توجه به ایجاد رابطه مناسب میان نظریه و پژوهش یکی از عوامل موجد پیشرفت رشته های علمی و تولید دانش در رشته های مختلف و از جمله علوم اجتماعی و به طور خاص روابط بین الملل است. یکی از حوزه های تولید علم در همه کشورهای جهان، رساله های دکتری تخصصی هستند که در آنها تلاش می شود دستاورد علمیِ درخوری حاصل شود؛ در نتیجه وجود رابطه مناسب میان چهارچوب های نظری و مطالعات تجربیِ رساله های دکتری از شرایط توفیق در تولید علم محسوب می شود. هدف از این پژوهش به عنوان تحقیقی کاوشی و توصیفی، دستیابی به تصویری کلی از وضعیت رابطه میان نظریه و پژوهش در رساله های دکتریِ رشته روابط بین الملل در سه دانشگاه مهم دولتیِ ارائه کننده برنامه های دکتری در این رشته است. یافته های پژوهش حاکی از وجود مشکلات جدی در فهم و برقراری عملیِ رابطه میان نظریه و پژوهش است. یافته های پژوهش نشان می دهد نه پژوهش به شکل مستقیم متکی بر گزاره ها و فرضیه های نظریه است و نه در جهت تکمیل نظریه گامی برداشته می شود، نه تعیین شرایط صدق و کذب نظریه ها مد نظر است، نه به محک زدن نظریه یا گزاره های خاصی در آن توجه می شود، و نه توجهی به نظریه پردازی زمینه مند (نیل به نظریه از طریق مطالعه تجربی) وجود دارد.