مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
اثبات خدا
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
برهان صدیقین, یعنی برهانی که برای اثبات واجب کمترین مقدمات را لازم داشته باشد همیشه خواست و غایت حکمای اسلامی بوده و هر یک کوشیدهاند تا از مقدمات براهین اثبات واجب بکاهند. در این میان علامة طباطبائی از طریق ضروری و ازلی دانستن واقعیتی که مؤدای اصل واقعیت است برهانی را عرضه داشت که چنان بینیاز از مقدمات است که بداهت و اولی بودن وجود واجب از آن نتیجه شده است. نویسنده در این مقاله با کنکاش در ریشههای معرفتی اصل واقعیت و بیان تقریرهای مختلف آن بر آن است که اصل واقعیت تنها ضرورتی معرفت شناسانه بوده و نمیتواند به اثبات ضرورت ازلی واقعیت انجامد.
اثبات خدا در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۱
بحث اثبات وجود خداوند از مباحث مهم دینپژوهی است که از ظهور دین تا امروز مطرح بوده و خواهد بود. این مقاله اثبات وجود خدا را از موضع قرآن کریم پی میگیرد و در آن سه دیدگاه (1. عدم استدلال؛ 2. استدلال مستقل و صریح؛ 3. استدلال تلویحی و غیرمستقیم) را بررسی کرده، دیدگاه دوم و سوم را ترجیح میدهد به این معنا که بعضی آیات بهصورت مستقل و صریح (نه به شکل منطقی) و برخی دیگر بهصورت تلویحی مسأله خداشناسی را مطرح و به اثبات آن پرداخته است. بخش دیگر مقاله با طرح ده برهان عقلی خداشناسی (برهان امکان، صدیقین، حدوث، حرکت، فطرت، نفس، نظم، هدایت، دفع خطر محتمل، وقوع حوادث خاص) آیاتی را که بهصورت مستقل یا تلویحی بر این براهین دلالت میکند تحلیل و تقریر میکند.
بررسی برهان نظم از منظر اندیشمندان اسلامی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح برهان نظم در کلام اسلامی به عنوان یکی از راه های اثبات وجود خدا سابقه دیرینه ای دارد. به رغم این سابقه، پرسش ها و ابهام های فراوانی پیرامون صغری، کبری و تقریرات برهان نظم وجود دارد. آنچه بیش از همه بر ابهام می افزاید، تعریف «نظم» و تعیین قسم خاصی از نظم در تقریرات برهان نظم است. انحصار نظم در این برهان به نظم غایی، دلیل روشنی ندارد؛ با استفاده از نظم فاعلی نیز می توان برهان را تقریر کرد. نیازمندی به هدف، رکن تقریر استدلال با استفاده از نظم غایی است، در حالی که تعیین هدف از راه تجربه سخت یا غیر ممکن است و استفاده از استدلال های فلسفی برای تعیین هدف، برهان نظم را از سادگی و همه فهم بودن می اندازد؛ هرچند بسیاری از اشکالات را حل می کند. مقاله حاضر به تبیین تقریرهای برهان نظم از دیدگاه مرتضی مطهری، عبدالله جوادی آملی و جعفر سبحانی پرداخته و برخی از ابهام ها و اشکال ها را مطرح می کند.
اثبات خدا از طریق آگاهی، بررسی تقریر مورلند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ادله استقرایی برای اثبات وجود خدا محبوبیت و نفوذ درخور توجهی پیدا کرده اند. «استدلال از طریق آگاهی» ادله جدید استقرایی برای اثبات خداست که اندیشمندانی نظیر رابرت آدامز و ریچارد سوینبرن آن را مطرح کرده اند. جدیدترین تقریر این استدلال تقریری است که مورلند شرح و بسط داده است. بررسی تقریر مورلند از این استدلال محور مباحث مقاله حاضر است. دو بخش نخست مقاله بیان نکاتی مقدماتی است که طبق شیوه مورلند مطرح شده اند و در بخش سوم استدلال از طریق آگاهی با تقریر مورلند مطرح شده است. مورلند معتقد است که، برای تبیین مسئله آگاهی، خداباوری بهترین گزینه است. بخش چهارم مقاله، ارائه جایگزین ها یا گزینه های رقیب با خداباوری است که برای تبیین آگاهی ارائه شده اند و مورلند آنها را به مثابه تبیین های رقیب با خداباوری بررسی و نقد می کند. در پایان، ضمن بررسی استدلال مورلند، کاستی ها و نقدهای این استدلال مطرح شده است. نقد این استدلال و بیان کاستی های آن دربردارنده هشداری بر دو نکته است: نخست، تلاش هرچه بیشتر برای پیراستن ادله اثبات خدا از اشکالات احتمالی؛ و دوم غافل نشدن از ادله قیاسیِ اثبات وجود خدا.
نقدی بر خداشناسی اشو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با رویکرد تحلیلی و بررسی اسنادی درصدد بررسی آراء اشو در رابطه با خداشناسی است. در این زمینه، با نظر به کتب این مدعی عرفان هندی، پنج موضوع مهم را از آثار پراکنده وی در باب خداوند جمع آوری و مورد بحث قرار داده و سپس به نقد عقلانی و فلسفی آن پرداخته است. این پنج موضوع عبارتند از: اثبات وجود خداوند، تعریف خداوند، شناخت خدا، صفات خدا و چگونگی نائل شدن انسان به او. اشو در همه این مباحث ارائه شده، دچار خطا، به ویژه تناقض گویی شده است، ازاین رو، باید اذعان داشت که اکثر نقدهای واردشده بر مطالب ارائه شده، با توجه به تناقضاتی است که جز با دقت و تأمل در سخنان و نظریات وی قابل کشف نیست.
بررسی میزان اعتبار روایت «عرفت الله» و محدوده اثبات خدا و اوصاف در برهان فسخ عزائم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۸۷
1 - 20
حوزه های تخصصی:
راه های شناخت خدا از مهم ترین مسایل میان پیروان ادیان و اندیشمندان است. استدلال بر وجود خدا از راه گسست عزم ها، نقض همت ها و شکست پیمان ها از تجربه های گران سنگی است که از مولا علی گزارش شده و مسیری نو در راه شناخت خدا گشوده است. این پژوهش با استفاده از روش اسنادی - کتابخانه ای در مقام گردآوری و تحلیل در مقام داوری در پی آن است میزان اعتبار روایی، رویکردهای شارحان نهج البلاغه و میزان توانایی این روایت درباره اثبات خدا و صفات او را بررسی کند. در میان گزارش های موجود از این روایت، دو روایت از شیخ صدوق در زمره روایات حسن قرار می گیرد که قابل اعتماد است. از قرن ششم برهان «فسخ عزایم» مورد توجه شارحان نهجالبلاغه قرارگرفته است و شارحان این اثر ارزشمند با دو رویکرد درون دینی و برون دینی به تحلیل این روایت پرداخته اند. آنچه مولا علی درباره گسست تصمیم های محکم بیان کرده اند، افزون برآنکه وجود خدا اثبات می شود، برخی صفات الهی مانند وحدت، قدرت، قهر، علم و تدبیر نیز اثبات می شود.
بررسی میزان اعتبار روایت «عرفت الله» و محدوده اثبات خدا و اوصاف در برهان فسخ عزائم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راههای شناخت خدا از مهم ترین مسائل میان پیروان ادیان و اندیشمندان است. استدلال بر وجود خدا از راه گسست عزم ها، نقض همت ها و شکست پیمان ها از تجربه های گران سنگی است که از مولا علی گزارش شده و مسیری نو در راه شناخت خدا گشوده است. این پژوهش با استفاده از روش اسنادی- کتابخانه ای در مقام گردآوری و تحلیل در مقام داوری در پی آن است میزان اعتبار روایی، رویکردهای شارحان نهج البلاغه و میزان توانایی این روایت درباره اثبات خدا و صفات او را بررسی کند. در میان گزارش های موجود از این روایت، دو روایت از شیخ صدوق در زمره روایات حسن قرار می گیرد که قابل اعتماد است. از قرن ششم برهان «فسخ عزایم» مورد توجه شارحان نهجالبلاغه قرارگرفته است و شارحان این اثر ارزشمند با دو رویکرد درون دینی و برون دینی به تحلیل این روایت پرداخته اند. آنچه مولا علی درباره گسست تصمیم های محکم بیان کرده اند، افزون برآنکه وجود خدا اثبات می شود، برخی صفات الهی مانند وحدت، قدرت، قهر، علم و تدبیر نیز اثبات می شود.
بررسی تطبیقی خداشناسی رنه دکارت و علامه طباطبائی
حوزه های تخصصی:
از جمله مباحث فلسفی کلامی که در طول تاریخ مورد بحث و بررسی قرار گرفته، براهین اثبات خدا است. در غرب و شرق، فلاسفه و متکلمان برهان های مختلفی برای اثبات وجود خدا ارائه کرده اند. در این مقاله سعی شده است تا براهین خداشناسی از منظر دو فیلسوف برجسته شرق و غرب، علامه طباطبائی و رنه دکارت؛ به صورت تطبیقی، بررسی شود. رنه دکارت که با آمدن او فلسفه غرب تحول بنیادین یافت، دغدغه اصلی اش شناخت یقینی بود. دکارت برای تضمین چنین شناختی، وجود و عنایت خداوندی را شرط می داند. از این رو در صدد اثبات وجود خدا بر آمده است و برای نیل به این منظور از دو برهان فطری و وجودی بهره جسته است. علامه طباطبائی نیز با براهین متعددی از جمله برهان فطرت و صدّیقین و ... به اثبات خدا پرداخته است و متقن ترین آن براهین را برهان صدّیقین می داند. برهان صدیقین در طول تاریخ فلسفه شرق، تطوّرات تکاملی خود را پشت سر گذاشت تا اینکه در دوره علامه طباطبائی به مرحله کمال نهایی اش رسید. تقریر ایشان از برهان صدیقین ویژه و مبتکرانه است؛ چون بر هیچ مقدمه ای از مقدمات فلسفی تکیه ندارد. به نظر می رسد آنچه دکارت در براهین اثبات خدا گفته است با بحث های علامه طباطبائی نوعی هم زبانی و قرابت دارد که در این مقاله در حد امکان به بیان آن ها پرداخت می شود.
بررسی تقریر شهید مطهری از برهان نظم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مشهور ترین ادله ای که اندیشمندان اسلامی از جمله شهید مطهری در مقام اثبات وجود خداوند اقامه کرده اند، برهان شبه فلسفی نظم است. شهید مطهری در تقریر این برهان، با تمسک به حساب احتمالات، نظم ناشی از علت غایی را اثبات می کند و آن را واسطه اثبات خدا برای جهان طبیعت قرار می دهد. به اعتقاد وی، نظم ناشی از علت فاعلی (صِرف این نوع نظم)، نمی تواند خدا را اثبات کند و تأکید می کند که برهان نظم به علت فاعلی مربوط نیست. وی ضمن انتقاد از بیان متکلمانه برهان نظم، بیانی حکیمانه از آن ارائه می دهد و با دقتی ویژه برهان هدایت را از برهان نظم جدا می کند. او تقریر برهان نظم را بر اساس اصول مورد قبول علمای قدیم نیز توضیح می دهد و آن را ناتمام می داند. در این پژوهش کوشیده ایم با روش توصیفی تحلیلی به بررسی برهان نظم از دیدگاه شهید مطهری بپردازیم تا با استناد به مبانی فکری آن استاد در مجموعه آثارش، برخی ابهام های مطرح در مقدمات، مبانی، تعاریف و تقریر وی را برطرف سازیم.
واکاوی نقش مبانی هستی شناختی دربرهان صدیقین علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال نوزدهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
52 - 71
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار با ارائه تحلیلی از اعتبارات وجود، برای رسیدن به درکی صحیح از واجب الوجود، معلوم می شود از این اعتبارات، تنهالابشرط مقسمی شایسته اطلاق بر ذات حق است. برای درک معنایی که علامه طباطبایی از واجب تعالی دارند و به لحاظ اهمیت تقریر ایشان از برهان صدیقین، با بررسی در مبانی هستی شناسیتقریر علامه، معلوم می شود ایشان وحدت شخصی وجود را نظری برتر می داند که همان معنای وجود لابشرط مقسمی است. چنانکه تقریر مخصوصی که از دو قاعده مهم فلسفی «صرف الشّیء» و «بسیط الحقیقه» دارند،به خوبی پایبندی ایشان به این نظر را به اثبات می رساند. با تحقیقی جامع، دو تقریر از برهان صدیقین در آثار علامه طباطبایی شناسایی می شود که این دو تقریر در برخی آثار ایشان، در برخیبه عنوان یک برهان اقامه شده اند؛از این رو،کوشیده ایم هرکدام را به صورت جداگانه در قالب قیاس برهانی ارائه کنیم. نبودبازشناسیروشنی از این دو نوع تقریر در آرای ایشان، حتی باعث تفاوت رویکرد شاگردان بزرگوار علامه به برهان صدیقین ایشان شده است.
مقایسه مبانی فلسفی و روش شناختی خواجه نصیرطوسی وصدرالمتالهین شیرازی در اثبات واجب تعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹۲
127 - 159
حوزه های تخصصی:
در مقایسه مبانی و مسائل روشی هر دو اندیشمند، خواجه طوسی با تأثیرپذیری از مسائل فلسفی مشاء و ورود این مطالب در حیطه کلامی صبغه دیگری به مسائل الهیات داده است. وی در اثبات واجب تعالی فقط به امتناع دور و تسلسل اکتفا نکرده است؛ برهانی اقامه نموده که با طرح دو مقدمه تصوری و تصدیقی بدون امتناع دور و تسلسل به اثبات واجب می رسد. ملاصدرا نیز در پرتو قواعد و اصول تأسیسی حکمت متعالیه از ابتکارات روشی خاصی بهره برده است. ایشان با مقدمات فلسفی طرحی جدید از برهان امکان و وجوب ارائه کرده و در موضعی دیگر با طرح اصالت وجود به وحدانیت وجوب وجود و از این رهگذر به اثبات واجب پرداخته است؛ ازاین رو نوشتار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی ضمن اشاره به چگونگی استدلال و روش های مختلف خواجه و صدرا درباره اثبات حق تعالی، به تبیین میزان و نحوه تاثیرپذیری فلسفی هر یک از دو حکیم پرداخته است. درنهایت دستاوردها و مواضع وفاق و خلاف این دو اندیشمند در مبانی و روش مورد اشارت قرار گرفته است.
برهان انّی در مناظره امام صادق (ع) با زندیق مصری از نگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
131-142
حوزه های تخصصی:
امام صادق (ع) در استدلال وجود خدا با زندیق مصری از برهان انّی استفاده نموده است و از طریق معلول به سمت اثبات علت گام برداشته است. در واقع امام(ع) از دو برهان حرکت و نظم، که در فلسفه نیز مطرح است، برای اثبات خدا درمحاجه با زندیق مصری بهره جسته است. ایشان از براهین و استدلال های منطقی نیز به عنوان یک ابزار، در گفتگو و احتجاج خود استفاده کرده است. در همین راستا در کلام رئیس مذهب تشییع ، برهان «اِنّ» البته با رعایت پیش نیازهای متعارف در مفاهمه قابل مشاهده می باشد. زندیق مصری با اینکه اعتقادی به وجود خدا نداشت پس از بحث و گفتگوی با امام(ع) به وجود خدا معتقد و در مقابل استدلال وی تسلیم شده است. در این مقاله ضمن صحه گذاشتن بر بکارگیری برهان «اِنّ» برخی از نکات برجسته این مناظره از نگاه آیت جوادی آملی طرح و بازخوانی شده تا از این طریق، رویکرد امام صادق (ع) در این مناظره به عنوان الگویی برجسته در مباحث اعتقادی، عقلانی و منطقی مطرح و مورد بهره برداری قرار گیرد.
تقریر و ارزیابی چهارگونه دلیل برای اثبات «واجب الوجود» در آثار ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
75 - 96
حوزه های تخصصی:
دلیل های بسیاری برای اثبات وجود واجب الوجود در تاریخ دین، فلسفه و کلام اقامه شده است؛ دلیل هایی که فارغ از موجه بودن یا نبودن، بسیاری را قانع کرده و منشأ باور به وجود خداوند در اذهان بسیاری از انسان ها شده است. ابن سینا نیز از جمله فیلسوفانی است که راه های متعددی را برای اثبات وجود واجب الوجود پیموده است. از منظر ابن سینا «مصداق وجود و مصداق موجود»، «مصداق ممکن الوجود»، «مفهوم موجود» و «مفهوم واجب الوجود» مسیرهای چهارگانه ای هستند که به اثبات وجود واجب الوجود ختم می شوند. این مقاله با ارائه تقریری با وضوح حداکثری از این چهار گونه دلیل و تبیین وجوه تمایز بین آن ها نشان داده است که تنها در صورت چشم پوشی از پاره ای ویژگی ها در یک سلسله نامتناهی، می توان به انتاج دو دلیلی که بر پایه «مصداق وجود و موجود» و «مفهوم موجود» استوار هستند اذعان کرد. با این حال و در هر صورت، دلیل هایی که بر پایه «مصداق ممکن الوجود» و «مفهوم واجب الوجود» تبیین می شوند از اثبات وجود برای واجب الوجود ناتوان هستند.
ارزیابی اثبات پذیری خدا در فلسفۀ کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کانت در پی یافتن راهی برای واکاوی مابعدالطبیعه چهار قسم قضیه در فلسفه خود معرفی کرد که بعد از تحلیل این قضایا تنها قضایای تحلیلی پسینی را می توان به عنوان یک عنوان کلی برای همه قضایا برشمرد و راه دقیق تری برای سنجش صدق و کذب خارجی قضایا ارائه داد. با توجه به اینکه در قضایای تحلیلی پسینی، قضایای مابعدالطبیعی نیز جای دارند، صدق قضایای مابعدالطبیعی نیاز به مراجعه به عالم خارج ندارد و مابقی قضایا با توجه به اینکه محمول آنها حسی باشد یا نیاز به ارائه دلیل استقرائی باشد، صدق و کذب آنها تعیین می شود. ثمره قضایای تحلیلی پسینی در قابل اثبات شدن مابعدالطبیعه به واسطه نیازمند بودن به ادراک پسینی «وجود» می باشد و به دنبال آن اثبات پذیری خدا با قضایای مابعدالطبیعی یقینی و مطابق با واقع که احتمال خلاف واقع در آن راه ندارد.این پژوهش نگاهی تحلیلی و انتقادی به فلسفه کانت داشته و سعی شده است تا به طور زنجیر وار از قضایا و نقایص آن شروع کند تا بتواند خلل جدی را که در فلسفه کانت مانع ارائه برهانی برای اثبات خدا شده است، بیابد و نه تنها مابعدالطبیعه را امری ماورای طبیعی بلکه علمی اثبات پذیر و یقینی و بی نیاز از سنجش صدق و کذب معرفی کند.
بررسی تطبیقی برهان حدوث در اثبات وجود خدا از دیدگاه نظّام و کندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
344 - 325
نظّام معتزلی و کندی فیلسوف به عنوان یک مسلمان در مناظرات اعتقادی و آثار علمی خویش از برهان حدوث استفاده کرده اند. تاریخچه این برهان به یونان باستان بر می گردد و تا عصر نظّام و کندی دچار تغییرات اساسی شده به طوری که برحسب مقدمات خود، تقریرات مختلفی یافته و هر کدام از اندیشمندان مذاهب مختلف کلامی براساس دیدگاهی که در خصوص عالم و نحوه حدوث آن دارند به تقریر متفاوتی از آن پرداخته اند. این برهان از دلایل مهم اثبات وجود خدا نزد متکلمان است و استفاده کندی از این برهان دلیل بر معتزلی بودن وی نیست. این برهان براساس تقریر نظّام دارای دو جنبه سلبی و اثباتی و در نزد کندی دارای سه تقریر مختلف است. مسئله اساسی در تحقیق حاضر این است که این دو رویکرد، در عین تفاوت چه شباهتی با هم دارند؟ آیا کندی از نظّام تاثیر پذیرفته و معتزلی مذهب است؟ یا هر دو از منبع و اثر مشترکی تاثیر پذیرفته اند؟ جنبه سلبی برهان حدوث نظّام با یکی از سه تقریر برهان حدوث کندی مشابهت دارد اما جنبه اثباتی برهان وی با تقریرات کندی تفاوت اساسی دارد. در تحقیق حاضر در صدد هستیم تا با استفاده از روش تطبیقی- تحلیلی و با تکیه بر شباهت ها و تفاوت های براهین حدوث نظّام و کندی به بررسی مآخذ آن و نحوه تأثیر پذیری آن دو از یکدیگر بپردازیم.
پیشنهاد روشی در پاسخگویی به تعارض نظریه تکامل داروین با اعتقادات اسلامی به استادان دروس معارف اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ارائه و پیشنهاد روش پاسخگویی به پرسش برخی دانشجویان کلاسهای درس معارف اسلامی در باره تعارض نظریه تکامل داروین با اعتقادات اسلامی به استادان محترم این دروس. روش: روش این تحقیق توصیفی- اسنادی با مطالعه کتابخانه ای و استفاده از نرم افزارهای لازم و مراجعه به تفاسیر قرآن و همچنین دیدگاه زیست شناسان در مورد نظریه تکامل است. یافته ها: برخی زیست شناسان مدعی شده اند که علم تجربی، درستیِ نظریه تکامل داروین را اثبات کرده است. برخی از آنها نیز با این نظریه مخالفت کرده اند. دانشمندان مسلمان برای پاسخ به تعارض این نظریه با اسلام، دیدگاههای متفاوتی مطرح کرده اند. نتیجه گیری: اثبات درستی نظریه تکامل، ناممکن است؛ چون استنتاج آن از داده ها، استنتاج غیر قیاسی است. همچنین مخالفت برخی زیست شناسان با این نظریه و ناسازگاری کلّیت آن با تعالیم اسلامی، نادرست بودن آن را روشن می سازد.