مطالب مرتبط با کلیدواژه

وجود


۲۸۱.

نظریه اخلاقی قانون طبیعی؛ تبیین تقریر صدرایی با تکیه بر عوالم وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قانون طبیعت اخلاق عقل وجود کمال ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۲۴۹
نظریه اخلاقی قانون طبیعی از جمله نظرات مطرح در حوزه اخلاق هنجاری است. این نظریه را می توان در آراء اندیشمندان مسلمان بررسی نمود. مساله این است که آیا می توان تقریری از این نظریه را به ملا صدرا نسبت داد؟ یافته های پژوهش که با روشی تحلیلی و استنادی انجام شده نشان می دهد که ملا صدرا، اگرچه به صراحت از نظریه قانون طبیعی در آثار خود سخن نگفته امّا با تکیه بر مبانی فلسفی و انسان شناختی ایشان می توان در قالب پنج گام، تقریری از اخلاق مبتنی بر طبیعت را به ایشان نسبت داد. ایشان در گام نخست اخلاق را بر امیال و گرایشات ذاتی که در ساختار و شاکله انسان بنیان دارد، مبتنی می سازد و آنها را لازمه تأمین نیازهای طبیعی انسان می داند. در گام دوم با نظر به غایتمندی امیال و گرایشات طبیعی انسان، فقر و نیاز ذاتی انسان به کمال مطلق و قرب الهی را عامل حرکت و انگیزه انسان به سوی خیر و کمال می داند و مراتب اخلاق را بر مبنای مراتب تقرب به کمال مطلق تبیین می کند. در گام سوم بر ظرفیت عقل طبیعی و دیگر قوای نفسانی و وحی الهی برای جهت دهی مسیر اخلاقِ برخاسته از نیازهای طبیعی به سوی غایت حقیقی و قرب الهی تأکید می کند. در گام چهارم سیر حرکت انسان از طبیعت اولیه به طبیعت ثانویه را بر مبنای مراتب وجودی و اخلاقی و با نظر به سیالیت طبیعت انسان تبیین می کند و در گام پایانی معیار اخلاق را مطابق با طبیعت انسان می داند.
۲۸۲.

بررسی تطبیقی بن مایه های اگزیستانسیالیستی رمان بیگانه کامو و داستان سگ ولگرد صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۷۵ تعداد دانلود : ۳۲۴
اگزیستانسیالیسم جریانی فکری فلسفی است که انسان را مرکز هستی می داند و در آن، انسان با تمام ابعاد وجودی و ذهنی خود، با مسائل مختلف، به ویژه مسائل هستی شناسانه مواجهه می شود. آلبر کامو و صادق هدایت از جمله نویسندگانی بودند که مؤلفه های مکتب اگزیستانسیالیسم در برخی از داستان های شان مشاهده می شود. نوشتار حاضر با روش تحلیلی تطبیقی به بررسی بن مایه ها و ویژگی های فلسفه ی وجودی در رمان بیگانه ی آلبر کامو و داستان سگ ولگرد صادق هدایت می پردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بیشتر مؤلفه-های مکتب اگزیستانسیالیسم در دو اثر مزبور وجود دارد، با این توضیح که برخی مؤلفه ها مانند «تنهایی» و «نوستالژی» در داستان سگ ولگرد نمود بیشتری دارند، برخی مؤلفه ها مانند «معناباختگی و پوچی» و «بدبینی و شکّاکیّت» در بیگانه قوی ترند و پاره ای مؤلفه ها مثل «امیدواری و ناامیدی»، «جبر و اختیار» و «مرگ اندیشی و خودکشی» در هر دو اثر پایاپای است.
۲۸۳.

مواجهه فلسفی، عرفانی ابن سینا و ملاصدرا با مسئله شر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن سینا ملاصدرا وجود ماهیت شر اصالت وجود نظام احسن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۹۲
به دنبال روی دادن پدیده های ناگواری چون بیماری های فراگیر، سیل، زلزله، جنگ و نظایر آن و قربانی شدن انسان های زیاد در یک برهه زمانی کوتاه و ناتوانی انسان در کنترل و مهار آن پدیده ها، ذهن انسان های خداباور در رابطه با صفات الهی، به ویژه خیر محض بودن و نیز عنایت او نسبت به جهان هستی، دچار چالش هایی می شود که در طول تاریخ علم، به صورت چالش شر مطرح شده است. رفع این چالش از افکار عمومی، همیشه دغدغه متفکران خداباور بوده است و آن ها را بر آن داشته تا به نحوی بین خدای خیر محض و جهان مادیِ مملو از شرور، ارتباط صحیحی برقرار نموده و نشان دهند که شر ناشی از نواقص موجود در عالم ماده است و ربطی به خدای خیر ندارد. در این مقاله تلاش می شود تا پاسخ فیلسوفانه ابن سینا و عارفانه ملاصدرا و عرفا تبیین شود و بر این نکته تأکید شود که چون شر از ناحیه کثرت و ماهیت مطرح می شود، امری ذهنی است و وجود خارجی ندارد، اگرچه عدمی هم نیست و همان طور که کثرت و ماهیت به تبع وجود و وحدت، در خارج موجود است، شر به تبع وجود در خارج موجود می شود. ضمناً نشان داده می شود که پاسخ عرفانی ملاصدرا تکمله پاسخ فلسفی ابن سینا و سازگار با مبانی حکمت متعالیه وی است و در واقع پاسخ فلسفی ابن سینا در حکمت بحثی مفید فایده است و پاسخ عرفانی ملاصدرا در حکمت شهودیِ تأیید شده در حکمت سینوی و بسط یافته در حکمت صدرایی کارایی دارد. بنابراین هر یک از این پاسخ ها می توانند در سطوح فکری مختلف مفید باشند.
۲۸۴.

سهروردی و مسأله ای با عنوان اصالت ماهیت

تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۴۶
عنوان «اصالت ماهیت» با نام شهاب الدین سهروردی در فلسفکه اسلامی از زمان صدرالمتألهین تا امروز گره خورده است. اما مسأله از جهاتی دچار ابهام و قابل بررسی است: اصالت ماهیت یعنی چه و چگونه تصویر می شود؟ نظریه یا نظریات مقابل آن چیست؟ سهروردی چه عقیده ای در این باب داشته است؟ کجا و چگونه و با کدام دلایلی نظر خود را ابراز نموده است؟ مخالفان او چه پاسخی داده و چه دلایلی آورده اند؟ حق با کدام طرف است؟ چه توجیهاتی درباره نظر منسوب به سهروردی صورت گرفته و تا چه حدودی موجّه است؟ آیا طرح نظریه ای جدید در این مسأله تاریخی فلسفی اسلامی میسر است؟ این پرسش ها و برخی دیگر در این وادی مطرح یا قابل طرح و شایسته تحقیق است. این مقاله سعی دارد، در حدی که بضاعت نگارنده و ظرفیت مقاله ایجاب می کند، به این پرسش ها پاسخ دهد و اهتمام ویژه ای نسبت به آخرین پرسش دارد.
۲۸۵.

نقش محوری زمان در تفسیر اونتولوژیک هایدگر از فلسفه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان سوژه خیال استعلا اونتولوژی متافیزیک وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۲۳۰
زمان در تفسیر اونتولوژیک هایدگر از کانت چه نقش و جایگاهی دارد؟ تفسیر هایدگر از فلسفه کانت، تفسیری بحث برانگیز و متفاوت از جریان تفسیرهای معمول از فلسفه او است. هایدگر در پرتوی فهم معنای وجود به تفسیر کانت می پردازد و قصد دارد پروژه کانت را به معنای کلی، یک پروژه اونتولوژیک قلمداد کند. حال، ما با توجه به پرسش اصلی این مقاله، درصدد هستیم تا نقش محوری زمان را در تفسیر هایدگر از کانت نشان دهیم، نقشی که به گمان ما، خط اصلی و رشته پیونددهنده دیدگاه های هایدگر در باب کانت است و بدون درنظر گرفتن آن، فهم چگونگی تفسیر هایدگر از کانت، چندان راه به جایی نخواهد برد.
۲۸۶.

موقعیت عدم شناسی در دانش مابعدالطبیعه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود عدم حدوث امکان حرکت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۱۷۳
 فلسفه اولی یا مابعدالطبیعه بنیادی ترین دانش است. نیاز همه دانش ها به مابعدالطبیعه نه فقط در سلسله طولی دانش هاست، که مفاهیم آن نیز به دانش ها وارد شده است و آن ها را از درون به خود وابسته کرده است. اصلی ترین مفاهیم مابعدالطبیعه سه مفهوم است: وجود و عدم و ماهیت (= هستی و نیستی و چیستی= بود و نبود و نمود). نمی توان بحثی از مباحث مابعدالطبیعه را بدون حضور صریح یا ضمنی این سه مفهوم تصور یا تصدیق کرد. عموماً فلسفه ها وجود و ماهیت را بیشتر کانون توجه قرار داده اند، بی آنکه به عدم توجه نکرده باشند. ازاین رو، عدم و بحث های ناظر به آن بیشتر به صورتِ استطرادی در کتاب های فلسفی مطرح شده اند. در این نوشتار می کوشیم نشان دهیم که سهم عدم در به سامان رسیدن دانش مابعدالطبیعه و مباحث آن تا چه اندازه است. پس از نشان دادن موقعیت شناخت عدم در مباحث معرفت شناسی، خداشناسی و جهان شناسی، طرح یک مابعدالطبیعه درباره عدم پیشنهاد می شود که مابعدالطبیعه وجودی و ماهوی را کامل می کند. نتیجه این پژوهش ضرورت شناخت عدم و احکام آن به دلیلِ حضور وسیع آن در مباحث مابعدالطبیعه و به تبعِ آن در سایر علوم است.
۲۸۷.

خوانش هایدگر از روایت هوسرل درموردِ حیث التفاتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حیث التفاتی شهود مقولی وجود دازاین هوسرل هایدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۲۳۹
 هایدگر از ابتدا فهم پدیدارشناسی را با نقد هوسرل آغاز کرد و، در بیشتر نوشته های خود، از تأثیر آرای هوسرل بر اندیشه خود و وام داری اش به او سخن گفته است. وی که اصلی ترین مسئله پدیدارشناسی را روشن سازی معنای فلسفی خودش می دانست به شیوه «با هوسرل ضدّ او اندیشیدن» را مشخصه کار خود در توجه به پدیدارشناسی قرار داد. از طرف دیگر، آموزه حیث التفاتی هسته مرکزی پدیدارشناسی هوسرلی است که میراث بزرگ و مهم برنتانو به شمار می آید. حیث التفاتی هوسرلی ناظر به این است که آگاهی معطوف به چیزی است و هر اندیشه و ایده روی به سویِ چیزی دارد. هایدگر، با فراروی از مباحث آگاهی، حیث التفاتی را به تجربه زیسته گره زده و آن را در قالب «زندگی رو به سویِ چیزی» درمی آورد. این مقاله روایتی تحلیلی است از نقد و بازخوانی هایدگر از حیث التفاتی هوسرل و اینکه چگونه هایدگر، باتوجه به آثار استاد خود، در درس گفتارها و نوشته های خود حیث التفاتی را بر مدار وجودشناختی مورد نظر خویش پیش می برد و درعینِ اینکه پیشروی او همراه با طرح هوسرل است ضدّ او نیز می اندیشد. نتیجه این بازاندیشی و بازخوانی هایدگر این است که دازاین جانشین آگاهی می شود و حیث التفاتی مسیری برای فهمِ در- جهان - بودنِ دازاین شناخته می شود.
۲۸۸.

«تشخص» از دیدگاه غیاث الدین منصور دشتکی بر مبنای حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشخص غیاث الدین منصور دشتکی ملاصدرا وجود معقول ثانی کلی معاد جسمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۲۱۶
در بیشتر کتب فلسفی مسأله ی «تشخّص»، و تعیین ملاک آن مورد بحث قرار گرفته و اقوال مختلفی از سوی فلاسفه ابراز گشته است. این پژوهش بر آن است تا نظر «غیاث الدین منصور دشتکی شیرازی» یکی از متفکران حوزه فلسفی شیراز را در باب تشخّص بررسی نماید. با تتبّع در آثار این متفکر بر مبنای تفکر صدرایی و با روش توصیفی تحلیلی مشخص می گردد که دشتکی «تشخّص» را امری اعتباری و در زمره معقولات ثانی به شمار آورده، آن را زائد بر ماهیت و داخل در هویّت شیء می داند؛ به این معنا که تشخص وجود مستقلی در خارج ندارد و همان ماهیت متشخّصه است. غیاث الدین، ثبات شخصیت انسان را در دنیا و آخرت به استمرار ماهیتش دانسته و در باب عامل تشخّص انسان دچار تهافت گویی شده است. آنچه غیاث الدین منصور را رو در روی ملاصدرا نشانده؛ این است که مبنای تشخّص در وی اصالت ماهیت است و در ملاصدرا اصالت وجود.
۲۸۹.

بررسی مسئله اصالت وجود واعتباریت ماهیت ازدیدگاه ملاصدرا، علامه طباطبایی، امام خمینی و شهید مطهری(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود ماهیت اصیل اعتباری ملاصدرا علامه طباطبایی امام خمینی شهیدمطهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۹ تعداد دانلود : ۲۷۰
این مقاله درتلاش است ضمن واکاوی و بررسی نظریات ملاصدرا وعلامه طباطبایی وامام خمینی وشهید مطهری در مورد مساله اصالت وجود وماهیت و تفاوت در نظریۀ اصالت وجود و ماهیت را بازشناسی کند. تعابیر دوگانه ای از ماهیت در اثارملاصدرا وجود دارد.اما به نظر میرسد تعبیری که در آن واقعیت، متشکل از وجود (به صورت اولا و بالذات)و ماهیت (به صورت ثانیاً و بالعرض)است، با ساختار فلسفی ملاصدرا سازگاری بیشتری دارد. اما در نظریات علامه طباطبایی، امام وشهید مطهری واقعیت همان وجود است و چنین نیست که واقعیت از ماهیت نیز تشکیل شده باشد. ماهیت ظهور حدود، سلوب و اعدام ذاتی وجودات خاص در ذهن است. بنابراین ، محکی خارجی ماهیت، همین اعدام ذاتی و حدود وجودی هستند که به عنوان اموری اعتباری و مشابه عدم مضاف تعبیر میشوند. ازسوی دیگر ، با هر دو تعبیر از ماهیت، نظریۀ اصالت وجود امری بدیهی و بی نیاز از اثبات خواهد بود و براهین ارائه شده برای آن صرفاً جنبۀ تنبیهی دارند. اما دیدگاه علامه و امام وشهیدمطهری به بداهت نزدیک تر است و گزاره (وجود اصیل است ) نزد ایشان گزاره ای تحلیلی قلمداد میشود.
۲۹۰.

وجود اصیل، شکل گیری و موانع آن در رهیافتی به هبوط حضرت آدم (ع)

کلیدواژه‌ها: وجود فهم وجودی وجود اصیل حضرت آدم (ع)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۴۹
نگاه وجودی به مسائل و مباحث فلسفی از حیث آن که وجود خود را در جهان منکشف، و چیزهای دیگر را نیز حاضر می کند در فلسفه غربی امری مستحدث و مربوط به اواخر قرون نوزده و بیست است که در قالب فلسفه وجودی تجلی کرده است؛ اما اگر با دقت به آن بنگریم، می بینیم که در سنت دینی چنین نگاهی، تاریخی چند هزار ساله دارد و در ادیان ابراهیمی سه گانه حضوری فعال و پویا دارد. به خصوص اگر به مسأله ترس آگاهی، ترس از دست دادن معصومیت از گناه، توبه و حضور وجودی در پیشگاه ربوبیت بنگریم. همه مضامین در قصه حضرت آدم ظهور و بروز  فعال تری دارد. داستان حضرت آدم (ع) - که تجسم جوهره انسانیت است - در جهان قبل از هبوط و قبل از انکشاف، وجود اصیل و تبدیل آن به وجود غیر اصیل تجلی می کند؛ اما در جهان پس از هبوط وجود غیر اصیل و چگونگی تبدیل آن به وجود اصیل به ما نشان داده می شود. در این تلاش شده است تا وجود اصیل به معنای حضور در پیشگاه ربوبیت، چگونگی شکل گیری و تبدیل آن به غیر اصیل و طریقه دریافت مجدد وجود اصیل را نشان داده شود.
۲۹۱.

تحلیل وجود شناختی کیفیت تأثیر دعا در هستی با رویکرد تطبیقی بر نظریات امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: امام خمینی ره وجود تجرد نفس دعا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۱۶۱
 «دعا» به عنوان یک موجود مجرد و مصداقی از تسبیح قولی کائنات، از یک سو از سنخ معنا و علم شمرده می شود که قیام صدوری به نفس دارد و از سوی دیگر بر اساس مبانی دینی و آیات قرآن می تواند در ساختار وجودی و حدوث یا عدم حدوث پدیده ها نقش ایفا کند لکن فرآیند این تأثیر و تأثر وجودی دعا در ماورای آن، مسئله پژوهش حاضر است که برای دفع شبهات و واقع نمایی اثر دعا در هستی لازم است موردبررسی قرار گیرد. بر اساس مبانی حکمت متعالیه، اولاً وجود با علم مساوقت دارد و ثانیاً علم از شئون نفس است؛ بر این مبنا، تمام کائنات صاحب نفس مدرِکه و تسبیح قولی خواهند بود. در این میان، نفس انسان با ارتقای وجود خود و اتصال به نفوس مفارق سماوی قادر است دیگر نفوس کائنات را از اثر وجود خود متأثر سازد و به واسطه تأثیر گذاری آن نفوس در مواد و ابدان مقارن خود، در ساختار وجودی اشیاء و حدوث یا عدم حدوث وقایع نقش انتولوژیک ایفا کند به گونه ای که در راستای منافع و خیر دعاکننده باشد. این همان فرآیند تأثیر دعا در ماورای خود است که شواهد درون و برون دینی به انضمام روایات متعدد، تحقق بالفعل این ویژگی آن را تأیید می کنند. امام خمینی نیز به تبع حکمت متعالیه در مواضع مرتبط، کیفیت این تأثیر وجود شناختی دعا را شرح و تأیید کرده اند.
۲۹۲.

آموزش مفهوم خدا دردروس اندیشه اسلامی با رویکرد عقلانی (حکمت متعالیه و برخی متفکران مسیحی)

تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۴۸۲
درآموزش مفاهیم اسماء وصفات الهی بهتراست با رویکرد عقلی و براساس استدلال این اسماء و صفات را تبیین تاضمن فهم آن ها باعث تقویت ایمان وتصحیح رفتار فراگیران شود. اندیشمندان در هر دوره ای خداوند را با اسماء و صفاتی معرفی نموده اند. قبل از دین مبین اسلام متفکران خداوند را خدایی لایتغیر وزوال ناپذیر البته بصورت عدم ارتباط موثر با جهان معرفی نموده اند؛اما آگوستین قدیس"خداوند را موجودی سرمدی( ازلی – ابدی)، متعالی، خیر محض،قادر، دانای کل و مطلق از جمیع جهات" معرفی نمود. شگفتیهای جهان از جمله :نظم، زیبایی، تغییر و تحول گویای این است؛ که این جهان و شگفتی هایش باید مخلوق چنین خدایی باشند. ملاصدرا برخلاف همه حکما ماقبل خود برای اثبات وجود خدا از حقیقت وجود شروع کرده؛ زیرا وجود را حقیقتی عینی، واحد و بسیط می داند. وجود را مشکک و اختلاف وجود را به شدت و ضعف و کمال و نقص دانسته است. بالاترین مرتبه وجود که بدون نقص و نیاز و ازجمیع جهات نامتناهی بوده خداوند می نامد. «یا ایها الناس انتم فقراء الی الله والله هو الغنی الحمید. (الفاطر/15)» و این مفهوم ازخداوند خیلی تفاوت دارد با مفاهیمی که از خدا در ادیان الهی دیگر وجود دارد.(صدرالمتألهین ، 1371، ج 6،ص17). هردو حکیم صفاتی برای خداوند بیان نموده اند؛که مشهورترین صفات فیاض بودن او می باشد. هدف ازپژوهش با استفاده از روش تحقیق مقایسه ای از نوع توصیفی - تحلیلی کشف و تبیین مفهوم امر متعالی از نظر هردو بوده است.
۲۹۳.

تأثیر اصول فلسفه صدرایی بر روش تبیین معرفت در علوم انسانی با تأکید بر مسئله داده های حسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۵۹
تبیین ماهیت معرفت، شرایط و اجزای آن یکی از اصلی ترین موضوعات در حوزه علوم انسانی است که به شکلی عمده در رشته «معرفت شناسی» صورت می پذیرد. هرچند شیوه تبیین معرفت در فضای علوم انسانی معاصر، همراه با ادعای استقلال آن از مبانی متافیزیک مطرح شده و همین امر، موجب غفلت از حقیقت معرفت در این علوم شده است، دقت بر مسئله داده های حسی- به عنوان یکی از مسلم ترین مصادیق معرفت- مشخص می کند گریزی از دخالت دادن مبانی متافیزیکی در تبیین معرفت وجود ندارد و این مبانی می توانند برگرفته از فلسفه صدرایی باشند. بررسی و تأمل اصول ذکرشده در فلسفه صدرایی مانند اصالت وجود یا اصل علیت مشخص می کند در حوزه علوم انسانی، به معرفت شناسی ای نیاز است که «وجود» را موضوعی برای خود قرار دهد و سطح عمیق تر معرفت را براساس آن تبیین کند. امکان تبیین معرفت بر مبنای «وجود» در فلسفه صدرایی از آن لحاظ امکان پذیر است که اصالت وجود دارای ظرفیت معرفت شناسی نیز است و به خوبی می توان از آن در تبیین معرفت استفاده و این ادعای بنیادین را مطرح کرد که «وجود» از آن لحاظ که حکایتگر و کاشف است؛ اصلی برای تبیین معرفت به شمار می آید و این اصل در تبیین مسئله داده های حسی به خوبی مشهود است. بر این اساس، پدیدارهای حسی نوعی از وجود رابط هستند که جنبه حکایت گری و کاشفیت آن ها از واقعیت براساس اصل علیت به معنای دقیق صدرایی اثبات شدنی است.
۲۹۴.

سرچشمه های بحث وجود و ماهیت، و تمایز متافیزیکی آن ها در کتاب الحروف فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کتاب الحروف موجود وجود ماهیت منحاز تمایز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۲ تعداد دانلود : ۲۶۷
کتاب الحروف فارابی، اولین مواجهه مستقیم فلسفی یک متفکر مسلمان با تفکر فلسفی یونان محسوب می شود و مباحث مربوط به تحلیل مفاهیم وجود- موجود و ماهیت به عنوان عناصر اصلی تفکر فلسفی ارسطو، از مهم ترین بخش های این کتاب به شمار می آید. هدف فارابی از نوشتن این کتاب، بسترسازی برای فهم بنیادین تفکر فلسفی یونان در عالم اسلام بوده است. وی بحث را با تحلیل زبانی «موجود» به عنوان یک لفظ غیرمشتق (مثال اول) در زبان عربی آغاز و سه معنای مقولات به مثابه مشارٌالیه، صادق و منحاز بماهیه ما خارج النفس را درخصوص موجود مطرح کرده است. او سه معنا را در دو معنا گرد آورده و بر معنای سوم (منحاز بماهیه ما فی الخارج) متمرکز شده است. فارابی با طرح اقسامی برای معنای سوم موجود و ماهیت به عنوان تشخص دهندگان موجودات خارجی و ذهنی کوشیده است درعین تأکید بر اتحاد خارجی وجود و ماهیت، راهی را برای توجیه کثرت موجودات عالم پیشنهاد دهد؛ حال آنکه به نظر نگارندگان، این راه بدون فرض بحث «تمایز متافیزیکی وجود از ماهیت»، غیرمنسجم است. بحث فارابی در تقسیم کردن موجود به فقیر و غنی، و مطرح کردن مفهوم «ما ینحاز بماهیه فی النفس» درمقابل مفهوم «لا موجود»، جز با پیش فرض قراردادن بحث تمایز متافیزیکی وجود و ماهیت، قابل فهم نیست و طرح موردنظر این فیلسوف، مسیر را برای مطرح شدن احکام تمایز هستی شناختی وجود از ماهیت ازسوی ابن سینا هموار می کند.
۲۹۵.

دیالکتیک وجود و حضور در ساحت فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود حضور حقیقت معرفت شهود نفس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۱۴۳
وجود و حضور دو اصل و مبنا در عرصه هستی شناسی و معرفت شناسی حکمت صدرایی است. ملاصدرا در بُعد هستی شناسی بر اساس اصالت وجود، حقیقت وجود را موضوع فلسفه قرار می دهد. گرچه وی در برخی مواضع مانند ابن سینا از موجود بماهوموجود به عنوان موضوع فلسفه نام می برد، اما در نهایت مسیر خود را جدا کرده و حقیقت وجود را به عنوان موضوع فلسفه برمی گزیند. وی در اثبات موضوع فلسفه همچون فلاسفه پیشین، دو ملاک بداهت و کلیت را مد نظر داشته است. بداهت و کلیت وجود در فلسفه صدرا ناظر به حقیقتی است که عین خارجیت و مبدئیت اثر است، اما بداهت و کلیت موجود در فلسفه ابن سینا ناظر به مفهومی است که با وسعت خود، تمامی موجودات عالم را به صورت تشکیک وار در برمی گیرد. موضوعیت حقیقت وجود در حکمت صدرایی و محوریت آن در مباحث و مسائل فلسفی مستلزم محوریت حضور در عرصه معرفت شناسی این حکمت است؛ چرا که معرفت به حقیقت وجود جز از طریق فهم حضوری و شهودی امکان پذیر نیست و آنچه از حقیقت وجود در محدوده ذهن و از طریق معرفت حصولی برای آدمی به دست می آید، نمایی ضعیف از آن است. وجود مجلای حقیقت و حضور است و این تنیدگی وجود و حقیقت و حضور شاکله هستی شناسی و معرفت شناسی فلسفه ملاصدرا را تشکیل می دهد.
۲۹۶.

خدا و هستی از دیدگاه آکویناس و رابطه آن با اصالت وجود و برهان صدیقین در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خداوند وجود فلسفه آکویناس صدرالمتألهین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۱۰
تبیین و اثبات گزاره های دینی و الهیاتی از طریق گزاره های فلسفی یکی از روشهای متفکران دینی است که بسیاری از متفکران و متألهان اسلامی و مسیحی از آن بهره برده اند. در میان متألهین اسلامی ابن سینا، خواجه نصیر، علامه حلی، صدرالمتألهین چنین کردند و از متفکران مسیحی "توماس آکویناس" از این روش استفاده کرده است. وی که در فلسفه از آثار ابن رشد و ابن سینا بسیار استفاد نموده، در کتاب "هستی و ذات"تلاش می کند تا از مسأله فلسفی "وجود و موجود" کمک گرفته و تبیینی دقیق از وجود خداوند متعال و خلقت ارائه کند. .وی "وجود" و"خداوند" را یکی تلقی می کند و خداوند را فعلیت یا فعل وجود می داند و معتقد است مخلوقات، وجود را از خداوند دریافت می کنند.هر چند آکویناس با فلسفه ارسطو و تفسیر ابن رشد و ابن سینا پایه های فلسفی خود را بنا کرده است اما با یک تفسیر می توان لازمه نظریه وی را نزدیک شدن به اصالت وجود و برهان صدیقین تلقی کرد.مقاله حاضر با روش تحلیلی-توصیفی نظریه وی را درباره وجود و خداوند از کتاب "هستی و ذات" بررسی، تحلیل کرده و لوازم آن را بیان می کند.
۲۹۷.

نقد و بررسی دیدگاه عروض وجود بر ماهیت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود ماهیت عروض و زیادت ذات وصفات الهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۵۰
دیدگاه عروض وجود بر ماهیت که نتیجه طبیعی دکترین ابن سینا درباره تمایز وجود و ماهیت است در شرق عالم اسلام از سوی شیخ اشراق و در مغرب عالم اسلامی از سوی ابن رشد مورد مخالفت جدی قرار گرفته است، اینان مدعی شده اند  نظریه عروض وجود بر ماهیت از سوی ابن سینا، نظام فلسفی او را گرفتار بن بست فلسفی نموده است ،ازاین رو پژوهش حاضر درپی پاسخ به این پرسش اصلی  است که آیا نظریه عروض وجود بر ماهیت بامبانی اساسی هستی شناسانه ابن سینا ناسازگاری درونی دارد؟،بدون تردید چنانچه ادعای منتقدان درست باشد پایه های وجود  شناسانه ابن سینا فرو می ریزد  چنان که پذیرش دیدگاه ویژه او در خصوص برهانی که آنرا برهان صدیقین نامید ونظریه اتحاد مصداقی ومفهومی ذات و صفات را بغایت دشواربلکه غیر قابل قبول می نماید،چنان که اثبات نادرستی ادعای منتقدان افزون بر این دستآورد اساسی که در منظومه هندسی هستی شناسی ابن سینا هیچگونه ناسازگاری نیست دیدگاههای ویژه اورا در باره ذات وصفات الهی از آنچه فیلسوفان دیگر گفته اند بجد  برجسته ومتمایز می سازد ،سزاوار توجه است که سه نظام فلسفی بزرگ دنیای اسلام سینوی، اشراقی و صدرائی در مبانی و روشها جدال دراز دامنی با یکدیگر دارند ،لیکن برداشت این است درخصوص مسأله عروض وجود بر ماهیت و به بیان روشن تر چگونگی رابطه وجود و ماهیت در ذهن و خارج پیش از آن که اختلاف آنان ناشی از تفاوت در مبانی فلسفی باشد برخاسته از برداشتهای نظری است. پژوهش حاضر کوشیده است با ارائه نظریه ابن سینا درباره مسأله یاد شده همراه با دیدگاه منتقدان به نقد و ارزیابی آن بپردازد.
۲۹۸.

بررسی انتقادی دیدگاه سهروردی درباره «وجود»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود ماهیت سهروردی فلاسفه مشاء تسلسل اشتراک لفظی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۲۰۴
موضوع و دایر مدار مسائل در فلسفه مشاء وجود است. می توان گفت نظام فلسفی مشاء اعم از خداشناسی، جهان شناسی و وجود شناسی مبتنی بر «وجود» است. سهروردی دیدگاه فلاسفه مشاء را درباره وجود در پرتو رابطه آن با ماهیت تحلیل می کند. به نظر وی وجود به عنوان مفهوم کلی صرفا در مرتبه ذهن تقرر دارد؛ اما فلاسفه مشاء با عینی دانستن آن، احکام مفاهیم ذهنی را با امور عینی خلط کرده اند. لذا سهروردی معتقد است فلاسفه مشاء در بحث از وجود دچار مغالطه ذهن و عین شده اند که مالاً به ناسازگاری درونی در نظام فلسفی مشاء می انجامد. وی با اظهار این مغالطه به اعتباری بودن وجود می رسد و مسائل فلسفه را از وجود شناسی به نورشناسی تغییر می دهد. در این مقاله با روش تحلیلی و انتقادی ابتدا فهم سهروردی را از وجود و رابطه آن با ماهیت مطرح و سپس با تکیه بر نظر فلاسفه مشاء، سوء فهم سهروردی را از نظر ایشان بیان می کنیم و در مرحله آخر نظر سهروردی به تفصیل مورد نقد قرار می گیرد. سهروردی در فهم نظر فلاسفه مشاء در باب وجود دچار مغالطاتی شده است که از جمله آنها می توان به مشکلات معرفت شناختی در تصور و فهم وجود، خلط عرض با عرضی، خلط ماهیت من حیث هی هی با ماهیت بشرط شی، خلط عقل با ذهن، خلط انواع تمایز بین وجود و ماهیت و خلط معقولات ثانی فلسفی با منطقی اشاره کرد.
۲۹۹.

نظریه ظهورات وجودیه از خزائن الهیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: خزائن شیء وجود ظهور قدر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۵۷
ظهور هستی امکانی از مبدأ هستی، مسئله ای است که نوع دیدگاه درباره آن، تأثیری بسزا در تحقیقات مابعدالطبیعی از جهت نظری در قوس نزول و تقربات سلوکی از جهت عملی در قوس صعود دارد و به دلیل این اهمیت، همواره مرکز توجه محققان با گرایش های گوناگون بوده است. پژوهش در این مسئله، هم نحوه رابطه خالق و مخلوق و هم نحوه تمایز آنها را آشکار می سازد که این بیانگر ضرورت تحقیق در این مسئله است. مسئله اصلی این نوشتار بررسی نزول هر شیء و ظهور آن از مبدأ هستی و لازمه این نزول و ظهور از دیدگاه کتاب الهی است که به روش استنباطی در فرایندی اجتهادی از متن دینی به انجام رسیده است. ازجمله نتایج تحقیق آن است که ظهور هر شیء به نزول از نزد حق تعالی بوده، نزول یا همان آفرینش، مقرون به قدر است و این مقرونیت به نحو لازم است که انفکاک آن امکان ندارد. پس ظهور شیء به وجود صرفاً با قدر است و از جمله دستاوردهایش این است که نتیجه استنباطی در مابعدطبیعت اجتهادی، هماهنگ با نتیجه استدلالی در مابعدطبیعت استدلالی است که براین اساس از سویی نقد دیدگاهی که به سلب کلی، مابعدطبیعت اسلامی را جدای از دین الهی به شمار می آورد، روشن شده و از سویی ظرفیت معرفتی بی پایان کتاب الهی در تحلیل و تثبیت مسائل بنیادی مابعدالطبیعی آشکار می گردد.
۳۰۰.

ارزیابی اثبات پذیری خدا در فلسفۀ کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مابعدالطبیعه کانت اثبات خدا قضایای تحلیلی علیت وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۲۳۰
کانت در پی یافتن راهی برای واکاوی مابعدالطبیعه چهار قسم قضیه در فلسفه خود معرفی کرد که بعد از تحلیل این قضایا تنها قضایای تحلیلی پسینی را می توان به عنوان یک عنوان کلی برای همه قضایا برشمرد و راه دقیق تری برای سنجش صدق و کذب خارجی قضایا ارائه داد. با توجه به اینکه در قضایای تحلیلی پسینی، قضایای مابعدالطبیعی نیز جای دارند، صدق قضایای مابعدالطبیعی نیاز به مراجعه به عالم خارج ندارد و مابقی قضایا با توجه به اینکه محمول آنها حسی باشد یا نیاز به ارائه دلیل استقرائی باشد، صدق و کذب آنها تعیین می شود. ثمره قضایای تحلیلی پسینی در قابل اثبات شدن مابعدالطبیعه به واسطه نیازمند بودن به ادراک پسینی «وجود» می باشد و به دنبال آن اثبات پذیری خدا با قضایای مابعدالطبیعی یقینی و مطابق با واقع که احتمال خلاف واقع در آن راه ندارد.این پژوهش نگاهی تحلیلی و انتقادی به فلسفه کانت داشته و سعی شده است تا به طور زنجیر وار از قضایا و نقایص آن شروع کند تا بتواند خلل جدی را که در فلسفه کانت مانع ارائه برهانی برای اثبات خدا شده است، بیابد و نه تنها مابعدالطبیعه را امری ماورای طبیعی بلکه علمی اثبات پذیر و یقینی و بی نیاز از سنجش صدق و کذب معرفی کند.