آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

هم سرنوشت بودن داستان و تاریخ، معمای غامضی نیست. زیرا اندکی دقت در مفهوم واژه تاریخ می تواند چاره ساز باشد. بی گمان این نکته پذیرفتنی است که جهان تشکیل شده از رویدادهای بسیار است. اما میان رویدادهای محسوب و معطوف و رویدادهای به شمار نیامده و مورد توجه قرار نگرفته، تفاوت بسیار است. تاریخ به معنای پژوهش درباره رویداد و یا رویدادهایی است که در یک دوره زمانی خاص از سوی فرد یا افراد پژوهشگر به شمار آمده، به چشم دیده شده و در ذهن، مورد توجه قرار گرفته اند و به کار ساختن سازه ای از روایت درباره همان رویدادها آمده اند. به ناچار، واقعیت فزون بر تاریخ است و با فاصله ای بسیار از حیث عدد و رقم، پیشتاز است. این امر به زایش هویت می انجامد. هویت در این معنا یکی از محک هایی است که می توان با تکیه بر آن، رخداد تاریخی شده را مورد بررسی قرار داد. هویت به معنای امری انباشتی و تراکمی واجد دو ویژگی هم زمان رشدیابنده است: از یک سو، به شناساییِ بودن ها می انجامد، به این معنا که ناظر بر واقعیتی می شود که پیشاپیش وجود دارد و موجودیت خود را اعلام کرده است؛ از دیگر سو، به بازشناساییِ شدن ها می پردازد که ناظر بر پدیده ای است تاریخی شده که در فضاهای مکانی و زمانیِ جدید نیازمند تعبیر و تعریف جدیدی می گردد. هنگامی که از هویت به مثابه فرآیند سخن می گوییم، در حقیقت از استمرار پدیده های تاریخی شده ای سخن به میان آورده ایم که یک فرد، گروه، قوم یا ملت در مقام پاسخ به پرسش هایی برمی آید که از او درباره گذشته اش پرسیده اند. پرسش هایی مانند چه کسی بوده است؟ کجا بوده است؟ چه بوده است؟ و اکنون چه هست؟ نشانگر شناسایی تشخص های واقعاً موجود و بازشناسایی تمایزهایِ از نظر تاریخی موجود، می شود و بر انبوهی از مفهوم ها و کردارهایی استوار است که خود را در برابر دگر شکل می دهند. نگارنده با واکاوی 6 اثر تاریخ نویسانه عصر قاجار درصدد بررسی عنصر فرنگی هویت در گزارش های تاریخی روزگار قاجاران برآمده است.

تبلیغات