق ساخت دستگاه نظری که محصول کاربست مفاهیم نظریه ی لفت ویچ، نظریه دولت رانتیر و نظریه ی کاتوزیان در نظریه انتخاب عمومی ساختارمند است، ارائه می شود. سپس داده های لازم برای معرف های هر یک از مفاهیم تحقیق با روش های تحلیل محتوا و تاریخی گردآوری و سپس باروش تحلیل روایتی مورد داوری قرار می گیرند. یافته های تحقیق نشان می دهد که کنش راهبردی نمایندگان مجلس به عنوان بازیگران منفعت جو در بستر راهبردی دولت رانتیر و نظام انتخاباتی اکثریتی دو دوری، معطوف به تأمین مطالبات فوری انتخاب کنندگان است که سیاست های برآمده از این نوع کنش نیز ناظر به تأمین مطالباتی از همان جنس است که نقش منفی در توسعه ی اقتصاد ملی ایران داشته است.