مطالب مرتبط با کلیدواژه

وجود


۲۴۱.

نقد الهیات تفکیکی از نگاه فلسفی علامه مجلسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکیک عقلانیت فلسفی وجود علیت سنخیت مجلسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۲۵۵
این مقاله از چشم انداز علامه محمدباقر مجلسی، نگاهی به فلسفه اسلامی و مکتب تفکیک دارد. درحقیقت تلاش شده است از منظر مجلسی دوم، صاحب کتاب مرآهالعقول فی شرح اخبار آل رسول، محاکمه ای بین فلسفه اسلامی و مکتب تفکیک به عمل آید. میدان پژوهش، بیشتر کتاب العقل و الجهل و کتاب التوحید اصول کافی و شرح و تفسیر علامه مجلسی بر این دو کتاب است. شیوه عقلانی و نیز اصول و مبانی وجودشناسی مدنظر علامه برای استخراج و استنباط مراد امام معصوم، بررسی و با مرام مکتب، تفکیک و ادعاهای آنها مقایسه و تحلیل شده اند. علامه مجلسی در شرح کتاب عقل و جهل عقل شناسی را قبول کرده که در فلسفه اسلامی پذیرفته شده است. همچنین در شرح کتاب توحید از قواعد و براهینی استفاده کرده که کاملاً مغایر و متعارض با مبانی است که بعدها در اندیشه های تفکیکی مطرح شدند و الهیات خود را بر آنها استوار کردند و با توجه به آنها معارف دینی را می فهمیدند و تفسیر می کردند.
۲۴۲.

بررسی تحلیلی و مقایسه ای مفهوم جوهر در فلسفه ارسطو و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ارسطو ملاصدرا جوهر صورت وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۶ تعداد دانلود : ۳۸۹
مساله جوهر از مسائل اصلی و محوری فلسفه است و لذا موضع هر فیلسوفی نسبت به آن، قطعا نقش تعیین کننده ای در کل فلسفه اش خواهد داشت. از طرفی مقایسه بین دیدگاهها یکی از بهترین راه های تحلیل و فهم رویکردهای فلسفی مختلف است و لذا نوشتار حاضر با روش کتابخانه ای و تحلیلی، در تلاش است که بررسی تحلیلی دیدگاه دو فیلسوف مهم تاریخ فلسفه؛ یعنی ارسطو و ملاصدرا در خصوص مفهوم جوهر را در قالبی مقایسه ای به انجام رساند. در نتیجه بررسی انجام شده معلوم گردید با وجود اینکه هم ارسطو و هم ملاصدرا در بحث جوهر به یک معنا دنبال واقیعت و منشاء واقعی تشخص و شیئیت شیء هستند، چیزی که حقیقتاً موجود است و سایر چیزها به تبع آن موجود شده اند؛ اما ارسطو نهایتاً از بین موجودات تنها از صورت به عنوان جوهر نخستین یاد می کند و سایر نامزدهای جوهر بودن را به معنای ثانوی جوهر می داند در حالی که ملاصدرا با توجه به اصالت وجود، وجود را به عنوان جوهری واحد و مشکک معرفی می کند که تمامی موجودات تعینات آن هستند.
۲۴۳.

استعاره مفهومی و مسئله زیادت وجود بر ماهیت در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی زیادت وجود سهروردی فلسفه مشاء ماهیت ملاصدرا وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۴ تعداد دانلود : ۴۷۹
مبحث زیادت وجود بر ماهیت، نخستین بار در آثار فارابی پا به عرصه مباحث متافیزیکی نهاده و در فلسفه ابن سینا جایگاهی رفیع یافته است. تعبیر «عروض وجود بر ماهیت»، که نخستین بار ابن سینا آن را برای تبیین این رابطه به کار برده است، فیلسوفان پس از وی را دچار ابهام هایی کرده و در این میان عده ای را بر آن داشته است تا وجود را عرضی خارجی تلقی کنند. در این تلقی از رابطه وجود و ماهیت که نویسندگان این مقاله آن را «استعاره ذهنی باربری» نامیده اند، این رابطه همچون سایر ترکیبات رایج در فلسفه ارسطویی، رابطه «موضوع» و «عرض» است. درمقابل، ناقدان این دیدگاه با توجه به محذوراتی که این نوع نگرش ایجاد می کند، قائل به «زیادت ذهنی وجود بر ماهیت» شده اند. براساس دیدگاه زیادت ذهنی، وجود معقول ثانی منطقی است و در خارج هیچ مصداقی ندارد، اما در اثر نوآوری های سهروردی در فلسفه، ملاصدرا نگرش دیگری را درخصوص وجود، و رابطه میان وجود و ماهیت بیان کرده است. ملاصدرا اوصافی را که سهروردی از طریق نور محسوس به نور حقیقی نگاشت کرده بود، به وجود نگاشت می کند؛ ازاین رو از دیدگاه او وجود و ماهیت به «حد و محدود» شبیه شده است و مجدداً نظریه زیادت خارجی در قالب جدیدی مطرح می شود که در آن اشکالات زیادت خارجی مشائی مرتفع می شود. این قرائت جدید، که از استعاره ذهنی «وجود نور است» حاصل شده، در این تحقیق زیادت خارجی متافیزیکی نامیده شده است. پس بر این اساس می توان گفت سه قرائت تاریخی «زیادت خارجی وجود»(مشائی)، «زیادت ذهنی وجود» و «زیادت خارجی متافیزیکی وجود»، حاصل دو استعاره ذهنی درخصوص رابطه وجود و ماهیت است که نگارندگان مقاله، استعاره نخست را «استعاره باربری» نامیده اند، و استعاره دوم نیز در ادبیات فلسفی به «استعاره نور» مشهور شده است.
۲۴۴.

بررسی انتقادی ادله عقلی ملارجبعلی تبریزی بر اشتراک لفظی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملا رجبعلی تبریزی مکتب اصفهان اشتراک لفظی وجود اشتراک معنوی وجود وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۴ تعداد دانلود : ۳۹۲
ملا رجبعلی تبریزی فیلسوف عصر صفوی اصفهان از جمله فیلسوفانی است که در بسیاری از اصول و مبانی حکمت متعالیه با صدرا مخالفت نموده. یکی از این اصول مسئله اشتراک لفظی یا معنوی وجوداست. تبریزی به شدت با اشتراک معنوی وجود مخالفت کرده و به اشتراک لفظی آن، میان واجب و ممکن قائل است.تبریزی سه گونه دلیل بر مدعای خود می آورد؛َ"عقلی"،"استناد به کلام حکماوعرفا"و"دلیل روایی". نوشتار حاضر ضمن ارائه دیدگاه وی در این زمینه، سعی کرده تا با بیان ادله ی غیر روایی (ادله عقلی) او، ضعف و کاستی آنها را در حد بضاعت خویش بنمایاند. از جمله ادله ی تبریزی بر مدعای خود سخنان حکمای نام آوری چون معلم اول و ثانی است. اما با بررسی اندیشه های آن بزرگان نشان داده ایم که چگونه تبریزی عملاً دچار جزء نگری گشته و صدر و ذیل آن سخنان و یا دیگر سخنان آن بزرگان را نادیده گرفته است .
۲۴۵.

درک غیرمفهومیِ «وجود» نزد هایدگر و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هایدگر ملاصدرا وجود موجود ماهیت عدم معرفت حضوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۲۹۷
هایدگر متفکر مهم آلمانی و ملاصدرا فیلسوف بزرگ ایرانی، هر دو، "وجود" و نحوه ادراک آن را محور تفکر و فلسفه خویش قرار داده اند. هایدگر برآن است که دوره متافیزیک غربی از افلاطون تا عصر جدید (مدرن)، یک سره دوره غفلت از وجود است؛ زیرا وجود در آن، قالب مفهومی و مقولی یافته، حقیقت آن پنهان شده است. نیز ملاصدرا معتقد است که عمده فلاسفه پیشین، درگیر بحث از ماهیت بوده اند و وجود را به نحوی به حاشیه رانده اند. بدین لحاظ، نوع نگاه هر دوی آنان به مساله وجود، از جهات مهمی همانند و همگون است؛ به ویژه، هر دو اندیشمند، بر لزوم نگرش غیرمفهومی و حضوری به وجود تأکید دارند و شناخت مفهومی و مقولی نسبت به آن را نفی می کنند، یا دست کم چنین نگاهی را یک نگاه دقیق و کامل به وجود نمی دانند. البته، به جهت اختلاف فرهنگ و فضای فکری خاص هر یک از این دو اندیشمند، ناهمانندی هایی نیز میان تفکر آن دو در بحث از وجود و ادراک آن ملاحظه می شود، چنان که تفاوت میان این دو در مسئله عدم نیز قابل ملاحظه است.
۲۴۶.

متافیزیکِ وجود، در مقدمه ی شرح قیصری بر فصوص الحکم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قیصری ابن عربی وجود حقیقت مابعد الطبیعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۸ تعداد دانلود : ۲۸۸
همواره یکی از مهمترین دغدغه های اهل فلسفه و عرفان اسلامی، تأمل در خصوص وجود و انحاء و مراتب آن بوده است، تا آنجا که ایشان، وجود مطلق را موضوع اصلی نظام فکری خود معرفی می کردند. در عرفان ابن عربی و اخلاف او بویژه داود قیصری نیز کلیدی ترین موضوع، وجود است، تا آنجا که فهم خداشناسیِ مکتب ابن عربی در سایه ی وجودشناسی آن، امکان پذیر است. قیصری در مقدمه ی شرح خود بر فصوص الحکمِ ابن عربی، وجود را چونان حق و حقیقت قلمداد می کند و تلقی متافیزیکیِ سنتی از وجود صرفاً چونان کلی ترین و انتزاعی ترین مفاهیم را نمی پذیرد بلکه علاوه بر این، وجود را واقعی ترین حقیقت و معنی بخش همه ی موجودات تلقی می کند. از سوی دیگر، این حقیقت، یعنی وجود، را نه محدود به طور عقل و ظرف وجود ذهنی می داند و نه صرفاً متعین در ظرف وجود خارجی، بلکه آن را فراتر از طور عقل و ظرف ذهن دانسته و بر این باور است که وجود چونان حق و حقیقت، جز برای خداوند، بر کسی معلوم نیست. در جستار حاضر، بر آنیم تا با توجه به نوشته های عرفانی قیصری بویژه در مقدمه ی شرحش بر فصوص الحکم ، به تبیین های متافیزیکیِ او از وجود و تلقی اش از آن، به مثابه حق و حقیقت توجه کنیم و نشان دهیم که نظام وجودشناسانه ی قیصری در تلقی خاصی که از وجود ارائه می کند، به مانند دیگر عرفای مسلمان، چون ملاصدرا، از نظام متافیزیکیِ سنتی، بویژه در قالب ارسطوییِ آن، فاصله می گیرد.
۲۴۷.

نقش قاعده «بسیط الحقیقه» در اثبات توحید صفاتی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: بساطت وجود بسیط الحقیقه توحید صفاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۴۵۵
ذات الهی به دلیل وجوب وجود، دارای همه اوصاف کمالی است و هر صفتی که از کمالات وجودی به شمار آید، به صورت مطلق درباره خداوند صدق می کند. حال این پرسش مطرح می شود که رابطه این اوصاف کمالی با ذات الهی چیست؟ هدف از این مقاله تبیین توحید صفاتی بر اساس قاعده «بسیط الحقیقه» است. در تحقیق حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی، نقش قاعده بسیط الحقیقه در اثبات توحید صفاتی بررسی شده است. ملاصدرا بر اساس قاعده بسیط الحقیقه تمام صفات کمال را برای ذات خداوند به صورت عینیّت با ذات اثبات می کند. استدلال وی در اثبات عینیّت صفات الهی با وجود خداوند از راه بساطت وجود واجب و تنزه از انواع ترکیب ماهوی است؛ همچنین بر اساس این قاعده، واجب تعالی دارای تمام صفات کمالی به نحو اتم و اقوی است. ملاصدرا در بحث از رابطه صفات واجب تعالی با ذات، قول به تغایر مفهومی و اتحاد مصداقی را پذیرفته است. تبیین نحوه اتصاف ذات الهی به صفات فعل و جمع میان تشبیه و تنزیه، از دیگر نتایج قاعده «بسیط الحقیقه» در موضوع توحید صفاتی است.
۲۴۸.

معناشناسی جوهر در نظام فلسفی ارسطو و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جوهر وجود ذات موجود نخستین محرک نخستین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۲۴۱
در این مقاله کوشیده ایم به بررسی مفهوم جوهر در اندیشه فارابی بپردازیم و نشان دهیم که در کدام نقطه تصور فارابی از جوهر با فهم ارسطو از آن متمایز می گردد. بدین منظور ابتدا تعریف و معیارهایی را که فارابی در باب جوهر در کتاب الحروف مطرح کرده بیان نموده و تشریح می کنیم. سپس با معیار قرار دادن این تعریف و معیارها، مراتب مختلف جوهر را در دیگر آثار فلسفی او پی می گیریم. در ادامه برای بررسی تمایز نگاه او از ارسطو درباب جوهر مختصراً چیستی جوهر در کتاب متافیزیک را بیان می کنیم و در انتها به بررسی تفاوت های این دو نگاه می پردازیم. این تفاوت ها ناشی از نگاه ذات انگار ارسطو و وجودانگاری فارابی است. ارسطو در پی جویی حقیقتِ وجود، یا چرایی وجود موجودات، به جوهر متشخص جزئی می رسد؛ ازآنجاکه او جوهر و وجود را یکی می داند؛ اما برای فارابی تشخص شیء ناشی از وجود آن است و نه جوهرش. لذا شیء با وجود تقرر می یابد و این وجود سوای جوهر یا ذات آن شیء است.
۲۴۹.

امکان سنجی فلسفی سببیت ترک فعل در حدوث نتیجه مجرمانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترک فعل سببیت عدم ماهیت وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۴۰۱
یکی از موضوعات بحث انگیزی که ذیل مسئله رابطه سببیت در حقوق کیفری مطرح می شود، امکان علیت ترک فعل مجرمانه در حدوث نتایج زیان بار است. در مجموع، دیدگاه های مختلفی که در این زمینه مطرح شده به دو گروه موافقان و مخالفان تقسیم می شود و این پرسش را فراروی محققان قرار داده که از میان دیدگاه های گوناگون، کدام یک از قوت و استحکام بیشتری برخوردار است و می تواند مبنای توجیه مسئولیت کیفری تارک در جرائم مقید به نتیجه واقع شود؟ با توجه به نقش مهمی که انتخاب هر یک از دیدگاه ها در تشخیص اصل مسئولیت تارک یا حدود مسئولیت وی دارد، پژوهش حاضر با اتخاذ روش توصیفی تحلیلی و با یک نگرش فلسفی، کوشش کرده تا با اثبات صغرای یک قیاس اقترانی -«هر سببی یا وجود است و یا ماهیت؛ هر عدمی نه وجود است و نه ماهیت؛ پس هر سببی عدم نیست»، به شناسایی دیدگاه صحیح تر بپردازد. نتایج تحقیق نشان دهنده اثبات قیاس یادشده و در نتیجه برتری دیدگاه مخالفان بر دیدگاه رقیب است؛ بنابراین، ترک فعل مجرمانه که از سنخ معدومات است، نمی تواند سبب تلقی شده و منشأ آثار وجودی باشد و منطقاً نمی توان میان ترک فعل و نتایج مجرمانه رابطه ای با عنوان سببیت احراز کرد.
۲۵۰.

بررسی مقایسه ای جنبش ذاتی ذرات بنیادین و حرکت جوهری ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکانیک کوانتوم جنبش ذاتی ملاصدرا حرکت جوهری وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۴۵۵
فیزیک معاصر معتقد است جاذبه و دافعه بین زیر اتم ها باعث حرکت ارتعاشی و جنبشی دائمی در اجسام می شود و این جنبش را حتی در نقطه صفر انرژی نیز توقف ناپذیر و به نوعی لازمه وجود جسم می داند. از این منظر توقف جنبش ذاتی صرفا در صورت متلاشی شدن جسم قابل تصور خواهد بود. ملاصدرا بر اساس مبنای اصالت وجود، حرکت را در وجود موجودات دارای تشکیک تسری داده و حرکت جوهری و اشتدادی را جزو لوازم غیر قابل انفکاک موجودات واجد حرکت لحاظ می کند. از نظر وی حرکت و اشتداد موجودات دائمی بوده و حتی پس از مرگ و حشر نیز متوقف نخواهد شد. این دو مبنا از جهاتی چند قابل مقایسه هستند: هر دو مبنا به جهت ناکارآمدی نظام های پیشین مطرح شده اند. هر دو مبنا وجود حرکت را لازمه وجود موجودات واجد حرکت و جنبش می دانند. فیزیک معاصر اما جنبش ذاتی را در عالم مادی و اجسام جاری می داند اما در رویکرد نهایی صدرا، حرکت و اشتداد علاوه بر عالم مادی در تمام موجودات متافیزیکی غیر از واجب تعالی نیز تسری می یابد.
۲۵۱.

اعتبارات ماهیت و تحلیل چگونگی جریان آنها در «وجود» از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا بشرط شیء بشرط لا لابشرط وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۴ تعداد دانلود : ۲۹۳
اعتبارات «بشرط لا» و «لابشرط» و «بشرط شیء» در فلسفه ابن سینا اهمیت ویژه ای دارد. از نظر او، آنها هم در ماهیت جاری می شوند و هم در وجود.  از نظر ابن سینا این اعتبارات در مفاهیم کلی جاری می شود و درنتیجه، ارتباط ذهن و خارج و جنبه های مختلف حکایت گری یک مفهوم کلی تبیین می شود. اگرچه عمده کاربرد این اعتبارات در مفاهیم ماهوی و برای تبیین کلی طبیعی و نحوه وجود آن در خارج، همچنین نپذیرفتن نظریه مثل افلاطونی و فرق گذاشتن بین جنس و ماده و فصل و صورت است، اما از طرف دیگر با جار ی ساختن این اعتبارات در مفهوم وجود، حصصی از مفهوم وجود به دست می آید که علاوه بر مشکک ساختن وجود، باعث می شود وجود واجب در ذهن تعینی واقعی داشته باشد؛ به این ترتیب، می توان احکام و اوصاف خدا را مورد نفی و اثبات قرار داد، به طوری که اعتبار معرفت شناسی داشته باشد. ابن سینا به نحوی وجود خدا را «بشرط لا» تعریف می کند که نمی توان تنها با این اعتبار، آن را با «لابشرط»بودن وجود حق در کلام عرفا منافی دانست.
۲۵۲.

معناشناسی عنوان «واجب الوجود بالذات»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود وجوب واجب الوجود بالغیر واجب الوجود بالذات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۶۸۵
عنوان ترکیبی «واجب الوجود بالذات» مهمترین عنوانیست که فیلسوفان مسلمان از فارابی تا عصر حاضر در خداشناسی فلسفی بکار گرفته اند و با محوریت آن از وجود، صفات و فعل خدا سخن گفته اند. در این مقاله تلاش شده است با نگاهی به منابع فلسفی و کلامی، نکات مهم و مطرح شده درباره این عنوان ترکیبی تحلیل و بررسی شود تا ضمن آشنایی با لغزشهایی از قبیل «خلط مفهوم و مصداق» و «خلط معقول دوم فلسفی با معقول اول» که بدین واسطه رخ داده است، بمعنای دقیق و قابل دفاع این عنوان دست یابیم. در وهله نخست، بداهت، اشتراک معنوی و معقول دوم بودن دو تکواژه این عنوان ترکیبی که عبارتند از «وجود» و «وجوب» به اثبات رسیده است و اهمیت آن را در معناشناسی عنوان واجب الوجود بالذات نشان داده ایم و پس از آن، مهمترین تعریفهای ارائه شده برای عنوان مذکور را تحلیل و بررسی کرده ایم؛ از این تعریفها (شش تعریف) دو تعریف نخست و چهارم را نقد کرده و به منشأ لغزشهایی که در این تعریفها رخ داده، اشاره کرده ایم و ضمن تأیید تعریفهای دوم، سوم و پنجم، در نهایت در ساحت مفهومی، بپیروی از فارابی، ابن سینا و ملاصدرا، تعریف واجب الوجود بالذات به «حقیقتی که عین وجود است» را بعنوان بهترین تعریف برگزیده ایم و به این ترتیب، از ساحت «مفهوم» به س احت «وج ود» عب ور ک رده و تفسی ری ب ا رویک رد وجودشناسانه از آن ارائه کرده ایم.
۲۵۳.

«نفس» نور است یا وجود؟ بررسی تفسیر وجودی ملاصدرا از دیدگاه شیخ اشراق درباره نور بودن نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس من نور وجود شیخ اشراق ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۳ تعداد دانلود : ۲۷۶
ملاصدرا در آثار خود، بویژه در تعلیقات بر شرح حکمهالاشراق، از آراء شیخ اشراق درباره» نور خوانشهایی ارائه میدهد که همسو با آموزه های مکتب فکری خود وی، یعنی متکی بر مباحث وجودی است. از مهمترین این خوانشها، تفسیر نور بودن نفس یا «من» به «وجود» است. نظرات ملاصدرا در این نوع خوانشها، که بر تفسیر نوریت نفس به وجود هم اثر میگذارد، بر یکسان انگاری نور و وجود استوار است، حال آنکه با توجه به آموزه های مکتب اشراق نمیتوان نور، بمعنای مورد نظر شیخ اشراق را با وجود یکی دانست. در این مقاله، نخست مشروح مباحث شیخ اشراق و خوانشهای وجودی ملاصدرا در مبحث نوریت نفس، تقریر و آنگاه در دو مرحله خوانشهای ملاصدرا بررسی و نقد میشود؛ اول با بررسی و نقد نظریه یکسان انگاری نور و وجود و دوم بررسی و نقد مضمون خوانشهای وجودی. علاوه بر مبنامحوری، دلیل تفاوت تعبیر شیخ اشراق و ملاصدرا از نفس اینست که شروع فلسفه از نفس، ویژگی منحصر بفرد مکتب اشراق است حال آنکه نفس شناسی نزد ملاصدرا جزو مباحث حکمت بشمار می آید. با شروع از نفس، اصطلاح نور شکل میگیرد، حال آنکه در مبنای ملاصدرا اصطلاح وجود از قبل سامان یافته و نفس به آن متصف و تفسیر میشود.
۲۵۴.

تبیین عرفانی ملاصدرا از نظریه وحدت شخصی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود وحدت شخصی وحدت تشکیکی اعیان ثابته ملاصدرا ایقاظ النائمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۷۸
تلاش فکری عمیق و توأم با شهود حکیم ملاصدرا در تحقیقات پیرامون حقیقت هستی، سرانجام او را به نظریه وحدت شخصی وجود رسانید تا آنجا که خود در برخی آثارش خصوصاً رساله عرفانی ایقاظ النائمین همعقیده با عرفا بصراحت بر لزوم باور به وحدت شخصی وجود اذعان نموده است. او در تبیین عرفانی این نظریه در ساحت هستی شناسی، از رهگذر مباحثی همچون اصطلاح شناسی وجود، بیان رابطه میان وجود و ماهیت، شرح اعتبارات ماهیات هم از حیث تعین فی نفسه و هم از حیث تنزل وجودی آنها ابتدا نظریه وحدت تشکیکی وجود را طرح و نکات ظریفی را در مفاد این نظریه بیان مینماید و سپس از طریق برهان عدمی بودن ازلی و ابدی ممکنات، با بیانی عرفانی به تبیین وحدت شخصی وجود نظر میکند و در نهایت نتیجه میگیرد که وحدت و یگانگی موجودات در ذات وجودی خود، نه وحدت و اشتراک سنخی بلکه وحدت شخصی و سریانی است. از نظر او، وجود حقیقی مختص به وجود خدای تعالی است و ممکنات همگی ظهور، نمود و شئون اوصاف وجود حقند و نسبت به آن، وجود ظلی و قیام سایه وار دارند.
۲۵۵.

بررسی تفسیر سهروردی و ملاصدرا از نسبت وجودشناختی ماهیت و وجود در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود ماهیت عرض موضوع رابطه وجود شناختی ثبوت الشیء ثبوت شیء لشیء

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۲۶۶
ترکیب ممکن الوجود از دوگانه ماهیت و وجود از زمان فارابی تا کنون مهمترین تفاوت آن با واجب الوجود شمرده شده است. وجود نه عین ذات ممکن است، نه جزء ذات و نه معلول ذات آن. از اینرو، ممکن الوجود، مرکب است از ذات و وجودی که عارض بر آنست. نخستین تصویر از ترکیب وجود و ماهیت را فارابی بنا نهاد؛ تصویری که تمایز روشنی بین ذهن و خارج در آن دیده نمیشود. ابن سینا نیز هرچند بظاهر همان تصویر را بسط و توسعه داده است، اما نشانه هایی از خود بجای گذاشت که میتوانند زمینه عبور از عروض خارجی به عروض تحلیلی باشند. مفسران ابن سینا از رابطه وجودشناختی وجود و ماهیت از نگاه او، تفسیرهای متفاوتی ارائه کردند که شاخصترین آنها دو تفسیریست که سهروردی و ملاصدرا از آنها حمایت میکنند. در تفسیر مورد حمایت سهروردی، نسبت وجود به ماهیت همانند نسبت دیگر اعراض به موضوعاتشان تلقی شده است و در تفسیر ملاصدرا، بر تفاوت اساسی وجود با اعراض دیگر تأکید شده است. در این تفسیر، نسبت وجود به ماهیت از «ثبوت شیء لشیء» به «ثبوت الشیء» ارتقا یافته و راه بر اشکالات سهروردی بر ابن سینا بسته شده است. در این مقاله، پس از بیان و اثبات پیشفرضهای نظریه ابن سینا، به بیان دو تفسیر یاد شده و بررسی آنها پرداخته ایم.
۲۵۶.

وجود، انضمام و اشتقاق؛ تأملی در نظریه میرداماد درباره موجودیت و اشتقاق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود موجود ماهیت انضمام اشتقاق معنایی میرداماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۲۳۷
میرداماد در قبسات و افق مبین، دو استدلال علیه انضمامی بودن وجود ارائه کرده است که در این نوشتار به دو مسئله درباره این استدلالها پرداخته خواهد شد. نخست اینکه آیا استدلالهای میرداماد سابقه تاریخی دارند؟ دوم اینکه آیا نتیجه این استدلالها، از نظریه میرداماد درباره اشتقاق «موجود» حمایت میکند؟ به مسئله نخست، پاسخی جزئی داده خواهد شد؛ به این صورت که دو مورد از مشهورترین استدلالهای حکما و متکلمین (مشخصاً استدلال مشهور سهروردی و استدلال شارح مقاصد) انتخاب و دلایلی اقامه خواهد شد مبنی بر اینکه استدلالهای میرداماد نه تنها با این استدلالها متفاوت هستند بلکه بلحاظ منطقی و جدلی بر این استدلالها برتری دارند. اما به مسئله دوم، پاسخی کامل داده خواهد شد؛ به این صورت که اگر یکی دیگر از نظریات میرداماد درباره وجود (عدم سبق وجود بر شیء) را مفروض بگیریم، انضمامی نبودن وجود، عدم اشتقاق «موجود» را در پی خواهد داشت.
۲۵۷.

بررسی و نقد اِسناد مجعولیت مفهوم موجود به سیدسند توسط ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مجعول وجود مفهوم موجود سیدسند ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۱۸۰
مسئله جعل، یکی از مباحث فلسفی است و درباره متعلق آن (مجعول) سه قول مشهور وجود دارد: برخی معتقدند ماهیت، مجعول است؛ مانند شیخ اشراق و پیروان وی، از جمله علامه دوانی. برخی به مجعولیت اتصاف قائلند و برخی نیز وجود را مجعول میدانند. ملاصدرا مجعولیت ماهیت و اتصاف را رد کرده و وجود را مجعول میداند. اما پیش از ملاصدرا، سیدسند مجعول را «مفهوم موجود» دانسته است. ملاصدرا مراد سیدسند از «مفهوم موجود» در مسئله جعل را مفهوم بما هو مفهوم تلقی کرده، نه یک امر حقیقی، بنابرین قول وی را در کنار سه قول مشهور در باب مجعول (بعنوان قولی جداگانه) بیان کرده و آن را نزدیک به عقیده خود میشمارد. شارحان ملاصدرا نیز بپیروی از وی، مراد سیدسند از «مفهوم موجود» را مفهوم بما هو مفهوم دانسته اند، اما مراجعه به اصل (نسخ خطی) آثار سیدسند نشان میدهد که این اسناد با واقعیت تطابق ندارد و مراد او از «مفهوم موجود» در مسئله مجعولیت، همان وجود حقیقی است نه مفهوم بما هو مفهوم، و از اینرو نظر سیدسند و ملاصدرا تفاوتی ندارند.
۲۵۸.

بررسی تطور دیدگاه ملاصدرا درباره نقش ماهیت از حیث معرفت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماهیت وجود مطابقت معرفت شناسی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۵۶۳
یکی از مسائل مهم معرفت شناسی مسأله وجود ذهنی و نحوه انطباق آن با حقایق عینی است. حکیمان مسلمان بر این باورند که امری باید در این میان نقش واسط را ایفا کند. با تأمل در آثار ملاصدرا درمی یابیم که او به این امر توجه بایسته داشته است و دیدگاه واحدی درباره این مسأله پژوهشی ارائه نداده است. ملاصدرا در گام نخست بسان سایر حکما بدین امر باور داشته است که ماهیت نقش حد واسط میان امور ذهنی و حقایق عینی را ایفا می کند و مراد وی از ماهیت، معنای اخص –مایقال فی جواب ما هو» است. نگارندگان بر این باور هستند که صدرالمتألهین در گام دوم از این نظریه عدول کرده است و نظریه خاص خویش را بیان کرده است که بر اساس آن مراد از انطباق ذهن با عین، انطباق عینی وجود برتر ماهیت، بر وجود خاص آن است. در این رویکرد ملاصدرا بین معلوم بالذات از حیث واقع و نفس الامر و معلوم بالعرض از حیث ظهورش برای قوای ادراکی نفس تفکیک قائل می شود و بر این باور است که در این رویکرد نحوه وجود متفاوت است، یکی وجود قوی (خارجی) و دیگری وجود ضعیف است نه ماهیت. بر اساس پنج دلیل –دیدگاه ملاصدرا درباره ماهیت، ادراک عقلی، حرکت جوهری، اصالت و تشکیک وجود- نگارندگان بر این باور هستند که نظریه دوم با نظام فلسفی ملاصدرا سازگارتر است و از آن می توان به عنوان نظریه نهایی صدرا یاد کرد.
۲۵۹.

بازخوانی عرفانی نسبت میان وجود و کمالات در مشرب فلسفی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود کمال تشکیک در وجود تشکیک در مظاهر وحدت وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۳۴۷
همه مشربهای فلسفی در جهان اسلام، به کمال حق تعالی و نقصان سایر موجودات حکم کرده و تنها خداوند را عین الکمال و کل الکمال می دانند. اما صدرالمتألّهین شیرازی بر این باور است که هر موجودی عین کمال است و هیچ کمالی از هیچ موجودی قابل سلب نیست. نظر ملاصدرا با دو گونه تفسیر از جانب شارحان حکمت صدرایی روبرو شده است؛ تفسیر اول این است که اگر چه همه موجودات، واجدِ همه کمالات هستند اما نحوه کمالات در آنها متفاوت و به صورت تشکیکی است. تفسیر دوم با انکار این تفاوت تشکیکی و با این ادعا که هر موجودی واجد همه کمالات است و هیچ کمالی از هیچ موجودی قابل سلب نیست، تمایز آنها را در کمون و بروز کمالات می داند، نه وجدان و فقدان آن. تفسیر اول با نظامِ تشکیکی وجودی سازگار است و تفسیر دوم با نگاه وحدت وجودی و تشکیک در مظاهرِ وجود سازگاری بیشتری دارد. در این نوشتار – که با روش اسنادی و تحلیل منطقی فراهم شده است - با ابطال تفسیر اول به اثبات تفسیر دوم پرداخته می شود و در ضمن آن توجیه برخی از معاصران برای آشتی میان این دو تفسیر مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
۲۶۰.

تلاشی برای فهم هستی شناختیِ معماری (با استعانت از تجارب عرفانی ابن عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود معنا صورت معماری هستی شناسی ابن عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۶۸
بیان مسئله: بر همگان روشن است که معماری اصیل اسلامی ایران، پس از گذشت قرن ها، همچنان تفرج گاه عین و ذهن است. هنگام بررسی تأثیرگذاری و مطلوبیت مستمرِ این معماری، یکی از مواردی که بسیار مهم جلوه می کند وجود صورت هایی است که در آثارِ این معماری به وفور دیده می شوند. به نظر می رسد که برخی از این اشکال و صورت ها همواره اعتبار و اصالت دارند و از معانی خاصی سخن می گویند؛ اما به نسبت و رابطه حقیقیِ بین این صور و معانی (با نگاهی هستی شناختی) در ادبیات نظری مرتبط با آثار معماری اسلامی کمتر پرداخته شده است.هدف پژوهش: هدف مقاله حاضر آن است که با استعانت از پشتوانه غنی عرفان اسلامی (مکتب فکریِ ابن عربی) تا حد ممکن زمینه ای برای فهم نسبت حقیقیِ بین صور و معانی معماری فراهم آورد و، در افقی کلی تر، از رهگذر خوانش منابعی از عرفان اسلامی، برای فهم حقیقتِ معماری تلاش کند.روش پژوهش: روش این پژوهش استنادی و استنباطی است و «راهبرد» اصلی آن بر «استدلال منطقی» تکیه دارد.نتیجه گیری: با ابتنا بر آنچه از سپهر عرفان ابن عربی مستفاد می شود، یک اثر معماری نیز همچون کلیت پدیده های عالَم می تواند زنده و ذومراتب باشد و بساطتی طولی در نظام هستی داشته باشد: از مرتبه ماهوی یا باطنی تا نمود بیرونی یا ظاهری. در این میان، باطن یا «جان معماری» را می توان برابر با صورت مجرد آن در عالم ماهیات در نظر گرفت که بدون شکل و ماده است و مبدأ وجودی معماری به شمار می آید؛ این ماهیت تعیین کننده میزان زندگی اثر است و به نوعی علت وجودی اش به شمار می رود؛ پس میزان زندگی آثار معماری نسبی است. «جسم معماری» نیز برابر با ظهور اثر در عالم محسوس و در کالبد مادی است. این مراتب صوری و معنایی با یکدیگر وابستگی، سنخیت و ربط وجودی دارند و، به مثابه حلقه های یک زنجیر، توأمان در یک اثر معماری حاضرند.نکته دیگر آنکه مخلوق انسان، از جمله معماری، از باور درونی و نحوه نگرش وی به جهان هستی متأثر است. در حوزه عرفان، فهمی از عالم و پدیده های آن ارائه می شود که در آن حضور حقیقت مطلق در لایه های پیدا و پنهانْ نقش اصلی را ایفا می کند. پس از آنجا که انسانِ پرورش یافته با هستی شناسی اسلامی با بینش طولیِ خود عالم را ذومراتب می بیند، معماری اسلامی نیز به صورت زنجیره ای طولی دیده می شود که صورت محسوس آن با باطن و معنایش رابطه ای طولی و نسبتی وجودی پیدا می کند. ضمن آنکه، در این نگاه، صورت های معماری در ارتباط و تعامل با مبدأ هستی تفسیر می شوند، و همانند تمامِ دیگر پدیده ها فضیلت معماری نیز بهره بردنِ کامل از وجود و اتّصاف به درجه بالایی از زندگی است. در واقع می توان گفت که معماران مسلمان، در تطابق با معارف هستی شناختیِ مد نظر خود، تلاش می کنند که از مجرای خلق اثری زنده و کمال یافته نقش پردازِ حقیقت شوند و معانی وجودی و تکوینی را در قالب صور مناسب و مطلوب بیان کنند.