مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
تفسیر القرآن الکریم
حوزه های تخصصی:
«تفسیر القرآن الکریم» تالیف شیخ محمود شلتوت از جمله تفاسیری است که حلقه اتصال بین تفاسیر سنتی و تفاسیر جدید به شمار می آید. مؤلف درعین حال که همچون متقدمان به بحث های سنتی تفسیری پرداخته، نیازهای جدید و مقتضیات زمان و مکان را نیز مورد توجه قرار داده است. این تفسیر قرن چهاردهم هجری که از نثر ادبی قوی برخوردار است به جای توضیح یکایک آیات هر سوره به مقاصد اصلی آن ها می پردازد و فراهم کردن زمینه های تقریب و وحدت اسلامی از اهداف عمده آن محسوب می شود. پرهیز از خلط فرضیه ها و نظریه های علمی با تفسیر، و نقد چنین گرایشی از ویژگی های دیگری است که در «تفسیر القرآن الکریم» جلب توجه می کند. مقاله حاضر به معرفی این تفسیر معاصر و روش تفسیری آن می پردازد.
بررسی مفهوم تاویلگرایی در تفاسیر عرفانی میبدی و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفسران مسلمان بر اساس میزان پایبندی به ظواهر آیات و روایات گوناگون و یا رهیافت اصول گرایان در تفسیر کلام خداوند، در تفسیر عرفانی و تاویل آیات، مواضع مختلفی را برگزیده اند. وجود نسخ، تشابه و صعوبت، در برخی از آیات قرآن، نمایانگر نقش بسزای تاویل در فهم باطن آیات است. در میان تفاسیر قرآنی، محور تفاسیر عرفانی بر تاویل استوار است.
این نوشتار ضمن اشاره به تاریخ تطور معنای لغوی تاویل، به بررسی مفهوم تاویل در کشف الاسرار میبدی و تفسیر القرآن الکریم منسوب به ابن عربی می پردازد و به دلیل مخالفت آنان با تاویل گرایی و در عین حال، خلق تفسیر قرآنی سرشار از تاویل پی می برد. نوع تاویلاتی که این دو مفسر در تفاسیر خود ارائه داده اند، گاهی مشابه هم است؛ هر چند بی پروایی هایی که در تاویلات ابن عربی دیده می شود، در تفسیر میبدی اشعری مذهب به دلیل نوع عقیده اش (اهل حدیث)، وجود ندارد. شایان ذکر است که بی پروایی ابن عربی در این اثر بسیار کمتر از آثار دیگر وی، به ویژه فصوص الحکم است. مخالفت هر دو مفسر نسبت به تاویل آیات، مربوط به تشبیه و تاویلاتی است که منشا آن عقل بشری است. از این رو، هر دو با تاویلات فلاسفه و متکلمان مخالفت ورزیده و آن را مصداق تاویل دانسته و تاویلات خود و دیگر عرفا را تفسیر باطنی تلقی کرده اند. چنین می نماید که تعریف این دو مفسر از تاویل با تعریف امروزین از آن متفاوت است؛ چرا که با تعریف امروزین از تاویل، اثر هر دو مفسر سرشار از تاویل است.
نماد انگاری مفاهیم قرآنی مرتبط به زن در تفسیر عرفانی منسوب به ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نماد هر تصویر و گفتاری است که علاوه بر معنای صریح دارای معنای کنایی و پنهان است. نماد در بین متصوفه و عرفا کاربردی وسیع داشته است و در آثار مختلف آنها به ویژه تفاسیر عرفانی همچون تفسیر القرآن الکریم منسوب به ابن عربی به کار رفته است. در این تفسیر نمونه های فراوانی از نماد انگاری واژگان قرآن، ارائه تفسیر نمادین از مفاهیم قرآنی و داستانهای قرآنی مانند داستان حضرت مریم وحضرت عیسی( ع) و تطبیق آیات قرآن بر اندیشه عرفانی وی به چشم می خورد. در تفسیر منسوب به ابن عربی واژگان، عبارات، آیات وسوره های قرآنی طبق فلسفه عرفانی نویسنده تأویل، تفسیر و نماد انگاری شده است. یکی از اقسام نمادها در آرای ابن عربی مربوط به مفهوم زن است. این مقاله قصد دارد با بررسی نمادهای مرتبط با این حوزه مفهومی نمادانگاری مفاهیم قرآنی در آرای ابن عربی را تبیین کند.
مناهج تفسیر القرآن الکریم عند علماء الکُرد (خلال القرن الرابع عشر للهجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لا یخفی علی أحدٍ من الدارسین بأنّ علماء الکُرد قدّموا للمکتبة الإسلامیة أروع الکتب والعلوم وقد برز عددٌ کبیرٌ منهم لدراسة القرآن الکریم وتفسیره وعلومه، وألّفوا تفاسیر متعددة. فی هذا المقال بالمنهج التحلیلی- التوصیفی، یکشف لنا دور مفسّری الکُرد فی تفسیر القرآن الکریم وجهودهم التفسیریة، خلال القرن الرابع عشر الهجری إلی القرن العشرین المیلادی، مع إلقاء الضوء على أبرز مناهجهم التفسیریة، وندرس خلاله مخصصةً ما صنّفه العلماء الکُرد فی تفسیر القرآن الکریم ومشارکتهم فی إغناء المکتبة القرآنیة، ومعرفة مدى اهتمامهم بهذا العلم المبارک؛ فلاحظنا تنوّع ما جادتْ به قرائحهم فی هذا المجال، ففیها التفاسیر التامة والکاملة، ومنها تفسیر أجزاء من القرآن الکریم، وفیها تفاسیر مفصّلة، ومنها مختصرة ومجملة، وفیها تفاسیر مطبوعة ومنها مخطوطة. وفی نهایة المطاف حاولنا تسلیط الضوء على أهم وأبرز مناهج التفسیریة للمفسرین الکُرد من المأثور والمعقول وغیرها.
بررسی تطبیقی تأویل در تفسیر صافی و تفسیر القرآن الکریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال چهارم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱۵
79 - 97
حوزه های تخصصی:
واژه تأویل در تفاسیر عرفانی و اثری نقش پررنگی دارد. در بین تفاسیر اثری، تفسیر فیض کاشانی به دلیل اشتمال آن بر تأویلات ائمه(ع) و به طور محدود تأویلات خود فیض از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در بین تفاسیر عرفانی نیز تفسیر منسوب به ابن عربی مشتمل بر تأویلاتی است که منطبق بر معنا و مفهوم تأویل در حوزه عرفانی است. مقایسه این دو اثر از جنبه مفهومی و و روشی می تواند در روشن شدن مفهوم تأویل در این دو حوزه مؤثر باشد. در دو تفسیر مذکور گاه به دلیل وجود رویکردهای مشترک به مفهوم آیه، تأویلات مذکور در آن ها اشتراک یافته است اما در غالب موارد اختلاف اساسی در گونه تأویلات وجود دارد. این مقاله با بررسی رویکرد ابن عربی و فیض به تأویل به مقایسه تأویلات این دو در تفاسیر خویش می پردازد و به بیان نقاط اشتراک و افتراق آن ها می پردازد.
"السبع المثانی" من منظور "نظریه فنّ البیان البلاغیه"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صحیح أن عباره: "سبعاً من المثانی" لم ترد إلا مره واحده فی القرآن الکریم: ﴿وَلَقَدْ آتَیناک سَبْعاً مِنَ الْمَثانی وَالْقُرْآنَ الْعَظیمَ﴾ الحجر:87، لکنها جاءت مؤکده بالتأکیدین "ل" و"قد"، ومقدّمهً علی "القرآن العظیم"، وبصیغه النکره "سبعا"، مما یبرّر اعتبارها من أهمّ الکلمات المفتاحیه فی القرآن الکریم، ویوحی بأنها هدیه عظیمه جداً قدّمها الله تعالی لنبیّه الکریم (ص). وقد اختلفت آراء المفسرین الشیعه والسنّه فی تفسیرها اختلافا نابعا من صیغه "سبعا" بشکل نکره، ولذلک فتحت المجال للتنوع فی تفاسیر هذا المصطلح القرآنی. وقد استطاع هذا البحث بتوظیف المنهج الوصفیّ التحلیلیّ – بعد إلقاء نظره علی هذه الآراء – أن یکشف الستار عن ثلاثه مصادیق جدیده لحقیقه السبع المثانی، أحدها سبع التفاتات فی سوره الحمد، والثانی السبع المثانی فی القرآن الکریم، والثالث فی نظام الکون أولا، وفی نظام اللغه والأدب تبعا لنظام الخلق ثانیاً. توصّل البحث إلی نتائج، أهمّها أن السبع المثانی هو سرّ سوره الحمد وسوره الحمد ملخّص القرآن الکریم، والقرآن نسخه متناظره مع نظام الکون، مما یقتضی شمول السبع المثانی للنص القرآنی ولعالم الوجود فی نفس الوقت، ودلیل علی صدق نظریه فنّ البیان البلاغیّه فی تناظر نظام اللغه والأدب مع نظام الکون.