دانش به عنوان مهمترین جنبه رقابتی آن سازمان را قادر می سازد تا بهره ور باشد و از محصولات و خدمات رقابتی رها شود. یکی از پایه های افزایش بهره وری مدیریت دانش، چابک بودن مؤثر است. حجم بالای توسعه ادبیات در حوزه مدیریت دانش و چابکی سازمانی، اهمیت این دو مقوله را نشان می دهد. ما در این مقاله، شکلی از همگرایی این دو را از این نظر که ابعاد آنها قویاً با یکدیگر ارتباط دارند، مورد آزمون قرار می دهیم و استدلال می کنیم که چابکی سازمانی زمانی حاصل می شود که مدیریت دانش، از هر حیث، در حال تعادل باشد. شرکت های نساجی شهرستان یزد به عنوان مورد مطالعه انتخاب شدند و وضعیت چابکی و مدیریت دانش در آن ها (با کمک پرسشنامه) ارزیابی شد. این مقاله به بیان دستاوردهای این بررسی می پردازد.