مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
گرایش های تفسیری
حوزه های تخصصی:
تفسیر قرآن کریم در دو دوره بر اثر ورود علوم بشری به دنیای اسلام برجستگی خاصی پیدا کرد که در این مقاله به بررسی ویژگی های تفسیری و مقایسه آنها پرداخته می شد: یکی قرن چهارم و پنجم با ترجمه کتب یونانی و ایرانی به زبان عربی در دوره خلافت عباسی و دیگر قرن چهاردهم و پانزدهم بر اثر رنسانس و نوزایی علمی و ورود علوم غربی به دنیای اسلام. سعی بر این است، موضوعاتی چون گرایش های تفسیری، روش های تفسیری، ابزار مورد استفاده مفسران و نیز نیازها و عوامل روی آوری آنان به این روش ها و گرایش ها در هر دوره تبیین شود و تفاوت های بررسی و تحلیل گردد.
نوگرایی در دانش تفسیر و بررسی دلایل آن
حوزه های تخصصی:
تحلیل روند تطور دانش تفسیر قرآن حاکی از میزان تحول اندیشه بشری در دوران معاصر است. به گونه ای که پیشرفت علمی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مغرب زمین و تحول در دانش تجربی بشر در دوران مدرنیسم باعث گردید که دانش تفسیر با روندی رو به رشد و با تأثیرپذیری از دانش های نوین به سوی گسترش و شکوفایی گام بردارد. این مقاله با بازخوانی روش ها و گرایش های تفسیری دوران معاصر، گرایش های نوین تفسیری را در چهار نوع گرایش علمی، اجتماعی- اصلاحی، مادی و گرایش همه نگری تبیین و روش های نو پیدا در تفسیر معاصر را در سه نوع روش موضوعی و روش قرآن با قرآن و روش ساده نویسی تحلیل و ارزیابی نموده و در پایان یادآور گردیده است که تفاسیر معاصر برخلاف تفاسیر پیشینیان از اهتمام بیش از اندازه به نقل روایات و بیان اسباب نزول آیات و شرح و بسط آیات الاحکام اجتناب ورزیده و در حوزه تبیین قصص قرآن با پرهیز از تطویل و با ژرف نگری در صدد بازگویی اهداف تربیتی آن برآمده اند.
گسترة گرایشهای تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر یک از مفسران قرآن کریم به گونه ای به تفسیر قرآن پرداخته اند، به طوری که در کتابهای تفسیر و نوشته های آنان تنوع فراوانی ایجاد شده است. حال، پرسش این است که این تنوع در نوشتارها در چه محدوده ای از تفسیر جایز است و تا چه اندازه میتواند گسترش یابد؟
با توجه به تفکیک معنایی که میان روشها و گرایشهای تفسیری مطرح خواهد شد، به نظر میرسد امکان بسط و توسعة تفسیر در حوزة گرایشهای تفسیری بسیار گسترده تر از روشهای تفسیری است. در این زمینه مفسران نیز سخنان فراوانی گفته و تنوع قابل توجهی در نوشتارهای تفسیری پدید آورده اند. همچنین میتوان گفت که گسترة این تنوع نیز به نیازها و یافته های علمی مفسران و رعایت قواعد تفسیر بستگی دارد.
تحلیل انتقادی طبقه بندی تفاسیر و ارائة مدل مطلوب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مأخذشناسی تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات انواع تفسیر وتأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مباحث کلی تفسیر وتأویل
تفسیرپژوهی حوزه جدیدی از مطالعات قرآنی است که مطالعات تفسیرپژوهان را مورد مطالعه قرار می دهد. از جمله مباحث مهم این حوزه، طبقه بندی تفاسیر در نظامی روشمند و تدوین الگویی مطلوب و علمی است که دستیابی به آن به دلیل وجود آسیب ها و چالش هایی دشوار می نماید. این مقاله در گام نخست، این چالش ها را شناسانیده و در گام دوم، بعد از ارائه شاخصه های لازم، الگوی نسبتاً جامع و روشمندی را ارائه کرده است. این الگو بر پایه محدودسازی اصطلاحات فراوان روش تفسیر به سه اصطلاح «روش»، «گرایش» و «سبک» تدوین شده و سپس ساختار آن توسعه یافته و به صورت مدلی به نسبت خالی از آسیب های مطرح شده و برخوردار از جامعیت نسبی ارائه شده است.
وجوه روای تأثیر علایق مفسر در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفسران قرآن دارای علایق گوناگون تخصصی، مذهبی و مانند آن هستند. این پژوهش بر آن است تا تأثیر این علایق را در تفسیر قرآن با روش «توصیفی و تحلیلی» بررسی کند و وجوه روای تأثیر آنها را نشان دهد. ملاک ارزیابی این وجوه، روش رایج تفسیر در میان مفسران مسلمان، غرض مفسر از تفسیر قرآن که دست یابی به مقاصد خداوند است و ممنوعیت هر نوع تحمیل بر قرآن است. علایق مفسران در اصلِ برگزیدن روش اجتهادی یا غیر اجتهادی(روایی محض) و نیز گرایش های متنوع تفسیری، همانند گرایش فقهی، ادبی، اجتماعی و کلامی اثرگذار است. نکته سنجی مفسران در استفاده مطالب همسو با علایق خویش نیز یکی از وجوه تأثیر علایق مفسران در تفسیر به شمار می آید. همچنین علایق مفسر یکی از عوامل دخیل در انتخاب موضوعات برای بررسی در قرآن است و مفسر ممکن است همسو با علایق خویش، احتمالاتی در تفسیر آیات مطرح کند که انطباقی با ظاهر آیات نداشته و شواهدی برای تأیید آن متصور نباشد.
تبیین مبانی تفسیر روان شناختی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به ویژگی های روانی انسان ها در تعامل خداوند با بندگان از جمله در تشریع احکام، در آیات مختلف قرآن کریم مشاهده می شود. علاوه بر وجود مفاهیم و کلیدواژه های روان شناختی در برخی آیات قرآن کریم، آیاتی نیز به طور غیرمستقیم دارای اشارات نهفته روان شناختی هستند که لازم است مفسران با نگاهی دقیق و تخصصی به تبیین آنها پرداخته و در نهایت آموزه های روانشناسی قرآن را استخراج نمایند. تفسیر روان شناختی یکی از گرایش های تفسیری است که مفسر با رویکرد روان شناختی به مجموع آیات قرآن نگریسته و با استفاده از منابع تفسیری و با هدف عرضه یافته های گذشته دانش روانشناسی، تولید یافته های جدید روانشناسی از آیات و نظام سازی بر اساس آنها، به تفسیر اشارات روان شناختی قرآن کریم می پردازد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مبانی تفسیر روان شناختی قرآن کریم انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اصولی مانند: «وجود آیات روان شناختی در قرآن کریم»، «جواز و حجیت تفاسیر روان شناختی»، «نظریات مسلم روان شناختی، قرائنی مقبول در تفاسیر روان شناختی»، «تقدم نظریات مسلّم روانشناسی بر ظاهر آیات»، «توجه به حالات روانی انسان ها در کلام الهی»، «چند بُعدی بودن معارف قرآن» و «واقع نما بودن نظریات قرآنی» را می توان به عنوان مبانی تفسیر روان شناختی بیان نمود.