مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
انتخابات
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱۷
305 - 334
حوزههای تخصصی:
نمایندگان مجلس از نظارت و پاسخگویی در قبال رفتار و عملکردشان مصون نیستند و اکثر پارلمان های دنیا نوعی نظارت (درون سازمانی، برون سازمانی یا ترکیبی) بر رفتار نمایندگان خود دارند و کسی در اصل نظارت بر رفتار نمایندگان تردید چندانی ندارد اما در شیوه اعمال نظارت تفاوت ها و رویه های مختلفی به چشم می خورد. پژوهش حاضر، با هدف ضرورت و امکان تشکیل مجلس مشورتی محلی در حوزه های انتخابیه کشور انجام شد. روش مطالعه پیمایشی است و نمونه تحقیق را 163 نفر از نمایندگان 10 دوره مجلس شورای اسلامی تشکیل داده اند. برای طراحی پرسشنامه، ابتدا با 12 نفر از افرادی که بیش از سه دوره سابقه نمایندگی مجلس شورای اسلامی داشتند، مصاحبه عمیق صورت گرفت و سپس از درون مصاحبه ها، پرسشنامه طراحی شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ۸/۹۴ درصد از افراد نمونه مطالعه مرد و ۲/۵ درصد زن بودند. بیش از نیمی از پاسخگویان تحصیلات دکتری و نمایندگان دوره های نهم (۵/۲۲ درصد) و هشتم (۷/۱۹ درصد) مجلس شورای اسلامی دارای بیشترین درصد بودند. ۶/۷۰ درصد از پاسخگویان آسیب شناسی مجلس را بسیار ضروری می دانستند و حدود 17 درصد عملکرد مجلس شورای اسلامی را در 40 سال خدمت در زمینه قانونگذاری موفق و ۵/۷۶ درصد عملکرد مجلس شورای اسلامی را در زمینه موفقیت در نظارت بر عملکرد دستگاه های اجرایی پایین ارزیابی کردند. نتایج تحلیل دو متغیر نشان داد که بین آسیب شناسی عملکرد و همچنین بین مستدل و منطقی بودن رأی نمایندگان به طرح ها و لوایح قانونی و تشکیل مجلس مشورتی محلی رابطه معنا داری وجود دارد. بر مبنای نتایج رگرسیون لجستیک متغیرهای جنس، تحصیلات، سن، نمره کارایی مجلس در گروه 11تا 15، میزان اهمیت کارایی و ارزیابی عملکرد مجلس تأثیر مستقیم و نمره 15 تا20 کارایی تأثیر معنا دار و معکوس بر احتمال (تشکیل) اجرایی بودن مجلس مشورتی محلی را در حوزه های انتخابیه کشور دارند. بر این اساس به میزانی که اهمیت کارآمدی و عملکرد مجلس شورای اسلامی افزایش پیدا می کند، نیاز به متشکل شدن نخبگان حوزه در جهت مشاوره به نمایندگان، برای تأثیرگذاری در وظایف نمایندگی بالا می رود. این امر به همکاری تفکرات بیشتر برای نظارت منجر می شود.
نقش اعتماد اجتماعی در انگیزه مشارکت سیاسی جوانان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
451 - 473
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی، عوامل اساسی برای حفظ انسجام اجتماعی و ارتقاء مطلوبیت تغییرات اجتماعی هستند، زیرا مشارکت مدنی و حرکت های جمعی را تقویت می کنند. این پژوهش به بررسی نقش اعتماد اجتماعی جوانان شهر یزد بر انگیزه آن ها برای مشارکت سیاسی پرداخته است. چارچوب نظری تحقیق براساس نظریات پل لازارسفلند، هابرماس، اینگلهارت، کلمن و لیپست است. روش و داده ها: روش پژوهش از نوع پیمایشی بوده و داده ها از طریق پرسشنامه (براساس فرمول کوکران 400 نفر) جمع آوری شدند. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مردان و زنان 18 تا 35 ساله می باشد که در زمان پژوهش و طی پنج سال گذشته در شهر یزد سکونت داشته و حداقل یک بار فرصت شرکت در انتخابات را داشته اند. یافته ها: از میان انواع اعتماد (اعتماد بین شخصی، تعمیم یافته، اعتماد به کنشگران سیاسی، نظام سیاسی، نهادهای سیاسی، نهادهای آموزشی، نهادهای خدماتی، نهادهای اقتصادی و نهادهای مذهبی) فقط میانگین گویه های مربوط به اعتماد بین شخصی و نهادهای آموزشی متوسط به بالا بود. همچنین گویه های مربوط به انواع مشارکت سیاسی (مشارکت سیاسی انتخاباتی آینده، گذشته، غیرانتخاباتی و منفی) فقط مشارکت سیاسی انتخاباتی گذشته متوسط به بالا بود. همچنین یافته های تحقیق نشان داد که بین متغیرهای مستقل با میزان مشارکت سیاسی رابطه معنادار وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که بیشترین و کمترین عامل تأثیرگذار بر مشارکت سیاسی مربوط به متغیرهای اعتماد به نظام سیاسی و تحصیلات می باشد. پیام اصلی: از آن جایی که رابطه بین مشارکت سیاسی با اعتماد اجتماعی مثبت معنادار می باشد، می توان عنوان نمود عواملی که منجر به افزایش انواع اعتماد در جامعه می شوند، زمینه افزایش مشارکت سیاسی را به همراه خواهند داشت.
بررسی رفتار انتخاباتی شهروندان شهر نورآباد؛ در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۳۵۰-۳۳۷
حوزههای تخصصی:
مشارکت در انتخابات و رأی دادن از مؤلفه های اساسی رفتار سیاسی شهروندان محسوب می شود. این سؤال که عوامل مؤثر بر رفتار انتخاباتی شهروندان چیست، یا به عبارتی بهتر، چه عواملی رفتار رأی دهی شهروندان را تحت تأثیر خود قرار می دهد، از موضوعات مهم در مطالعه جامعه شناسی سیاسی است. در پژوهش حاضر بر اساس پیمایشی که در سطح شهر نور آباد صورت گرفت، تأثیر ساختارهای قومی قبیله ای و نقش نخبگان بر مشارکت شهروندان شهر نورآباد در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی بررسی شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در جمعیت مورد مطالعه در شهر نورآباد عواملی چون ساختارهای قومی- قبیله ای و نخبگان اعم از سیاسی، قومی و مذهبی رابطه معناداری با مشارکت انتخاباتی دارند؛ به عبارت دیگر، پاسخ دهندگان عوامل مذکور را مؤثر بر جهت دهی آرای خود دانسته اند. رویکرد تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی و روش آن پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها، به صورت پرسشنامه است. حجم نمونه نیز 380 نفر در بین شهروندان بالای 18 سال از کلیّه اقشار و گروه های اجتماعی در شهر نورآباد برآورد شد.
تأثیر مشروعیت سیاسی و مردم سالاری دینی بر نظام انتخاباتی مجلس شورای اسلامی
نظام های انتخاباتی از لوازم بنیادی نظام های سیاسی مردم سالار هستند. اهمیت آن ها نه فقط به واسطه نقش آنها در ساخت جامعه ی مردم سالار که در تأثیراتی است که کارکردهای این نظام بر ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه بر جای می گذارد. واژه انتخابات به معنای عملِ گزینش و انتخاب کردن است؛ یعنی عمل گزینش و انتخاب کردن از چندین مورد یا گزینه های مختلف؛ انتخابات زمانی واقعیت بیرونی خواهد داشت که اولاً اراده ی آزاد انسان، پیش فرض گرفته شود؛ و ثانیاً امکان اجرای این آزادیِ عملِ گزینش وجود داشته باشد و ثالثاً گزینه های مختلفی وجود داشته باشد تا از میان آنها گزینش صورت گیرد. هدف این مقاله تبیین تأثیر مشروعیت سیاسی و مردم سالاری دینی بر انتخابات مجلس شورای اسلامی است که با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به تأثیر این دو مقوله بر انتخابات مجلس پرداخته شده است.
بایسته های رویکرد فقهی - حقوقی پساانتخاباتی به جبران عدم ایفا یا نقض وعده های انتخاباتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حقوق عمومی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۵
109 - 134
حوزههای تخصصی:
دموکراسی با پدیده انتخابات و حق تعیین سرنوشت و مشارکت سیاسی ملت متلازم است. در این میان، وعده های انتخاباتی که در قالب تبلیغات انتخاباتی توسط نامزدها و احزاب مطرح می شود، با وجود آنکه می تواند مقدمه اعمال حق رأی را به صورتی مناسب فراهم سازد، به دلیل عدم نظارت بر وعده های مطرح شده یا بر امکان تحقق آن ها می تواند حق مشارکت و تعیین سرنوشت رأی دهندگان را نقض کند. در این جستار توصیفی - تحلیلی و با روش های حقوق تطبیقی مسئله آن است که در فقد ساختار نظارت پیشاانتخاباتی مناسب بر وعده های نامزدها در نظام حقوقی ایران آیا می توان مسئولیت حقوقی و قضایی در قبال عدم ایفای وعده ها قائل شد (به عنوان رویکردی پساانتخاباتی)؟ بی شک پاسخ به این سؤال در پرتو ملاحظات و بایسته هایی است که این نوشته در پی بیان آن هاست تا در نهایت به امکان یا عدم امکان برخورد حقوقی با مقوله نقض وعده های انتخاباتی منتج شود. نتیجه آنکه در طراحی مواجهه مناسب باید، ضمن توجه به نظریات مشروعیت سیاسی، اصولی همچون لزوم تفکیک مسئولیت قراردادی از قهری، اتخاذ رویکرد فازی در تبیین مسئولیت، لزوم تفکیک «وعده به اقدام» از «وعده به نتیجه»، جبران حداکثری آثار نقض، و بایستگی اثبات «رابطه سببیت» میان وعده و رأی مد نظر قرار گیرد که سختی تحقق این ملاکات و سلیقه ای شدن برخی از آن ها چالش هایی جدّی در امکانِ برخورد حقوقی با نقض وعده های انتخاباتی پدید می آورد.
تحلیل داده های حذف شده کاربران منتسب به ایران توئیتر در بازه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
11 - 44
حوزههای تخصصی:
توییتر از مهر ۱۳۹۷ به حذف محتوای هزاران کاربر منتسب به ایران، روسیه، چین، ونزوئلا، بنگلادش، کاتالونیا، عربستان سعودی، اکوادور، امارات متحده عربی، مصر و اسپانیا پرداخته است. در آخرین مرتبه توییتر در فوریه ۲۰۲۱ داده های حذف شده ۲۳۸ کاربر منتسب به ایران را در تاریخ دسامبر ۲۰۲۰ منتشر کرده است. هدف از حذف این داده ها جلوگیری از تلاش ایران برای اثرگذاری بر انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا بیان شده بود.در این مقاله پس از بررسی ادبیات موجود درباره چگونگی تولید و نشر اخبار جعلی توسط انسانها و ماشینها، به شیوه های تشخیص ماشینی این محتوا می پردازیم. سپس با استفاده از داده های منتشر شده از ۲۳۸ کاربر حذف شده منتسب به ایران توییتر در بازه دسامبر ۲۰۲۰، بررسی می کنیم که توییتر چه معیارهایی را برای تشخیص و حذف این داده ها به کار برده است؟ آیا میان نام و محتوای این کاربران اشتراک سبکی وجود دارد؟ شبکه روابط کاربران حذف شده چگونه بوده است؟ چه میزان از توییتهای منتسب به ایران فارسی است؟ چه میزان از آنها غیر فارسی و با هدف اثرگذاری بر مخاطب غیر ایرانی است؟ نتیجه نشان داد که شبکه روابط مشخصی میان کاربران حذف شده وجود دارد. همچنین تعدادی از این کاربران ادعای
نقش صدا و سیمای استان ایلام در کاهش نقش عشیره ای انتخاب نمایندگان مجلس: مورد مطالعه حوزه شمال استان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
105 - 123
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف نقش صداوسیمای استان ایلام در کاهش نقش عشیره ای انتخاب نمایندگان مجلس: مورد مطالعه حوزه شمال استان انجام گرفت. روش پژوهش از لحاظ رویکرد کمی، از نظر راهبرد توصیفی و از نظر گردآوری داده ها پیمایشی است. با توجه به این که تکنیک دلفی زیرمجموعه روش پیمایشی است، در ابتدا با تکنیک دلفی مولفه های اصلی پرسشنامه مشخص و سپس با روش پیمایشی داده های لازم گردآوری شدند. جامعه آماری بخش دلفی 30 نفر از متخصصان به صورت هدفمند و در بخش پیمایش شهروندان 21 سال به بالای حوزه شمالی استان ایلام در سال 1401 که بر اساس نرم افزار سمپل پاور تعداد 380 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق نرم افزارSPSS و با آزمون t تک نمونه ای و آزمون کندال مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که میانگین نمره تأثیر صدا و سیما در کاهش نقش عشیره ای 42/18، کاهش هزینه های تبلیغاتی 58/11، اخلاق محوری کاندیدها 08/22، انعکاس ویژگی های شخصیتی کاندیدا 01/14 و در کاهش وابستگی حزبی برابر 83/11 است. استنباط می شود صدا و سیمای مرکز استان ایلام در انعکاس برنامه های کاندیداها و مشارکت مردم در انتخابات نقش تعیین کننده داشته؛ اما در کاهش نقش عشیره ای، کاهش هزینه تبلیغاتی، مشخص کردن وابستگی حزبی و اخلاق محوری در تبلیغات عملکرد مطلوبی نداشته است.
تحول فرهنگ سیاسی و الگوی مشارکت زنان در جامعه ترکیه (2000-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
514 - 489
حوزههای تخصصی:
جایگاه زنان تقریباً از گذشته دور مورد مناقشه بوده است و حتی امروز هم با وجود پیشرفت های چشمگیر حقوق بشری و فرهنگی، در موارد متعددی مشکلات زنان، از مسائل اصلی به شمار می رود. کشور ترکیه هم در ادوار مختلف دستخوش تغییرات سیاسی- اجتماعی ای بوده که در آن مسئله زنان و جایگاه آنان در اجتماع نیز تحت تأثیر این تغییرات بوده و جایگاهشان در جامعه همواره فراز و فرودهایی داشته است. پژوهش حاضر به تحولاتی می پردازد که در سمت گیری شناختی، عاطفی و ارزشی زنان در تاریخ معاصر ترکیه رخ داده و موجب گذار تدریجی از یک فرهنگ سیاسی محدوداندیشانه و پیرومنشانه به یک فرهنگ سیاسی مشارکت جویانه در جامعه کنونی ترکیه شده است. نیل به این هدف به کمک چارچوب نظریه فرهنگ سیاسی آلموند و وربا و روش توصیفی- تحلیلی محقق شده است. به نظر می رسد با تغییر ترکیب نخبگان قدرت و آغاز فرایندهای نوسازانه در جامعه ترکیه از دهه 1930 و به ویژه سال های 1980 به بعد، به تدریج سمت گیری های شناختی، عاطفی و ارزشیابانه نسبت به جامعه زنان تغییر کرد و راه برای مشارکت بیشتر زنان در امور عمومی و تخصصی گشوده شد. با وجود این، ترکیه از نظر اجرای تعهدات ملی و بین المللی خود در زمینه برابری جنسیتی در سیاست، همچنان با چالش هایی مهم روبه روست و خشونت مبتنی بر جنسیت نیز یک نگرانی اساسی است.
تحلیل ابعاد تنش آمیز حوزه بندی های انتخاباتی در چارچوب واحدهای تقسیمات کشوری (مطالعه موردی: حوزه های انتخابیه مجلس شورای اسلامی در استان فارس)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
205 - 222
حوزههای تخصصی:
سازماندهی سیاسی فضا در چارچوب حوزه بندی انتخاباتی نقش موثری در روند و چگونگی کارکرد نظام های انتخاباتی، الگوی رای دهی، پیروزی نامزدها و جناح های سیاسی و در نهایت حاکم شدن اراده ملی ایفا می کند. روند رو به رشد تنش ها میان قلمروهای سیاسی - اداری در درون حوزه های انتخابیه این مساله را مطرح می سازد که این تنش ها مبتنی بر چه بنیادهایی است و از چه ساز و کاری تبعیت می کند. در این راستا با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای حوزه های انتخابیه مجلس شورای اسلامی در استان فارس به عنوان یکی از وسیع ترین و پرجمعیت ترین استان های کشور مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که عواملی مانند تسهیم نامتناسب جمعیتی حوزه های انتخابیه، افزایش واحدهای سیاسی- اداری درون حوزه های انتخابیه، زادبوم محوری و رقابت های محلی میان قلمروهای سیاسی - اداری مبتنی بر پیروزی کاندیدای بومی و نقش آفرینی جغرافیای قدرت و حمایت در جهت تغییر مرزهای سیاسی – اداری و تاثیر بر نتایج انتخاباتی از مهمترین مولفه های تنش زا در چارچوب حوزه های انتخابیه بوده است.
حقّ بر تبلیغات انتخاباتی سالم؛ مطالعه موردی: مناظرات انتخابات ریاست جمهوری
منبع:
تعالی حقوق سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
75 - 98
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های شناخت صریح نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، بهره وری قانونی، مشروع و یکسان آنها از تبلیغات انتخاباتی است و حضور مؤثر آنها در مناظرات انتخاباتی می تواند ازجمله مصادیق بارز آشنایی حداکثری رأی دهندگان با آنها تلقی گردد. به همین منظور، ایجاد ظرفیت های قانونیِ بهره مندشدن نامزدها از مناظره، باید متناسب با شرایط و اقتضائات کشور باشد. با توجه به حق بر تبلیغات انتخاباتی سالم، در این مقاله ضمن پاسخ به این سؤال که «مناظرات انتخاباتی سالم و مطلوب چگونه محقق می شود؟» به تحلیل مبانی حقوقی مناظرات و اصول حقوقی ارزشی و ماهوی حاکم بر مناظرات مطلوب با روش توصیفی- تحلیلی می پردازیم. به طور کلی به نظر می رسد اهتمام جدی بر حل مسئله ی مناظرات از جنبه ی تقنینی وجود نداشته و تاکنون از آن به عنوان یک شیوه ی سریع، پویا و به روز استفاده شده است. بنابراین در هر صورت، باید چهارچوب های اصولی و صحیح مناظره، در قوانین و مقررات، ذکر گردیده و همچنین نباید نقش نهادهای نظارتی بر جلسات و محتواهای مناظرات نیز نادیده گرفته شود و مسلّماً باید به صورت فعال و مؤثر، به نظارت پرداخته تا فضا برای برگزاری مناظرات انتخاباتیِ سالم و مطلوب فراهم شود.
میراث مدیریت شهری تهران در گذار به مدرنیته ؛ مطالعه موردی: انتخابات و مشارکت جمعی (1285-1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر در طول تاریخ به صورت سنتی و بر مبنای تجربه ایرانی اداره می شد. از اواسط دوره قاجاریه براساس رویکردهای اروپایی روند اداره شهر تغییر کرد. رویدادهایی نظیر بازگشت دانش آموختگان ایرانی موسسه های اروپایی، تاسیس مدرسه دارالفنون، توسعه مفاهیم سیاسی و سفرهای ناصرالدین شاه به سرزمین های غربی، مقدمات دگرگونی شهر را رقم زد. از سوی دیگر، انقلاب مشروطیت زمینه حضور و دخالت بخشی از مردم در حکمرانی را به وجود آورد. یکی از عرصه های کنشگری بعد از انقلاب، شرکت در انتخابات و نمایندگی شهر بود. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش ها شکل گرفت که میزان مشارکت مردم تهران در انتخابات انجمن بلدیه/انجمن شهرداری از ابتدای مشروطیت تا پایان پهلوی اول چقدر بود؟ موانع و محدودیت های مشارکت شهروندان در این دوره چه بودند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که مشارکت بسیار اندک بود؛ تاجایی که از جمعیت 200 تا 600 هزار نفری تهران در بازه سالیان 1286 تا 1320، تنها تعداد بسیار اندکی در انتخابات شرکت کردند که در برخی اسناد از 20 تا 30 رای در انجمن بلدیه تهران دوره قاجاریه و 3 هزار رای در دوره پهلوی حکایت دارد که با تعداد جمعیت شهر اختلاف فاحشی دارد. دلایل مشارکت پائین به صورت کلی با ناآگاهی مردم نسبت به تحولات ساختاری جدید و محدودیت های قانونی مرتبط است. این مقاله برآن است تا با بررسی قوانین بلدیه با تکیه بر سرشماری های موجود، به ویژه سرشماری سال 1311، موانع تحقق مشارکت جمعی در انتخابات را به بوته نقد و بررسی بسپارد.
مسئله انتخابات مجلس شورای ملی در منطقه بهبهان و کهگیلویه پیش از اصلاحات ارضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخابات مجلس شورای ملی ازجمله رویدادها و جریاناتی بود که مردم منطقه کهگیلویه و بهبهان که بر پایه سلسله مراتبی خاص در ساختار ایلی و نوعی نظام اجتماعی محلی گذران زندگی می کردند با آن مواجه شدند. ساختار ایلی-عشیره ای، نظام ارباب رعیتی و توجه مردم عادی به بزرگان باعث می شد تا پیش از اصلاحات ارضی برگزاری انتخابات بر سه محور تأثیرگذار حکومت مرکزی، خوانین و متنفذین محلی صورت پذیرد. بر این اساس پژوهش حاضر درصدد است با رویکرد توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و آرشیوی ماهیت مشارکت مردم در انتخابات دوره های سوم تا بیستم مجلس شورای ملی در منطقه بهبهان و کهگیلویه را تبیین کند. پرسش اصلی این است که: ساخت قومی- قبیله ای و نظام اجتماعی و سیاسی حاکم بر منطقه، در سیر تحول انتخابات این حوزه انتخابیه پیش از اصلاحات ارضی چه تأثیری داشته است؟ دستاورد پژوهش حاکی از این است که به سبب آشنا نبودن بسیاری از مردم با ماهیت و کارکرد انتخابات، این مهم توسط خوانین، متنفذین محلی و دخالت دولت مرکزی صورت می گرفت و رفتار انتخاباتی مردم به واسطه این سبک زندگی و عدم شناخت کافی از کارکرد مجلس شورای ملی، تحت تأثیر وابستگی های قومی و قبیله ای و تحت نفوذ قدرت های محلی حاکمِ در نظام ایلی بود. ازاین رو، مطابق با نظریه گابریل آلموند، فرهنگ سیاسی مشارکتی در مناطق کهگیلویه محدود و در منطقه بهبهان تبعی بود و موجبات انزوا و عدم کارایی مردم منطقه در تصمیم گیری ها و دگرگونی های سیاسی اثرگذار می شد. کلیدواژه: انتخابات، مجلس شورای ملی، پهلوی، کهگیلویه، بهبهان، مشارکت سیاسی.
واکاوی مفهوم مشارکت سیاسی در قرآن کریم با تأکید بر سازوکار انتخابات
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی مفهوم مشارکت سیاسی در قرآن کریم است، در این راستا و با روش توصیفی- تحلیلی بر سازوکار انتخابات متمرکز شده است. برداشت های نظری و مسائل عملی ایجاد شده به دلیل تعدد مسیرهای مشارکت سیاسی مومنین گوناگون است، با این همه یافته های پژوهشی برآمده از مبانی دینی و قرآنی نشان می دهد محقق کردن مردم سالاری دینی یک ضرورت ایمانی است که انتخابات یکی از روش های امروزی در جهت اجرایی ساختن آن است؛ در این بین مسائلی پیش می آید که راه های محقق سازی مشارکت سیاسی را درگیر ابهام می سازد. در مقاله پیش رو به واکاوی مفهوم مشارکت سیاسی با در نظر گرفتن اصول و مبانی قرآنی پرداخته شده است و در این فرآیند با تاکید بر روش مرسوم و متداول انتخابات، سازگاری و تطبیق آن در متن جامعه ایمانی برای تحقق مطلوب مشارکت سیاسی نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
شناسایی و تبیین چالش های پیش روی قاعده مندی کسب قدرت سیاسی در دوره جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
197 - 230
حوزههای تخصصی:
رقابت سیاسی، ریشه در وجود و اهمیت قدرت سیاسی در توزیع ارزش ها، دارد. برای جلوگیری از تبدیل رقابت به خشونت میان مدعیان قدرت، نظم دهی به رقابت سیاسی، امری لازم و ضروری ست. امروزه، قاعده «انتخابات آزاد و منصفانه»، مقبول ترین و کارامدترین قاعده برای تنظیم رقابت سیاسی است. با وجود اینکه بیش از یک قرن از قدمت پیدایش قاعده انتخابات در ایران می گذرد ولی شواهد موید آن است که همچنان با چالش هایی مواجه بوده است. بر پایه چنین مفروضی، پرسش این نوشتار این است که «چالش های انتخابات در دوره جمهوری اسلامی ایران چگونه قابل تبیین است؟» در پاسخ به پرسش پژوهش، این فرضیه مطرح است که «چالش های انتخابات در دوره جمهوری اسلامی ایران نتیجه توزیع نامتوزان قدرت میان نیروهای سیاسی در سال های اولیه انقلاب اسلامی 57 و باورها و منافع نیروهای سیاسی موسس و حامی قوانین انتخابات است». برای پاسخ به سوال پژوهش از روش تحقیق ردیابی فرایند، و برای تبیین تئوریک مساله پژوهش، از چارچوب نظری نهادگرایی سیاسی، استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از میان نیروهای سیاسی مختلف در سال های اولیه انقلاب اسلامی 57، نیروهای سیاسی اسلامی که محصول و نماینده شکاف سیاسی سنت/تجدد بوده اند، از قدرت (فرهنگی) بیشتری برخوردار بوده و در نتیجه، سهم بسزایی در فرایند تاسیس قوانین انتخابات داشته اند. قوانین مورد نظر نیز متناسب با باورها و منافع سیاسی آن ها تاسیس و استمرار یافته و همین امر منجر به ایجاد چالش های انتخابات شده است. از سوی دیگر، به دلیل تزاید نسبی منافع حاصل از قوانین انتخاباتی حاکم، اصلاح قوانین انتخابات، با مقاومت شدید موسسان و حامیان قوانین انتخابات، رو به رو شده است.
نظارت کارآمد بر انتخابات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اداری سال ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
۱۰۹-۸۳
حوزههای تخصصی:
زمامداری مطلوب از جمله آرمان های والای جامعه بشری است. سازوکار انتخابات، راهکار کارآمدی برای رسیدن به چنین غایتی محسوب شده است؛ اما باید منطبق بر شاخصه های منصفانه و عادلانه برگزار شود تا ارزش های اجتماعی، حاکمیت مردمی و حکومت قانونمند تضمین گردد. در این راستا شیوه تصدی قدرت، تضمین حقوق بنیادین شهروندان و نظارت کارآمد بر انتخابات موضوعیت می یابد. مقاله با هدف تحلیل نظارت کارآمد بر انتخابات، در پی پاسخ دهی به این پرسش است که در بستر حقوق عمومی نظارت کارآمد بر انتخابات در مراحل مختلف از چه مبانی، اصول، قواعد، رویه ها، سازوکارهای حقوقی و قلمرویی تبعیت می نماید؟ موضوع با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با توسل به اصول و قواعد حاکم بر انتخابات منصفانه و رقابتی، شیوه مطلوب نظارت بر انتخابات در مراحل مختلف با استفاده از تجربه مفید برخی کشورها و اسناد معتبر انتخاباتی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که به جهت مرتبط بودن انتخابات با ثبات سیاسی، امنیت و نظم عمومی، حقوق شهروندان، حاکمیت ملی و دولت قانونمند، فرایند تصدی قدرت باید تحت کنترل و نظارت کارآمدی قرار گیرد و به دلیل انسجام در برگزاری انتخابات، تضمین حقوق انتخاباتی و انتخابات منصفانه و رقابتی، کل فرایند انتخابات در مرحله قبل، حین و بعد از انتخابات مورد نظارت نهاد مستقل و بی طرف انتخاباتی با صلاحیت نظارتی عام قرار می گیرد.
رویکردهای جکهوری اسلامی ایران به مشارکت سیاسی به عنوان زیربنای مشروعیت سیاسی با تاکید بر نقش احزاب و تبیین ابعاد ژئوپلیتیک آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت سیاسی، به عنوان یکی از اصول اساسی در نظام های دموکراتیک، نقش بسیار مهمی در توسعه و پایداری جوامع دارد. در جمهوری اسلامی ایران نیز، مشارکت سیاسی به عنوان اصلی مهم در قانون اساسی تأکید شده و برای تحقق اهداف و ارزش های انقلاب اسلامی بسیار حائز اهمیت است. لذا این تحقیق به بررسی مشارکت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران و کارکردهای آن با روش توصیفی – تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای پرداخته است. بر این اساس پنج کارکرد اصلی مشارکت سیاسی شامل تقویت نقش زنان و مشارکت آن ها در صحنه های فرهنگی و اجتماعی، تقویت هویت فرهنگی، تقویت فعالیت احزاب و جریان های سیاسی، بسترسازی فرهنگی برای مشارکت مردم در امور کشور و درنهایت تقویت تقاضاهای اجتماعی و سیاسی مورد ارزیابی قرار گرفت و این فرضیه مطرح شد که مشارکت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران زمینه ساز گسترش کارکردهای مذکور است. در این راستا، به بررسی مفهوم مشارکت سیاسی و اهمیت آن در جمهوری اسلامی ایران و نیز کارکردهای آن پرداخته شد و تأثیر آن بر توسعه دموکراسی، نظام سیاسی، جامعه مدنی و حقوق اجتماعی و سیاسی مردم مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که در جمهوری اسلامی ایران مشارکت سیاسی در قالب شرکت در انتخابات و دیگر فعالیت های مشارکت جویانه کارکردهای مدنظر در این تحقیق را در برداشته است و این امر دلیلی بر وجود مشروعیت سیاسی در نظام است. لذا نتایج این تحقیق می تواند درک عمیق تری از نقش و اهمیت این مشارکت و تأثیر آن بر توسعه و پیشرفت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور را برای سیاست گذاران این حوزه فراهم کند.
موانع مشارکت مردم در امور عمومی و بیان راهکارهای ارتقای آن برای گسترش مشارکت همگانی در راستای سیاست های کلی برنامه چهارم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
686 - 720
حوزههای تخصصی:
مشارکت مردم در اداره امور عمومی بخشی از رفتار اجتماعی به شمار می رود و یکی از ارکان مهم توسعه سیاسی و از شاخص های اصلی حکمرانی خوب است. ازهمین رو فهم موانع پیش روی مشارکت مردمی در تصمیم گیری در زمینه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی سودمند خواهد بود. هدف از پژوهش حاضر بررسی موانع پیش روی مشارکت مردم در اداره امور کشور و بیان راهکارهای ارتقای آن در جهت گسترش مشارکت همگانی در راستای سیاست های کلی برنامه چهارم توسعه است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی، از نظر روش، توصیفی تحلیلی و به لحاظ نوع داده ها، جزء پژوهش های آمیخته (کمّی و کیفی) است و در آن، از روش فرامطالعه برای تشخیص، گردآوری، تلفیق و خلاصه سازی دستاوردهای مطالعاتی استفاده شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش فرامطالعه، موانع مشارکت مردمی شناسایی و در کنار تلفیق نتایج تحقیقات قبلی، فرایندهای آن ها نیز ارزیابی شده است. طبق نتایج تحقیق، در زمینه مشارکت افراد در اداره عمومی، بیش از چهل معضل وجود دارد که می توان آن ها را در چهار گروه حقوقی سیاسی، فرهنگی اجتماعی، اقتصادی و فنی دسته بندی کرد؛ همچنین از نظر بسیاری از محققان، موانع فرهنگی اجتماعی مهم ترین چالش های موجود بر سر راه مشارکت مردمی است و در رتبه بعدی موانع سیاسی حقوقی قرار دارد.
بررسی تطبیقی الگوی رأی دهی در دوره دهم و یازدهم مجلس شورای اسلامی (مورد: حوزه انتخابیه قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلان غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
67 - 85
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی و تحلیل عوامل موثر بر رفتار رأی دهی در حوزه انتخابیه شهرستان های سرپل ذهاب، قصرشیرین و گیلان غرب در دو دوره دهم و یازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی انجام شده است. این پژوهش با استفاده از چارچوب نظری، ترکیبی از مدل های رفتارشناسی انتخاباتی، به تحلیل نقش متغیرهای کلیدی مانند شکاف ایلی - طایفه ای، شکاف مذهبی، شهرستان گرایی، جناح بندی سیاسی و عامل اقتصادی در شکل دهی به الگوی رأی دهی در این مناطق پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در هر دو دوره، متغیرهای مذکور بر رفتار انتخاباتی اثر گذار بوده اند و تغییراتی در میزان و نحوه تأثیرگذاری این عوامل بین دو دوره مشاهده شده است. به ویژه، در دوره یازدهم، تأثیر شکاف های ایلی - طایفه ای و شهرستان گرایی افزایش یافته است که نشان دهنده تقویت هویت های محلی و قومی در فرایند تصمیم گیری سیاسی است. در مقابل، نقش شکاف مذهبی نسبت به دوره دهم کاهش یافته است که می تواند ناشی از تحولات اجتماعی و تغییرات در اولویت های رأی دهندگان یا اشخاص صحب نفوذ این عرصه باشد. علاوه بر این، نقش جناح بندی های سیاسی و مسائل اقتصادی در دوره یازدهم برجسته تر از دوره دهم بوده و نشان دهنده افزایش توجه رأی دهندگان به وضعیت اقتصادی، تعلقات و تعصبات سیاسی است.
تمایز انتخابات در نظم مردم سالاری دینی نسبت به نظم دموکراسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمرانی سال اول تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
5-20
حوزههای تخصصی:
انتخابات از مهم ترین و فراگیرترین ابزارهای مشارکت سیاسی شهروندان است که با هدف نفی استبداد و به کارگیری اراده عمومی آنان در اداره جامعه، در همه جوامع (اسلامی و غیر اسلامی) مورد استفاده قرار می گیرد؛ لکن از آنجا که انتخابات، ابزاری صرف و فارغ از هنجارهای پیشینی نیست، بلکه اصل انتخابات در غرب، در بستر اومانیسم ایجاد شده و مبتنی بر ارزش های جوامع غربی است و از سوی دیگر در هر نظام سیاسی باید از ارزش های متناسب با همان جامعه تبعیت کرد و ابزارهای سیاسی هر نظام نیز باید ناظر به هنجارهای همان جامعه باشد، در راستای استفاده از انتخابات در نظام اسلامی باید در آغاز، مبانی آن را بازشناسی و بازخوانی کرده و قرائتی بومی از آن، متناسب با هنجارهای اسلامی ارائه کرد. این تحقیق با تأکید بر رویکرد مقایسه ای و تطبیقی، بر اساس روش استظهاری، استدلالی و استنتاجی، مبتنی بر روش اجتهادی، ضمن باور به تمایز میان انتخابات به کارگرفته شده در نظم مردم سالاری دینی، نسبت به انتخابات مورد استفاده در نظم دموکراسی، پس از ارائه گونه ای متناسب از انتخابات که دارای ماهیتی متمایز از ماهیت انتخابات در نظم دموکراسی بوده و مبتنی بر مبانی دینی و غایات اسلامی است، تمایز میان این دو رویکرد از انتخابات را از حیث مبنا، کارکرد و ساختار مورد بررسی قرار داده است.
رفتار و انگیزه های شرکت کنندگان در یازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی از منظر الگوی انتخاب عقلانی آنتونی داونز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت در انتخابات، موثرترین ابزار برای شهروندان است تا عقاید خود را در امور سیاسی و اجتماعی ابراز نمایند و در سرنوشت سیاسی کشورشان تاثیرگذار باشند. عوامل اصلی بر شکل دهی رفتار انتخاباتی افراد و گروه های مشارکت کننده، متعدد هستند و نتایج متغیری نیز دارند؛ از جمله متغیرهای اقتصادی. موضوع مقاله ی حاضر، علل کاهش مشارکت شهروندان در انتخابات دوره ی یازدهم مجلس شورای اسلامی است. برای تبیین بهتر موضوع، از الگوی انتخاب عقلانی آنتونی داونز استفاده شده است که بر طبق آن، شهروندان با انتخاب عقلانی و برای منافع اقتصادی خویش رای می دهند. جامعه ی آماری این پژوهش، شهروندان اهوازی بوده است و از طریق روش پژوهشِ کیفی (به صورت هدفمند) و کمّی (به صورت تصادفی) و ابزار پژوهشیِ پرسشنامه، محقق گردیده است. در این نمونه ی آماری، توسط فرمول کوکران تعداد 385 نفر انتخاب شده اند و سپس داده های به دست آمده با نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته اند. بر طبق نتایج پژوهش، در کنار سایر عوامل، علل اقتصادی از جمله مشکلات معیشتی، فقر، شکاف طبقاتی، تورم و اعتراضات دی ماه 1396 و آبان 1398، در کاهش مشارکت شهروندان شهر اهواز نقش چشمگیری داشته اند.